فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۷۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های اخیر در باب تحلیل فلسفی تجربة دینی و نسبت باورها و تجربه ها، نینیان اسمارت را در کنار کسانی چون کتس و هیک قرار می دهند، که به ساخت گرایی حداکثری و تقدم مطلقِ باورها بر تجارب دینی قائل اند. در حالی که اسمارت از یک سو، با طرح نظریة دوقطبیِ تجربة دینی بر اساس تمایز میان دو طرح یا بافت آموزه ای کلّی، یعنی بافت خداباور و بافت غیرخداباور؛ و از سوی دیگر، قول به درجات متفاوت تفسیر در تجارب دینیِ ذیل این دو بافت کلّی، نوعی ساخت گرایی حداقلی ترسیم می کند و در حدّ فاصل ذات گرایی و ساخت گرایی حداکثری قرار می گیرد. او معتقد است زمینهة دینی فرهنگی بر تجربه تأثیر می گذارد اما به فردیّت تجارب در سنن دینی مختلف منجر نمی شود؛ بلکه بر اساس دو طرح آموزه ای کاملاً متفاوت، دو نوع تجربة متمایز وجود دارد. بخش دیگری از تأثیر زمینه بر تجربه نیز مربوط به تفاسیر بعد از تجربه است.
جایگاه علیت در قرآن و روایات و تاثیر آن در تفکر عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
تحلیلی بر براهین تجربی علامه طباطبایی و الهیدانان قرن بیستم پیرامون اثبات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استدلال های تجربی، با مزایایی چون سادگی و قابل فهم بودن برای عموم، از جمله براهینی هستند که در کنار براهین عقلی و شهودی برای اثبات وجود خدا به کار گرفته شده اند. تحقیق حاضر به بررسی این نوع براهین نزد علامه طباطبایی و تفکر سده بیست مغرب زمین پرداخته و ضمن ارزیابی غنای هر یک، وجوه تمایز و اشتراک آنها را دنبال نموده است. برهان نظم، حدوث، و برهان مبتنی بر رویکرد تکاملی از براهین مشترک آنان، البته با تفاوت هایی در دامنه بحث ، محسوب می شود. به علاوه، هر کدام دلایلی مخصوص به خود نیز داشته اند. در مسئله مصادیق تفاوت ها باید گفت برهان حدوث نزد غربیان تنها در معنای حدوث زمانی و صرفاً درباره عالم به کار رفته است، در حالی که علامه طباطبایی از حدوث علّی نیز در سه حوزه عالم، نفس، و اجسام بحث کرده است. خصلت انتزاعی فیزیک قرن بیستم و نیز برهان حرکت، به ترتیب از دلایل خاص مورد تمسک الهیات قرن بیستم و علامه بوده است.
امکان پذیری وجود خدا در برهان های وجودی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیش تر برهان های وجودی مدرن، مقدمه ای هست که آن را مقدمة «امکان پذیری» می خوانند و محتوای آن این است که «وجود هستندة کامل امکان پذیر است» یا به عبارتی «چنین نیست که وجود هستندة کامل محال باشد». در این مقاله، نخست به اختصار خوانش های نورمن ملکم، چارلز هارتسهورن، و آلوین پلانتینگا که از خوانش های مدرن برهان وجودی در اثبات وجود خدا محسوب می شوند عرضه می شود و سپس مقدمة امکان پذیری که مهم ترین مقدمه در این خوانش هاست، مورد بررسی بیش تر قرار می گیرد و برخی از انتقادهای وارد به آن مطرح می شود. هدف از این بررسی، نشان دادن این نکته است که مقدمة یادشده علی رغم این که بدیهی می نماید، می تواند مشکلاتی برای برهان به وجود آورد
