فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۲۱ تا ۶٬۸۴۰ مورد از کل ۷٬۲۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
رابطه نفس و بدن و تأثیر آن بر جاودانگی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
75 - 90
حوزه های تخصصی:
مسئله جاودانگی نفس در فلسفه ابن سینا و توماس آکوئیناس دو نظریه جداگانه است، اما در زوایایی اشتراک دارد. ابن سینا در تکمیل مبتکرانه علم النفس معلم اول، قید کمال را در تعریف نفس وارد و به جای صورت نشاند تا از تجرد نفس سخن گوید و در تبیین رابطه نفس و بدن بر شأن تدبیری نفس پای فشرد و نه بر اتحاد ذاتی و جوهری بین آن دو. توماس با پیروی از آموزه سینوی جاودانگی نفس، صورت بودن نفس برای بدن را چنان تقریر کرد که ترکیبی از آموزه ارسطویی و دیدگاه ابن سینا باشد، ولی در تبیین نحوه ارتباط نفس جاودانه با بدن میرا، نظریه روشنی ارائه نکرد که رابطه ذاتی و در عین حال گسست پذیر نفس با بدن را نشان دهد.
Ecological Thought : Some New Implications Of Whitehead’s Philosophy
حوزه های تخصصی:
This paper will discuss some new implications of Whitehead’s philosophy for environmental thought.[i] They fall under three headings: 1. The interrelations between three ways of thinking about the environment: bioregionalism, land ethics, and the philosophy of organism. 2. The implications of Whitehead’s philosophy of organism for environmental aesthetics. 3. The implications of Whitehead’s philosophy of organism for human communities (sustainable communities) viewed as interfused with living nature.
دور، اما نزدیک (ملاحظاتی درباره نسبت دین و فلسفه)
حوزه های تخصصی:
طرح جامع عقلانیت فولی و پدیده های روزمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فولی با رویکردی متفاوت به معرفت شناسی و نفی وجود رابطه ی ضروری بین تئوری معرفت و باور موجه، سعی دارد تا نظریه ای جامع درباره ی عقلانیت ارائه نماید. او طی چند گام و با تکمیل طرحی ابتدایی که برگرفته از مفهوم عقلانیت ارسطویی و هدف محور است، طرح جامع خود را در این قالب مطرح می سازد: «تصمیم (برنامه، باور، نقشه و فعل) A از جهت X، برای فرد S عقلانی است، اگر برایش عقلانی معرفتی باشد که باور کند A به نحو قابل قبولی در تأمین اهداف از نوع X، عملکرد خوبی دارد». فولی لحاظ همه ی اهداف فرد اعم از نظری و عملی و منحصر ندانستن منظر اتخاذی را دو شرط لازم برای ارزیابی جامع عقلانی برمی شمرد. به نظر او ادله ی عملی با تعیین اهمیت موضوع مورد باور و توجه به نقش اجتماعی باورنده، معیارهای لازم باور موجه را مشخص می کنند. با وجود فراهم آمدن فهم بهتر وکارآمدتر عقلانیت در چهارچوب نظریه فولی؛ نسبی گرایی، آسان گیری، نادیده گرفتن ملاک های اجتماعی و عینی، غیر تدافعی بودن، ابزار گرایی و عدم توجه لازم به سایر انواع عقلانیت(غیر از عقلانیت معرفتی)، نقدهای پیش روی طرح جامع عقلانیت اوست.
تحلیل و بررسی نظریه ابن سینا در مورد برهان ناپذیر (برهان لمیّ) بودن وجود خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
891 - 912
حوزه های تخصصی:
ابن سینا وجود خداوند را برهان ناپذیر می داند. منظور او از برهان، برهان لمّ است که از آن به برهان مطلق تعبیر می شود. در این مقاله پس از بیان انواع برهان و ارزش معرفتی آنها، دیدگاه ابن سینا در مورد برهان ناپذیر بودن وجود خداوند و ادله آن بررسی شده است و به این نتیجه دست یافته ایم که نه تنها برهان صدیقین ابن سینا برهانی لمّی است، برهان های مخلوق محور نیز که به ظاهر در آنها از معلول بر علت استدلال شده است، مطابق با مبانی پذیرفته شده در دانش منطق، برهان لمّی هستند. از آنجا که این برهان ها به طور مستقیم وجود خداوند را اثبات نمی کنند، نسبت به نتیجه خود، برهان لمّ بالذات و نسبت به وجود خداوند برهان لمّ بالعرض هستند.
