جستارهایی در فلسفه و کلام (فلسفه و کلام)
فلسفه و کلام بهار و تابستان 1391 شماره 88 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
عبدالوهاب بن احمد شعرانی (898- 973 ق) را باید یکی از مهم ترین مدافعان محیی الدین ابن عربی (560- 638 ق) دانست. او کتاب های مهمی در دفاع از ابن عربی و تحت تأثیر او نگاشته است که از مهم ترین آن ها می توان به الیواقیت و الجواهر، الکبریت الأحمر و القواعد الکشفیة و غیره اشاره کرد. شایان ذکر است شعرانی در این آثار با توجه به چارچوب تصوف شریعت مدارانه خود، سراغ عقاید ابن عربی رفته و آنچه را که به نظرش مخالف شریعت می آمده، دسیسه دشمنان ابن عربی دانسته و او را از آن ها مبرّا کرده است؛ در بعضی موارد ابن عربی را به درستی از عقاید مانند حلول و اتحاد و توحید ابلیس و برتری ولایت بر نبوت مبرا داشته، اما نتوانسته است به خوبی او را از وحدت وجود و عقیده به خلود کفار و ایمان فرعون مبرّا کند ولی با دفاعی که از او به عمل آورده، مانع طعن و تکفیر وی از طرف معاندانش شده است.
«من عرف نفسه فقد عرف ربه» بررسی و تحلیل حدیث تلازم معرفت نفس و معرفت رب از دیدگاه عالمان شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت خداشناسی و شناخت بهترین راه های آن در فرهنگ اسلامی در این مقاله روش معرفت نفس بر اساس حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از نگاه عالمان شیعه بررسی شده است و تلاش شده تا به روش تحلیلی اجزای حدیث شریف بازشناسی شده و قرائت های مختلف تجربی، فلسفی، عرفانی و قرآنی آن بررسی شود، این نتیجه حاصل آمد که هر یک از قرائت های مذکور از حدیث، ما را به خدا می رساند اما ارزش معرفتی آن ها متفاوت است به گونه ای که معرفت قرآنی برترین معرفت ها و شناخت تجربی در مرتبه آخر قرار می گیرد.
ملاصدرا و نظریه مُثُل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منشأ دوگانگی جهان خلقت از نگاه افلاطون بر این مبناست که وی جهان را به دو جهان معقولات (مُثُل، کلیات) و جهان محسوسات (تصویر مُثُل، جزییات) طبقه بندی می کند و از همین رو با طرح نظریه مُثُل و بیان این که مُثُل، حقایق موجودات عالم محسوس و منشأ عالم مادی است، درصدد یافتن توجیهی برای ایده آل های فلسفی و اخلاقی خود است.
مُثُل نوری افلاطونی از حیث حقیقت وجود خود، متباین از حقیقت حق نیست اما قائم به ذات او بوده (قیام صدوری) و در واقع از لوازم ذات و صفات الهی است.
تعابیر و استدلال های مختلف ملاصدرا درباره مُثُل، نوع رابطه مُثُل با ذات و صفات الهی را بیان می کند. اگر چه اعیان ثابته با مُثُل عقلیه افلاطون شباهت هایی دارند تفاوت های مهمی نیز دارند.
کلیت نظریه مُثُل مورد قبول فلاسفه اسلامی است، ولی ملاصدرا معتقد است هیچ یک از فلاسفه اسلامی آن گونه که شایسته است نتوانسته نظریه مُثُل را درک کند. وی بر مبنای اصول فلسفی خود و با استمداد از براهینی همچون دلیل ادراک و حرکت جوهری، َسعی در اثبات تلقی خود از این نظریه می کند.
نگارنده در این مقاله می کوشد با بررسی تأویل های فلاسفه اسلامی از نظریه مُثُل و بیان دلایل ملاصدرا در اثبات این نظریه، رابطه نظریه مُثُل با اعیان ثابته ملاصدرا را روشن سازد.
