فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
با مرگ شاه عباس یکم و روی کار امدن شاه صفی،دولت صفوی از جهت داخلی و خارجی دچار مشکلات به گونه ای موجب از بین رفتن اقتدار عصر شاه عباس یکم گردید.در عرصه روابط خارجی دولت صفوی با دو جنگ ناخواسته از سوی عثمانی مواجه شد.سلطان مراد چهارم،در 1044ه.ق با لشکری بزرگ به مرزهای شمال غربی ایران حمله کرد و با تصرف ایروان بخشی از قفقاز را به خاک عثمانی ضمیمه ساخت.سپس به تبریز تاخت و این شهر را ویران کرد.اگر چه این حادثه ی تلخ هفت ماه و نیم بعد،با رشادت بی نظیر سپاه قزلباش جبران شد و بار دیگر ایروان به آغوش ایران بازگشت،اما باز پس گیری ایروان برای دولتمردان عثمانی به ویژه شخص سلطان مراد آنچنان گران آمد که او بار دیگر در 1048ه.ق به بغداد لشکرکشی کرد و بعد از نبردی سخت میان طرفین،این شهر به تصرف عثمانی درآمد و دولتمردان صفوی با تن دادن به این شکست بزرگ و تلخ حاضر شدند معاهده صلح زهاب را امضا کنند.به این ترتیب عراق عرب که از جهات گوناگون به ویژه از نظر ایدئولوژیک برای دولت صفوی اهمیت بسیار داشت،از ایران جدا شد و به عثمانی پیوست.در این مقاله علل و نتایج لشکرکشی عثمانی به ایروان و تبریز به ویژه با استناد به منابع ترکی عثمانی بررسی می شود
جایگاه و کارکرد خاندان دنبلی در تاریخ ایران صفویه تا قاجار
حوزه های تخصصی:
از مهمترین مسایل تاریخ ایران، روابط حکومتهای محلی و ایلات و عشایر و خاندانهای مناطق مختلف کشور با دولت مرکزی است. آنچه در این نوشتار در نظر بوده، توصیف و تبیین جایگاه و کارکرد یکی از خاندانهای کرد ایرانی در عرصه حکومت محلی و تعامل با دولت مرکزی است. در این نوشتار، سعی بر این است تا برخی ابعاد و زوایای مرتبط با حکومت محلی خاندان دنبلی بررسی و تجزیه و تحلیل گردد. این تحقیق به روش اسنادی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و استناد به اسناد و مدارک موجود انجام شده و از جمله یافته ها و در یافته های آن می توان به این نکته اشاره کرد که خاندان دنبلی در مقام امرای حکومت محلی دنبلی در منطقه خوی و سلماس و تبریز، دست کم از زمان شاه تهماسب صفوی دارای تاریخی مستند و روشن است. در زمان شاه عباس اول نمود بیشتری یافته، در اواخر صفوی کم رنگ می شود. در فاصله بین صفویه تا قاجار، امرای خاندان دنبلی در مقیاسی گسترده تر و به گونه ای بارز به ایفای نقش در مسائل داخلی و خارجی کشور می پردازند و حکومت محلی این خاندان از اقتدار بیشتری برخوردار می شود. با روی کار آمدن سلسله قاجار، امارت این خاندان رو به افول می رود و در نهایت، در نخستین سالهای ورود عباس میرزا به آذربایجان در مقام ولی عهدی، عمر این امارت محلی به پایان می رسد. برخلاف برخی فرضیه هایی که قوم کرد را به واگرایی و تجزیه طلبی متهم می کند، این مقاله نشان می دهد که خاندان دنبلی، به عنوان یکی از خاندانهای اصیل و برجسته کرد، در عرصه های گوناگونی، از جمله ادب، فرهنگ، عمران و آبادی، سیاست داخلی و روابط خارجی نقشی موثر، اساسی و انکارناپذیر در تامین امنیت، اهداف، وحدت و منافع ملی کشور ایفا کرده است.
