فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳٬۵۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را از پایان استیلای افغان ها بر ایران تا آستانه تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه مورد بررسی قرار می دهد و در پی یافتن پاسخی برای این دو پرسش است: نخست اینکه شورش یاد شده از چه زمینه ها و عواملی نشأت می گرفت و اهداف آن چه بود؟ ثانیاً این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟
پس از سرکوب افغان ها در ایران، شیخ احمد مدنی به حمایت از افغان ها، نواحی جنوبی ایران را عرصه ی تاخت و تازهای خود قرار داد. محمدخان بلوچ به دستور طهماسب قلی خان (نادر) برای سرکوبی این تاخت و تازها روانه ی جنوب شد، اما به دلیل همراهی مردم اهل تسنن جنوب با خان بلوچ و همچنین شکست نادر از عثمانی که او را در موضع ضعف قرار داده بود، محمدخان فرصت را برای شورش مهیا دید و با همکاری شیخ احمد مدنی درصدد غلبه بر نادر و جلوس بر تخت سلطنت برآمد.
تحلیل روابط حکام و خانهای ماکو با آن سوی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین روابط خان ها و حکام منطقه ماکو با متنفذین آن سوی ارس و سپس حکومت روسیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشد.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، بر پایه اسناد موجود و منابع کتابخانه ای انجام شده و پس از نقد و تحلیل دادههای تاریخی به نتیجهگیری پرداخته است.
یافته ها و نتایج: بیات های ماکو بعد از آنکه از منطقه ایروان به ماکو کوچانده شدند پیوندهای خود را با متنفذین آن سوی ارس حفظ نمودند. روابط حکام و خوانین ماکو با آن سوی ارس بعد از معاهده ترکمانچای و هم مرز شدن منطقه ماکو با روسیه، به سمت روابط با حکومت روسیه پیش رفت. این مناسبات تابعی از قدرت دولت مرکزی ایران بود، به طوری که هر زمان دولت مرکزی ایران در ضعف بود و نمی توانست بر حکام و خوانین محلی نظارت نماید، گسترش می یافت. مناسبات با آن سوی ارس پس از به قدرت رسیدن مرتضی قلیخان اقبال السلطنه (1316ق) بر خلاف سیاست و خواست دولت مرکزی ایران بسیار گسترش یافت و از حالت خانودگی و اقتصادی به حوزه های سیاسی، نظامی و فرهنگی هم کشیده شد. اهداف خوانین از این روابط از یک سو دائر بر تأمین منافع اقتصادی و سیاسی خود و از طرفی به دست آوردن حمایت روسها که در شمال ایران قدرت فزاینده داشتند برای ادامه حکومت در ماکو بود.
ریشه یابی گفتمان پهلوی یکم در آرای متجددین عصر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال نمایاندن ریشه های گفتمان رضاشاه، به ویژه در سال های 1300 تا 1305، در اندیشه تجددگرایان عصر مشروطه است. از دید نویسندگان، غرب گرایی، سکولاریسم، گرایش به دولت قوی و ناسیونالیسم برجسته ترین بسترهای همسان میان گفتمان متجددین (از پیش از انقلاب تا روی کار آمدن پهلوی یکم) و گفتمان رضاشاه می باشد. اقدامات این متجددین زمینه های نخبگی و اجتماعی را برای پذیرش گفتمان پهلوی یکم فراهم آورد. گفتمانِ رضاشاه امری بی ریشه و ناگهانی نبوده، بلکه دارای بستر هایی ژرف در پهنه اجتماعی و به ویژه نخبگی جامعه عصر مشروطه بوده است. فروافتادن انقلاب مشروطه در دامان اقتدارگرایی و خودکامگی، دلایلی چند دارد که این نوشتار رسالتِ یافتن ریشه های اندیشگی آن را با استوارسازی داده هایش بر انگاره های تجددگرایان این عصر برعهده دارد. در این برداشت، گفتمان رضاشاه فرآورده آمیزش گفتمان سلطنت مطلقه سنّتی ایران و اندیشه تجددگرای عصر مشروطه بوده که درپی دوره ای از ناامنی و سرخوردگی، به گونه ای مدرن اما اقتدارگرایانه نمود یافته است.
