فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه در کنار سیستم های اطلاعات جغرافیایی، سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره به طور گسترده ای برای حل مسائل فضایی به کار گرفته می شوند. در این مقاله با ترکیب دو روش FAHP و TOPSIS، روش جدیدی برای انتخاب مکان بهینه با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی به کار گرفته شده است. در این زمینه، معیارهای انتخاب مکان بهینه، برای ایجاد فضای سبز شهری در مدل FAHP وارد و مقایسه شدند و سپس خروجی مدل FAHP به عنوان وزن معیارها در مدل TOPSIS به کار گرفته شد. طبقه بندی فضاهای مکانی در سطح منطقة ۱٥ کلان شهر تهران به منظور احداث یا پهنه بندی فضاهای سبز با استفاده از تکنیک ترکیبی مدل های FAHPو TOPSIS به صورت خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف انجام گرفت. زمین هایی که درجة تناسب خیلی خوب و خوب دارند، برای ایجاد فضای سبز شهری انتخاب می شوند. نتایج نشان می دهد که استفاده از مجموعه های فازی در ترکیب با مدل سلسله مراتبی، نه تنها سبب رفع ابهام از مدل ATP می شود، بلکه میزان خطای تورش ناشی از مقایسة دوبه دو لایه ها را نیز کاهش می دهد. درنهایت، ترکیب مدل FAHP با مدل TOPSIS، قابلیت استفادة همزمان از نظرهای مقیاسی کارشناسی را در کنار ایده آل های موجود همچون افزایش دقت و صحت طبقه بندی در لایه های اطلاعاتی، ممکن می سازد.
اسکان غیر رسمی، اولویت بندی چالش های محله جعفرآباد شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، اندک اندک محلات نابسامان و سکونتگاه های غیر رسمی، به طور عمده در حاشیه شهرهای بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. این پدیده در مطالعات شهری یکی از آسیب های شهری معرفی شده است. تجمع اقشار کم درآمد و مشاغل غیر رسمی در سگونتگاه های غیر رسمی، شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار را به وجود آورده و زمینه ساز بسیاری از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی شده است. در فرایند آسیب شناسی شهری یکی از مراحل بسیار مهم، شناخت دقیق و همه جانبه از آسیب است. به گفته ای، تنها با شناخت دقیق از عوامل ایجاد آسیب است که می توان راهکارهای حل آن را نیز ارائه کرد. چالش های حاشیه نشینی را می توان به پنچ دسته کلی تقسیم کرد، چالش های اقتصادی، چالش های اجتماعی، چالش های آموزشی، چالش های بهداشتی و چالش های مربوط به امور رفاهی که مبنای کلی این مطالعه است. بنابراین، هدف این پژوهش شناخت و اولویت بندی مسائل و مشکلات موجود پدیده اسکان غیر رسمی در محله جعفرآباد شهر کرمانشاه است که برای این امر از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری آن شامل1500 خانوار حاشیه نشین محله جعفرآباد شهرستان کرمانشاه است. در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران و با احتمال خطای 1/0، تعداد 128 خانوار برای نمونه مورد مطالعه، به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز به کمک ابزار پرسش نامه جمع آوری شد. یافته های پرسش نامه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که عامل اقتصادی، اصلی ترین چالش در منطقه است و عوامل اجتماعی، آموزشی، رفاهی و بهداشت در رتبه های بعدی قرار دارند.