مشروعیت سیاسی در رویکردهای مذهبی حکومت ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فاصله هجوم مغولان و فروپاشی خلافت بغداد تا ظهور حکومت صفوی، همچنان که سازمان سیاسی، ماهیت و شکل ساختاری پیشین خود را ازدست داد، مذهب رسمی این دستگاه نیز دچار بحران عمیقی شد و در پروسه ای نوین، نفوذ آن به لحاظ پدیدایی بستری جدید، هم در گستره اجتماعی و هم سیاسی کاهش یافت. در تقابل با مذهب تسنن، به تدریج تشیع و نحله های تصوف مجال رشد یافتند و از نفوذ اجتماعی گسترده ای بهره مند شدند و بر همین اساس، توانستند بر تصمیم گیری های سیاسی قدرت های مسلط نیز تأثیرگذار باشند. علاوه بر این، نیاز به مشروعیت برای تداوم تسلط، حکومتگران را با بزرگان متصوفه و اندیشه تشیع پیوند داد. در همین جهت، رویکرد های مذهبی حکومتگران ترکمان قراقویونلو و آق قویونلو، متأثر از حفظ منافع سیاسی و اقتصادی ایشان، شکل گرفت. در این مقاله، برمبنای این پرسش که چه رابطه ای میان شرایط مذهبی قرن نهم/ پانزدهم و رویکردهای مذهبی ترکمانان حکومتگر وجود دارد، تلاش می شود اهتمام دو سلسله مذکور به بهره گیری از شرایط مذهبی موجود برای کسب مشروعیت و درنتیجه، حفظ و تداوم منافع اقتصادی و سیاسی حاصل از آن، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.روشی که این پژوهش از آن بهره گرفته، روش میان رشته ای و استفاده از چارچوب نظری است که با روش تاریخی، بهره گیری از توصیف، مقایسه و تحلیل تلفیق شده است
حکام سیستان از تشکیل سلسله قاجار تا تسلیم علی خان سرابندی
حوزه های تخصصی:
با قتل نادر شاه و تشکیل سلسله درانی در افغانستان و تصرف نواحی شرقی ایران، از جمله سیستان به دست احمد خان ابدالی (درانی) در سال 1160 هـ .ق موضوع حاکمیت ایران بر این ایالت از پیچیدگی خاصی برخوردار گردید، ضعف حکومت مرکزی ایران بعد از قتل نادر، موجب گسترش نظام شبه ملوک الطوایفی در ایران گردید، کشمکش های جانشینان نادر و خاندان زندیه به این روند کمک شایان توجهی نمود. این امر موجب گردید حاکمان سیستان با ایجاد پیوند نزدیکتر با فرمانروای ابدالی افغانستان به حیات نیمه مستقل خود در دوران پر تنش ایران ادامه دهند.این حاکمان در روند حاکمیتشان با توجه به شرایط و موقعیت زمانی و سیاسی در دوره هایی که قدرت متمرکزی بر افغانستان سلطه می یافت، برای جلوگیری از تهدیدهای داخلی و خطر امرای افغان به آنها تکیه می کردند و گاهی با دادن باج و خراج به حیات خود ادامه می دادند. با روی کار آمدن حکومت قاجار، موضوع ایالت سیستان به یکی از پیچیده ترین مشکلات فراروی این سلسله تبدیل گردید. حاکمان قاجار با توجه به درگیریها و شورشهای داخلی و خارجی موضوع تحکیم پایه های قدرتشان را بر سیستان به مماشات می گذرانیدند. آنها در پی فرصت بودند تا بر مشکلات عدیده داخلی و جنگهای خارجی چیره شوند تا پس از آن به گسترش پایه های قدرتشان بر سیستان بپردازند.در این مقاله، موضوع حاکمان سیستان از ابتدای تاسیس سلسله قاجار تا پذیرش حاکمیت ایران به وسیله علی خان سرابندی در عصر ناصرالدین شاه بررسی شده است.
