آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

مولانا هم از عقل جزیی و هم از عقل کلی یادکرده است. علاوه براین، وی عقل کلی را هم از منظر معرفت شناسانه و هم از منظر هستیشناسانه بررسی کرده است. اینکه هر کدام از سه معنای فوق الذّکر چه جایگاهی در اندیشه بشری دارد و چه نسبتی میان آن هاست، دو موضوع مستقل بشمار میرود که این نوشتار درصدد است آن ها را در اندیشه مولانا تحلیل کند. در این خصوص از دیدگاه های افلاطون پیرامون «دیانویا» (عقل جزئی) و « نوس» (عقل کلی) و نسبت این دو با انسان، جهان و خدا نیز کمک گرفته شده است.

تبلیغات