فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله عملکرد امنیه، در نقش نیروی نگهبان نظم و امنیت در روستاها و راه ها و متصدی مبارزه با قاچاق، در روزگار پهلوی اول بررسی شده است. امنیه و نظمیه وظایف معینی، مانند برقراری نظم و امنیت در ﻣﻨﻂﻘﮥ استحفاظی خود، عهده دار بودند. در دوران پهلوی اول بیشترِ مناطق فارس با نیروی امنیه، در نقش نیرویی نظامی، سروکار داشتند و نظمیه تنها در قصبات مهم فارس، آن هم نه در تمام دورﮤ پهلوی اول، وجود داشت. امنیه ها، برعکس نظمیه چی ها، کارشان را چندان بدون حاشیه انجام نمی دادند. پرسش هایی که این پژوهش درصدد پاسخ به آن است عبارت اند از: مهم ترین تحولات صورت گرفته در سازمان نیروی امنیه کدام بود؟ این تحولات بر امنیت و قاچاق کالا در فارس چه ﺗﺄثیری گذاشت؟ چرا نیروی امنیه به ریشه کنی قاچاق در فارس موفق نشد؟ روش پژوهش تحلیلی توصیفی با تکیه بر اسناد انتشارنیاﻓﺘﮥ سازمان اسناد ملی واحد فارس است. نتایج این پژوهش از کاهش نسبی قاچاق کالا در فارس، در ﻧﺘیﺠﮥ اصلاحات صورت گرفته در سازمان امنیه، حاکی است.
علل مهاجرت از مرزهای خراسان به افغانستان (دوره پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان از قدیم الایام تاکنون ، بستر فعالیت های بشری و یکی از مراکز پر اهمیت جمعیتی ایران و مستعد تغییرات اجتماعی بسیار بوده است. تغییرات جمعیتی از دگرگونی های محسوس در تاریخ این منطقه محسوب می شود. این منطقه به دلیل موقعیت ویژة جغرافیایی (منطقه ای مرزی) و امکانات اقتصادی بیشتر نسبت به همسایگان خارجی، نقش مهمی در روند مهاجرت برون مرزی ایران و مهاجرت اقوام کشورهای همسایه به ایران داشته است. در دورة پهلوی اول، شمار زیادی از ساکنان مرزنشین خراسان به افغانستان مهاجرت کردند. در این مقاله به چرایی این امر پرداخته شده است. نتیجه تحقیق بیانگر آن است که مهاجرت اجباری ساکنان مرزی ایران به افغانستان و اسکان گروهی از قوم خاوری به دلیل شرایط اجتماعی منطقه (اشتراکات قومی و فرهنگی با مرزنشینان افغانستان و دوری گزیدن از اصلاحات اجتماعی دولت ایران)، شرایط جغرافیایی و طبیعی منطقه ( کمبود باران، قحطی) و مشکلات اقتصادی زمینه ساز آن شد که مهاجرت در رمزهای خراسان افزایش یابد. این تحقیق با مطالعة مدارک تاریخی ازجمله اسناد دیپلماسی دورة پهلوی اول و به روش کتابخانه ای و آرشیوی صورت گرفته است.
