فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از صورت بندی های مربوط به برهان وجودی آنسلم، متعلق به اوپنهایمر و زالتا است که در مقاله ای مشترک، بر اساس منطق آزاد و مفهوم تصورپذیری، تقریری از این برهان ارائه داده اند. این صورت بندی بر دو مقدمه مبتنی است. نوشته حاضر، پس از ارائه گزارشی از تقریر اوپنهایمر و زالتا، به تحلیل یکی از مقدمات پرداخته و با گسترش مدل معنایی زالتا، استدلالی برای پشتیبانی از آن ارائه می دهد که بر دو مقدمه دیگر استوار خواهد بود. ادعا این است که این صورت بندی با متن آنسلم هماهنگی بیش تری دارد.
سعادت از دیدگاه ابن سینا و آگوستین: مطالعه مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
ابن سینا فیلسوف بزرگ عقل گرای مسلمان سعادت انسان را رسیدن وی به کمال قوه عاقله و اتحاد با عالم عقول مجرده می داند. از نظر او سعادت امری ذو مراتب است و کامل ترین و عالی ترین مرتبه آن سعادت عقلی است. همچنین وی بیان می دارد سعادت و شقاوت مطلق تنها در آخرت قابل تحصیل است. در مقابل این دیدگاه ابن سینا که در بستر عقلانیت مبتنی بر وحی شکل گرفته است، آگوستین فیلسوف ایمان گرای مسیحی نیز سعادت را شناخت خدا و تقرب به او می داند. او نیز این نوع سعادت را در این جهان خاکی قابل حصول ندانسته و ثبات و آسایش حقیقی را به جهان دیگر موکول می کند. از نظر آگوستین گرچه همه انسان ها به دنبال سعادت اند، اما سعادت حقیقی تنها از طریق مسیحیت امکان پذیر است. بررسی مواضع خلاف و وفاق این دو دیدگاه نشان می دهد که هر یک از این دو فیلسوف با مبانی فکری خاص خود که عمدتاً در بستر دینی ایشان شکل گرفته است بر معرفت و شناخت به عنوان سعادت حقیقی تأکید کرده اند.
آموزة فیض از عهد عتیق تا آگوستین تفاوت ها، شباهت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی فلسفه یهودی-یونانی (قرن 1 ق.م - قرن 1 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
آموزة فیض، حلقه وصل مفاهیم اساسى مسیحیت است. پولس اولین کسی بود که به این واژه مفهومی الهیاتی داد. از نظر وی، فیض عامل اصلی نجات بود. از مجموع سخنان پولس می توان برداشت کرد که فیض به ابعادی از عمل مهربانانة خدا دلالت دارد که به طور رایگان، رستگاری را برای کسانی که استحقاقش را ندارند، به ارمغان می آورد. پس از پولس، پدران کلیسا این مفهوم را گسترش دادند. در میان پدران کلیسا، آگوستین برجسته ترین نقش را در گسترش مفهوم فیض دارد، به گونه ای که او را نظریه پرداز «فیض» می نامند. مباحثات وی با مخالفانِ برداشت رایج از فیض، مهم ترین مباحث تاریخ کلیسا به شمار می آید. پس از آگوستین، برداشت کاتولیکی از فیض تقریباً تثبیت شد. کلیسای کاتولیک مخالفان دیدگاه وی را بدعت گذار می شمردند. در این پژوهش، سیر شکل گیری این مفهوم از کتاب مقدس تا زمان آگوستین و نیز برخی مباحثات او با معاصرانش مورد توجه قرار گرفته است.
اصالت وحدت تحویل گرایانه و اصالت وحدت کمال محور نفس و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵۱
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
تحلیل و بررسی رویکرد توماس آکوئینی به برهان صدیقین این سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تأثیر ابن سینا بر مبحث «کلیات» و «اصل فردیت» در تفکر مدرسی غرب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
نظریه اخلاقی توماس آکوئیناس: اخلاق مبتنی بر قانون طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
اثبات وجود خدا در تفکر دنس اسکوتوس و تأثیر ابن سینا بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
در این نوشتار، افکار و آراء دنس اسکوتوس درباره اثبات وجود خدا بررسی و تبیین می شود و تاثیر افکار ابن سینا بر آن از زاویه ای واقع بینانه و مستند روشن می گردد. اسکوتوس در بحث از اثبات وجود خدا، به لحاظ پیش انگاره ها یا مقدمات و مبانی و حتی به لحاظ ساختار استدلال کاملاً تحت تاثیر ابن سینا قرار دارد. اسکوتوس به تبع ابن سینا برهان ارسطویی محرک اول را در اثبات وجود خدا نامعتبر می داند. او استدلال خود را با «موجود به طور کلی» آغاز می کند، مفهوم موجود را مشترک معنوی می داند، امکان را به معنای امکان خاص لحاظ می کند، خدا را علت فاعلی به معنای حقیقی و معطی الوجود و به مثابه علت تامه، موجده و مبقیه می داند، و در استدلال خود از برهان وسط و طرف استفاده می کند. گذشته از موارد تاثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا شباهت ها و تفاوت هایی نیز میان آراء این دو متفکر وجود دارد. نتیجه استدلال های هر دو متفکر، خدایی است با ویژگی های یکسان به لحاظ فلسفی، اما متفاوت به لحاظ دینی. در شیوه استدلال بر وجود خدا نیز ابن سینا و اسکوتوس همانند یک دیگرند، جز این که در فلسفه ابن سینا با این شیوه علت فاعلی اول اثبات می شود، اما در تفکر اسکوتوس با همین شیوه تفوق سه وجهی خدا به صورت یک جا اثبات می شود.
جایگاه ابن سینا در اندیشه مارسیلیو فیچینو در باب انبیای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر جایگاه انبیای الهی در افکار فیچینو (1433- 1499 م) و تأثیر ابن سینا بر اندیشه وی را بررسی می کند. ضرورت وجود نبی در جامعه و همچنین قانون الهی، عقول و معجزه، از موضوعات دیگری است که در مقاله حاضر مدنظر قرار خواهد گرفت. مارسیلیو فیچینو در دیدگاه خود درباره انبیاء الهی و ابزار صدق دعوی نبوت- معجزه- و قانون الهی، به دو بخش الهیات و نفس کتاب شفای ابن سینا نظر دارد. در این مقاله در پی آن هستیم که پس از بیان عقاید فیچینو در این امر، استناد و ارجاع وی به آرای ابن سینا را مبرهن نماییم. تأثیر پذیری فیچینو از ابن سینا به موارد فوق خلاصه نمی شود. این فیلسوف افلاطونی اهل فلورانس همچنین در موارد دیگری از قبیل فرایند ارسال قوانین الهی به نبی، ضرورت وجود انبیاء و محتوای قوانین انبیاء، وامدار ابن سینا است.
