فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲۴۱ مورد.
پایش راهبردها و راه کارها
حوزه های تخصصی:
راهکار اول - رصد فرهنگی جامعه
راهکار دوم - برنامه ریزی فرهنگی
بررسی رابطه بین ساختار قدرت در نهاد خانواده با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی (مورد مطالعه: خانواده های ساکن شهر گرگان)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه شناخت تأثیر ساختار قدرت در نهاد خانواده بر نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی شهروندان شهر گرگان بوده است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری آن را کلیه شهروندان 15 سال به بالای ساکن شهر گرگان تشکیل دادند. از میان آنها 400 نفر به عنوان نمونه بر اساس توزیع نقشه ی حوزه بلوک های شهری در 40 بلوک با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که ابعاد نگرش مردم نسبت به سبک زندگی اسلامی: بعد شناختی 45/4 از 5؛ بعد عاطفی 30/4 از 5 و بعد رفتاری 22/4 از 5 می باشد. بررسی رابطه بین ساختار توزیع قدرت در خانواده با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی حاکی از آن است که از یک طرف حوزه ی توزیع قدرت در خانواده ارتباط معناداری با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی ندارد و از طرف دیگر، بین شیوه ی اعمال قدرت در خانواده با نگرش نسبت به سبک زندگی اسلامی، رابطه مثبت وجود دارد.
رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان شهر یاسوج
حوزه های تخصصی:
مصرف برق در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. با توجه به اینکه بخش اعظم برق در بخش خانگی مصرف می شود، صرفه جویی در آن به ویژه توسط زنان به عنوان مدیران خانه، راهکاری مهم در کاهش بحران مصرف برق است اما این امر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان متاهل شهر یاسوج بوده است که 406 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، اعتبار سازه ای گردید و جهت تعیین پایایی از روش کودر - ریچاردسون استفاده شد. بررسی رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در آن با استفاده از مدل معادله ساختاری نشان داد آگاهی از کارایی انرژی برق رابطه مثبت و معناداری با صرفه جویی برق دارد و قادر است 26 درصد از تغییرات آن را تبیین کند. بنابراین، با ارتقاء آگاهی از استفاده کارا، مناسب و با بازده بیشتر از انرژی برق، می توان صرفه جویی در مصرف برق را افزایش و مصرف بی رویه برق را در کشور تسکین بخشید.
رابطة سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی (مطالعة موردی: نوجوانان دبیرستانی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی زمان ارزشمندی برای یادگیری مسئولیت پذیری اجتماعی است، زیرا در این دوران است که فرد دوست دارد استقلال بیشتری داشته باشد و باید تصمیماتی درباره برخی از ارزش ها و روش های رفتاری خود بگیرد. یکی از فاکتورهای اصلی که می تواند به انتخاب های نوجوانان پختگی ببخشد، میزان مسئولیت آن ها در کارهای شخصی و اجتماعی است. در این راستا، این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی در بین دانش آموزان شیرازی پرداخته است. تکنیک مورد استفاده در این تحقیق پیمایش است و داده ها از طریق پرسشنامه خودگزارشی جمع آوری شد. نتایج تحقیق بطور کلی بیانگر این است اگرچه مسئولیت پذیری در مدرسه و مسئولیت پذیری فردی در میان دختران بیش از پسرها بود اما، مسئولیت پذیری اجتماعی پسرها بیش از دختران می باشد. بعلاوه، مسئولیت پذیری اجتماعی و فردی و مسئولیت پذیری در مدرسه رابطه معنی داری با ابعاد مختلف سبک زندگی دارد.
موقعیت منزلتی محله و احساس امنیت در بین ساکنان مناطق شهر تهران
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مسئله ی امنیت اجتماعی و روانی محلات، با تأکید بر موقعیت منزلتی شان می پردازد. مدل تبیینی این مسئله بیان می دارد که موقعیت منزلتی محلات در وجه عینی و ذهنی آن، به وسیله ی همگونی و احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک زندگی خاص افراد ساکن، بر این احساس اثر می گذارد. برای بررسی تجربی این مدل، نمونه ای 270 نفری از سرپرستان خانواده در مناطق مختلف شهر تهران، به طریق نمونه گیری سیستماتیک برگزیده شده و با رویکرد کمی و استفاده از روش پیمایش به آزمون مدل تحلیلی پرداخته شد. نتایج نشان داد که منطقه هم به طور مستقیم و هم از طریق همگونی ذهنی و عینی، احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک های خاص زندگی در کنار سبک زندگی محله ای، به میزان قابل توجهی احساس امنیت ساکنان را در ابعاد مختلف تأمین می نماید.