واکاوی «مسئله گرانی نان» در کردستانِ دوره قاجار و تبیین عوامل موجده آن (1332 - 1342ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نان» به عنوان غذای اصلی و قوت غالبِ مردم ایران در دوره قاجار و گرانی آن به ویژه طی سال های جنگ جهانی اول (1332 - 1336ق/ 1914 - 1918م) مسئله ای فراگیر در تمام نواحی ایران بود. مردمِ کردستان هم در غرب کشور، گرفتار مسئله قحطی و گرانی نان شدند. البته برخلاف دیگر نواحی که با رفتن نیروهای روسیه و انگلیس و برطرف شدن خشکسالی و رفع برخی از عوامل دیگر، اوضاع تغییر کرد و در کیفیت و قیمت گندم و نان ثبات نسبی، به وجود آمد، در کردستان این گونه نشد و با وجودِ خروج نیروهای بیگانه، بارش بارا ن های گسترده و غله فراوان، دامنه گرانی بعد از سال 1336ه.ق/ 1918م گسترده تر شد. از این رو، «مسئله گرانی نان» در کردستان دوره قاجار نیاز به تحلیل، تعلیل و واکاوی دارد. این مقاله حولِ محور این پرسش شکل گرفته که چه عواملی سبب شکل گیری مسئله گرانی نان در کردستان دوره قاجار (1332 - 1342ق/ 1914- 1924م) شدند؟ در پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند، عواملی که مسئله گرانی نان در کردستان دوره قاجار را شکل دادند، هر کدام با فراهم آوردن شرایط مناسب، سعی کردند از همین مسئله برای حذف عامل های دیگر بهره ببرند. این پژوهش با تکیه بر اسناد، عرایض و منابع محلی نگاری و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی می کوشد تا به تبیین علی و چرایی تکوین و استمرار این معضل اجتماعی بپردازد و نشان دهد که عامل های شکل دهنده مسئله گرانی، برای کسب منافع بیشتر، چگونه از مسئله ای که خود شکل داده بودند، برای حذف همدیگر هم استفاده می کردند.
ریشه یابی مخالفت مردم بلوچستان با اجرای قانون سجل احوال در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلوچستان آخرین ناحیه از ایران بود که دولت پهلوی اول اقتدار خود را درآن ناحیه توسعه داد. به دنبال استقرار دولت، بلافاصله کارگزاران حکومتی برنامه های مختلفی را زمینه مدرن سازی و تثبیت قدرت دولت مرکزی آغازکردند. اجرای قانون سجل احوال با هدف شناخت و احضار مشمولین از پروژه های دولت مرکزی در بلوچستان بود که در مقایسه با دیگر مناطق ایران دیرتر آغاز و طی دو مرحله انجام شد. اقدامات ماموران سجل احوال با مخالفت و مقاومت های گسترده ای روبرو شد و به واکنش های متفاوتی از سوی ساکنان این منطقه انجامید. در این پژوهش تلاش شده تا به این سوال پاسخ داده شود: چه عواملی از نظر فکری و ساختاری موجب مخالفت مردم بلوچستان با قانون سجل احوال شد؟ پاسخ به این سوال، شناخت وقایع تاریخی موثر در شکل گیری ذهنیت مردم بلوچ نسبت به حکومت و آگاهی از برنامه های نوسازی و چگونگی اجرای آنها را می طلبد، لذا ضمن توجه به این نکته، تحولات و رویداد های دوره مورد پژوهش براساس روش تحلیل تاریخی با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و نیز بهره گیری از سایر منابع مورد بررسی قرار گرفت. یافته های نشان می دهد ذهنیت شکل گرفته که حاصل روش حکومت های پیشین و تضاد برنامه های نوسازی با جامعه سنتی بلوچستان بود، علل اصلی مخالفت در برابر این قانون بود.
بررسی فرمانروایی سرتیپ خزاعی در لرستان (1304 و 1305ش/1926 و 1927م) و نقش او در قیام عشایر لرستان در سال 1306ش/1928م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر عصر قاجار، در دوران وزارت جنگ رضاخان، طرح آرام کردن و اسکان دادن ایل های لرستان در متن توجه دولت قرار گرفت. به دنبال این، لشکرغرب به فرماندهی امیراحمدی و با دستور رضاخان در سال 1302ش/1923م به لرستان حمله کرد. امیراحمدی بروجرد و خرم آباد و سایر نواحی نفوذ سران سرکش ایل ها را تسخیر کرد. پس از آن، برای حمایت از جمهوری خواهی رضاخان به تهران رفت و فرماندهی لشکرغرب به سرهنگ شاه بختی واگذار شد. در زمان شاه بختی، سران عشایر لرستان شورش و او را در خرم آباد محاصره کردند؛ با ورود دوباره امیراحمدی، سران شورش متواری شدند. پس از شاه بختی، فرماندهی لشکرغرب به سرهنگ خزاعی واگذار شد. پرسش پژوهش حاضر این است که نوع فرمانروایی سرتیپ خزاعی بر لرستان (1304و1305ش/1925 و 1926م) چه تأثیری بر قیام عشایر لرستان در سال 1306ش/1927م گذاشت؟ فرض پژوهش در پاسخ به این پرسش این است که سرتیپ خزاعی، سیاست خشن تری در برخورد با عشایر نسبت به فرماندهان پیش از خود اعمال کرد که واکنش شدید عشایر را باعث شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که وی با اعدام حدود سیزده تن از سران عشایر لرستان، در برانداختن نفوذ سنتی آنان نقش بسزایی ایفا کرد. عملکرد خزاعی همانند امیراحمدی، موجب فرار بسیاری از خانزادگان به سمت طرهان و پناهنده شدن به حاکم آنجا یعنی علی محمدخان غضنفری شد و وقوع آخرین شورش گسترده طایفه های لرستان را به رهبری حاکم طرهان رقم زد. بررسی حکومت خزاعی در لرستان و اینکه چگونه اقدامات او این شورش گسترده را باعث شدند، در این مقاله مهم هستند.