تحلیل معناداری زبان دین از دیدگاه فراپوزیتویستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل معناداری زبان دین یکی از مسائل مهم در حوزه زبان دین است. به رغم تعدد و تنوع دیدگاه های رایج در این زمینه، وجه مشترک غالب در این دیدگاه ها پذیرش ضمنی معیارهای پوزیتویستی معناداری زبان است. وجود ایرادات اساسی در این معیارها و فروپاشی مکتب پوزیتویسم منطقی، زمینه طرح این پرسش اساسی را فراهم می سازد که تحلیل معناداری زبان دین چگونه و بر اساس چه پرسش هایی قابل بررسی است؟ در این نوشتار ضمن مرور اجمالی نظریات معناداری زبان دین، ابتدا تعریفی از معناداری زبان مطرح شده و پس از آن بر اساس تعریف یاد شده، معناداری زبان دین در سه محور امکان معناداری زبان دین، امکان گنجایش معانی وحیانی در قالب الفاظ و گزاره های بشری و امکان درک معانی وحیانی از سوی مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است.
تبیین غایت شناختی در زیست شناسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علم ارسطویی تبیین یک چیز یا یک امر بر وفق صورت حقیقی یا ذات معقول آن و غایتی که داشت و هدفی که برمی آورد انجام می شد. مثلاً چرا اشیا سقوط می کنند؟ بر اساس رأی ارسطو و پیروانش حرکت طبق تمایل ذاتی هر چیز به بازجست قرارگاه طبیعی اش، تبیین می شود. قرارگاه یا «مقر طبیعی» آتش بالاست و مقر خاک پایین است. اشیا سنگین تر گرایش نیرومندتری به سمت اسفل دارند و لذا باید سریع تر سقوط کنند. غایت حرکت- غایت به هر دو معنا، هم به معنای نهایت و هر به معنای غرض و غایت – بیش تر مورد توجه است تا جریان هایی که در آن میان و پیش از آن اتفاق می افتد. بدین جهت علیَت با توجه به هدف های آینده (علل نهایی) و تمایلات ذاتی (علل صوری) توصیف می شود، نه صرفاً با آثار رویدادهای گذشته (علل فاعلی) که بر مواد منفعل و مستعد (علل مادی) عمل می کند.
سخنان فوق به این معنا نیست که در علم ارسطویی مشاهده جایی نداشت. ارسطو خود در رده بندی زیست شناختی، پژوهش های فراوانی کرده بود که مستلزم مشاهده دقیق بود. ولی بحث غایت یعنی همان مسئله هدف دار و با قصد و غرض انگاشتن هر چیز و هر کار، علیالاصول جای خود را به نظریه هایی که بتوان با تجربه های بیش تر امتحانشان کرد، نپرداخته بود.
قاعده مشرقیه «نور و ظلمت» و نظریه اشراقی «معاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قاعده مشرقیه» مورد اعتقاد حکمای فارس و مبنای حکمت نوری ایشان که سهروردی در صدد احیاء آن است، عبارت است از اصل نور و ظلمت؛ جایگاه این قاعده در حکمت اشراق به عنوان حکمتی بحثی ـ ذوقی و فلسفه ای نور ـ محور و با توجه به اینکه نور در این حکمت رمز «آگاهی» و «خودآگاهی» است، موجب شده است «علم» مدار حکمت اشراق قرار گیرد و دغدغه حکیم اشراقی نیز چیزی جز تحقق «علم اشراقی» نیست. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و تأویل به تفسیر و رمزگشایی متون اشراقی می پردازد و این نتایج حاصل می شود که:1-در این نظام حکمی معرفت چون اصلی است که سایر مباحث از آن نشأت می گیرد و به آن منتهی می شود .2- لذت نیز در این نظام امری جدای از معرفت نیست.3- معاد اشراقی نیز همچون ادراک و لذت بر اساس اصل مشرقی «نور و ظلمت» تحلیل می شود؛ لذا درجات نفوس پس از رهایی از صیصیه ظلمانی بر اساس میزان بهره مندی از انوار معرفت و یا درجه وابستگی و علاقه به ظلمات برزخ تعیین و تبیین می شود.