تحلیل فضایی پارک های شهری از طریق تلفیق GIS با روش های تصمیم گیری چندشاخصه مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی
حوزه های تخصصی:
امروزه تحلیل مکانی- فضایی پارکهای شهری با استفاده از روشها و شاخصهای مناسب از ضروریت های مهم توسعه پایدار است. چراکه به علت گسترش بی رویه شهرها و معضلاتی همچون عدم استقرار و مکان یابی صحیح در سطح شهر، عدم رعایت همجواری ها، عدم توجه به سرانه ها، استانداردها و. ..، توسعه و مکان یابی کاربری فضای سبز با مشکلات اساسی روبه رو گردیده است. در این زمینه سوالهای محوری نیازمند بررسی عبارتند از: 1) آیا پارک های موجود برای تامین دسترسی مطلوب همه شهروندان از تعداد و توزیع فضایی مناسبی برخوردارند؟ 2) آیا پارکهای موجود از تناسب مکانی- فضایی مطلوبی برخوردارند و در پهنه های مناسبی قرار گرفته اند؟ بر این اساس، جهت پاسخ به سوالهای مذکور بر اساس شاخصها و روش مناسب، شهر نورآباد ممسنی انتخاب گردید. سپس با تدوین چارچوب نظری و نیز مطابق ویژگیهای محدوده، دو فرضیه متناسب با سوالهای مذکور ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها، شاخصهای مناسب بر اساس مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعیین شد. داده های مورد نیاز نیز در چارچوب روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از روش کتابخانه ای جمع آوری شد. جهت آزمون فرضیه اول از روش تحلیل کیفی و مقایسه با استانداردهای سطح و سرانه، و توابع تحلیل پوسش فضایی و جمعیتی در GIS استفاده شد. ارزیابی فرضیه دوم بر اساس تلفیق روشهای ارزیابی چندشاخصه (AHP گروهی) و GIS انجام شد. نتایج تحلیل استاندارد پوشش جمعیتی پارکها نشان داد کمبودی برابر با 7 پارک محله ای وجود دارد. تحلیل توزیع فضایی سطح و سرانه پارکها نیز بیانگر وضعیت نامطلوب حدود 70 درصد محلات می باشد. مطابق نتایج تحلیل تیسن در GIS نیز وضعیت همه پارکها از نظر پوشش فضایی و شعاع دسترسی نامطلوب می باشد. نتایج مدل تلفیقی مبتنی بر GIS نیز نشان داد حدود نیمی از پارکها در پهنه های نامناسب تا نسبتانامناسب قرار دارند. نتیجه اینکه جهت توزیع مکانی- فضایی مناسب پارکها، در نظر گرفتن شاخصها و رهنمودهای ارائه شده و نیز استفاده از روشهای تلفیقی ضروری است.
ارتقاء کیفیت فضایی پارک های شهری به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و پیشگیری جرائم ناهنجاری مورد شناسی: پارک ملت شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط شهری حاصل ترکیب پیچیده ای از عناصر کالبدی شهر، وجود فعالیت های شهری و عناصر طبیعی محیط بوده است. یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت محیط هر شهر، وجود فضاهای سبز عمومی است، فضاهایی که شهروندان در آن بتوانند با ایمنی و آسایش خاطر با هم به تعامل و گفتگو بپردازند. امروزه یکی از دغدغه های اصلی طراحان شهری ایجاد فضاهای جمعی با هدف بالا بردن تعاملات اجتماعی شهروندان است. پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای جمعی علاوه بر ایجاد مکانی برای سپری کردن اوقات فراغت و سرگرمی، می تواند محلی برای حضور جمعی مردم و در نتیجه افزایش تعاملات شهری فراهم کند. اما سرزندگی پارک های شهری مستلزم دارا بودن کیفیت های فضاهای جمعی است که عدم وجود این کیفیت ها سبب متروک شدن این فضاها و در نتیجه ایجاد بستر مناسبی برای نابهنجاری های اجتماعی در شهر می شود.
هدف از این پژوهش بررسی و شناخت کیفیت فضایی پارک ملت و علل عدم استفاده آن از سوی شهروندان و نیز ارائه راهکارهایی به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و جلوگیری از تبدیل شدن آن به فضایی جهت استفاده نامطلوب است. پژوهش حاضر در شکل مطالعات کتابخانه ای و میدانی شامل بررسی کالبدی پارک و دستیابی به تصور ذهنی شهروندان از طریق انجام مصاحبه و پرسشنامه در بین شهروندان ایلامی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد نبود خدمات عمومی مناسب، ضعف در نورپردازی و مبلمان، وجود ساختمان های بدون استفاده، کاربری های ناهمخوان اطراف پارک، ورودی های ضعیف بیشترین تأثیر را در عدم استفاده مردم از این پارک داشته است. همچنین تصور ذهنی نامناسب و احساس ناامنی از سوی شهروندان، تأثیر بسزایی بر مولفه های سن و جنسیت داشته است. بنابراین با توجه به اهمیت و تأثیر اجتناب ناپذیر پارک ها و فضاهای سبز شهری در بهبود کیفیت زندگی شهری راهکارهایی جهت ارتقاء به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و پیشگیری و کاهش جرائم ناهنجاری ارائه شده است.