مسجد و نظام آموزشی سنتی و جدید در دورة قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسجد به عنوانِ یکی از مهمترین نهادهای دینی - فرهنگیِ ایران در دورة قاجار، علاوه برکارکردهای دینی، دارای کارکردهای متنوعِ آموزشی، تربیتی، رسانهای، قضایی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود. آنچه در مقالة حاضر مورد بحث است، تعیین جایگاه و کارکردِ آموزشی مسجد در نظام آموزشی سنتی و نظام آموزشی جدید در دورة قاجار است. از آنجا که کارکردِ آموزشی مسجد متأثر از زمینهها و شرایط اجتماعیِ ایرانِ دورة قاجار بود، با بروز تغییرات اجتماعی و به ویژه تغییر نظام آموزشی که در نتیجه فرآیند اصلاحات در دورة قاجار به وجود آمد، باید انتظار داشت که آثار این تغییرات در کارکرد آموزشی مسجد هم که جایگاهی مهم در نظام آموزشی دورة قاجار داشت، انعکاس یابد. از اینرو در این پژوهش، این موضوع با تأکید بر این مسئله مورد پژوهش قرار میگیرد که با بروز تغییرات در نظام آموزشی سنتی در دورة قاجار، چه تغییراتی در کارکردهای آموزشی مسجد ایجاد شد؟. این مقاله به بررسی و تبیین دو کارکرد آموزشی مسجد، مسجد به عنوان فضای آموزشی و مسجد به عنوان پایگاه مؤسسانِ مدارس جدید در مقابل مخالفان مدارس جدید، پرداخته است.
بررسی آثار فتوای جهاد در عثمانی بر قاینات و سیستان در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شروع جنگ جهانی اول، علمای اهل تسنن و تشیع در قلمرو عثمانی، با صدور فتواهای جهاد، مسلمانان را به جنگ با روس و انگلیس تشویق کردند. مسلمانان، به این مسئله، واکنش های متفاوتی نشان دادند. نسخه هایی از فتواهای علمای عراق به سیستان و قاینات رسید. علما و حکومت، با توجه به شرایط شرق ایران و حضور و نفوذ گسترده انگلیسی ها، نسبت به این فتواها شیوه ای متفاوت در پیش گرفتند. انتشار فتواها در افغانستان، به خاطر همجواری با سیستان و قاینات، شرق ایران را نیز تحت تأثیر قرار داد. مأموریت هیئت نیدرمایر آلمانی در رسیدن به افغانستان نیز شرایط را بر حکومت شوکت الملک دوم سخت کرد و روش محتاطانه و بی طرفانه وی، خشم انگلیسی ها را برانگیخت. در همین زمان، شوکت الملک دوم، سفیری به هرات فرستاد که در تثبیت روابط ایران و افغانستان مؤثر بود. تلاش ها و تحرکاتی که بیش از یک سال طول کشید، باعث تغییراتی در حکومت قاینات شد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و کتاب های دست اول، علل صدور فتواها در عراق، بررسی واکنش علمای قاینات و سیستان به فتواهای جهاد، واکنش شوکت الملک دوم و کنسولگری انگلیس در سیستان و قاینات به فتواها، موضع گیری شوکت الملک دوم نسبت به عبور هیئت آلمانی نیدرمایر از قاینات و نتیجه آن مورد بررسی قرار گرفته است.
نقش و جایگاه شیخ هادی نجم آبادی در تکوین جنبش مشروطیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تأثیر شیخ هادی نجم آبادی در برپایی نظام مشروطیت در ایران، بررسی شده است. وی، پیش از وقوع حوادث مشروطه خواهی درگذشت؛ اما کسانی که محضرش را درک کرده بودند، با بهره گیری از آموزه هایش، تکاپوهایی بنیادین در آن حرکت مهم تاریخی انجام دادند. سهم شیخ هادی نجم آبادی در انقلاب مشروطیت ایران با شناخت آنان معنا پیدا می کند.