واکنش اهالی کردستان به گسترش آموزش نوین در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جایگاه و ظرفیت بالای نهاد آموزش رسمی در پروژه ی ملّت سازی باعث شد تا در دوران رضاشاه، دولت نگاه ویژه ای به توسعه ی معارف داشته باشد، از آنجا که یکی از رسالتهای اصلی این نهاد تقویت و گسترش زبان فارسی به عنوان یکی از ارکان اساسی ملّی گرایی و تحکیم وحدت ملّی بود، گسترش و تأسیس مؤسسات معارفی در مناطق عشایری و قوم نشین اهمیّت دو چندانی داشت. هدف این پژوهش آگاهی از چرایی و چگونگی واکنش اهالی کردستان نسبت به گسترش مدارس دولتی است و در این راستا تلاش شده است تا به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس اسناد و مدارک آرشیوی به این سئوالات پاسخ داده شود: در دوران رضاشاه سیاست های آموزشی در کردستان با چه کیفیتی به اجرا در آمد؟ فرماندهان نظامی در تأسیس مدارس و توسعه معارف در کردستان چه نقشی داشتند؟ گروه های مردمی چگونه از مدارس جدید استقبال کردند و نگاه مردم به مدارس مذکور چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که باورهای مذهبی و بافت سنّتی جامعه و استفاده از زور و اجبار به عدم استقبال مردم از مدارس جدید منجر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل دیگری نیز چون استفاده از معلّمان غیربومی و لزوم تدریس دروس به زبان فارسی، وضعیّت پریشان معیشتی و اقتصادی اهالی، عدم همخوانی مطالب کتب درسی با نیازهای جامعه و... نیز در این زمینه نقش داشته اند.
تحلیل مولفه های تبعید مخالفان سیاسی در دورة پهلوی اول (تبعیدی، تبعیدگاه و علت تبعید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دورة رضاشاه ازنظر میزان استفاده از کیفر تبعید برای مجازات مخالفان خود، شاخص بود که این دوره را از دوره های قبل از خود متمایز می نماید. تبعید ایلات و عشایر در این دوره، یادآور تبعید ایلات متمرد در دوره های گذشته است و تبعید مخالفان سیاست های اصلاحی (نظام وظیفه، اتحاد البسه و کشف حجاب) و نیز دیوانیان منتقد حکومت، تبعید مخالفان و منتقدان حکومت های دیکتاتوری را به ذهن می آورد. در این پژوهش با بررسی گروه های اجتماعی تبعیدیان دورة رضاشاه در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا مولفه های سه گانة (تبعید، تبعیدگاه و علت تبعید) در دورة رضاشاه، الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان را که ناشی از سیاست واحد حکومت در این موضوع باشد نشان می دهد؟ روش مورداستفاده در این مقاله، روش تحلیل تاریخی با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و نیز بهره گرفتن از منابع اصلی است. یافته های این مقاله نشان می دهد که الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان در دورة رضاشاه دیده نمی شود و تحلیل مولفه های سه گانة پیش گفته نشان می دهد که تبعید در این دورة هم ویژگی های تبعید در حکومت های استبدادی را دارد و هم شاخصه های تبعید در حکومت های دیکتاتوری را.