تحلیل صفات الاهی از دیدگاه صدرا و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
توحید خداوند متعال و تحلیل اسما و صفات الاهی همواره مورد توجه متکلمان، فیلسوفان و عرفا بوده است و با توجه به اینکه از سویی، اسماء و صفاتی گوناگون به خداوند متعال اسناد یافته و از دیگر سو، بر وحدت و بساطتش تأکید شده است، این سؤالات مطرح میشود که آیا کثرت اسما و صفات الاهی یک کثرت واقعی است؟ و در فرض واقعی بودن کثرت، آیا اسناد آن ها به خداوند متعال یک اسناد حقیقی است؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا با وحدت و بساطت خداوند سازگار و جمع شدنی است؟ در پاسخ به سؤالات فوق، نظر توماس اکوییناس در مقایسه با نظر صدرالمتألهین مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و در نتیجه، اثبات شده است که صرفاً با مبانی فکری و فلسفی صدرالمتألهین میتوان به سؤالات فوق، پاسخی دقیق و فلسفی داد
فنای صفاتی از دیدگاه مولانا و مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد وجودشناختی و معرفت شناختی الهیات سلبی در آثار عارفان ادیان و سنت های گوناگون عرفانی بر دو رکن استوار است: خدا و نفس. در الهیات یا یزدان شناسی سلبی، چنانکه از عنوان آن نیز پیداست، تأکید عارفان بر جنبه های ناشناختنی و ناگفتنی خداوند یا به تعبیر دیگر سخن از ذات خداست. از ذات ناشناختنی و ناگفتنی خدا با تعابیری استعاری نظیر تهیا، واحه، عدم یا نیستی و بی نام یاد می شود. اما در آثار برخی عارفان سده های میانه ی مسیحی، هم چون مایستر اکهارت، و نیز برخی از عارفان قدر اوّل عرفان اسلامی، همچون مولانا و شمس تبریزی، در پاره ای فقرات تأکید و تکیه از ذات خدا به سوی ذات نفس میل می کند. در آثار مولانا و اکهارت، از ذات نفس با تعابیری نظیر وحدت، بساطت، تاریکی و تهیا یاد می شود. برخی صاحب نظران نظیر دنیس ترنر، از این چرخش و این ویژگی ها بر وزان الهیات سلبی یا یزدان شناسی سلبی، از تعبیر انسان شناسی سلبی سود برده اند. در این جستار، ما بحث از این چرخش نگاه و ویژگی های پیش گفته را ذیل تعبیر فنای صفاتی بررسی می کنیم. در ادامه، نخست مهم ترین مقومات و بنیادهای اخلاقی فنای صفاتی در آثار مولانا و اکهارت را بر می رسیم و سپس به دو پیامد از مهم ترین پیامدهای پارسایانه ی فنای صفاتی، یعنی فقر و تبتل (انقطاع)، در آثار این دو عارف می پردازیم. فقر آموزه ای است که در آثار هر دو عارف، به وضوح و به کرات، دیده می شود اما تبتل از مختصات و شاید از ابداعات نظام اندیشگی و ساختار الهیاتی آثار مایستر اکهارت باشد.
جسم، روح و نفس از دیدگاه امام محمد غزالی و توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی یکی از مهمترین مباحث در مکاتب فلسفی ـ تربیتی است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی وجوه تفاوت و همانندی جسم و روح و نفس از دیدگاه غزالی و آکویناس است. روش پژوهش، تجزیه و تحلیل نظری ـ مروری و کتابخانه ای بوده است. این دو اندیشور دارای وجوه تفاوت و همانندی در زمینه ی جسم و روح و نفسند که وجوه همانندی بیش از وجوه تفاوت بوده است. از نظر هر دو، وجود انسان صرفاً مادی نبوده و ترکیبی از جسم و روح است. جسم و روح لازم و ملزوم یکدیگرند. روح جاودانه، ملکوتی و عقلانی است. سرانجام روح در روز رستاخیز به بدن باز می گردد. جسم مادی و روح غیرمادی است. نفس اصالت دارد. عقل، غضب و شهوت مهمترین نیروهای باطنی نفس هستند. بین نفس و بدن رابطه ی مستقیم وجود دارد. اما غزالی برخلاف توماس، به آفرینش مرحله ای باور دارد. تقسیم بندی نفس از نگرگاه این دو اندیشور، متفاوت است. روح از نظر غزالی برخلاف توماس، ملکوتی و حیوانی است. غزالی برخلاف توماس شناخت نفس را لازمه ی تعالی می داند. ازین رو، وجوه اشتراک می تواند مقدمه ای برای طراحی یک مدل مشترک فلسفه ی تربیتی اسلام و مسیحیت قرار گیرد.