برهان وجودی آنسلم و مسئلة مقایسه با خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان آنسلم از نمونه های نامور برهان وجودی است که قرن ها محل بحث فیلسوفان و منطق دانان بوده است. یکی از کلیدی ترین فرازهای این برهان چنین است که «اگر [آن چه فراتر از آن قابل تصور نیست] در ذهن وجود داشته باشد، آن گاه می توان همین فرد را به عنوان موجود تصور کرد که فراتر است». بر اساس این فراز، می توان «مسئلة مقایسة با خود» را مطرح کرد؛ مسئله ای که اولاً به تمایز میان «آن چه فراتر از آن قابل تصور نیست» و «آن چه فراتر از آن قابل تصور نیست به عنوان موجود»، و ثانیاً به مقایسة میان آن ها می پردازد. در این مقاله، نگارندگان تلاش می کنند پاسخ چهار تقریر از برهان وجودی آنسلم، میلیکان، اوپنهایمر و زالتا، لوئیس، و کینگ، به «مسئلة مقایسه با خود» را بررسی کنند؛ در مقام پاسخ گویی به این مسئله، میلیکان و هم چنین اوپنهایمر و زالتا آن را منحل کرده اند، لوئیس با استفاده از جهان های ممکن لوئیسی به حل آن پرداخته است، و کینگ با بهره گیری از نظریة اشیای التفاتی کوشیده است این تمایز را مدل کند. در این نوشتار استدلال می شود که مسئله منحل شدنی نیست؛ مدل لوئیس نظریة وی در باب جهان های ممکن را پیش فرض می گیرد و نظریة اشیای التفاتی باعث ایجاد مشکلی می شود که صورت بندی کینگ را از اعتبار می اندازد.
نقد نظریه عدل الاهی غایت شناسانه سوئین برن درمسأله شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود انواع شرور در جهان هستی همواره دستمایه ملحدین برای نقد عقلانیت خداباوری بوده است. در میان پاسخهای مختلفی که از سوی خداباوران به مسأله شر داده شده است، نظریه عدل الاهی غایتشناسانه سوئینبرن، فیلسوف دین معاصر انگلیسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. وی در این نظریه عدل الاهی ادّعا دارد که نظریهاش نه تنها می تواند به اِشکال شرّ اخلاقی پاسخ دهد، بلکه اِشکال شرّ طبیعی را نیز می تواند از میان بردارد. در این نوشتار، در ابتدا با استناد به آثار مختلف سوئینبرن، نظریه وی تحت عنوان «نظریه عدل الاهی غایتشناسانه در مورد مسأله شرّ و استدلالات مربوطه» تقریر و تحلیل خواهد شد، سپس در بوته نقد قرار خواهد گرفت و نشان داده خواهد شد که نظریه عدل الاهی غایت شناسانه وی با اشکالات متعددی روبه رو است.
نقد مبانی و پیش فرض های رویکرد کارکردگرایانه به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مورد توجه در علوم اجتماعی، کارکردگرایی است که بر اساس آن پدیده های اجتماعی، به ویژه دین، مطالعه می شود. این رویکرد ریشه در اثبات گرایی دارد و مدعی است که هر پدیدة اجتماعی باید در پرتو نقش و وظیفة عینی ای که در یک نظام دارد بررسی شود، البته نقدهایی از سوی مخالفانش بر آن وارد شده است، هدف از این مقاله نقد مبانی و پیش فرض های این رویکرد در مطالعات دینی است، از این رو ضمن بیان خاستگاه های معرفتی و تاریخی این رویکرد و تعاریفی که کارکردگرایان از دین ارائه داده اند، به نقد این تعاریف و مبانی و پیش فرض های این دیدگاه پرداخته شده است.
