پژوهش های هستی شناختی
پژوهش های هستی شناختی سال پنجم بهار و تابستان 1395 شماره 9 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
وجودشناسی در دو حوزه علوم طبیعی و فلسفی توسط داروین و ملاصدرا از تأثیرگذارترین نظرات در گستره هستی شناسی است که به چگونگی تغییر موجودات مادی و تبدیل انواع آن پرداخته است. هر دو دانشمند موجودات مادی را تغییرپذیر می دانند و قائل به تبدیل انواع هستند، با این تفاوت که داروین معتقد است موجودات زنده به جهت قابلیت تغییرپذیری می توانند از طریق جهش ژنی و تغییرات وابسته و با مساعدت انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی به نوع دیگری که سازگاری بیشتری با محیط دارد تبدل یابند و این تبدل می تواند به تغییر نوع بالفعل نیز بی انجامد. اما ملاصدرا با تبیین چگونگی قابلیت تغییر در موجودات مادی، عوامل زیست محیطی را زمینه تکامل و تغییر موجودات می داند و تغییر نوعی وجودات مشکک را با به فعلیت رسیدن نوع تمام می داند. اگرچه پس از آن هم با توجه به حرکت جوهری تغییر ادامه دارد، اما این تغییر طولی و اشتدادی است و ذات و حقیقت نوعی جوهری که دارای حرکت تکاملی (اشتدادی) است در تمام مراحل تکامل باقی و محفوظ خواهد بود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی– تحلیلی است و سعی شده است نظرات داروین و ملاصدرا از کتاب خودشان استخراج گردد.
وجودشناسی عرفانی به روایت شیخ احمد سرهندی (مجدد الف ثانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان صوفیانی که به نقد و بازتعریف مبانی و مفاهیم تصوف پرداخته اند، شیخ احمد سرهندی (971- 1034) از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او بی آنکه به طعن و رد صوفیان بپردازد، بر این باور بود که ایشان نتوانسته اند مقامات سلوک را تا به انتها سپری کنند و لذا از متوسطان هستند و نه منتهیان. شیخ احمد به مدد علوم کشفی منحصر به فرد خود، که به ادعای وی ورای علوم علما و معارف اولیا بود، تعریف هایی جدید و گاه کاملاً متناقض با مفاهیم نهادینه شده تصوف ارائه داد. گسترش و نفوذ اندیشه های ابن عربی و شاگردانش در میان صوفیان هند و سخنان بدعت آمیز معتقدان به توحید وجودی، سرهندی را بر آن داشت تا به نقد وجودشناسی مکتب ابن عربی بپردازد. او با طرح نظریه وحدت شهود به رد نظریه وحدت وجود ابن عربی پرداخت و مفاهیم وجودشناختی او را تعریفی دوباره نمود. این مقاله به شرح آرای وجودشناختی سرهندی نظیر توحید شهودی، رابطه حق و خلق، و وجود و عدم می پردازد.
منازل وجودی انسان در حرکت استکمالی عقل از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان دارای حقیقتی استکمالی و مقام لایقفی است، اما این موضوع که از نظر ملاصدرا، منازل انسان در سیر استکمالی چیست؟ و انسان برای وصول به مراتب کمال، چه منازلی را از سر می گذراند، مسأله مورد تحقیق در این نوشتار است. هستی دارای مراتب طبیعی، مثالی و عقلی بوده و انسان به تبع آن دارای مراتب وجودی حسی، خیالی و عقلی است. انسان از مقام جسمانی با استمداد از عقل نظری و عملی و بهره گیری از جذبه ربانی عبور می کند و به سمت تجرد خیالی می رود و پس از استکمال در این درجه به درجه عقلی می رسد، شخص انسانی دارای اکوان متعددی است و در هر انسان جسمانی، انسانی نفسانی و عقلی موجود است. ایشان در تقریر سیر استکمال نفس بر اساس حرکت جوهری، از مرتبه حس به خیال و از خیال به عقل، انسان را متوقف نمی داند و مرتبه فوق عقلی نیز برای او قائل است و راه یابی به کمال باید در عقل نظری و عملی اشتداد یابد و این استکمال در عقل نظری در مرتبه ای متوقف نمی ماند و عبور از عقل مستفاد و رسیدن به مقام فنای فی الله راه را برای سلوک در مراتب فنا می گشاید و در مرتبه عقل عملی نیز میان قوای علم و غضب و شهوت اعتدال ایجاد می نماید، به مراتب کمالی نائل می آید و در نهایت عقل عملی و نظری در مرتبه وصول به فنای فی الله با یکدیگر متحد می شوند. بر اساس راهبرد حکمت متعالیه که جامعی از برهان، قرآن و عرفان است، معلوم می گردد که در حرکت جبلّی و ارادی انسان در قوس صعود می تواند همه مراتب امکانی را تا فراسوی بی نهایت و مقام لایقفی بپیماید.