شیخ ابراهیم صفوی مرشدی گمنام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شیخ ابراهیم چهارمین مرشد طریقت صفوی بود که بیست و یک سال رهبری خانقاه اردبیل را بر عهده گرفت. هم زمان با مرشدی او، تیموریان و قراقویونلوها در ایران و آناطولی فرمانروایی می کردند و عثمانیها نیز در صدد تصرف سرزمین هایی بودند که توسط امیر تیمور گورکانی جدا شده بود.در چنین شرایطی بود که شیخ ابراهیم توانست با قدرت معنوی خود و با بذل و بخشش هایش آوازه و شهرتش را تا مناطق دور دست برساند و حتی از پدران خود نیز در این زمینه پیشی گیرد. او در این دوره که جنگ و رقابت بین قراقویونلوها و تیموریان در ایران وجود داشت و آناطولی نیز هم چنان ناآرام بود توانست با دوری جستن از اقدامات نظامی و سازماندهی دستگاه تبلیغاتی خود مریدان زیادی را به خانقاه اردبیل جذب نماید و زمینه را برای فعالیتهای جدید شیخ جنید فراهم سازد.
روابط فرهنگی ایران و آلمان از عصر صفوی تا پایان دوره قاجار بازخوانی مدارک منتشرشده و رهیافتی به اسناد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تیموری روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی ترکمانان و حکومت های محلی روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی زندیه روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
در این مقاله، به مهم ترین مسائل روابط فرهنگی ایران و آلمان از عصر صفویه تا پایان دوران قاجار پرداخته شده است؛ روابطی که هیچ گاه از تأثیرات دیپلماسی دو دولت نیز برکنار نبود. در این جا با ارائه گزارشی مستند از تاریخ روابط میان این دو دولت، تعاملات فرهنگی دو ملت و تأثیر و تأثراتی که ممکن بود از یکدیگر پذیرفته باشند، بر اساس 25 سند منتشرنشده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، اگرچه هر از چند گاهی، بنابر ضرورت، تلاش شده است که برخی از مسائل مورد مطالعه به صورت روایی (آن هم بر اساس مدارک تاریخی)، ارائه شود تا شواهد روشن و گویایی در به نمایش گذاشتن تاریخ تطور این روابط باشند.
اصلاحات یا قانون نامه های اوزون حسن در استقرار نظم ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استقرار حکومت ایلخانان در ایران، اشراف و حاکمان مغولی به شیوه یاسا یا نظم مغولی بر این سرزمین حکومت کردند. نتیجه آن اخذ انواع مالیات های غیر شرعی و چپاول اموال و ثروت های مردم بوده است. با مسلمان شدن ایلخانان مغول آنان به تدریج سنن صحرا نشینی خود را کنار نهاده، اقدام به اصلاح اوضاع مالی و اجتماعی ایران هر چند به طور محدود نمودند، پس از دوره ایلخانان در دوره سربداران، تیموریان و ترکمانان نیز برخی فرمانروایان تلاش هایی در جهت زدودن بقایای سنن مغولی از جامعه ایران انجام دادند. شاهرخ تیموری، سلطان حسین بایقرا و اوزون حسن آق قویونلو از این دسته حاکمانی بوده اند که در جهت زدودن سنن مغولی بخصوص در شیوه اخذ مالیات قدم هایی برداشتند. در این مقاله تلاش هایی که اوزون حسن آق قویونلو در راستای ایجاد نظم و ثبات در اخذ مالیات و جلوگیری از هرج و مرج در امور مالی و اجتماعی به عمل آورد و نتیجه آن برقراری قانون نامه ها در قلمرو حکومتی بود، با ذکر قانون نامه های باقی مانده از او در دیار بکر و دیگر ولایات شرق آناتولی در دوره عثمانی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد و تا نتایج این اصلاحات در حیات اقتصادی جامعه ایران در اواخر قرن نهم هجری نشان داده شود.