تجربه دینی و تبیین های طبیعت گرایانه، بررسی دیدگاه جف جوردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دغدغه اصلی این مقاله، بررسی این مسئله است که آیا کشف تبیین طبیعی برای تجربه دینی، حجیت معرفت شناختی آن برای اثبات متعلق خود، به ویژه خداباوری را رد می کند یا خیر. در این زمینه با دو دیدگاه کلی مواجهیم. برخی معتقدند که تا وقتی وجود نداشتن خدا با دلیل کافی اثبات نشود، تجربه دینی حتی در صورت کشف تبیین طبیعی برای آن، از حجیت معرفت شناختی برخوردار خواهد بود. اما برخی دیگر تأکید می کنند که به محض کشف تبیین طبیعی، حجیت معرفت شناختی آن از بین می رود بدون آن که نیازی به اثبات وجود نداشتن خدا داشته باشیم. در این مقاله نزاع جف جوردن با گروه نخست را در همان ساختار بحث خودِ جوردن بیان و بررسی کرده ایم. یافته و نتیجه ای که پس از بررسی و نقد این دو دیدگاه، به آن رسیده ایم، ارائه دیدگاه سوم و جدید در این زمینه است. دیدگاه پیشنهادی، مبتنی بر تفکیک دو نوع تجربه دینی است. بر اساس این دیدگاه، برخی از تجربه ها که از شرایط خاصی برخوردارند حتی در صورتی که برای آن ها تبیین طبیعی کشف شود، باز هم از حجیت معرفتی خاصی برخوردار خواهند بود.
امکان فلسفه تطبیقی بر مبنای راه حل شیانگ لانگ جانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اشکالات وارد به امکان فلسفه تطبیقی، قیاس ناپذیری سنت های فلسفی است. مقصود از قیاس ناپذیری آن است که فرهنگ های متفاوت بستر رشد نظام ها یا اندیشه هایی می شوند که از لحاظ ساختار مفهومی، روش ها و ابزار مورد استفاده با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند، و از این رو، نمی توان نظریات فلسفی را به شکلی بین فرهنگی مورد مقایسه قرارداد. شیانگ لانگ جانگ ریشه امکان ناپذیری مقایسه را نبود وضعیت تطبیقی می داند. مراد از وضعیت تطبیقی، وضعیتی است که در آن مقایسه کننده همزمان بر موارد مورد مقایسه و نسبت بین آنها اشراف داشته باشد تا بتواند مقایسه ثمربخشی داشته باشد. مقاله می کوشد که نشان دهد که برای تحقق امکان فلسفه تطبیقی پژوهش گر باید با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی وضعیت تطبیقی را پدید آورد. قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی رهاکردن خود از محدودیت های درون پارادایمی و به فعلیت رساندن پتانسیل «در میان قرار گرفتن» است. با قرار گرفتن در حالت بیناپارادایمی و ایجاد وضعیت تطبیقی می توان به مقایسه ای ثمربخش بین سنت های فلسفی دست یافت.
واکاوی معرفت شناسانه اسکان حضرت آدم(ع) در بهشت برزخی و هبوط از آن، از منظر حکمای نوصدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
459 - 477
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی آرا و آثار حکمای نوصدرایی مبتنی بر نصوص دینی در خصوص«ضرورت اسکان اولیه آدم(ع) در بهشت» اختصاص دارد. پژوهش از نوع استنادی و شیوه آن تحلیل و تبیین محتواست. دیدگاه این حکما چنین بوده که آدمیت باید سیر خود را از مقام برزخ نزولی آغاز و لزوماً با عبور از کثرت عالم ماده، زندگی تکاملی و حرکت صعودی را با اراده و اختیار خود به سوی وحدت عالم عقل آغاز کند لذا طبق بیان قرآن، حضرت آدم(ع) سیر زمینی شدن خود را از بهشت برزخی آغاز کرد، در آن موقف بهشتی؛ تعلیمات اولیه از قبیل اسمای الهی، حقیقت مقام خلیفه اللهی و مسجود فرشتگان شدن را برای زندگی زمینی آموخت؛ همچنین با وساوس شیطانی و دشمنی سرسخت ابلیس با مقام انسانیت آشنا شد؛آنگاه با این آموختگی و دارایی به زمین هبوط داده شد. پس حضور آدم در بهشت، بنا به مصلحتی کمالی و عظیم است که باید در موطن ملکوت این عالم مستقر و سپس هبوط داده شود. این حکایت، چیزی جز تفسیر مقام انسانیت نیست و آن شامل مقام آدمیت و لازمه انسانیت در تمام انسان هاست، نه شخص حضرت آدم(ع) و بهشت برای آدم نوعی خودیابی بوده و تنزل از آن، قرار گرفتن در ریل تکامل است، چرا که لازمه هر صعودی، هبوط خواهد بود.
استقلال ذاتی یا عدم استقلال ذاتی اخلاق از دین، بررسی دیدگاه کانت و علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
173 - 194
حوزه های تخصصی:
در جستار پیش رو در صددیم با تبیین استقلال ذاتی اخلاق، رابطه آن را با دین بیان و با بررسی آموزه های اخلاقی کانت و علامه طباطبایی موضع این دو اندیشمند را در ذیل این مسئله بیان کنیم. مبحث اخلاق و ارتباط آن با دین ارتباط وثیقی با مبحث ارزش شناسی گزاره های اخلاقی و کارکرد عقل عملی دارد. لذا بحث در باب یکی بدون پرداختن به دیگری عقیم خواهد بود. در این جستار نیز پس از تبیین کوتاهی پیرامون موضع و ساختارهای اساسی معرفت شناسی کانت و علامه طباطبایی درباره احکام اخلاقی، مهم ترین دیدگاه های این دو اندیشمند در بحث استقلال اخلاق از دین بررسی خواهد شد. در ادامه با بیان محورهای اشتراک و افتراق این دو اندیشمند، نشان داده می شود که بسته به معنای ذاتی در احکام اخلاقی، می توان این دو را قائل به استقلال ذاتی اخلاق از دین دانست، زیرا هر دو اندیشمند برآن هستند که عقل عملی با معیارهای عقلانی خود می تواند خوبی و بدی اعمال را تشخیص دهد؛ در عین حال عقل به منزله منبع اصلی شناخت احکام ارزشی، گاه به نقش تکمیل گر دین نیز محتاج است. در پایان به چند کاستی در دیدگاه کانت اشاره شده که دیدگاه علامه طباطبایی مصون از آنهاست.
رئالیسم در باب صدق در تقابل با دیدگاه های معرفتی
حوزه های تخصصی:
مفهوم صدق یکی از مفاهیم اصلی فلسفه است که در منطق، معناشناسی و متافیزیک نقشی محوری دارد. رابطة صدق و رئالیسم یکی از مباحث مهمی است که در فلسفة تحلیلی معاصر مورد توجه قرار دارد و در این ارتباط پرسش اصلی این است که آیا با تحلیل مفهوم صدق می توان پاسخی برای مسئلة رئالیسم یافت. در این نوشتار با بررسی دو دسته از نظریه های صدق معاصر لوازم این دیدگاه ها در بحث از رئالیسم با یکدیگر مقایسه شده است.
طبیعت گرایی روش شناختی در علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت گرایی روش شناختی یکی از پیش فرضهای محوری کنونی علوم تجربی است. نه تنها طبیعت باوران که بسیاری از خداباوران علم گرا نیز حامی طبیعت گرایی روش شناختی در علم و در رابطه با جهان طبیعی هستند. اما اگرچه در بدو امر دفاع از طبیعت گرایی روش شناختی در علم متین و موجه به نظر می رسد، اما خصوصا در مواردی که امکان ارائه ی تبیین های غیر طبیعت گرایانه متکی بر شواهد تجربی وجود دارد، اصرار بر طبیعت گرایی روش شناختی حالت ایدئولوژیک به خود می گیرد و اصولا نزاع بر سر طبیعت گرایی روش شناختی در این موارد است. در این مقاله پس از تبیین چیستی و اهمیت طبیعت گرایی روش شناختی، مسئله ی فراروی طبیعت گرایی روش شناختی و لزوم تعیین محدوده ی آن تبیین شده و در ادامه ارتباط آن با طبیعت گرایی هستی شناختی بیان می گردد. سپس طبیعت گرایی روش شناختی مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده می شود که طبیعت گرایی روش شناختی نه تنها از لحاظ الهیاتی در تعارض با امکان فاعلیت خداوند و علیت غیرمادی است که به لحاظ علمی و فلسفی هم محل سوال است و نباید آن را به صورت پیشینی پذیرفت. بر این اساس علم چنانچه به دنبال کشف حقیقت عالم است، نباید به طور پیشینی امکان بررسی نظریاتی را در مورد جهان سلب نماید که تنها متکی بر مکانیزم های مادی نیستند و در پیدایش و پیشرفت جهان از مفاهیم فرامادی سخن می گویند.
آیا باید دکارت را سوزاند؟
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن از دیدگاه امامیه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اخلاق یکی از بخش های مهم مذهب امامیه و کلیسای کاتولیک است. این دو آیین، پیروان خود را به اخلاقی زیستن و رعایت مؤلفه های آن دعوت می کنند. از نگاه امامیه و کاتولیک، اخلاقی زیستن شرط نیل به رستگاری و رهایی از شقاوت ابدی است. پرسشی که باید مورد تحقیق قرار گیرد این است که اخلاقی زیستن، به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ عناصر سازنده آن کدام اند؟ این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی مفهوم اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که وجوه تشابه و تمایز میان این دو آیین وجود دارد: هم امامیه و هم کاتولیک، «عامل» و «عمل» اخلاقی را دو عنصر سازنده اخلاقی زیستن به شمار می آورند و در مفهوم اخلاقی زیستن نیز تلقی نسبتاً یکسانی میان آن دو وجود دارد. اما در شاخصه های دو عنصر سازنده و نیز در مبانی انسان شناختی و خداشناختی آنها تفاوت هایی مشاهده می شود.
فیلیپافوت و نسبت خوبى اخلاقى با خوبى طبیعى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه اخلاق مبتنى بر فضیلت به افلاطون و ارسطو برمى گردد. فیلیپافوت مانند آنسکومب، مک اینتایر، و مرداک در احیاى فلسفه اخلاق فضیلت محور، در دوران معاصر، تلاش نموده است. فوت درصدد است تا مبنایى واقعى براى فضیلت و اخلاق مبتنى بر فضیلت اثبات نماید؛ امرى که چالش نظریات واقع گرایى در فلسفه اخلاق معاصر است. وى، خوب را بخشى از واقعیت مى داند و بر معناى عرفى خوب تأکید دارد. به نظر او، خوبى، خصلت ویژه یا کارکرد خاص یک موجود زنده است. مهم ترین مسئله این پژوهش این است که وى تا چه میزان در انجام این امر و رفع چالش ناواقع گرایى موفق است. این مقاله با روش توصیفى تحلیلى، به بررسى اخلاق فضیلت فیلیپافوت و معرفى نظریه هنجارسازى طبیعى او مى پردازد. حاصل این پردازش این است که هرچند فیلیپافوت به همراه دیگر طرف داران در جلب توجه به رویکرد فضیلت محور در اخلاق موفق بوده، اما او همچنان باید به نقدهایى در این زمینه پاسخ دهد.
