جستارهایی در فلسفه و کلام (فلسفه و کلام)
فلسفه و کلام سال چهل و ششم پاییز و زمستان 1393 شماره 93 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ همیشه چه در داخل جریان شیعه و چه فراسوی آن در مورد محدوده صفات ائمه اطهار (ع) نزاع واختلاف بوده است که شاید پرهیاهو ترین نمونه آن در سال های اخیر کتاب «مکتب در فرایند تکامل» باشد، در این پژوهش با بررسی و نقد مسائل مطرح شده در فصل دوم کتاب «غلو، تقصیر، راه میانه»، بررسی روایات با مضمون «فوق بشری ائمه»، تاثیر غالیان در نشر این روایات، عقاید خواص اصحاب ائمه در مورد این صفات امام، بررسی اعتبار کتب مورد نقد مدرسی طباطبایی و همچنین بررسی روایات با مضمون «ائمه خزانه داران علم خداوند هستند» و رسم نموداری راویان در جهت شناسایی عوامل احتمالی جعل روایت، توا تر این روایات را بررسی خواهیم نمود. و استدلال اشتباه نویسنده را نمایان خواهیم ساخت.
صدور کثرت از وحدت از دیدگاه حکمت متعالیه (بر اساس وحدت تشکیکی و شخصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین کثرت عالم و نحوه پیدایش آن از مبدأ هستی یکی از دغدغه های فیلسوفان و از جمله ملاصدرا بوده است. مبحث صدور کثرت از وحدت با توجه به ظاهر سخنان صدرا که قائل به وحدت تشکیکی وجود و نظریه خاص او که قائل به وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر است، کاملاً متفاوت خواهد بود. بر اساس وحدت شخصی وجود، کثرت واقعی وجود ندارد و آنچه که تحت عنوان کثرت درک می کنیم کثرت در ظهور است نه کثرت در وجود. بر این اساس اولین ظهور و تجلی حق تعالی «فیض منبسط» است که این فیض همه مراتب آفرینش را در بر می گیرد و در هر مرتبه با تعینی خاص همراهی می کند.
مراتب علم از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مراتب علم در اندیشه عمده متفکران شرقی و غربی از جایگاه مهمی برخوردار است و متفکران بزرگ به بحث های دقیقی در این حوزه پرداخته اند. پژوهش حاضر این مسأله را از دیدگاه دو اندیشمند برجسته اسلامی و غربی، ملاصدرا و اسپینوزا مورد مداقه قرار داده است. و مدعی است که گر چه این دو اندیشمند به جریان های فکری متفاوتی تعلق دارند از جمله اینکه اساساً ملا صدرا بر خلاف اسپینوزا علم را از سنخ وجود بر می شمارد و نیز در بحث کلیات، ملاصدرا قائل به اصالت واقع (رئالیزم) و اسپینوزا از اصحاب تسمیه است، اما به رغم این اختلافات، در زمینه های خاصی نظریاتی اظهار داشته اند که می توان آن ها را مورد مقایسه قرار داد. از جمله در تقسیم مراتب علم که هر دو فیلسوف بر سه قسم دانسته اند، و نیز اینکه در هر یک از این سه مرتبه، مرتبه پیشین و فرو تر، خود مقدمه و وسیله تحقق مرتبه پسین و فرا تر می شود، و نهایتاً سعادت انسان از نظر هر دو متفکر با شهود عقلانی که بالا ترین مرتبه علم است، محقق می شود. در این جستار، تفصیل این موارد و نیز موارد دیگر از مشابهت ها و اختلاف نظرات این دو اندیشمند مورد کنکاش قرار گرفته است.
اتحاد عاقل و معقول از نظرگاه علامه سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از اتحاد عاقل و معقول یکی از مطالب مهم فلسفه است که در میان نخستین قائلان به اتحاد عاقل و معقول می توان از فرفوریوس و ارسطو نام برد که میان مشائین رواج یافته است. اما در میان فیلسوفان مسلمان نخستین کسانی که مساله اتحاد عاقل و معقول را مطرح نمودند کندی و فارابی را می توان نام برد، اما ابن سینا در این بحث دیدگاه خاصی دارد. پس از شیخ الرئیس که در مسأله اتحاد عاقل و معقول همه جز صدرالمتألهین با او هم عقیده بوده اند و حکمت متعالیه دوره جدیدی برای این بحث است.