بررسی اهمیت موضوع نان در تحولات سیاسی اجتماعی شهر اصفهان دوره پهلوی اول (1304تا1320شمسی/1925تا1941م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر تاریخ ایران، کمبود نان همواره یکی از بحران های اصلی بوده است. قحطی نان و خواروبار از مسائل مختلف جغرافیایی و سیاسی، کاهش نزولات آسمانی، شیوه کشاورزی سنتی و بروز دو جنگ جهانی ﻣﺘﺄثر بود. با بروز قحطی، مردم و دولت های وقت با بحران کمبود نان مواجه می شدند. نانیکه غذای اصلی مردم بود. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به پرسش های ذیل است: وضعیت نان شهر اصفهان در دوره پهلوی اول به چه صورت بود. چه اقداماتی برای رفع این مشکلات صورت گرفت؟ اقدامات دولت تا چه میزان در حل مشکل نان در اصفهان مؤثر بود. براساس یافته های به دست آمده در این پژوهش، در دوره پهلوی اول برای رسیدگی به وضعیت نان شهر اصفهان و رفع مشکلات آن اقداماتی صورت گرفت. بخشی از این اقدامات عبارت بود از: دخالت مستقیم دولت در خرید گندم از کشاورزان و فروش آن به نانواها، تدوین نظام نامه هایی برای کاهش دادن و تثبیت کردن قیمت نان، نظارت بر عملکرد نانواها ازطرف بازرسان شهرداری اصفهان، رسیدگی به وضعیت بهداشت مغازه های نانوایی و سلامت نانواها، صدور مجوز قانونی ازطرف شهرداری برای فعالیت نانوایی ها. به نظر می رسد که در دوره پهلوی اول، دولت تلاش هایی انجام داد؛ اما به طور قطع مشکلات نان شهر اصفهان را خاتمه نداد؛ زیرا بروز جنگ جهانی دوم و وقایع شهریور1320/1941م، نشان داد که مشکلات ریشه دار مربوط به نان در شهر اصفهان همچنان پابرجاست. در این مقاله، روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و بررسی اسناد و روزنامه ها و تطبیق و تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی، است.
بررسی تحولات بهداشتی شهر دزفول در دوره پهلوی ( 1304 - 1357 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق بمنظور بررسی تحولات بهداشتی شهر دزفول در دورة پهلوی (1357-1304 ) انجام شده است. روش تحقیق: در این تحقیق از روش پژوهش های تاریخی با ترکیبی از روش های توصیفی، روایی و تحلیلی با تأکید بر روش تحقیق در تاریخ محلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی، مطالعات میدانی، تاریخ شفاهی و گزارش های محلی استفاده شده است. یافته هاونتیجه گیری: تحقیق حاضر بیان می کند که با روی کارآمدن پهلوی اول و آغاز برنامة نوسازی، دولت برنامة اصلاحات و رسیدگی به وضعیت بهداشتی-درمانی شهرها را در دستور کار خود قرار داد؛ اما این اقدامات به دلیل مشکلات زیاد دزفول – به خصوص وضعیت نامناسب دفع فاضلاب منازل- به نتیجه نرسید. با شروع سلطنت پهلوی دوم، با مشارکت مردم و رجال شهر با دولت و تشکیل موسسه های مردم نهاد در اجرای برنامه های اصلاح و بهبود وضعیت بهداشت، اقدامات مؤثری انجام شد که تا آن زمان در دزفول بی سابقه بود و باعث ریشه کنی بیماری های واگیردار ازجمله تراخم شد. در سال های بعد این روند با اجرای برنامة چهارم توسعه و احداث بیمارستان، درمانگاه، داروخانه و افزایش پزشکان عمومی و متخصص تداوم پیدا کرد؛ هرچند که تمام اهداف و برنامه های پهلوی دوم محقق نشد و به استانداردهای سازمان بهداشت جهانی نرسید اما گام های مؤثری در جهت ارتقای بهداشت شهر دزفول برداشته شد.
تحلیل فرهنگی و تاریخی از وضع خوراک و پوشاک در هورامانِ دوره قاجار و پهلوی اول (با استفاده دیوان ملا حسن دزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هورامان با جغرافیای کوهستانی و صعب العبور و با مردمانی که طریقه زندگی آن ها همواره همچون راز بوده، در مطالعات تاریخ محلی، تاریخ اجتماعی، قوم نگاری و مردم شناسی محل توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هر گاه سخن از زندگی اجتماعی قومی به میان می آید تقریباً هیچ داده تاریخی از وضع زیست آن ها در دست نیست، ادبیات مکتوب و شفاهی می تواند رهیافتی برای بررسی و تحلیل تاریخ اجتماعی و واکاوی زندگی اجتماعی ارائه دهد. در این نوع پژوهش ها، بدون مراجعه به منابع غیرتاریخ نگارانه به ویژه ادبیات، بحث از زندگی اجتماعی ممکن نیست. پرسش این مقاله آن است که وضعیتِ زیست مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل چگونه بوده است؟ این مقاله می کوشد با خوانش متن دیوان ملا حسن دزلی، تحلیل فرهنگی - تاریخی از وضعیتِ زیستِ مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل ارائه دهد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با واژگان خوراک و پوشاک را از متن دیوان استخراج و سپس با طبقه بندی انواع خوراک و پوشاک، اوضاع فرهنگی، شیوه زیست و زندگی روزانه مردم هورامان، در دوره مذکور را ارزیابی کرده است. یافته ها نشام می دهد مردم هورامان در این دوره به رغم تنوع خوراک و پوشاک، برخوردار از گونه های مختلف آن نبودند و میان بودها و باید ها فاصله دیده می شد.
تحلیل مجازات تبعید در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا علی اکبرخان داور با به تخت نشستن رضاشاه مأمور اصلاح عدلیه قدیم و تشکیل دادگستری نوین شد. قانون مجازات عمومی 1304ش، قانون محاکمات نظامی مصوب 30تیر1307ش، قانون دیوان جزای عُمال دولت مصوب 22دی1307ش و قانون اصول محاکمات جزایی مصوب 10خرداد1311ش جزء قوانین مصوب این دوره اند. در این قوانین برای برخی از جرائم، کیفر تبعید درنظر گرفته شد. در این قوانین مجازات تبعید جایگزین برخی از کیفرها شد؛ بنابراین در این دوره افزایش استفاده از مجازات تبعید دیده می شود. ازدیاد جمعیت تبعیدی ها در این دوره علاوه بر دلیل پیش گفته، به ماهیت حکومت رضاشاه و نهادهای برآمده از آن مانند شهربانی و ارتش نیز مربوط می شد. این نهادها افراد را رأساً و خارج از تشکیلات دادگستری تبعید می کردند. اصلاحات پهلوی اول مانند (قانون نظام اجباری، اتحاد البسه، کشف حجاب و اسکان عشایر) واکنش گروه هایی از مردم را برانگیخت؛ مجازات به کاررفته دربرابر این مخالفان نیز تبعید بود. تبعید در دوره پهلوی اول ویژگی های خاص خود را دارد و با دوران قبل و بعداز خود متفاوت است. هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های متشکله حکومت پهلوی اول در گسترش استفاده از کیفر تبعید است. روش/ رویکرد: روش و رویکرد در این پژوهش تحلیل تاریخی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و منابع اصلی است. یافته ها و نتیجه گیری: تبعید در دوره پهلوی اول، هم ویژگی تبعید در حکومت های دیکتاتوری را دارد و هم ویژگی تبعید در حکومت های استبدادی را. استفاده از کیفر تبعید در دوره پهلوی اول نسبت به دوره قاجار گسترش پیدا کرد؛ این موضوع هم در قوانین و مقررات داخلی و هم در موافقت نامه های بین ایران و دولت های همسایه متجلی است.
بحران شلیل: بررسی علت ها و عوامل، تحلیل واکنش ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در 10مرداد1301/2اگوست1922، در ﺗﻨﮕﮥ شلیل واقع در چهارمحال وبختیاری، دسته ای از نیروهای نظامی با حمله سواران بختیاری روبه رو شدند. خان های بختیاری در ابتدا دخالت خود را در این حادثه انکار کردند؛ اما مدتی بعد میزان دخالت آنها در این حادثه آشکار شد. وقوع این حادثه ﺗﺄثیر بسیاری بر روابط سه جاﻧﺒﮥ خان های بختیاری، رضاخان وزیر جنگ و سفارت انگلیس در تهران گذاشت. رضاخان پهلوی، وزیر جنگ، به دنبال بهره برداری لازم از این حادثه بود؛ پس تلاش کرد تا خان های بختیاری را نزد نخبگان و تودﮤ مردم بدنام و بی اعتبار کند و با اخذ غرامت سنگین از خان ها، ﺑﻨیﮥ مالی شان را تضعیف کند. ازسوی دیگر سفیر انگلیس در تهران سیاستی مبهم و دوپهلو اتخاذ کرد. سیاستی که به ضرر خان ها و به سود رضاخان و دولت مرکزی تمام شد. سرانجام پس از مدتی درگیری میان طرفین و چانه زنی بسیار با وساطت سر پرسی لورین (Sir Percy Loraine)، سفیر انگلیس، میان طرفین بر سر پرداخت مبلغ 150هزار تومان خسارت ازسوی خان های بختیاری توافق شد.
جشن های دوران رضاشاه؛ اهداف و دستاوردهای آن در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایی جشن های گوناگون به مناسبت های مختلف و اجرای برنامه های گزینشی و ایراد نطق ها و خطابه های هدفدار یکی از کم هزینه ترین، عملی ترین و در عین حال، زودبازده ترین اقدامات برای تبلیغ و تأکید بر تحوّلات جامعه ایران و بزرگ نمایی خدمات شخص رضاشاه و تهییج احساسات توده مردم بوده است؛ بنابراین دولت پهلوی اول اهتمام ویژه ای به برگزاری جشن های مختلف در راستای همسو ساختن مردم با برنامه مدرن سازی و کاستن از موج مخالفت و مقاومت ها داشته است؛ در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیلی- اسنادی از طریق بررسی اسناد و مدارک آرشیوی و روزنامه ها به این پرسش پاسخ داده شود که در دوران پهلوی اول چه جشن هایی و با چه اهدافی توسط کارگزاران دولتی در مناطقی چون کردستان اجرا شده و برگزاری این جشن ها تا چه حد توانسته است به تثبیت سیاست های فرهنگی دولت در منطقه یاری رساند؛ یافته های پژوهش نشانگر آنست که برگزاری جشن های دولتی دستاوردهای مقطعی داشته و در ایجاد تغییرات پایدار در افکار و رفتار اهالی مناطقی چون کردستان ناتوان بوده است.
نقش شیوخ اورامان در تحولات سیاسی تاریخ معاصر، با تکیه بر جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه نقشبندیه، ماوراءالنهر و خراسان بود و از این مراکز به سایر مناطق، از جمله کردستان نفوذ پیدا کرد؛ که این مهم در کردستان توسط مولانا خالد شهرزوری بود. چرایی و چگونگی نفوذ شیوخ اورامان بین مردم و نقش آنها در تحولات سیاسی قرن بیستم مسئلة محوری این پژوهش می باشد. مشایخ و بزرگان طریقت ها در کردستان به ویژه نقشبندیه، به واسطة حمایت و پشتیبانی مردم از آنها و همچنین با حذف حکومت های محلی، در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی در عرصه های گوناگون بودند. نفوذ سیاسی شیوخ اورامان در دوران قاجار و به خصوص در زمان مشروطه و پس از آن افزایش یافت. با وقوع جنگ جهانی اول فرمان جهاد در مقابل روس و انگلیس صادر کردند و با جذب مریدان و پیروان بیشتر آنان را به جنگ تشویق نمودند. به طور کلی فعالیت سیاسی طریقت نقشبندیه به خصوص شیوخ اورامان در دورة قاجاریه به بالاترین سطح خود رسیده بود.
نارضایتی از متحدالشکل نمودن لباس بر اساس اسناد عرایض مجلس شورای ملی ( مجلس ششم تا هشتم تقنینیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ازآنجایی که بخش مهمی از عکس العمل هایی که در مخالفت و اعتراض به تحولات مختلف جامعه شکل گرفته، در اسناد عرایض انعکاس یافته است؛ براین اساس هدف پژوهش حاضر این است تا به بررسی علل نارضایتی از اجرای قانون متحدالشکل نمودن لباس، مصوب مجلس هفتم، بپردازد و همچنین پاسخ این سؤال را دریابد که تأثیر اجرای آن بر افراد و گروه هایی که از اجرای این قانون متأثر شده بودند و اعتراضات و شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارسال کردند چه بوده است؟ روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با اتکا بر اسناد عرایض مجلس شورای ملی طی دورة ششم تا هشتم قانون گذاری (1305-1311ش) و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. تعدادی از دیگر منابع کتابخانه ای و اسنادی نیز به اقتضای موضوعات طرح شده مورداستفاده قرارگرفته اند. یافته ها و نتیجه گیری: آنچه از بررسی این اسناد حاصل شد این است که اقدام دولت در اجرای قانون اتحاد لباس موجب دغدغة خاطر عارضان شده بود. علت نگرانی و نارضایتی آنان بیش از همه به دلیل مخدوش شدن امنیت شغلی و از دست دادن کسب وکار و راه معاششان و درموردِ برخی از افراد و گروه ها مخدوش شدن هویت و باورهای اعتقادی و نیز منزلت اجتماعی آن ها بود.
کارگران هندی صنعت نفت ایران در اواخر قاجاریه و دوران پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به همجواری تاریخی ایران و هند و قدمت روابط سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آنها، همواره شماری از ایرانیان و هندیان در سرزمین های یکدیگر حضور داشته و به فعالیت در زمینه های فرهنگی و اقتصادی پرداخته اند. این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر مبنای داده/ های اسناد و منابع به بررسی سیر حضور و اشتغال کارگران هندی در صنعت نفت ایران از اواخر عهد قاجاریه تا پایان سلطنت پهلوی اول و پیآمدهای آن می پردازد. این نوشتار به این موضوع می پردازد که حضور و اشتغال کارگران هندی در صنعت نفت ایران چرا و چگونه صورت گرفته و چه پیآمدهایی در جامعه ایران به جا گذاشته است؟. یافته ها بیانگر آن است که ورود کارگران هندی به صنعت نفت ایران و استمرار حضور آنان به واسطه عواملی چون سیاست مدیران بریتانیایی شرکت نفت ایران و انگلیس برای استفاده از نیروی کار متخصص و ارزان و نیز تأمین منافع اقتصادی بریتانیا بوده است. این امر سب شده تا کارگران هندی که با گذر زمان به عنوان یک اقلیت در نواحی چون خوزستان مستقر شدند؛ ضمن حفظ برخی مظاهر فرهنگی و آداب و رسوم خود، تأثیرات اندک فرهنگی و زبانی در این مناطق به جای گذاشته اند.
تأثیر نوسازی حکومت پهلوی اول بر پایگاه زنان در خانواده و اجتماع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع بحث حاضر مطالعه پایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان در دوره پهلوی اول با توجه به نوسازی است. این نوشته در پاسخ به این ابهام است که در پایگاه و نقش زنان در زندگی خانوادگی و اجتماعی، متأثر از نوسازی های این دوره چه تغییری ایجاد شد. چارچوب نظری از مفاهیم پایگاه و نقش در دو شاخص کیفیت زندگی یعنی زندگی خانوادگی و اجتماعی استخراج شده است. پایگاه، نقشی است در الگویی ویژه که موقعیت شخص را در رابطه با کل جامعه نشان می دهد و مجموعه ای از حقوق و تکالیف مشخص است. فرضیه اولیه آنست که پایگاه زنان در خانواده و اجتماع با توجه به نقش آنها ارتقا یافت. با اقدامات نوسازی حکومت پهلوی، پایگاه، حقوق و تکالیف زنان در خانواده و اجتماع مورد بازبینی قرار گرفت. در ساخت ایران مدرن زنان عهده دار پرورش نسلی وطن پرست و مترقی شدند. مادر و مام وطن مفاهیمی مقدس شدند. بر خانواده تک همسری تأکید شد. قانون ازدواج 1310 گامی مهم در تنظیم قانونی روابط زن و مرد در ازدواج بود. آموزش و پرورش و مشارکت اجتماعی- اقتصادی زنان مورد توجه قرار گرفت. زنان در ابتدا با تقسیم کار جنسیتی در نقش مادر، معلم و تایپیست ظاهر شدند. به تدریج از اواسط دوره در لباس نظامی پیشاهنگی و خلبانی وارد عرصه مردانه شده و برای ورود به حوزه سیاست در دوره بعد تا حدودی زمینه را هموار ساختند. بازساخت پایگاه زنان به عنوان مادر گرچه موجب نگرش جنسیتی برای مشارکت زنان شد اما زمینه های ارتقای پایگاه زنان در خانواده و جامعه را از طریق اقدامات قانونی و فرهنگ سازی فراهم نمود. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و روش تالیف مقاله، توصیفی- تحلیلی است
بررسی عملکرد دولت در مورد قاچاق گندم در مرز ایران و عراق (1304 تا 1321 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرز غربی ایران به علت ساختار جغرافیایی، قرار داشتن در مسیر راه های تجارت بین الملل، یکی از مراکز قاچاق کالا بود. تأسیس کشور عراق با برخورداری از طولانی ترین مرز با ایران، مناسبات این دو کشور به ویژه درخصوص قاچاق گندم را تحت تأثیر قرارداد. اهمیت گندم به عنوان اصلی ترین آذوقه مردم، شرایط جغرافیایی، وقوع جنگ جهانی دوم و ورود ناخواسته ایران به این جریان، زمینه ساز تشدید قاچاق کالا در مرز ایران و عراق شد. این امر پیامدهایی را به دنبال داشت که به وضع قوانین جدید برای نظارت بر مناسبات تجاری با عراق منجر شد. پژوهش ح اضر با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی عملکرد دولت در جل وگیری از قاچاق گندم در مرز ایران و عراق در دوره پهلوی تا ماه های آغازین اشغال ایران توسط متفقین (1321-1304 ه .ش) می پردازد. دستاورد پژوهش مبین این امر است که به رغم اقدام دولت برای جلوگیری از قاچاق گندم، مسائلی چون فقر، نبود امکانات برای فعالیت اقتصادی قانونی، تنوع مراجع تصمیم گیری چون امنیه و گمرک، ناامنی در مرزها، مناقشات داخلی در عراق و عدم همکاری با ایران، اشغال ایران توسط متفقین و مانعی در برابر تلاش های دولت ایران برای جلوگیری از قاچاق گندم به عراق بود.
پیامدهای طرح اسکان عشایر بر حیات اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی لرستان(1302تا1312ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصررضاشاه دوره جدیدی در منازعات حکومت مرکزی با ایلات و عشایر بود. رضاشاه که در روند اوضاع آشفته کشور روی کار آمده بود، سعی در تمرکزگرایی و ایجاد کشوری به سبک ممالک مدرن اروپایی داشت و از این رو تضعیف ایلات وعشایر و اسکان یا تخته قاپو کردن این جامعه سنتی را با توجه به خصلت های مرکزگریز ایلات، دررأس برنامه های خویش قرار داد. حضور قوای نظامی رضاشاه در لرستان و تخته قاپوی عشایر این منطقه از سال 1302ش. آغاز و تا سال 1312ش. به طول انجامید. شیوه گردآوری این مقاله با رجوع به منابع کتابخانه ای و نیز روزنامه های دوره زمانی رخداد تاریخی همراه بوده است. مقاله با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مبتنی بر تاریخ تحلیلی انجام گرفته است و یافته های پژوهشی این مقاله نشان می دهد که آنی ترین تأثیر طرح اسکان عشایر در منطقه لرستان، برهم خوردن ساختار اجتماعی و از جمله تضعیف پایگاه اجتماعی روسای عشایر لُر، دگرگونی در حیات معیشتی و شغلی و تغییرات جمعیتی منطقه بود با این حال تغییر در شیوه آموزش و پرورش و نهاد قضاوت منطقه نیز موثر واقع شد که می توان در امتداد تغییرات اجتماعی لحاظ نمود.