در این مقاله نمایی از یک حادثه سیاسی در شیراز قرن هفتم به نمایش گذاشته شده و از نگاه تحلیلی مورد بازبینی قرار گرفته است.با توجه به آن که در آغازین نمونه از کارهای تاریخی معاصر، غیرتحلیلی بودن تاریخ نویسی در گذشته، مطرح شده است، نویسنده سعی در اثبات آن دارد که، درصورت روایی بودن تاریخ گذشته نیز، می توان به تحلیل دست یافت؛ به عبارتی، چرایی بسیاری از حوادث درلابه لای نوشته های تاریخی یافت می شود.متن شناسی تاریخ وصاف، برای ورود به بحث الزامی بود؛ در نتیجه، در بخشی از مقاله، طرح شناسنامه کتاب مورد توجه نگارنده قرار گرفت.هسته اصلی بحث ما، قتل سیاسی سید عمادالدین است. صف بندی نیروهای سیاسی شیراز در نیمه دوم قرن هفتم، تابعی است از صف بندی سیاسی تبریز یا اقتدار سیاسی تبریز.مقاطعه کاران دارای نفوذ در شیراز، به پشت گرمی حامیان خود در دارالملک تبریز، عمل می کردند؛ درنتیجه، ما سعی کرده ایم ابتدا پیش زمینه های قتل سید عمادالدین را در این مقاله روشن کنیم و بعد اصل گزارش را بیاوریم.حوادث پس از مرگ سید عمادالدین عبرت ها و آموزه های بسیاری را به همراه داشت. تا جایی که ممکن بود، در ضمن مقاله، بحث را دنبال کرده ایم و، در مواردی که به قصد کوتاه نویسی این امر میسر نشد، مطالب لازم در توضیحات آمده است. می توان نتیجه گرفت که تنها حسن پیرنیا یا مشیرالدوله نبود که به ” بود تاریخی گذشته ایران پرداخت“. بسیاری از آثار تاریخی – از جمله کتاب تاریخ وصاف – با نگاهی دقیق و علمی و تحلیلی به بود تاریخی گذشته پرداخته اند.
در حوزه های مطالعاتی تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بررسی و واکاوی تشکل ها، گروه ها و سازمان های مذهبی- سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، دارای اهمیتی ویژه است. در میان این تشکل های منظم، گروه های اسلام گرا با مشی قهر آمیز نیز حاضر بودند. یکی از این گروه ها، حزب الله بود. این گروه در سال 1346 در تهران تشکیل شد و در سال1350 دچار انشعاب گردید و در نهایت در سال 1351 در حالی که شبکه سازمان در تهران و چند شهرستان دیگر فعال بود، با دستگیری گسترده اعضایش توسط ساواک، فروپاشید. مقاله مزبور درصدد است با روشی توصیفی– تحلیلی، بدین پرسش پاسخ دهد که گروه حزب الله دارای چه ماهیت و ساختار تشکیلاتی بود؟ گروه مذکور جانشین بلافصل حزب ملل اسلامی و به دنبال برپایی حکومت اسلامی فراملیتی (جهانی) از طریق انقلاب انترناسیونالیستی اسلامی با مشی مسلحانه بود، و متناسب با این استراتژی و مشی، تشکیلاتی هرمی و سلسله مراتبی را برای خود تدوین نمود. فرایند عضوگیری چندان متناسب با معیارهای تشکیلاتی گروه مبنی بر حداقل شناخت اعضا از همدیگر نبود. در برنامه آموزشی حزب الله، از لحاظ کمّی و کیفی، کفّه آموزش نظری (سیاسی- مذهبی) بر آموزش نظامی سنگینی می نمود. عدم تعیین خطوط ایدئولوژیک گروه در یک متن منسجم، یکی از بزرگترین ضعف های آن بود.
شهر ایرانی و عناصرش را میتوان به مثابه یک الگوی ارتباطی بازخوانی کرد. الگویی که بافت کالبدی و توزیع فضاهایش نوع خاصی از ارتباطات را شکل میدهد. در اغلب شهرهای تاریخی ایران بیش از 50 درصد شبکه بافت شهری عامدانه و کاملا برنامهریزی شده به بنبستها ختم میشوند. در گذشته، هرچه ارتباط کالبدی یک نقطه با نقطه دیگر کمتر بود، آن نقطه ارزش اقتصادی بیشتری داشت؛ چرا که موجب میشد در واحد همسایگی (کوی و برزن) نوعی محرمیت شکل بگیرد.