فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۲٬۲۸۳ مورد.
مبانی تجزیه قرارداد در حقوق ایران
حوزه های تخصصی:
مسائل مختلف راجع به خیارات
منبع:
کانون وکلا ۱۳۳۱ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
تلقیح مصنوعی در انسان
منبع:
کانون ۱۳۴۳ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
ودیعه و عاریه
حوزه های تخصصی:
ضرورت اصلاح ماده ی 808 و حذف ماده ی 759 قانون مدنی
حوزه های تخصصی:
احکام صلح در اسلام
منبع:
کانون وکلا ۱۳۲۷ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
اجاره اشیاء
حوزه های تخصصی:
جواهر الفرائض: در چگونگی تحصیص ( تقسیم ارث ) با مراعات تصحیح ( سهام )
حوزه های تخصصی:
مصاحبه در مورد تبصره الحاقی به ماده 1082 قانون مدنی
حوزه های تخصصی:
مشروعیت عزل دین و آثار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنانچه حق، مالی و در ذمه کسی باشد، من علیه الحق میتواند بعد از حال شدن اجل (اگر آن دین مؤجل بوده) و اگر از ابتدا حال بوده به صاحب حق رجوع کند و با تأدیه آن ذمه خود را ابراء کند، بر صاحب حق نیز واجب است آن را قبول کند؛ امتناع او از قبول حق خود ظلم و اضرار به مدیون تلقی میشود. مدیون برای رفع این ظلم میتواند به حاکم رجوع کند؛ و حاکم به قائم مقامی ممتنع حق را قبض خواهد کرد؛ چنانچه قبض توسط حاکم نیز امکانپذیر نباشد؛ مدیون میتواند مال را تعیین و کناری بگذارد؛ بعد از عزل و کنار گذاشتن بر او واجب نیست که، مال را از تلف حفظ کند. چه آن که عزل شرعی است؛ اگر او را مکلف به حفظ مال معزول کنیم. عزل بی فایده خواهد بود؛ بلکه حفظ مال در ذمه از حفظ آن در خارج به مراتب آسانتر است؛در این که بعد از عزل آیا نماء معزول به مدیون تعلق دارد یا به صاحب دین به بیان دیگر آیا قاعده الخراج بالضمان جاری خواهد شد یا نه مسئله اختلافی است. به نظر میرسد که به مجرد عزل، مال معزول از ملک مدیون خارج نخواهد شد، لذا: او میتواند در مال تصرف کند و از زوائد و نمائات آن برخوردار شود. تنها مستنداً به قاعده نفی ضرر بر او واجب نیست که مال را از تلف حفظ کند؛ اگر قهراً تلف شود از کیسه صاحب دین رفته است.
بحث در قانون املاک واگذاری مصوبه خرداد 1322
حوزه های تخصصی:
تقاضای اجرای قرارداد، توسط ذینفع ثالث در حقوق کامن لو با تأکید بر حقوق انگلستان، امریکا و استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصل نسبی بودن آثار قراردادها یکی از اصول شناخته شده در نظام حقوق کامن لو به شمار می رود؛ و از دو قائده کلی تشکیل شده است: قاعده اول این که طرفین قرارداد نمی توانند از طریق قرارداد خود علیه ثالث تعهداتی را مقرر کنند و به استناد قرارداد خود علیه ثالث طرح دعوا نمایند. این قاعده مورد قبول نظام های گوناگون حقوقی قرار گرفته، بنابراین محل بحث و گفت و گو نیست. قاعده دوم اینکه اگر طرفین قرارداد برای کسی که طرف قرارداد محسوب نمی شود (شخص ثالث) منافع و حقوقی را در قرارداد مقرر نمایند، شخص ثالث نمی تواند به استناد قرارداد علیه متعهد طرح دعوا نماید و اجرای تعهد خود را مطالبه کند و یا به استناد قرارداد تقاضای خسارات نماید. این قاعده دوم محل بحث و گفت و گو بوده و در سال های اخیر بشدت مورد انتقاد قرار گرفته و به اطلاحاتی در سطح رویه قضایی و قوانین موضوعه در این کشورها منجر شده است. در این مقاله تقاضای اجرای قرارداد و یا مطالبه خسارت قراردادی توسط شخص ثالث در حقوق کامن لو با تاکید بر حقوق انگلستان، امریکا و استرالیا و آخرین تحولات در این کشورها بررسی خواهد شد. بر این اساس، در بخش اول این مقاله امکان اجرای قرارداد توسط ثالث ذینفع در حقوق انگلستان و نیز تحولات و اصلاحاتی که در سال های اخیر در اصل حقوق ایالات متحده امریکا مورد بحث قرار می گیرد؛ و در بخش سوم تقاضای اجرای قرارداد توسط ثالث در حقوق استرالیا مورد بحث و بررسی شده است.
در بیان تعریف هبه
حوزه های تخصصی:
انگیزه و تأثیر آن در مسئولیت مدنی
منبع:
دادرسی ۱۳۸۳ شماره ۴۸
حوزه های تخصصی:
متن قانون تملک آپارتمان
منبع:
کانون ۱۳۴۳ شماره ۱۱ و ۱۲
حوزه های تخصصی:
امکان سنجی استیفای دین از اعضای بدن مدیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق استیفای دین از حقوق دائن نسبت به مدیون به شمار می رود. امکان «استیفای دین از اعضای بدن مدیون»، از موارد قابل بحث بوده که در این مقاله با تبیین چگونگی استیفای دیون از ممتنع، یعنی مواردی مانند «الزام»، «اعمال ولایت حاکم» بر وی برای پرداخت دین از «اموال دائن» و «حبس» و قواعد مربوط به افلاس، امکان یا عدم امکان استیفای دین از اعضای بدن انسان ضمن بررسی رابطه انسان با اعضای بدن خود و مالیت یا عدم مالیت آنها مورد بحث قرار گرفته شده است. با توجه به اعتقاد به «مالیت اعضای بدن انسان» و رابطه «سلطه و استیلا» و نه «مالکیت» بین انسان و اعضای بدن خود، به این نتیجه نائل می گردیم که اعضای بدن جزء اموال و دارایی های فرد محسوب نشده و لذا امکان الزام و اجبار به جداسازی اعضای بدن شخص زنده یا مرده جهت ادای دیون وی وجود ندارد. اگر چه در صورت فروش اعضای میت، ادای دین وی از عوض یکی از موارد استفاده آن است.