داستان آفرینش؛ مقایسه تطبیقی تفسیر الیزابت کیدی استنتن و گیلبرت بایلزیکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فصل اول و دوم سفر پیدایش، یکی از چالش انگیزترین متون برای مفسران فمینیستی است. الیزابت کیدی استنتن، به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی لیبرال و گیلبرت بایلزیکیان، به عنوان نماینده مکتب تفسیری فمینیستی انجیلی، به تفسیر این متن پرداخته اند. این مقاله به بررسی و مقایسه نقاط اشتراک و اختلاف این دو جریان، در تفسیر متن پیدایش می پردازد. هر دو مفسر سعی می کنند تا تعهد خود را به مسیحیت، در کنار اعتقاد به اصول فمینیستی حفظ نمایند. استنتن، با تقسیم داستان آفرینش به دو داستان و اثبات برابری در آفرینش از داستان اول و ردّ داستان دوم، به عنوان کلام خداوند، تعهد کمتری به متن دارد. در مقابل، بایلزیکیان به عنوان نماینده جریان انجیلی، با التزام به وحیانی بودن تمام کتاب مقدس، سعی در ارائه تفسیری مبتنی بر برابری زن و مرد و استفاده از تجربه زنان، مطابق با اصول فمینیستی دارد.
نظری به ادیان
معرفت دینی، شکاکیت یا قطعیت (نقد و بررسی نظریه تکامل معرفت دینی)
حوزه های تخصصی:
نظریه تکامل معرفت دینی که در حیطه نقد و نظر به قبض و بسط تئوریک شریعت مشهور شد ه است دارای ارکان توصیف، تبیین و توصیه است که ادعاهایی همچون؛ صامت بودن شریعت، تحول عام معارف و از جمله معرفت دینی و ترابط عام معارف را دربر دارد؛ و با استدلال هایی همچون استقرای فرد بالذات، تائید، قانون علیت و هندسه معرفت، سعی در اثبات دعاوی خویش دارد؛ در حالی که هر کدام از این دعاوی و استدلال ها دارای لغزش ها و ابهامات فراوانی هستند و پیامدهایی همچون «نسبیت معارف دینی»، «شکاکیت»، «تفسیر به رأی»، «لغویت شریعت و مراجعه به کتاب و سنت» و «سست نمودن پایه های تقلید» را به دنبال دارند. این مقاله سعی دارد به تبیین ارکان، دعاوی، دلایل و پیامدهای این نظریه و نقد و بررسی آن بپردازد.
اصلاح اخلاق
منبع:
بهار شهریور ۱۳۰۰ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
بررسی مبانی و روش های مشترک قاضی عبدالجبار معتزلی و ریچارد سویین برن در مبحث معجزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بیش از آنکه در صدد مقایسه دیدگاه های مشترک قاضی عبدالجبار و سویین برن درباره حیطه ها و مباحث مختلف معجزه باشیم، سعی داشته ایم مشابهت مبانی و روش های آنها را در این مبحث نشان دهیم. اعتقاد نگارندگان بر این است که مبانی و روش های مشترک در بسیاری موارد به دیدگاه های مشابه ختم می شود. تلاش ما در نشان دادن این شباهت ها در سه بخش سامان یافته است: مبانی، رویکردها و روش های مشترک. در مبانی نشان داده ایم که این دو متفکر از لحاظ معرفتی، معناشناختی و دینی شباهت های عمیقی دارند. در قسمت رویکرد ها هم بیان کرده ایم که هر دو عقل گرایانی معتدل بوده اند. در نهایت در روش ها متذکر شده ایم که این دو متفکر از شیوه هایی مانند تمثیل، تقسیم و تکثیر دلیل استفاده کرده اند.