منصور عنبرمو

منصور عنبرمو

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

Archaeology of the Schools Proximity in the Second Phase Statement emphasising the Institutional Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Schools (sects) Proximity Second Phase Statement Institutionalist Approach Ayatollah Khamenei Unity Islamic revolution

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 35 تعداد دانلود : 58
The proximity of Islamic schools with the emergence of Islamic extremist currents has become a significant concern for Muslim thinkers. It has doubled the need for approximation and intra-religious dialogue. From a historical and institutional view, Iran and Egypt are the institutional pioneers of approximation among Islamic countries. Since the early 1942s, they have developed their activities in various formats based on the views approximation of the two sects’ religious scholars. The two countries' intellectual, political, and cultural atmosphere and a sense of leadership for the Islamic world in Egypt and Iran have been the largest producers of thought in the Islamic field. It was a significant factor in theory-making and pragmatism in this field. The main question is ‘How can the prominent meanings in the institutional network of schools proximity in the Islamic world and contemporary Iran be explained from an institutional and policy-making perspective?’. The results indicated that after the developments leading to secularism in Egypt, Iran became the only pillar of approximation among Islamic countries. After the Islamic Revolution of 1979, by emphasising the issue of Palestine, Hajj and the formation of a single nation, to guide domestic and transnational audiences by highlighting religious affinities in the geography of Islam and Muslims guide to religious coexistence. The second phase statement of the revolution is the most innovative manifestation of the institutional approximation strategy that Ayatollah Khamenei, emphasising trans-ethnic, trans-religious and transnational themes, has presented his institutionalist reading as a "Comprehensive Approximation" using previous historical experiences.
۲.

شناخت شناسی سلفی گری در ایران (مطالعه موردی: بررسی رویکرد جریان های مذهبی اهل سنت کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اهل سنت ایران سلفی گری جریان های اهل سنت برنامه پژوهشی لاکاتوش قومیت سیاست و مذهب هویت تکفیر تک وارگی هویتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 782 تعداد دانلود : 498
مسئله اصلی این مقاله چیستی منطق درونی، نگرش و رویکرد جریان های اصلی اهل سنت کشور به مقوله سلفی گری است. دنیای اسلام همواره شاهد شکل گیری جریان های مذهبی در شمایل مختلفی بوده است که هر یک در تلاش اند قرائتی متفاوت از دین به دست دهند. جریان های مرتبط یا نماینده اهل سنت در ایران که عموماً در طیف های جریان های سیاسی ، مذهبی و یا تلفیقی از این دو دسته بندی می شوند، سابقه ظهور و فعالیت طولانی در تاریخ معاصر کشور را ندارند و به دنبال گشایش فضای سیاسی و مذهبی پس از انقلاب اسلامی، در مناطق غرب و شرق کشور تشکیل شدند و به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی آورده اند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که مدلول و مثال سلفی گری در ایران امروز در میان جریان های اصلی اهل سنت به چه صورتی قابل تبیین است؟ نگارنده این تحقیق از برنامه پژوهشی «لاکاتوش» به عنوان روش تحقیق بهره برده و تلاش کرده است جریان های عمده اهل سنت کشور را به مثابه یک «برنامه پژوهشی سلفیت» مورد پرسمان قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جریان های جماعت تبلیغ، جماعت دعوت و اصلاح و مکتب قرآن، به عنوان جریان های عمده اهل سنت ایران، در چارچوب برنامه پژوهشی سلفیت به تبیین قرائت خود از نظر و عمل مذهبی و سیاسی پرداختند. بنابراین بررسی کیفیت خوانش این جریان ها از سلفی گری به عنوان یکی از ابزارها و منابع هویت ساز در راستای اعلام موجودیت در فضای سیاسی-مذهبی اهل سنت کشور، در اشکال مختلف موضوعیت می یابد. با وجود هم نوایی این جریان ها با سلفی گری، به دلیل جرح و تعدیل های نظری و همچنین تأثیرپذیری از شرایط عینی سیاسی و اجتماعی ملی و فراملی این جریان ها، از هسته سخت سلفی گری که دارای مؤلفه های اساسی چون تک وارگی هویتی، ظاهرگرایی تفسیری، حدیث گرایی صرف، تفسیر افراطی از توحید، جهادگرایی، خشونت، تکفیر دیگر مذاهب، جزمیت اجتماعی و آرمان گرایی مبتنی بر سیاست نجات است، خارج شده و به قرائتی خاص از سلفی گری از نوع میانه رو با مؤلفه های خاص خود در برنامه پژوهشی سلفیت روی آورده اند.
۳.