حیات اجتماعی شیراز عصر فتحعلی شاه قاجار به روایت وارینگ
حوزه های تخصصی:
دوره حکومت قاجاریه(1304ـ 1175ش/ 1925ـ 1795م)، ایران به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی اش، در کانون توجه و رقابت میان قدرت های بزرگ اروپایی قرار گرفت و گروه های مختلفی از آنان در قالب مامورین و مسافرین خارجی با اهداف و انگیزه های گوناگون به ایران سفر کردند. حیات اجتماعی شیراز از جمله مواردی است که در کانون توجه این سفر نامه نویسان قرار گرفته است. ادوارد اسکات وارینگ، از سفرنامه نویسانی است که در دوره فتحعلی شاه قاجار به ایران و شیراز سفر کرد. این پژوهش در صدد بررسی بازتاب حیات اجتماعی شهر شیراز در سفرنامه وارینگ است. این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی روایت های این مسافر انگلیسی و همچنین بر مبنای اهداف و انگیزه های این سفرنامه نویس، نوع پایگاه اجتماعی، شغل و ماموریت وی در شیراز عصر قاجار، خواهد پرداخت.
رابطه ناصرالدین شاه با برادرانش و نحوه به کارگیری آن ها در سیستم حکومتی
حوزه های تخصصی:
ناصرالدین شاه در خلال حکومت پنجاه ساله اش(1264-1313ه ق) همانند سایر حکومت هایی که در طول تاریخ ایران بر اساس سیستم بوروکراسی ابتدایی و نظام سنتی حکومتی خود بر ایران حکومت کردند، سعی داشت با به کار گرفتن ابزارهای قدرت و استفاده از شرایط حاکم سلطه خود را مستحکم تر کند. یکی از این روش ها به کار گرفتن افراد خانواده و خویشاوندان خود بود. چرا که از طریق اینان می توانست علاوه بر کنترل بهتر ایالات، با قرار دادن خویشان خود در برابر یکدیگر و سران ایلات و حاکمان ولایات موازنه ای هر چند نا پایدار ایجاد کند. یکی از گروه های خویشاوند شاه، برادران وی ـ عباس میرزا ملک آرا، عبدالصمد میرزا عزالدوله و محمد تقی میرزا رکن الدوله ـ بودند. لذا در این پژوهش سعی بر آن است که رابطه شاه با برادرانش و چگونگی به کارگیری آها در نظام اداری و سیاسی مشخص گردد.
سیاست گذاری های آموزشی نهادهای برآمده از مشروطه در اولین دوره مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان حاکم بر نظام آموزشی ایران قبل از مشروطه، گفتمانی سنّتی بود و بیشتر تحت نفوذ نهادهای حاکم بر جامعه قرار داشت. این نهادها بنابر ماهیت خود با تحوّل در نظام آموزشی، مخالفت می ورزیدند؛ امّا مشروطه بر نظام آموزشی، مؤثّر افتاد. مجلس اوّل و دولت های هم عصرش با تصویب قوانین و سیاست گذاری های مرتبط با نظام آموزشی، فرصتی مناسب، قانونی و مستقل از خواست طبقات حاکمه را برای احداث مدارس و فعّالیت های فرهنگی فراهم کردند. انجمن های ایالتی و ولایتی و انجمن های ملّی نیز با تلاش گسترده ای که در مناطق مختلف داشتند، توانستند مدارسی را با برنامه های نوین آموزشی احداث کنند و به نشر دانش و توسعه معارف همّت گمارند.
نگارنده در این مقاله تلاش دارد تا قانون گذاری های نهادهای رسمی و غیررسمی برآمده از مشروطه (مجلس، دولت و انجمن ها) را در راستای استقرار گفتمان نوین آموزشی مورد واکاوی و تأمّل قرار دهد.
بررسی تاریخی کارکرد ارتباطی هنر در اماکن مذهبی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری به کار رفته در اماکن مذهبی علاوه بر کارکردهای سازه ای، هنری و تاریخی دارای کارکرد ارتباطی نیز هستند. گستردگی پیام ها، تنوع مخاطبان و تعدد هنرها در اماکن مذهبی، بر اهمیت این کارکرد افزوده است. تحلیل تاریخی کارکرد ارتباطی هنرهای به کار رفته در اماکن مذهبی، به کاربردی کردن قابلیت ارتباطی هنر و بالندگی بیشتر فرهنگ در جامعه کنونی می تواند کمک کند.