مفسرین قرآن و پل تیلیش: آیا زبان دین معرفت بخش است؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شاید مهم ترین مسأله زبان دین، موضوع «معناداری، ارجاع، و شأن معرفت شناختی گزاره های دینی» است؛ به این معنی که آیا گزاره های دینی، به ویژه گزاره های مربوط به خداوند و ویژگی هایش، معنادار، ارجاع دهنده، و حکایت گر امور واقع هستند یا خیر؛ و آیا زبان دین، معرفت زاست یا غیرمعرفت زا؟ در پاسخ، می توان گفت با یک تقسیم بندی کلی، فیلسوفان دین به دو دیدگاه معتقدند: بنا به دیدگاه نخست، برگرفته از دیدگاه ویتگنشتاین متقدم و حلقه وین، گزاره های دینی، مهمل و فاقد معنا هستند. دیدگاه دوم که زبانِ دین را زبانی معنادار می داند، به دو گروه تقسیم می شود: گروهی زبان دین را معرفت بخش و گروهی غیرمعرفت بخش می دانند. از مهم ترین نظریه های گروه دوم، نظریه «نمادین بودن زبان دین»، صورت بندی شده توسط پل تیلیش است. در این مقاله، پس از توضیح این نظریه و مهم ترین نقدها علیه آن، به تفسیر تعدادی از آیات قرآن می پردازیم که به نظر شش مفسر مطرح در این مقاله، طبرِسی، زمخشری، فخر رازی، قشیری، میبدی، و طباطبایی، از جمله مواردی در قرآن هستند که در آن ها از زبان نمادین استفاده شده است. نتیجه پایانی مقاله این است که به رغم همه اشکالات وارده به فرض نمادین بودن زبان دین، گزیری نیست مگر آن که فرض کنیم دست کم بخشی از عبارت ها و واژه های به کاررفته در قرآن معنای نمادین دارند، و حکایت گر واقع نمایانه ای از عالم نیستند.
الهیات امید: یک الهیات، دو سنت، دو رویکرد؛ بررسی جاودانگی روح و حیات پس از مرگ از دیدگاه کارل رانر و یورگن مولتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارل رانر، فیلسوف و الهیدان کاتولیک، با بیان روح در جهان، که ریشه در انسان شناسی استعلایی روح دارد، بحث جاودانگی روح پس از مرگ را مطرح می کند. وی با نقد دیدگاه افلاطون، قائل به بقای ارواح پس از مرگ در همین دنیا بوده و جهان را به سان پیکری برای ارواح دانسته، معتقد است: برزخ ارواح و پاک سازی آنها در همین دنیا صورت می گیرد. دیگر فیلسوف و الهیدان پروتستان، یورگن مولتمان، با ابزار الهیات امید، نظریه جاودانگی روح افلاطون را تکامل بخشیده و فرجام دنیا را امید به رستگاری همه انسان ها می داند. او گرچه امکان منطقی وجود جهنم را منکر نمی شود، اما خواست خدا بر سوزاندن و بقای در عذاب بندگان را منافی عشق خدا به بندگان می داند. این مقاله، درصدد است تا با بررسی و تحلیل نظرات این دو فیلسوف با دو رویکرد متفاوت، اما با یک الهیات و همچنین با تأمل در انتقاداتی که از سوی هم کیشان آنان وارد گردیده، ریشه اظهارت اخیر کلیسا مبنی بر نمادین بودن بهشت و جهنم را دریابد.
موجه سازی تجارب عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، با روش عقلی- تحلیلی، به بررسی فهم پذیری، بیان پذیری و انتقال پذیری تجربه ها ی عرفانی و عدم آنها پرداخته است. هدف آن موجه سازی تجارب عرفانی با روی آورد تحلیلی- منطقی در سه مقام فوق است. عرفا معرفت الهی را از دو راه ممکن می دانند: عقل و شهود، اما به برتری روی آورد شهودی نسبت به روی آورد عقلی باور دارند. این مقاله، بر پایة علم حضوری، عقل منور، تعامل مکرر عارفان با تجربه های شهودی شان، و لوازم بین به معنای عام، تجارب شهودی را از هر سه نگاه منطقاً دفاع پذیر دانسته است.