بررسی تطبیقی مسألة رابطة وجودی دو سویة خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
هارتشون در تبیین رابطة فعال و دو سویه خدا با جهان از ایده تعالی و تنزه خداوند دست می کشد و با ایجاد تحولاتی در باب اوصاف الهی از جمله علم مطلق می کوشد تا مبانی الهیاتی جدیدی را برای ارتباط خداوند با جهان فراهم آورد. ملاصدرا نیز تفسیر خاصی از رابطة دو سویة خدا و جهان به دست می دهد؛ تفسیری که در آن تعالی خدا به همراه حضور وجودی در جهان حفظ شده است و حلول از هر دو سوی (= حلول خدا در جهان و حلول جهان در خدا) انکار می شود. پرسش پایة این جستار آن است که رابطة وجودی خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا چگونه است. دستاوردهای این جستار عبارتند از: برخلاف دیدگاه هارتشورن، در فلسفة صدرایی قطب انتزاعی خدا انکار می گردد و خدا یکسره خارجیت و واجب و قائم به ذات معرفی می شود. همچنین، در الهیات هارتشورن، قطب عینی خدا در پویش و خدا متأثر از مخلوقات است، اما در فلسفة ملاصدرا این پویش انکار می شود و حرکت منحصر در طبیعت و وجود انسان می شود و نه خدا که مفارقاتِ تجدد پذیر، یعنی نفوس، متأثر از دعای بندگان هستند. افزون برآن، در فلسفة ملاصدرا برخلاف الهیات هارتشورن، هیچ گونه از حلول برای خدا متصور نیست.
بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا در مورد خیال متصل و منفصل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
اثبات تجرد مثال متصل با اثبات وجود عالم مثال ملازمه دارد و با اثبات تجرد یکی، وجود تجرد دیگری نیز اثبات می شود. بر این اساس ابن سینا با قائل شدن به مادی بودن خیال متصل، وجود مثال منفصل را نیز منکر است. از آنجایی که اساس براهین ابن سینا در اثبات مادی بودن قوه خیال مبتنی بر وضع و محاذات داشتن صور خیالی است، در پژوهش حاضر بیان می گردد که این ویژگی مختص جسم مادی از جهت مکان و زمان دار بودن است و اجسام مثالی این خصوصیت را ندارند و لذا با حواس ظاهری ادراک نمی شوند. با اثبات حرکت جوهری، ماهیت واحد به انحای متفاوت وجودی متصف می شود و مراتب مختلف مادی، مثالی و عقلی را طی می کند. ازاین رو، براهین ابن سینا در ابطال مثال منفصل که مبتنی بر امتناع فرد مجرد و مادی داشتن یک ماهیت و عدم علّیت فردی از آن نسبت به افراد دیگر است، صحیح نیستند.
بررسی و نقد مقاله «بررسی معانی گوناگون اصالت وجود و اعتباریت ماهیت در نظام صدرایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر مقاله «بررسیمعانیگوناگوناصالتوجودواعتباریتماهیتدرنظامصدرایی» مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در مقاله مذکور نفس اصالت وجود ملاک تفکیک دو معنای اصالت وجود دانسته شده است اما چینش آرای ملاصدرا نشان می دهد ملاک تفاوت مذکور به نگرش های متفاوت وی به اعتباریت ماهیت بازگشت می کند. به جهت اینکه نویسندگان دو معنای اصالت وجود را به صورت عرضی و متقابل با یکدیگر در نظر گرفته اند به وجود ناسازگاری در نظام صدرایی معتقد شده اند. اما باید دانست دو معنای اصالت وجود در تفکر صدرایی رابطه ای طولی و متلائم با یکدیگر دارد و ادعای ناسازگاری مقرون به صحت نیست. در نتیجه تفاوت دیدگاه های ملاصدرا در برخی مواضع بدین جهت است که رأی ابتدایی ملاصدرا متلائم با معنای عام اصالت وجود بوده است و عمدتاً رأی نهایی وی در اینگونه مواضع مبتنی بر نگرش خاص در مبنای اصالت وجود است.
معناشناسی، هستی شناسی و خاستگاه کثرت تحلیلی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر، بنیانی از سامانة معرفتی حکمت متعالیه را در حوزة هستی شناختی آشکار می سازد: «کثرت تحلیلی». کثرت تحلیلی، از جایگاه حیاتی در حکمت صدرایی برخوردار است، به گونه ای که مباحثی چون رابطة وجود و ماهیت، ماده و صورت، جنس و فصل، جوهر و عرض و ... متأثر از آن است. مسأله اصلی این جستار تحلیل معنایی کثرت تحلیلی و تعیین جایگاه معرفتی و هستی شناختی آن است. کثرت تحلیلی از نگاه صدرا کثرت برآمده از معانی و مفاهیم متعددی است که عقل با تحلیل عقلانی از وجود واحد درمی یابد. تصریحات صدرا بر نفس الامری بودن کثرت تحلیلی حکایت دارد. از مبانی پیدایش و توسعة این کثرت می توان به مسألة اتحادی وجودی و امکان تحقق موجودات کثیر به وجود واحد اشاره داشت.