بررسی تأثیر مخیله ی ایرانی بر مارکسیسم حزب توده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حزب توده مخیله ی اجتماعی مدیولوژی مارکسیسم ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی ترکمانان و حکومت های محلی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم جریانها
تعداد بازدید : 588 تعداد دانلود : 703
در این مقاله تأثیر عقل ایرانی بر فهم حزب توده از مارکسیسم را بررسی می کنیم. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران، نقش تاریخی مهمی داشته است. مخی له ی جمعی، میراث فکری و فرهنگی مشترک در میان یک ملت به شمار می آید. اینکه تا چه اندازه ای این میراث فکری بر فرایند تغییر در معانی، مفاهیم و تعابیر مارکسیستی مؤثر بوده است، بنا بر رویکردی تاریخی- تحلیلی قابل درک است. گفتنی است که مخیله ی اجتماعی مفهومی برگرفته از نظریه ی مدیولوژی است. این نظریه تلاش دارد تأثیر واسطه ها و حامل های پیام بر فرایند انتقال را مورد تحلیل قرار دهد. از آنجا که در این بستر فکری، انتقال مفاهیم فرهنگی از طریق ناخودآگاه سیاسی به شکل نامحسوس انجام می شود و ناخودآگاه سیاسی جزئی از مخیله ی اجتماعی است، فهم عناصر این مخیله لازم است. در این نوشتار با کمک نظریه ی مدیولوژی نشان می دهیم که عناصر مخیله ی اجتماعی ایرانی، مانند گرایش به مذهب، آمیختگی دین و دولت و دوبن انگاری، از طریق ناخودآگاه سیاسی در مخیله ی اجتماعی ایرانی ذخیره شده و در حزب توده تأثیر گذاشته است. به نظر می رسد با توجه به این مبانی نظری می توانیم شناختی متفاوت از حزب توده و در وهله ی بعد، مارکسیسم ایرانی به دست آوریم.
۴.

موضع حزب توده در قبال انقلاب اسلامی ایران براساس اسناد چپ (حزب توده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقلاب اسلامی حزب توده مدیولوژی مخیله جمعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم جریانها
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی جریانها
تعداد بازدید : 338 تعداد دانلود : 127
این مقاله درصدد تبیین موضع حزب توده در باره ی انقلاب اسلامی ایران است.انقلاب اسلامی به عنوان یکی از بزرگترین انقلاب های مردمی جهان در قرن بیستم،توده مردم را در قالب گروه ها و جریانات سیاسی متوجه خود ساخت. حزب توده به عنوان مهم ترین نماینده ی اشاعه ی مارکسیسم در ایران نقش تاریخی مهمی داشته است .قصد این است که با رویکرد مطالعاتی تاریخی - تحلیلی که بر پایه تئوری مدیولوژی مطرح می شود، موضع گیری های حزب توده براساس اسناد چپ در ایران مورد بررسی قرار گیرد. با تاکید بر مفهوم مخیله اجتماعی این مقاله در صدد بیان این است که طرفداری حزب توده از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) در برخی از مواقع تاریخی، نه ناشی از فرصت طلبی بلکه تحت تاثیر ناخودآگاه سیاسی و مخیله اجتماعی اعضای حزب توده بوده است.از اینرو این طرفداری ناخودآگانه دیرپا نبوده و در نهایت حزب توده نمی توانست به این همراهی با انقلاب اسلامی ادامه دهد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان