فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
اسطوره و تراژدی
اتانازی: تأملی فلسفی در مفهومی پزشکی
حوزه های تخصصی:
مرگ هنر
منبع:
رهپویه هنر ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی تربیت اخلاقی
آیا جهانی شدن گفت و گویی میان تمدنهاست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اندیشیدن تا نگریستن: درآمدی بر ویتگنشتاین
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۶ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
تأملی در روش شناسی فلسفه سیاسی رالز
حوزه های تخصصی:
تکامل داروینی و فلسفه علم قرن نوزدهم بریتانیا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نسبت نظریه مثل افلاطون با فلسفه سیاسی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه سیاسی افلاطون، آشکارا نتیجه آرای فلسفی اوست. در این میان، نظریه مُثُل افلاطون بیش از همه در نظریات سیاسی او تاثیر داشته است؛ به طوری که فلسفه سیاسی افلاطون را بدون فهم معنی مُثُل نمی توان درست دریافت. اندیشه های سیاسی مانند حکومت فیلسوفان، دولت ثابت و به دور از هرگونه تغییر، عدالت به معنای پرداختن هرکس به کار خود، طرح مدینه فاضله و انواع حکومت و نیز مخالفت با حکومت دموکراسی، در واقع برپایه متافیزیک افلاطون و به طور خاص نظریه مُثُل استوار است.
بنابراین، در تحلیل اندیشه های سیاسی افلاطون باید همیشه نسبت آن را با نظریه مُثُل مدنظر قرار داد. نظریه مُثُل به عنوان محور کل نظام فلسفی افلاطون، مبنای فلسفه سیاسی اوست. افلاطون به قصد ساماندهی نابسامانیهای سیاسی با توسل به نظریه مُثُل می کوشد تا با رد شکاکیت در مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، اصولی استوار برای اخلاق و سیاست فراهم آورد. از نظر افلاطون، اگر بناست دولت از ثبات و استواری برخوردار باشد، باید نسخه صحیحی از صورت یا مثال دولت باشد.
مساله اصلی این مقاله، تحلیل و تبیین چگونگی ارتباط نظریه مُثُل و فلسفه سیاسی افلاطون است. به عبارت دیگر، محقق می کوشد نشان دهد چگونه نظریه مُثُل به عنوان محور کل فلسفه افلاطون، این نوع فلسفه سیاسی خاص را ایجاب کرده است. بررسی تفسیر ها و انتقادهای مختلف به فلسفه سیاسی افلاطون در پرتو نسبت فوق نشان می دهد که موضع برخی از منتقدان وی، از جمله کارل پوپر در پرتو نسبت فوق قابل تردید است.
مقایسه دو دیدگاه درونگرایی و برونگرایی در مساله معرفت خداوند از نظر ویلیام آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درآمدی برمقایسه دو دیدگاه درونگرایی و برونگرایی در مساله معرفت خداوند از نظر ویلیام آلستون (-1921م)است. وی یکی از برجسته ترین فیلسوفان معاصر در فلسفه دین و معرفت شناسی است.آلستون در مقاله« معرفت خدا» که در کتاب «ایمان ، عقل وشکاکیت»به چاپ رسیده است، امکانات معرفت خدارا که در اثر پیشرفتهای اخیر در معرفت شناسی مطرح شده و تحت عنوان«برونگرایی»شناخته می شود، مورد بررسی قرارداده است.تاکید در این مقاله روی نسخه ای از برونگرایی است که با نام «اعتماد گرایی»شناخته شده است.وی ضمن بیان کاستی های رویکرد رونگرایانه در مساله معرفت خداوند، وجوه برتری رویکرد برونگرایی را به طور عام و اعتمادگرایی را به طور خاص، بررویکرد درونگرا توضیح می دهد و در پایان، امکان وواقعیت معرفت خداوند را از نقطه نظر اعتمادگرایی مورد بررسی قرارمی دهد.