صدرالمتالهین در اثبات عاقل و معقول به تقریر برهان تضایف می پردازد. علامه رفیعی برهان را به گونه ای تحلیل کرده که به ادعای ایشان مراد صدرالمتألهین نیز چیزی جز تحلیل علامه نبوده است اما تفسیر علامه از برهان صدرالمتألهین خود شکلی دارد که کمتر در آثار دیگر شارحان حکمت متعالیه دیده می شود که باید گفت که این نظرگاه خاص علامه رفیعی است.
جایگاه مفهوم لوگوس در اندیشه برابری و نظام جهانی رواقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می توان گفت که نخستین بخش عمده فلسفه رواقی، منطق نظریه لوگوس است. این اصل که مفهوم قانون طبیعی از آن تعبیر می شود، بیشترین سهم فرهنگ یونان در میراث اندیشه ی بشری است. لوگوس در اندیشه ی رواقی نظم عقلانی حاکم بر عالم یا ساختاری است که نظام عقلانی عالم را نشان می دهد. این اصل عقلانی در زمینه های مناسب به صورت آتش یا خدا توصیف می شود. از دیدگاه رواقیون طبیعت تبلور یک قانون عام یعنی فراگیر و جهان شمول است و این قانون واحد که متعالی ترین قاعده کلی است، مبنای نظری اندیشه ی برابری و نظام جهانی در تفکر رواقی است. مقاله حاضر در صدد است تا با رهیافت مضمون گرا این فرضیه را به آزمون بگذارد که مفهوم لوگوس یا قانون ازلی و ابدی از تفکر پیش سقراطی (خصوصاً اندیشه ی هراکلیت) به عصر یونانی مآبی و اندیشه ی رواقیون، راه پیدا کرده و ضمن تکامل این مفهوم، پایه ی نظری مفاهیمی هم چون برابری و نظام جهانی در این مکتب را شکل داده است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به نگارش در آمده است.
تعلیم و تربیت مبتنی بر فطرت (تربیت فطرت گرا) با تاکید بر دیدگاه آیت الله شاه آبادی: مدل سازی فطرت با هرم سه وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فطرت» به عنوان یکی از بنیادی ترین مباحث انسان شناسی اسلامی و نظام تربیتی اسلامی، همواره مورد توجه اندیشمندان، فیلسوفان و مربیان مسلمان قرار داشته است. با این همه، با توجه به تفاوت منظر و موضعی که هر اندیشمند اتخاذ نموده، تفاسیر متنوع و تا حدی متفاوت از فطرت ارائه شده است؛ لذا تعریف، قلمرو و انواعی که برای فطرت در نظر گرفته می شود، تأثیر مستقیمی در الگوی ارائه شده در مورد ساختار روانی انسان از منظر اسلام خواهد داشت. آیت الله شاه آبادی از جمله برجسته ترین اندیشمندان معاصری است که بحث فطرت را مورد کنکاش قرار داده و بر اساس آن تلاش نموده است تا برای بسیاری از مباحث عمده اسلام، بنیانی نوین برپا نماید و از همین رو «فیلسوف فطرت» لقب گرفته است. این مقاله با پذیرفتن این مفروضه که «فطرت» به عنوان تقریر دینی از سرشت مشترک انسان، می تواند در تعریف، قلمرو، اهداف و ارکان و مبانی، اصول و روش های تعلیم و تربیت اسلامی نقش عمده ای ایفا نماید، بر آن است تا با بهره گیری از آرا و تقریر این فیلسوف، مجتهد و عارف معاصر، تصویری از الگوی ساختار روانی انسان بر اساس فطرت ارائه نماید. آیت الله شاه آبادی علاوه بر ویژگی هایی همچون غیر اکتسابی بودن و همگانی بودن فطرت در میان همه انسان ها، به ویژگی هایی چون بالقوه بودن، معصومیت از خطا و ثابت بودن فطرت اشاره می نماید. وی با ذکر جلوه های مختلف فطرت (از جمله فطرت های عالمه، کاشفه، حریت و حب راحت)، «فطرت عاشقه» را هسته اصلی ساختار روانی انسان معرفی می نماید. بر این اساس می توان فطریات انسان را در قالب هرمی سه وجهی (با ابعاد علم، عشق و قدرت) توصیف نمود که که قاعده آن با مرکزیت «خود»، از عشق بهره برده است. همه فطریات (وجوه هرم و یال های آن) ریشه در فطرت عاشقه دارند و «عشق» کلیدواژه انسان خواهد بود.