اوزون حسن آق قویونلو و غزا علیه گرجیان در گیر و دار کشمکش با سلطان محمد فاتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل دین، به گاه باستان و پس از ظهور اسلام، بهانه ای بس مهم برای یورش به سرزمین های گرجی نشین بود و از میان خاندان های حکومتگر ایران بعد از اسلام، آق قویونلوها یا بایندریان به رهبری اوزون حسن، جزو آن دسته مهاجمانی بودند که تحت پوشش دین و با عنوان غزا و جهاد، حملات ویرانگری علیه گرجیان به راه انداختند. پنج حمله مهم اوزون حسن علیه گرجیان در منابع با عنوان غزا ثبت و ضبط شده و ما می دانیم که غزا نبردی است مقدس و الهی علیه کافران به منظور گسترش دین اسلام. به هر روی، این پژوهش به توجه اوزون حسن به سرزمین گرجیان در گیر و دار رقابت با سلطان محمد فاتح پرداخته و سَرِ آن دارد که انگیزه های او را در یورش به آن مناطق روشن سازد.
ابرام شاهرخ تیموری و قرایوسف قراقویونلو برای سلطه بر سلطانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های آغازین سده نهم هجری، شاهرخ تیموری برای حفظ سلطه بر سلطانیه و قرایوسف ترکمان برای کسب سلطه بر آن شهر تلاش داشتند.سلطانیه شهری خوش آب و هوا با کشاورزی پررونق بود و جایگاه بازرگانی و سوق الجیشی ممتاز داشت.پیشینه تاریخی آن نیز بر اهمیت سیاسیش می افزود.شهریار تیموری برای حفظ سلطه بر ایران مرکزی و باختری، نیز موقعیت خویش در تجارت بین الملل، و فرمانروای ترکمان برای تثبیت قدرت و نیز در راستای اهداف توسعه طلبانه خود به ویژه در عراق عجم، هر دو سلطه بر آن شهر را بایسته می دانستند.با آنکه شاهرخ آمادگی خود را برای دادن امتیازاتی به جای سلطانیه اعلام نمود، قرایوسف تنها خواهان سلطانیه بود.ابراهم دو فرمانروای جغتای و ترکمان برای سلطه بر سلطانیه، سرانجام به نبرد میان آن دو انجامید.برای تبیین این ابرام، طبیعیت غنی، موقعیت بازرگانی و جایگاه سوق الجیشی سلطانیه، موقعیت و اهداف سیاسی قرایوسف، بازرگانی جهان در آن زمان، جایگاه ایران در تجارت جهانی، نقش سلطانیه در این میان و اوضاع عراق عجم در آن دوره بررسی می گردد.
کانون های تجارت ابریشم ایران در دوره تیموریان و ترکمانان (قرن نهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابریشم از تولیدات مهمی بوده که در طول تاریخ بشر در تجارت جهانی ارزش زیادی داشته است. از دوره ایلخانان صادرات ابریشم ایران به اروپا رونق گرفت. هر چند با سقوط این حکومت برای مدتی کوتاه در صدور این کالا وقفه ای ایجاد شد، با روی کار آمدن تیموریان و ترکمانان بار دیگر تولید و صادرات ابریشم رونق گذشته خود را باز یافت. در این دوره تبریز و سلطانیه به عنوان مهم ترین مراکز فروش ابریشم استرآباد، مازندران، گیلان، شیروان و شماخی درآمدند. در آناتولی نیز، بورسا به مرکز تجارت بین المللی ابریشم ایران تبدیل شد. در سایه افزایش تقاضای جهانی به ابریشم خام، قیمت آن در بازار های جهانی مدام در حال افزایش بود. تعداد زیادی از تجار ایرانی این کالای ارزشمند را به خارج از کشور صادر می کردند. بر اثر رفت و آمد زیاد کاروان ها عواید دولت از عوارض گمرکی ابریشم مدام در حال افزایش بود. گسترش تجارت ابریشم در این دوره نشان می دهد که این کالای تجاری تا چه حد در رونق اقتصادی و تجاری ایران مؤثر بوده است. در این نوشته تلاش می کنیم مراکز مهم تجارت ابریشم و رشد تجارت آن قرن نهم هجری و نحوه صدور این محصول را شرح دهیم؛ با این توضیح که در نتیجه فعالیت این مراکز، زمینه های گسترش تولید و تجارت ابریشم در دوره صفویه فراهم شد