این مقاله، بر آن است تا با رویکردی تاریخی و با تکیه بر هنرهایی چون معماری، خطاطی، تعزیه خوانی و شبیه-خوانی به گونه شناسی و آسیب شناسی کارکرد ارتباطی هنر در اماکن مذهبی شهر تهران در عصر قاجار بپردازد. تهران عصر قاجار، عرصه ی بروز و نمود اندیشه های نوظهور فکری و دینی و تنش های اجتماعی و سیاسی بوده است. این بررسی می تواند ما را در آسیب شناختی و بایستگی های کارکرد ارتباطی هنر در مکان های مذهبی یاری رساند.
مجلس عالی دربار حلقه گذار به نظام مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با صدور فرمان مشروطه، تلاش برای استقرار نظم جدید که مهم ترین مشخصه آن تشکیل مجلس شورای ملی بود، آغاز شد. اما تأسیس مجلس نیازمند تدوین نظام نامه (قانون) انتخابات بود که می بایست شورایی خاص، سرپرستی تنظیم و تدوین آن را بر عهده گیرد. این نهاد در تاریخ معاصر ایران به «مجلس عالی» یا «شورای عالی دربار» تعبیر شده است. با عنایت به فقدان پژوهشی مستقل درباره مجلس عالی و وجود ابهامات فراوان درباره ماهیت و عملکرد این نهاد، پرسش اصلی این است که مجلس عالی چرا و چگونه تأسیس شد؟ اعضای آن چه کسانی بودند و چگونه انتخاب شدند؟ و این شورا چه کارکردهایی داشت؟
مقاله حاضر درصدد است با بهره گیری از منابع اصلی و پژوهش های جدید، این موضوع را با رویکرد توصیفی ـ تبیینی مورد ارزیابی قرار دهد. سرانجام، مقاله به این نتیجه می رسد که مجلس عالی هرچند یک شورای اضطراری بود، با تصویب نظام نامه انتخابات و نیز برگزاری و نظارت بر فرایند انتخابات نقش بارزی در گذار از نظام پیشامشروطه به مشروطه ایفا کرد.
بررسی فرآیند انقراض سلسله ی والیان اردلان در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1284 قمری نقطه ی عطفی در تحولات سیاسی کردستان اردلان بود. مقارن این سال شاهنشاه مقتدر قاجار، ناصرالدین شاه، در پی اعمال سیاست تمرکزگرایی، پس از مرگ والی اردلان از تفویض دوباره ی قدرت به اعضای این خاندان خودداری کرد. وی با انتصاب یکی از شاهزادگان قجری به نام فرهاد میرزا معتمدالدوله در این منطقه، به سلطه ی سیاسی چند صد ساله ی خاندان با نفوذ محلی اردلان خاتمه داد. این پژوهش با اتخاذ روش تاریخی و با بررسی چگونگی شکل گیری روابط پیرامون و مرکز، ضمن روشن کردن دلیل و چگونگی فروپاشی این حکومت محلی، در صدد است علل و عوامل این انقراض و پیامدهای ناشی از آن را مورد بحث قرار دهد و در پاسخ به این پرسش ها و ابهامات نشان دهد که سیاست قاجاری کردن ایران، تمرکزگرایی سیاسی و تمایل شدید قدرت فزاینده ی نظام استبدادی به تجمیع و ادغام پیرامون در مرکز، اختلافات درونی خاندان اردلان، ضعف سیاسی آخرین والیان اردلان و نارضایتی عمومی، مقارن با رشد روز افزون قدرت سلطانی ناصرالدین شاه و سیاست تغییر در شیوه ی حاکمیت محلی و نظام والی گری نقش مؤثری در انحلال حکومت اردلان ها داشته است.
اداره بلوچستان از طریق حاکمان کرمان (از دوره ناصری تا اوایل پهلوی)
حوزه های تخصصی: