مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین و طولانی ترین نوع تفرقه و اختلاف در درون جامعه بختیاری، جدال خانوادگی دو خانواده حکومت گر به نا م های ایلخانی و حاجی ایلخانی بر سر ثروت و حکومت بختیاری بوده است. خانواده و جناح ایلخانی که پسران و نوادگان حسینقلی خان ایلخانی و جناح حاجی ایلخانی پسران و نوادگان برادر ایلخانی به نام امامقلی خان حاجی ایلخانی می باشند. اختلاف میان خوانین این دو خانواده با یکدیگر و نیز اختلاف این دو خانواده با خانواده و جناح رضاقلی خان ایل بیگی برادر سوم ایلخانی و حاجی ایلخانی، در طی یک دوره طولانی و متداوم ادامه یافت. این اختلافات که بر مسایلی چون رسیدن به حکومت ایل بختیاری، تصاحب املاک داخل و خارج از بختیاری، دفاع از مشروطیت و یا استبداد و اختلاف بر سر انتصاب به حکومت ها و وزارت خانه ها پس از فتح تهران بروز نمود و مطلوب نیروهای رقیب و یا مخالف بختیاری ها بود باعث تفرقه افکنی و تضعیف هرچه بیشتر بختیاری ها و در نهایت اضمحلال قدرت آنها توسط رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی گردید.
مجلس شانزدهم و تحولات سیاسی ایران (1328-1330 ش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مجلس شورای ملی دوره شانزدهم (1328-1330 ش) از مجالس مهم و پرتکاپوی عصر پهلوی دوم به شمار می آید که در مقایسه با سایر مجالس آن دوره از اهمیت و حساسیت بسیار برخوردار بود. این مجلس در شرایطی تشکیل یافت که دولت ساعد با حمایت انگلستان و دربار پهلوی تلاش می کرد تا قرارداد الحاقی نفت (گس-گلشائیان) را به تصویب مجلس برساند. پس از رد قرارداد مزبور از سوی کمیسیون مخصوص نفت، زمینه ملی شدن صنعت نفت ایران فراهم گردید. با ملی شدن نفت و روی کار آمدن دولت مصدق، مجلس شانزدهم از اهمیت بیشتری برخوردار گشت و نقش موثری در تحولات سیاسی آن دوره ایفا نمود. در نوشتار حاضر به بررسی نحوه انتخابات مجلس شانزدهم، ترکیب سیاسی-اجتماعی نمایندگان، مصوبات عمده و اثرگذار مجلس و چگونگی روابط مجلس با دولت مصدق پرداخته شده است.
بررسی تاریخی ابقا، یا عزل معاویه از سوی امام علی (ع) با استناد به نامه های رد و بدل شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امام علی (ع) پس از به خلافت رسیدن، با نوشتن اولین نامه خود به معاویه - علیرغم توصیه بعضی از نزدیکان که نشان از سادگی آنان داشت - از وی خواست تا با آن حضرت بیعت نموده و حکومت شام را به والی انتصابی خود – سهل بن حنیف - بسپارد، اما او که به واقع، منتظر قتل عثمان و رسیدن چنین روزی بود با نوشتن نامه ای سفید به آن حضرت اعلان جنگ داد.در بعضی از منابع تاریخی، با ارایه نامه هایی منسوب به امام، صحبت از ابقاء معاویه توسط آن حضرت شده، اما منابع معتبر تاریخی دیگر این نظر را قاطعانه رد نموده اند. در هر حال، صلح طلبی امام در برخورد با معاویه همچنان ادامه پیدا نمود و آن حضرت همچنان به دنبال راهی به جز پیکار و جنگ بود و با فرستادن جریربن عبدالله بحلی، به عنوان پیک ویژه خود، که حامل پیام شفاهی و کتبی آن حضرت بود آخرین تلاش خود را برای عدم تحقق جنگ انجام دادند، اما معاویه تصمیم خود را برای جنگ با آن حضرت گرفته بود و به طور رسمی به امام اعلان جنگ داد.امام به ناچار برای رویارویی با معاویه آماده می شد که خبر حرکت اصحاب جمل را که بی تاثیر از تحریکات معاویه نبود شنید و به سوی بصره شتافت. آن حضرت (ع) پس از سرکوبی شورشیان پیروزمندانه وارد کوفه گردید و از آنجا نیز نامه هایی چند در دعوت معاویه بر بیعت و صلح، به معاویه نگاشت. پاسخ معاویه به تمام نامه های آن حضرت پاسخ رویارویی و جنگ بود و سرانجام این مواضع نابخردانه معاویه، که ریشه در سیاست هایی داشت که سال ها قبل، توسط دیگران تعیین شده بود، به جنگی سخت در منطقه صفین انجامید.
علاالدین عطاملک جوینی و هولاکوخان مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
علاءالدین عطاملک جوینی شخصیت کارآمد و موثر دوره ایلخانی در خانواده دیوان سالار جوینی در سال 623 هـ ق به دنیا آمد. وی به رسم آبا و اجداد خویش در عنفوان جوانی توسط پدرش، بهاءالدین، وارد دستگاه امیرارغون آقا حاکم مغول در خراسان، گرجستان و آسیای صغیر گردید. علاءالدین عطاملک به عنوان دبیر مخصوص امیر ارغون رسما در جرگه دیوان سالاران مغول در آمد و در سفرهای متعدد وی به قراقروم پایتخت مغولان حضور داشت. از جمله در یکی از این سفرها بود، که به وی پیشنهاد شد تا به نگارش کتابی در فتوحات مغولان بپردازد. این کتاب تاریخ جهانگشای نام گذاری شد. پس از ورود هلاکو به ایران در سال 654 هـ ق امیر ارغون، عطاملک را به هلاکوخان معرفی نمود و از آن پس عطاملک به عنوان یکی از خواص و ملازمین، هلاکو را در تمامی حوادث و وقایع بزرگ چون فتح قلاع اسماعیلیه و فتح بغداد همراهی نمود. یک سال پس از فتح بغداد در سال 657 هـ ق هلاکو حکومت عراق عرب را به علاءالدین عطاملک سپرد. عطاملک این سمت را تا زمان سومین ایلخان مغول، احمد تگودار، حفظ نمود. عطاملک در تمام مدت فرمانروایی هلاکوخان در منصب حاکم بغداد مصدر خدمات مهم و ذیقیمتی در عراق عرب شد، به طوری که بغداد در دوران ولایت داری وی یکی از ادوار طلایی خود را در عرصه تاریخ جلوه گر ساخت.
بررسی پیامدهای فرمان جهاد شیخ الاسلام عثمانی بر کردهای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با به چالش کشیده شدن مولفه ها و عوامل تشکیل دهنده دوران صلح مسلح (1914-1871 م) جنگ جهانی اول (1918-1914 م) چهره مهیب خود را آشکار نمود و بسیاری از دولت ها و ملت ها را به ورطه جنگ ناخواسته کشانید. دولت و مردم ایران نیز از این قاعده مستثنی نبودند، زیرا علیرغم اعلان بی طرفی دولت ایران، این سرزمین مورد هجوم دولت های متخاصم قرار گرفت و مناطق کردنشین ایران یکی از کانون های اصلی این کشمکش ها گردید. البته فرمان جهاد شیخ الاسلام عثمانی سبب توجه برخی از کردهای اهل سنت ایران بدان شد. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی دیدگاه کردهای ایران نسبت به فرمان جهاد، پیامدهای عکس العمل ایشان را در قبال فرمان مزبور نیز مورد بررسی و مداقه قرار دهد.
روابط متقابل شیخ زاهد گیلانی و شیخ صفی الدین اردبیلی بر یکدیگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تصوف در گیلان همچون سایر مناطق ایران از نفوذ و قدمت زیادی برخوردار بوده است. شیخ زاهد گیلانی بنیانگذار طریقتی بود که با سایر فرقه های صوفیانه در ایران از نظر فکری و اجتماعی دارای تفاوت هایی بود. با آن که اساس تصوف زاهدیه مبتنی بر فقر و درویشی بود، اما شیخ زاهد با توجه به نفوذ اقتصادی و سیاسی ای که در گیلان، شروان، اَران و آذربایجان پیدا کرده بود، مورد احترام ویژه حاکمان ایلخانی و محلی بود. شیخ زاهد با توجه به چنین موقعیتی، قدرت اجتماعی و اقتصادی خود را در خدمت طریقت زاهدیه قرار داد. پس از پیوستن شیخ صفی الدین اردبیلی به وی، با توجه به میراثی که شیخ زاهد به او منتقل کرده، شیخ صفی طریقت صفویه را به وجود آورد. به نظر می رسد یکی از انگیزه های پیوستن شیخ صفی به شیخ زاهد علاوه بر عوامل معنوی وی ثروت و مکنت شیخ را مورد توجه قرار داده بود، تا از این طریق بر قدرت خود بیفزاید. علاوه بر این مساله، شیخ صفی با انتقال سیادت (سید بودن) از خاندان شیخ زاهد به خود پس از ازدواج با دختر شیخ زاهد-بی بی فاطمه-زمینه های تلفیق اندیشه سیاسی ایرانشهری را برای خاندانش فراهم کرد.
سیاست اجتماعی در عصر نخست غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکومت و سیاست در ایران عصر غزنوی همچون دوره های قبلی تاریخ ایران با خودکامگی پیوند خورده است. در دیدگاه سلاطین غزنوی حکومت حق الهی آنان بود. به همین دلیل در مقابل مردم که آنان را رعایای خود می پنداشتند، پاسخگو نبودند. آنان در واقع مردم را در حکم مایملک و دارایی خود به شمار می آوردند و بر این مبنا سیاست اجتماعی خود را تنظیم می کردند. بر این اساس سلاطین غزنوی برای مردم حرمت و حقوقی قائل نبودند و مردم را ابزاری جهت پیشبرد اهداف حکومتی خود می دانستند. اینان هر گونه واکنش و اعتراضی را از جانب مردم بر نمی تابیدند و وظیفه مردم به عنوان رعایای حکومت، اطاعت، تولید و پرداخت مالیات به حکومت بوده است. با در پیش گرفتن این سیاست حکومتی و اجتماعی بود که شاید غزنویان آغازگران و پدید آورندگان روش های استبدادی و خودکامگی در ایران بعد از اسلام به شمار می روند.