هدف: هدف ازاین پژوهش تحلیل بنیادهای فکری و روش سیاستگذاری برای انتقال اجباری ایلات و عشایر در دوره پهلوی اول است .
روش/رویکرد پژوهش: روش این پژوهش توصیف و تحلیل موضوع برپایه اسناد و منابع دست اول و کتابخانه ای می باشد.
یافته ها ونتایج: دولت شبه مدرن پهلوی درصدد دگرگون سازی سنن و روشهای زندگی ایلات و عشایر برامد زیرا سبک زندگی ایلات و عشایر مانند کوچ روی در تعارض با هدف دولت درهمسان سازی و نوسازی و تقویت مبانی وحدت ملی بود. سه نهاد سلطنت، مجلس شورای ملی و هیات وزرا از نهادهای تصمیم گیرنده برای جامعه عشایری بودند که با ارائه لوایح و بخش نامه های دولتی به برنامه ریزی برای انتقال اجباری ایلات و عشایر به نام اسکان پرداختند. اما، این سیاست به نتایج وخیمی برحیات اقتصادی و اجتماعی جامعه عشایری انجامید
با اشغال ایران در پی جنگ دوم جهانی، اوضاع اقتصادی ایران وضع نا به سامانی یافت. برای حل این مشکل، دکتر آرتور میلسپو، به دعوت دولت ایران و با سمت رئیس کل دارایی، وارد این کشور شد. از مهم ترین مسائلی که وی برای حل آن تلاش نمود، بحران نان بود. بنا به درخواست میلسپو، وزارت خواروبار منحل شد و امور این اداره، زیر نظر وی قرار گرفت. محصول گندم و جو جزء اجناس انحصاری دولت بود. میلسپو این انحصار را شدیدتر کرد و اداره ای به نام «قسمت غله و نان» تأسیس نمود که عهده دار جمع آوری غله و نظارت بر امور نانواها و توزیع نان و آرد بود. مقاله ی حاضر در تلاش است به این سوال اساسی پاسخ دهد که دکتر میلسپو برای رفع بحران نان در سال های 1321 تا 1323 چه اقداماتی انجام داده و نتایج این اقدامات چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سوال از منابعی همچون اسناد موجود در سازمان اسناد ملی ایران، آرشیو وزارت امور خارجه ایران، مذاکرات مجلس دوره ی سیزدهم و چهاردهم شورای ملی، روزنامه ی اطلاعات و روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی،استفاده شده است.