نگاهی نو به دیدگاه ترتولیان درباره ایمان و عقلانیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ترتولیان درباره نسبت ایمان و عقل را از دو منظر می توان بررسی کرد. غالباً با استناد به جملاتی که او در مخالفت با فلسفه اظهار داشته است، وی را ایمان گرای افراطی و نیز پیشگام متفکرانی می دانند که مخالفت با فلسفه شاه بیت حرف های آنها را تشکیل می دهد، چه آنکه او فلسفه را منشا و خاستگاه بدعت می داند و تعالیم فیلسوفان را با تعالیم شیاطین و فرشتگان هبوط کرده یکسان می شمرد. ترتولیان بر بسندگی ایمان ساده و بسیط مؤمنان و استغنای ایمان از فلسفه و عقل تاکید بسیار کرده است و مؤمنانی را که در پی فلسفه هستند افراد متظاهر به ایمان یا غیر مؤمن می داند. از سوی دیگر، در ضمنِ آثار نسبتاً پرشمار او می توان موارد بسیاری را ذکر کرد که او بسان دیگر دفاعیه پردازان مسیحی با استناد به تعالیم فیلسوفان در صدد تحکیم آموزه ها و باورهای مسیحی برآمده است. او در این راستا حتی از اپیکوری ها، که به استناد بسیاری از مفسران عهد جدید مخالفت های پولس با فلسفه این نوع خاص از فلسفه را نشانه رفته بود، استفاده شایان توجهی کرده است. به نظرنگارنده، از میان عبارات فراوان ترتولیان، دوعبارت دست مایه مخالفان فلسفه قرا گرفته است که چنانچه در سیاق متن فهمیده شوند، نه تنها مخالفت با فلسفه از آنها به ذهن متبادر نخواهد شد، که به نوعی عقل گرایی دعوت می کنند و یا دست کم از شدت و حدت ایمان گرایی افراطی منسوب به او خواهند کاست.
موقعیت های مرزی در فلسفه های اگزیستانس و نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مقاله حاضر در مقام پژوهشی مقایسه ای به بررسی کلامی-فلسفی دیدگاه اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه نسبت به موقعیت های استثنایی یا پیش آمدهای خاص زندگی انسان ها می پردازد. اگزیستانسیالیست ها از این پیش آمدها به موقعیت های مرزی تعبیر می کنند و آن را یکی از مبانی جنبش فکری خود می دانند و معتقدند که انسان به واسطه ی قرار گرفتن در این موقعیت ها، به شناخت راستین خود دست می یابد. نهج البلاغه از این موقعیت ها تحت عنوان آزمایش الاهی یاد می کند و آن ها را سنتی ثابت و لایتغیر از سوی خالق هستی می داند که منجر به شناساندن گوهر درون می شود. سرانجام این پژوهش بدان جا می انجامد که هردو اگزیستانسیالیسم و نهج البلاغه رخ دادن این گونه اوضاع و احوال را برای دست یابی به شناخت صحیح از خویشتن، امری ضروری می دانند. از دیگر مشترکات این دو نگرش آن است که بروز این اتفاقات را همگانی و گریزناپذیر درنظر می گیرند؛ اما نهج البلاغه که دربرگیرنده حکمت اسلامی است، بیش از اگزیستانسیالیسم، شمه ای توحیدی و غایتمند برای این موقعیت ها و شناخت حاصل از آن ها قایل است که در نهایت به تکامل دنیوی و اخروی انسان می انجامد.
تحلیل انتقادی پنج رهیافت به مسئلة شر در حیوانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر، واکاوی و بررسی پنج دیدگاه طرح شده در دورة معاصر، دربارة مسئلة شر در عالم حیوانات است. همچنان که می توان به نحو محصلی درباب شرور وارده بر انسان ها سخن گفت و راه کارهایی ارائه نمود، در حیوانات نیز، این دشواره، جای پژوهش و سنجش دارد. آنگاه این مسئله، اهمیت خویش را نمایان می سازد، که دفاع از اختیار و اراده مندی در حیوانات، به سختی قابل اثبات و طراحی است. دامنة طرح مسئله شر، تحقّق داشتن ادراک و وجود تصادم و به آستانة ادراک رسیدن آن است. با این سخن، طرح آن در صرف محدودة انسانی، نوعی تحویلی نگری به شمار می آید. ویلیام رو، سازوارة وجود خدا را با شر، گزاف خواندن شرور حیطة حیوانی، دگربار به چالش فرامی خواند. اندیشمندان مختلفی درپی پاسخ دادن به دشوارة رو هستند. جستار حاضر با پذیرفتن طرح مسئلة شر در عالم حیوانات، به گزارش و نقادی پاسخ به این دشواره، در قالب پنج رهیافت: رهیافت لوئیس مبنی بر نگرش تعیین عامل شر، رهیافت هریسون مبنی بر عدم آگاهی در حیوانات، رهیافت هیک مبنی بر تفکیک رنج و درد، رهیافت پیتر گیچ مبنی بر بی اعتنایی بر شرور وارده بر حیوانات، و رهیافت سوئین برن مبنی بر معرفت زا بودن آن، می پردازد.
نسبت نجات و حقانیت از نظر ملاصدرا و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
جان هیک (فیلسوف دین انگلیسی) نخستین نظریه پردازی است که عقیده انحصارگرایی را باطل دانست و معتقد به تکثر در حقانیت و نجات همه ادیان شد. از طرف دیگر صدرالدین شیرازی گرچه در زمره کثرت گرایان نیست، اما بر این باور است که اکثر مردم اهل نجاتند و تنها منکران معاند و جاهلان مقصر-که شمار اندکی از مردم را در برمی گیرد- از نجات برخوردار نیستند. در این پژوهش ربط و نسبت حقانیت در نجات از دیدگاه این دو دانشمند مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است.
نقد و بررسی نظریة گناه ازلی در مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله گناه اولیه پس از پولس رسول، نخستین بار به وسیله قدیس آگوستین مورد بحث و بررسی کلامی قرار گرفت. به نظر او، انسان به دلیل گناه اولیه آدم و حوا گناهکار است و تنها لطف و عنایت الهی است که انسان را به سوی خیر هدایت می کند. این مقاله با روش نظری و مطالعه تورات و انجیل درصدد تبیین دقیق این نظریه و بررسی آن با توجه به دیدگاه های برخی متکلمان و فیلسوفان است. این تحقیق نشان می دهد با اینکه در عهد قدیم و جدید، اثری از تعلیم آموزه گناه نخستین وجود ندارد، با این حال امروزه، بسیاری از فرقه های مسیحی در خصوص فراگیر بودن گناه آدم اتفاق نظر دارند. از نگاه آنان، نه تنها پیامبران الهی در گناه اصلی شریک هستند، بلکه تمامی کودکان نیز از بدو تولد گناهکار به دنیا می آیند. پولس رسول و دیگران از نظریه پردازان آن هستند. درحالی که علّامه طباطبائی و دیگران از منتقدان جدی این آموزه می باشند.
صورتبندی برهان نظم از منظر سوئینبرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان نظم ساده ترین، قابل فهم ترین و عمومی ترین برهان بر وجود خداوند است. در طول تاریخ روایت های متعددی از این برهان ارائه شده است که از درجات متفاوتی از قوّت و دقّت برخوردارند. به نظر نگارندگان معقول ترین و قابل دفاع ترین روایت از این برهان، روایتِ «استدلال از راه بهترین تبیین» است. روایت هایِ کلاسیک، مقایسه ای، تنظیم دقیق، پیچیدگی غیر قابل تقلیل بیوشیمیایی و اطلاعات زیست شناختی ضمن آنکه هر یک روایت هایی مستقل هستند، امّا به نظر می آید اگر بتوان این روایت ها را در خدمت «استدلال از راه بهترین تبیین» در آورد، برهان نظم می تواند نقش مؤثّرتری در اثبات وجود خدا در کنار سایر براهین ایفا کند. سوئینبرن استدلالی ارائه کرده، که نتیجة آن- به زعم وی- محتمل بودن وجود خدا را نشان می دهد. او این بار را بر دوش برهانی استقرایی گذاشته است. ریچارد سوئینبرن در تقریر این برهان با تفکیک نظم جهان به نظم زمانی و نظم مکانی و صورتبندیِ جدیدی از برهان طرح و تدبیر، تلاش درخوری در این راه نموده است. در این جُستار سعی شده تا تقریر و روایت سوئینبرن از برهان نظم که در آثار متعدد او به انحای مختلف بیان شده است در یکجا و به صورت نظام مند تقریر شود، تا راه برای بررسی، نقد و یا تقویت آن هموارتر گردد. با جستجوی انجام گرفته این برهان تاکنون با نظامی که در این مقاله بدان پرداخته شده است، صورتبندی نشده است.
فرضیه خداباوری در استدلال استفان هاوکینگ، ملاصدرا، ابن سینا و کیث وارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
دانشمندان گستره کیهان شناسی نوین، با پشتیبانی از ماده گرایی، هر گونه ایده خداباوری را پیرامون توضیح جهان غیر ضروری و دارای ساختار غیر عقلانی می دانند. استفان هاوکینگ، به عنوان دانشمند سرشناس این حوزه، با طرح استدلالی بر مبنای فرضیه انفجار بزرگ، در تلاش است با انکار نظریه وجود خداوند نشان دهد جهان در اثر اتفاق یا ضرورت به وجود آمده است. با توجه به ابعاد متافزیکی این گفتمان، تلاش بر آن است تا با استفاده از اصول نظام فلسفی سینوی و کیث وارد، ضمن ابطال استدلال هاوکینگ، نظریه خداوند اثبات گردد. در این راستا، هستی شناسی حکمت متعالیه نه تنها وجود خداوند را با فرضیه های علمی مانند انفجار بزرگ ناسازگار نمی داند، بلکه رابطه ای پویا میان خداوند و جهان اثبات می نماید. بدین ترتیب، ملاحظه می گردد که نظام فلسفی ابن سینا و حکمت متعالیه هر کدام به نوعی می توانند برای چالش های نوین عرصه خداباوری چاره اندیشی نمایند. هدف این پژوهش پرداختن به چالش جدید کیهان شناسی و خداباوری در نظام فلسفی ابن سینا و به ویژه ملاصدرا و پویا نمایی آنها با توجه به آرا کیث وارد است. تحلیل و نقد استدلال هاوکینگ بر مبنای سینوی و صدرایی، ورود این دو نظام فلسفی در تبیین مسائل روز، و ارائه راه حل های فلسفی برای چالش های دنیا معاصر و تطبیق این دو نظام فلسفی با آرا کیث وارد را می توان از نتایج این پژوهش محسوب کرد.
جنبش های نوپدید معنوی: دین یا عرفان؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
برای یافتن گویاترین تعبیر معنویت گرا یی های نوپدید، ابتدا باید معنای دین و عرفان را به درستی بررسی کنیم. به نظر می رسد «دین»، تجربة مواجهه با امر قدسی است و لزوم هماهنگی انسان با آن و این مواجهه و هماهنگی، در مجموعة منسجمی شامل ابعاد نظری، عملی و اجتماعی خود را آشکار می سازد. «عرفان» نیز رویکردی شهودی، باطن گرا و غالباً وحدت وجودی است که در بافت دین خاصی قرارمی گیرد و انسان های عارف را به عمق آموزه های رهایی بخش و تعالی آفرین آن دین رهنمون می سازد. با این تعاریف، جنبش های نوپدید معنوی، بیشتر به تعریف و خصوصیات «دین» نزدیک اند تا «عرفان». توضیح آنکه درون مایة اصلی این جنبش ها، «معنویت»، آن هم از نوع «معنویت نوین» است. «معنویت نوین» اعتقاد و احساساتی عمیق نسبت به روح آدمی و ارزش های غیرمادی زندگی انسان است. این نوع معنویت، خود را از دین سنتی مستقل کرده و حتی با آن به رقابت پرداخته است؛ در نتیجه، به دو وجه، «دین» خوانده می شود: یکی با تسامح و مجاز (چرا که همچون دین سنتی، به ارضای نیازهای دینی انسان ها پرداخته است)؛ و دیگری به جهت اینکه کمابیش بر اجزای ذاتی و عرضی مفهوم «دین» مشتمل است.