امیر تیمور و مساله الوس جغتای؛ تکاپوی مشروعیت سیاسی و امنیت نظامی
حوزه های تخصصی:
ظهور امیر تیمور (ت: 736 ـ م: 807 ق) و گسترش حاکمیت سیاسی و نظامی وی بر ماوراءالنهر، در درجه نخست تحولی داخلی در قلمرو جغتاییان محسوب می شد. از این رو، از همان ابتدا هرگونه آینده ای برای اقدامات امیر تیمور هنگامی متصور بود که وی بتواند به این پرسش اساسی که:«آینده الوس جغتای چه خواهد بود؟» پاسخ عملی مناسبی بدهد. اهمیت و فوریت پاسخ به این سوال ناشی از تاثیر عظیمی بود که می توانست برای آینده سیاسی امیر تیمور در پی داشته باشد. آینده سیاسی امیر تیمور نشان داد که دو عنصر اساسی حکومتی که وی پی ریزی کرد؛ یعنی مشروعیت سیاسی و امنیت نظامی، در پیوند مستقیم با این پرسش بوده است. تا هنگامی که امیر تیمور سرگرم تکاپو برای کسب قدرت سیاسی در ماوراءالنهر بود، مقوله مشروعیت در نحوه پاسخی که وی به آن پرسش اساسی می داد، تاثیر پررنگ تری داشت، اما به موازات آن که ضرورت تثبیت و استمرار قدرت سیاسی او بیشتر چهره نمود و وی در اندازه های یک فاتح، دست اندازی به قلمروهای خارج از ماوراءالنهر را آغاز کرد، مقوله امنیت رجحان بیشتری در نحوه برخورد وی با بازماندگان الوس جغتای یافت.
مسئله طرابوزان در رقابت های سلطان محمد فاتح و اوزون حسن
حوزه های تخصصی:
در اواسط قرن پانزدهم میان پادشاه عثمانی سلطان محمد فاتح و حکمران آق قویونلو اوزون حسن، رقابت شدیدی برای تسلط بر آناتولی شروع شد. یکی از مهم ترین عوامل درگیری و کشمکش میان آن ها مسئله ی طرابوزان امپراطوری روم بود. در حقیقت نیرومند ترین و خطرناک ترین رقیب سلطان محمد در آسیا، اوزون حسن بود. این حکمران مغرور پس از تسلط بر آناتولی شرقی، غرب ایران و آذربایجان و تأسیس دولتی بزرگ، خود را یگانه میراث دار تیمور لنگ می دانست. او با برخورداری از نیروی مادی و مزیت های بالای حکمرانی، خود را بزرگ ترین حکمران ترک می پنداشت. در عین حال آمال سیاسی بزرگی را در سر می پروراند و می شود این گونه برداشت کرد که در پی تأسیس یک امپراطوری بزرگ بود که کل خاورمیانه را در برمی گرفت. سندی که در آرشیو موزه توپ قاپی موجود می باشد به ما نشان می دهد که اوزون حسن در پی چه اهداف بزرگی بوده است.
ساختار ایلی حکومت های ترکمان و بی ثباتی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت های قراقویونلو و آق قویونلو در طی حاکمیت خویش دچار بحران های سیاسی و نظامی عدیده ای شده بودند که از میان عوامل تأثیرگذار، ساختار قبیله ای اتحادیه از اهمیت زیادی برخودار است. این مقاله با بهره گیری آزاد از نظریه تعارض و روش تحلیل علّی و مقایسه ای نقش ساختار قبیله ای را در بی ثباتی سیاسی حکومت های ترکمان تبیین خواهد کرد. پاسخ بر این فرض استوار است که ساختار ایلی با ایجاد تعارض در ساحت های مختلف به ایل گرایی در سپاه، جناح گرایی در قبایل و قطب گرایی در اتحادیه دامن زده و با ایجاد تعارض در سه سطح، تعارض بین قبایل و سلطنت، تعارض درون اتحادیه ای، و تعارض درون قبیله ای، مانع پیوستگی قبایل با ساحت جدید قدرت متمرکز شده و زمینه های اقبال آنان را به شورش های شاهزادگی فراهم آورده است. بدین طریق حکومت ها در اوج قدرت توسط یک نیروی خارجی از هم می پاشیدند.
