این مقاله به اصل ارتباط به مثابه اساسی ترین مفهومی که در تمام اصول و قواعد طراحی شهری جریان دارد. می پردازد. در مقدمه به هدف طراحی شهری و مراتب اصول از ساده و سنجش پذیر گرفته تا دشوار و پیچیده اشاره شده است. سپس به مفهوم ارتباط که با برخی مفاهیم دیگر مانند جزء و کل پیوند دارد توجه شده است در اشاره تاریخی ضمن مرور بر مفهوم ارتباط در برخی آثار برجسته جهان بر نظرات دو چهره برجسته تاریخ معماری و هنر و شهرسازی یعنی ویتروویوس و کالن تاکید شده است و یکی از مهم ترین ویژگی های اندیشه کالن در طرح های پیاپی که از نظر تحلیل گران غربی پنهان مانده نشان داده شده است. سرانجام مقدمتاً دو رهنمود مطرح شده و با آوردن شواهد تصویری مفهوم ارتباط در شهرهای تاریخی ایران و ترکیب بدنه خیابان توضیح داده شده است.
ورود جهان به روزگار پست مدرن و کم رنگ شدن تمامی اصول و ارزش های پیشین اعم از سنتی و مدرن و سرکشی حقیرترین باورها و پندارها در برابر اصیل ترین آنها آموزش معماری را در برابر معضلی فلسفی قرار داده است : در روزگار بی ارزشی ارزش ها وظیفه مدرسه معماری چیست و آموزش کدام اصول و مبانی را باید در دستور کار خویش قرار دهد؟ این مقاله ابتدا به تشریح زمینه های لازم جهت تحقق آموزش معماری و نیز پرورش معمار پرداخته و در این رابطه بنیادهای معماری پیشین و معماری امروز ایران را در چهار راستای کارایی پایایی . زیبایی و والایی مورد تحلیل و مقایسه قرار می دهد. آنگاه با تلاشی جهت یافتن پاسخ این سئوال که مدرسه معماری باید معماری بسازد یا معمار ؟ ادامه یافته و ضمن تشریح وظیفه مدرسه معماری در اعطای توانش - دانش و بینش به شاگرد - گذر ا سه منزل تزکیه - تعلیم و حکمت را جهت تربیت معمار پیشنهاد می نماید.
مسیحیت دینی شرقی است‘ هرچند که امروزه اغلب پیروان آن در نیمکره غربی قرار گرفته اند. تعریف تشریفات مذهبی و مناسک کلیسایی بدون موسیقی امری غیر ممکن خواهد بود و تلاش عده ای از راست کیشان مسیحی در باز تولید آیین های مذهبی مسیحی بدون دخالت موسیقی به سرعت به شکست گرایید. آیین مسیحیت مانند سایر ادیان آسمانی در بدو پیدایش دارای موسیقی خاصی نبوده است. به عبارت دیگر دیانت مسحیت یا موسیقی متولد نشده است. موسیقی مسیحی که امروزه بازه ی متنوعی از آن قابل بازشناسی است در ساخته از موسیقی یهودی موسیقی ایرانی و موسیقی رومی است. موسیقی یهودی به سبب مشابهت آیینی و حضور در اولین مراسم های آیینی مسیحی به آیین های کلیسایی راه یافته است.موسیقی رومی تنها منبع غالب در گستره امپراطوری روم و تعیین کننده زمینه فکری موسیقی شناسان اروپایی بوده است و موسیقی ایرانی به عنوان اولین منبع بازتولید آیین های کلیسایی نقش بسیار مهمی در تولید موسیقی بر عهده گرفته است. مبادی موسیقی مسیحی نشانی از تعامل فرهنگ هاست.
فرضیه محوری این مقاله مبین آن است که نابسامانی نماهای ساختمان های ما ریش در عدم پاسخگویی مناسب به توقعاتی دارد که در طول تاریخ نسبت به نما ایجاد شده است. توقعاتی چون محافظت از ساکن در مقابل تهدیدهای خارجی ایجاد ارتباط میان درون و بیرون معرفی شخصیت و اعتبار مالک و طراح - و بالاخره عدم تکروی و قبول مسئولیت در عضویت واحد بزرگتری بنام فضای شهری. نابسامانی نما - منحصر به ساختمان های مسکونی نیست و کلیه ساختمان ها را در بر می گرد. ولی ساختمان های مسکونی کثیر العده ترین عناصر و تاثیرگذارترین عوامل منظر یک شهر می باشند لذا برای جلوگیری از اطاله کلام و خلط مبحث صرفا به بررسی نماهای ساختمان های مسکونی بسنده شده است. مقاله ابتدا به طرح علل مطرح شده توسط منتقدین پرداخته برای ارزیابی بهتر مسایل مورد انتقاد به ارایه سیر تکوینی نما پرداخته است. این بررسی برای هر توقع به صورت موازی در جوامع غربی و شرقی به ویژه ایران انجام پذیرفته است. در بخش جمع بندی ارزیابی مختصری از علل مطرح شده توسط کارشناسان صورت پذیرفته و نیاز به ملحوظ کردن همزمان توقعات چهارگانه مورد تاکید قرار گرفته است.
برای شناخت جایگاه معنوی موسیقی ایران ابتدا نیازمند مراجعه به متون قدیم موسیقی هستیم و بعد نیاز به شناخت انواع موسیقی از لحاظ جغرافیایی - تاریخی - فلسفی - علمی - آموزشی و کاربردی آن داریم و سپس از طریق تقسیم فلسفی آن در دو وجه موسیقی عامه پسند و موسیقی جدی بتوانیم وضعیت کنونی موسیقی ایرانی را از جهت تولید و اجرا مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
در این مقاله جهت تکمیل مبحث عایق بندی حرارتی به عایق بندی و ایجاد سد بخار و جلوگیری از تعریف در ساختمان ها اشاره شده و بعضی از جزئیات اجرایی مورد نیاز نیز معرفی گردیده است. جزئیات معماری ارایه شده با استفاده از مصالح ساختمانی رایج در کشورهای آمریکا و کانادا و دانش و تکنولوژی جدید مطرح در آن کشورها تهیه گردیده است که اگر چه مستقیما قابل استفاده برای مهندسین معمار و مجریان ساختمانی نمی باشد. اما ضرورت دارد که شناخت بیشتری نسبت به تکنولوژی ها و مصالح ساختمانی جدید ایجاد شود. تا مقدمه ای باشد برای تحول هرچه بیشتر در فن آوری ساختمانی در ایران.
نوشته حاضر از سنخ مقالات مروری تحلیلی می باشد و لذا سعی شده با تکیه بر منابع معتبر و مرتبط با موضوع و با تکنیک مطالعات کتابخانه ای مقوله های مکان و بی مکان با رویکردی پدیدار شناختی مورد بررسی و چالش قرار گیرند بحران بی مکانی و بی هویتی فضاهای شهر ی معاصر از مباحث پایه ای معماری و شهرسازی بوده و صرف نظر از قلمرو جغرافیائی کشور ها از نیمه دوم سده بیستم تا کنون مورد توجه بسیار بوده است. در این مقاله ابتدا به طور اجمالی نقش تفکر پدیدار شناسی در حل و یا تعدیل بحران مکان بررسی شده سپس مفاهیم پدیده مکان - ساختار مکان و بی مکانی در پرتو نظرات مارتین هیدگر تجزیه و تحلیل شده و در نهایت تغییر نگرش انسان نسبت به خود و نظام هستی و ارتباط از هم گسیخته و فرادستی او با محیط به عنوان یکی از علل عمده بحران مکان در عصر حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
در این مقاله محقق در پی بررسی روند تحولات نوآورانه خط در روند مراسلات تبلیغات و تجارت است در این مسیر خط کوفی به عنوان خمیر مایه و جوهر خوشنویسی در خطوط بعدی تلقی گردیده و محقق برآنست که همه تغییر و تحولات خط در روند هزار و چهار صد ساله تاریخ اسلام از خط کوفی بهره مند شده با این تفاوت که در روند تاریخ تحول خوشنویسی خط دارای نقش کارکردی و در جهت زیبایی و سهولت مراودات و مراسلات و امور دیوانی بوده اما در دنیای معاصر خوشنویسی خط بر اساس زیبایی بصری و در مسیر تبلیغ و تجارت و گرافیک و نقاشی و فناوری سامان یافته است. نکته مهم اینست که در حالت اول - هماهنگی و تطابق شکل و محتوی حفظ شده و شکل بدون کمک از عناصر دیگر بصری محتوی را بیان می دارد. و در حالت دوم و در دنیای متجدد به ویژه قرن بیستم تطابق شکل و محتوی قطعی و حتمی نبوده و شکل به کمک عناصر بصری دیگر و با مشارکت فعال خواننده محتوی را بیان و ارسال پیام را انجام می دهد.
مکتب نگارگری بغداد در دوره آل جلایر تمامی تجاربی را که پیشتر مکتب تبریز ایلخانان و مکتب بغداد سده ششم هجری بدست آورده بودند به ارث برد و با بهره گیری از این تجارب نگارگری به نوآوری ها و دستاوردهای درخوری دست یافت. در این مکتب نگارگری بود که خط نستعلیق از برای بهره گیری هرچه زیباتر از خوشنویسی برای کتب ادبی غنایی یا تغزلی بوسیه میرعلی تبریزی اختراع شد. در این مکتب نگارگری بود که تحولی چشمگیر در ترکیب بندی نگاره ها به وقوع پیوست و رنگ بندی درخشانی در آن ها به کار رفت. برای نخستین بار برای القای مفاهیم عرفان از تشعیر یا حاشیه نگاری استفاده شد و دیوان سلطان احمد حلایر از کهن ترین آثاری است که در آن تشعیر به کار رفته است. کلا آنچه در مکتب نگارگری بغداد مطمح نظر هنر پروران و هنرمندان قرار گرفت صحنه های عاشقانه و غنایی از مثنوی های تغزلی همچون خمسه خواجوی کرمانی و نظامی گنجوی بود. در شکل گیری و پیشرفت آن مکتب کوشید و افرادی چون شیخ اویس و فرزند او سلطان احمد که علاوه بر خطاطی در نقاشی و تصویرگری هم مهارت در خور داشتند با حمایت از هنرمندانی چون شمس الدین عبدالحی و جنید در غنای این مکتب نقشی قاطع بر عهده گرفتند. در این مقاله این کوشندگی ها و بازمانده های مکتب نگارگری بغداد به بحث و فحص گرفته شده است.