نقدی بر طریق توماس آکویینی در اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این که چگونه وجود و ماهیت بر یکدگر افزوده می شوند برای تبیین موجود خارجی اهمیت زیادی دارد، توماس به نظریة قوه و فعل رجوع می کند و ماهیت تام را به منزلة قوه و وجود را به منزلة فعلیت لحاظ می کند و از این رو در معنای قوه و فعل توسعه می دهد تا نسبت مفهومی آن ها منحصر به حرکت نباشد و شامل هر موجودی که از وجود و ماهیت تشکیل می شود نیز، بشود. این مقاله ضمن طرح مبانی توماس، اصالت وجود او را مورد بررسی قرار می دهد و این نظر را مطرح می کند که توماس برخلاف رأی برخی توماس شناسان مشهور، اصالت وجودی نیست بلکه بدون التفات به تفکیک میان اشتراک معنوی و حمل متواطی که حکمای اسلامی به آن تأکید کرده اند به نظریه ای رسیده است که نقاط ضعف اساسی دارد.
محبّت، فضیلت برتر در اندیشه ی اخلاقی توماس آکوئیناس(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محبّت و دوستی در فلسفه اخلاق، از مهم ترین فضایل محسوب می شود. ارسطو دوستی را مکمل فضایل می داند و فیلسوفان مسلمان و مسیحی، مثل ابن مسکویه و توماس آکوئیناس محبت و دوستی را مهم ترین فضیلت تلقی می کنند. آکوئیناس آن را برترین فضیلت دینی می داند و ابن مسکویه معتقد است با وجود محبّت، از عدالت بی نیاز می شویم. این مقاله به تحلیل و بررسی محبت به عنوان فضیلت برتر در اندیشه ی اخلاقی توماس آکوئیناس می پردازد. آکوئیناس در حالی که در تبیین نظریه ی فضیلت خود، از جمله در تبیین دوستی و دیگر فضایل، از ارسطو بسیار الهام گرفته است، سعی می کند دیدگاه خود را به کمک ایده ها و آموزه های دینی مسیحیت تکمیل و تصحیح کند. طرح فضایل موهوبی و دینی در کنار فضایل اساسی ارسطویی از این جمله است. ایمان، امید و محبت، سه فضیلت دینی اند که برگرفته از آموزه های خاص مسیحیت می باشند و تنها عامل تحقق آنها، به گفته ی آکوئیناس، افاضه و اراده ی الهی است . وی محبّت را برترین فضیلت دینی و مبنای همه ی فضایل می داند. در مقاله ی حاضر، پس از تصویر فضیلت از دیدگاه اخلاقی توماس و بیان اقسام آن، نقش ، معنا و ماهیت فضایل دینی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس به تبیین مفهوم، جایگاه و رابطه ی محبت با دیگر فضایل، و دلیل برتری آن پرداخته می شود و در نهایت، بر این تأکید می شود که از دیدگاه آکوئیناس همه ی فضایل از طریق محبت به خداوند است که معنا و مفهوم پیدا می کنند.
نقد و بررسی آموزه قانون طبیعی از آغاز مسیحیت تا پایان قرون میانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به عدم پیشینه مباحث مربوط به مبانی قانون طبیعی در آثار دانشمندان مسلمان و به منظور نظریه پردازی و تولید علم درباره کشف مبانی قانون طبیعی در اسلام، لازم است آموزه قانون طبیعی در غرب به ویژه در دوره مسیحیت بررسی شود؛ زیرا در آن دوره، بیشترین توجه به ملاک های دینی می شده است. تحولات دکترین قانون طبیعی در دوره مسیحیت در غرب را می توان به شش مقطع اصلی دسته بندی کرد. این مقاله، ابتدا به نقد و بررسی این آموزه در دو مقطع اول مسیحیت؛ یعنی دوره پدران کلیسا و قرون میانه می پردازد. آنگاه 13 نکته انتقادی با عناوین انتقادات مشترک و مختص را بیان می کند. این انتقادات با توجه به مبانی عقلی در اندیشه اسلامی بیان شده است. دسته اول، انتقاداتی است که به طور مشترک بر همه اندیشمندان دو دوره اول مسیحیت در مساله قانون طبیعی وارد است و دسته دوم، گزاره هایی انتقادی است که به طور مجزا به محتوای فکری هر یک از آنها در این مساله مربوط می شود.