پرونده ویژه: فرهنگ آپارتمان نشینی
حوزه های تخصصی:
مقدمه
تاریخچه
الزامات آپارتمان نشینی
آسیب ها و راهکارها
زمینه های بروز مشکلات آپارتمان نشینی
مزایای آپارتمان نشینی
فرهنگ صحیح آپارتمان نشینی
توصیه های اسلامی برای آپارتمان نشینان، آپارتمان سازان و مسئولین
اساسنامه آپارتمان نشینی
قوانین آپارتمان نشینی
ارزش های فرهنگی غالب در سبک های زندگی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناساییِ ارزشهای فرهنگی غالب در سبک های زندگی از آن منظر مهم است که ارزشها، فضایِ ذهنی فرد، سلیقه ها و ترجیحاتِ او را شکل می دهند و برنحوه انتخابهای عملی او،آنچه«سبک زندگی»نامیده می شود تاثیر می گذارند. براین مبنا هدفِ اصلی در این مقاله، شناسایی ارزشهای غالب فرهنگی در سبک های زندگی درسطح شهر تهران است. مسئله محوری، شناساییِ نسبتِ میان ارزشهای موجود با ارزشهای آرمانی، از منظر پاسخگویان است. روشِ تحقیق، کمی و شیوه گردآوری اطلاعات از یک سو مصاحبه با 30تن ازافراد ناهمگن در سطح شهرتهران جهت شناساییِ مفاهیم و ازسویِ دیگر، تکمیل پرسشنامه محقق ساخت است که در سال 1391درمیان300پاسخگویِ ناهمگون از نظرِ سن،جنس،میزان تحصیلات، شغل،میزان درآمد و محل سکونت، توزیع شده است.در این پژوهش،از آمارهای توصیفی و استنباطیِ خوشه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که میان ارزشهای موجود در جامعه با ارزشهای آرمانی،برای تعیین«فردِ ارزشمند»تفاوت وجود دارد. به گونه ای که در مورد نخست،باحضورِ پررنگِ ارزشهای«ظاهرگرایانه»همچون چشم وهم چشمی،خود نمایی و دورویی،کمرنگیِ ارزشهای«دگرگرایانه»مانند همدلی و قدرشناسی،مواجه هستیم. این درحالی است که فردِ ارزشمند،ازنظرپاسخگویان، فردی خردورز و تحصیلکرده قلمداد شده است. همچنین،غالبِ ارزشهای پیش گفته بامتغیرهای مستقل این تحقیق ازجمله جنس،سن،میزان تحصیلات،محل سکونت،درآمد و اشتغال، از تفاوت معناداری برخوردار نیستند و شاهد نوعی یکدستی در یافته های ارزشی هستیم.
پایش تحولات و آسیب های فرهنگی سبک زندگی؛ سینمای عامه پسند و ظهور فیلم فارسی (ریشه ها و چالش ها)
مصرف فرهنگی و عوامل مرتبط با آن مطالعة موردی: دانش جویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر در پی بررسی مصرف فرهنگی طبقات و گروه های مختلف دانش جویان دانشگاه مازندران است. در بخش مبانی نظری، از دیدگاه های پی یر بوردیو استفاده شده است. تحقیق با روش پیمایش، با استفاده از ابزار پرسش نامه، و به شیوة نمونه گیری خوشه ای در بین 400 نفر از دانش جویان دانشگاه مازندران انجام گرفته است. نتایج حاکی از تأیید تأثیر تمایز طبقاتی و تفاوت بین گروه ها در بعضی از ابعاد مصرف فرهنگی است، اما ضرایب هم بستگی پایین و هم چنین تفاوت غیرمعنادار در سایر ابعاد، سخن گفتن از نظریة طبقاتی در ایران یا حداقل در جامعة دانشگاهی ایران را با تردید هم راه می سازد. در واقع، نتایج تحقیق حاضر نتوانست به ارائة تبیین مناسبی از نظریة طبقاتی بودن مصرف فرهنگی بوردیو منجر شود.