بررسی تأثیر مخیله ی ایرانی بر مارکسیسم حزب توده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر عقل ایرانی بر فهم حزب توده از مارکسیسم را بررسی می کنیم. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران، نقش تاریخی مهمی داشته است. مخی له ی جمعی، میراث فکری و فرهنگی مشترک در میان یک ملت به شمار می آید. اینکه تا چه اندازه ای این میراث فکری بر فرایند تغییر در معانی، مفاهیم و تعابیر مارکسیستی مؤثر بوده است، بنا بر رویکردی تاریخی- تحلیلی قابل درک است. گفتنی است که مخیله ی اجتماعی مفهومی برگرفته از نظریه ی مدیولوژی است. این نظریه تلاش دارد تأثیر واسطه ها و حامل های پیام بر فرایند انتقال را مورد تحلیل قرار دهد. از آنجا که در این بستر فکری، انتقال مفاهیم فرهنگی از طریق ناخودآگاه سیاسی به شکل نامحسوس انجام می شود و ناخودآگاه سیاسی جزئی از مخیله ی اجتماعی است، فهم عناصر این مخیله لازم است. در این نوشتار با کمک نظریه ی مدیولوژی نشان می دهیم که عناصر مخیله ی اجتماعی ایرانی، مانند گرایش به مذهب، آمیختگی دین و دولت و دوبن انگاری، از طریق ناخودآگاه سیاسی در مخیله ی اجتماعی ایرانی ذخیره شده و در حزب توده تأثیر گذاشته است. به نظر می رسد با توجه به این مبانی نظری می توانیم شناختی متفاوت از حزب توده و در وهله ی بعد، مارکسیسم ایرانی به دست آوریم.
مشعشعیان
شورش های شرف الدین حاجی بیگ و بایندر بیگ در اصفهان، در دورة سلطان یعقوب آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلطان یعقوب آق قویونلو، در اوایل حکومت خود با برخی مشکلات داخلی و خارجی مواجه بود. اساسی ترین مشکلات داخلی او، شورش هایی بود که در مناطق مختلف قلمرو تحت فرمانش، از جمله در اصفهان، روی داد. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که علل و عوامل بروز این شورش ها، آن هم در اصفهان، که یکی از شهرهای بزرگ و مهم حوزة حکمروایی یعقوب محسوب می شد، چه بود؟ و سرانجام این شورش ها چه شد؟ دیگر اینکه، یعقوب چه موضعی را در قبال این شورش ها اتخاذ کرد، و چگونه توانست بر این شورش ها فائق آید و آرامش و ثبات و امنیت را دوباره به اصفهان و نواحی اطراف آن بازگرداند؟
دستاورد این تحقیق که حاصل استفاده از منابع و مآخذ تاریخی است، این است که اختلافات و کشمکش های میان پسران حسن بیگ، در دورة کوتاه پس از درگذشت وی، و ضعف حکومت مرکزی، سبب شد تا برخی از امرا و حکمرانان مناطق مختلف تحت فرمان آق قویونلوها از فرصت استفاده کرده و هر کدام در صدد کسب قدرت و توسعة نواحی تحت فرمان خود برآیند. با توجه به اهمیت اصفهان، مخالفان سیاسی یعقوب سعی داشتند تا نخست با تصرف این شهر، شورش خود بر ضد حکومت وقت را آشکار کرده و سپس بر دیگر نواحی دست یابند. اگرچه مقابله با این شورش ها بخش عمده ای از وقت و انرژی یعقوب را به خود اختصاص داد، اما او سرانجام موفق شد با مشی سیاسی خاص خود، که ترکیبی از نرمش و قاطعیت بود، این شورش ها را سرکوب کند.