عصررضاشاه دوره جدیدی در منازعات حکومت مرکزی با ایلات و عشایر بود. رضاشاه که در روند اوضاع آشفته کشور روی کار آمده بود، سعی در تمرکزگرایی و ایجاد کشوری به سبک ممالک مدرن اروپایی داشت و از این رو تضعیف ایلات وعشایر و اسکان یا تخته قاپو کردن این جامعه سنتی را با توجه به خصلت های مرکزگریز ایلات، دررأس برنامه های خویش قرار داد. حضور قوای نظامی رضاشاه در لرستان و تخته قاپوی عشایر این منطقه از سال 1302ش. آغاز و تا سال 1312ش. به طول انجامید. شیوه گردآوری این مقاله با رجوع به منابع کتابخانه ای و نیز روزنامه های دوره زمانی رخداد تاریخی همراه بوده است. مقاله با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مبتنی بر تاریخ تحلیلی انجام گرفته است و یافته های پژوهشی این مقاله نشان می دهد که آنی ترین تأثیر طرح اسکان عشایر در منطقه لرستان، برهم خوردن ساختار اجتماعی و از جمله تضعیف پایگاه اجتماعی روسای عشایر لُر، دگرگونی در حیات معیشتی و شغلی و تغییرات جمعیتی منطقه بود با این حال تغییر در شیوه آموزش و پرورش و نهاد قضاوت منطقه نیز موثر واقع شد که می توان در امتداد تغییرات اجتماعی لحاظ نمود.
مسئله نفت شمال ایران که بعد از جدا کردن پنج استان شمالی از امتیاز دارسی (تبعه بریتانیا) در عصر قاجار به سال 1319ق./ 1901م. مطرح شد، در تاریخ معاصر این کشور، جایگاه ویژه ای را از آن خود کرده است. ناصرالدین شاه قاجار در 1313ق. طی فرمانی، اجازه استخراج نفت در تنکابن، کجور، کلارستاق (مازنداران) را به محمد ولیخان خلعتبری داده است. خلعتبری بعداً این امتیاز را به خوشتاریا واگذار نمود. خوشتاریا نیز این امتیاز را به انگلیسی ها فروخت. بدین صورت بخشی از تاریخ نفت شمال آغاز شد. در این مقاله، این مسئله از آخرین روزهای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار تا پایان سلطنت رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از نگارش این نوشتار، پاسخ دادن به این پرسش است که موضوع نفت شمال و رقابت روس و انگلیس بر سر تحصیل آن، چه تأثیری بر سیاست خارجی ایران در دوره ی رضاشاه داشت؟ در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با شیوه کتابخانه ای اسنادی به این مسئله پرداخته می شود. یکی از شاخصه های مهم سیاست خارجی ایران در آن زمان، رقابت انگلیس و روس بر سر احراز این امتیاز است و پس از انقلاب اکتبر روسیه، رقابت انگلیس بر سر این قضیه با اتحاد جماهیر شوروی ادامه پیدا کرد. آمریکا هم که با اعتراض به امتیاز خریداری شده انگلیس از خوشتاریا وارد این میدان شد، با استفاده از سیاست خارجی دولت ایران و از آن جمله رضاخان که سعی در ایجاد نیروی سوم به منظور کاهش نفوذ انگلیس و شوروی داشتند، موازنه این رقابت را به نفع خود تغییر داد و امتیاز نفت شمال توسط دولت ایران به شرکت های آمریکایی داده شد. این قدرت سوم که کشور آمریکا بود، همانند روس و انگلیس به منابع نفتی ایران چشم داشت. در نهایت این سیاست رضاخان به نتیجه ای نرسید.
هدف: هدف این پژوهش افزون بر نمایاندن وضعیت راه ها و محورهای ارتباطی استان اصفهان در دورة پهلوی، بررسی تأثیر آن بر توسعة صنعت گردشگری در این دوره است.
روش/رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و بر پایة منابع اسنادی، مطبوعاتی و کتابخانه ای است.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته های این پژوهش نشان می دهد که ماهیت گردشگری و جذب جهانگرد، جایگاه ویژه ای در رویکرد سیاست کلی دولت پهلوی- که بر پایة سه بنیاد نظری دولت سازی، ملت سازی و مدرن سازی استوار بود- داشته است. واقع بودن استان اصفهان در مرکز کشور به عنوان قلب تپندة مراودات اجتماعی و تجاری، افزون بر جاذبه های طبیعی و تاریخی منحصر به فرد گردشگری آن، به عنوان یکی از مهمترین قطب های گردشگری، در انعکاس زیرساخت های گردشگری و فراهم آوردن تسهیلات زیربنایی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در آن نقش بسزایی ایفا نموده است. از آنجا که ساخت و تسطیح راه ها و محورهای ارتباطی استان اصفهان به عنوان یکی از زیرساخت های گردشگری منجر به کاهش هزینه و وقت گردشگر می شد، می توان گفت که این عامل در توسعة صنعت گردشگری دورة پهلوی مؤثر بوده است.