ارزیابی قابلیتهای زیست پذیری بافت فرسوده و راهبردهای تقویت آن (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)
حوزه های تخصصی:
بحث بافتهای فرسوده به عنوان پتانسیل زیست شهری؛ دیر زمانی است که در کشور ما توجه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان را به خود معطوف کرده و برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زیست این بافت ها اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان به نظر می رسد برای زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان اتخاذ روند برنامه ریزی استراتژیک می تواند کمک شایانی در تهیه راهبردهای نهایی برای رسیدن به نقطه مطلوب نماید. در راستای دستیازی به هدف تحقیق؛ گرداوری داده ها به روش کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری؛ و به منظور شناسایی عوامل بیرونی و داخلی موثر بر زیست پذیری بافت از تکنیک سوات و در جهت اولویت بندی استراتژیها از مدل AHP بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان می دهدکه بافت فرسوده شهر زنجان از نظر نقاط قوت و فرصتهای زیست پذیری از پتانسیل بالایی برخوردار بوده و استراتژی تهاجمی به عنوان اولویت دارترین راهبرد جهت مداخله در زیست پذیری بافت فرسوده تعیین گشته است.
امکان سنجی مداخله پذیری بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: منطقه 6 شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طیّ دهههای اخیر موضوع احیای بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینه ی راهبردهای توسعه ی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، انبوهسازی و غیره را سرلوحه ی کار خود قرار دادهاند. برخی از این سیاستها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تأمین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافتهای فرسوده صورت میگیرد. متأسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مؤثر در امر مداخلهپذیری بافتهای شهری از سوی دست اندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژه های عمرانی مشکلاتی همچون تأخیر در زمان اجرا پروژهها، صرف هزینههای گزاف و یا نارضایتیهای اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمده ی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخله پذیری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل مؤثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگی هایی در امر تصمیمگیری میگردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیم گیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/20 درصد از مساحت آن دارای مداخلهپذیری کم و 8/41 درصد دارای مداخله پذیری متوسط میباشد. در مقابل 9/37 درصد از مساحت منطقه ی یاد شده از مداخلهپذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را میتوان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.
ارزیابی کاربری های حساس شهر سنندج از دیدگاه پدافند غیرعامل با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز تهاجمات و تجاوزات موجب شده که اصل دفاع در ایجاد شهرها همواره مورد توجه قرار گیرد. پدافندغیرعاملبه عنوانیکیاز مؤثرترینوپایدارترین روش هایدفاعدرمقابله باتهدیدات نظامیمدنظر بیشتر کشورهایجهانبودهوهست. در جنگ های احتمالی آینده، هدف دشمن حمله به مراکز حساس و ازمیان بردن زیرساخت های دفاعی و صنعتی کشور مورد تهاجم است. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از نرم افزار GIS و تحلیل AHPبه ارزیابی میزان سازگاری کاربری های راهبردی شهر سنندج نسبت به یکدیگر و توزیع آن ها در شهر سنندج با توجه به معیارهای کمی و کیفی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین میزان ناسازگاری کاربری اراضی شهری و محدوده بحرانی در حاشیه شرقی و جنوب شرقی شهر سنندج به علت تجمیع کاربری های حساس نظیر کاربری تأسیسات و تجهیزات شهریو کاربری نظامی و انتظامی است و دیگر محدوده های شهری از وضعیت نسبتاً مطلوبی برخوردارند.
بررسی عوامل تأثیرگذار بروز وندالیسم در مبلمان شهری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی عوامل تأثیرگذار در بروز وندالیسم در مبلمان شهری پرداخته است. در این پژوهش، به صورت ترکیبی از نظریات آنومی، تئوری میلر و کلارک استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی، ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، جامعه آماری شهر تبریز و نمونه آماری 384 نفر از شهروندان شهر تبریز است که براساس فرمول کوکران به دست آمده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد از بین اقدامات مربوط به تخریب اموال عمومی در مبلمان شهری، دل نوشته های روی دیوارها با 8 درصد، بیشترین مقدار و شکستن لامپ های روشنایی معابر عمومی و فضاهای سبز با 4/6 درصد کمترین مقدار را دارد. نتیجه آزمون یو من– وایت نی نشان داد میزان وندالیسم با استناد به مقدار 33/3 Z=؛ 05/0P< در بین مردان وزنان متفاوت است. نتیجه آزمون پیرسون نشان می دهد گرایش به وندالیسم با متغیر پایگاه اجتماعی و اقتصادی (394/0- R=؛ 000/0P=) رابطه معناداری دارد و نتایج تحلیل مسیر با مقدار 223/0= 2R نشان می دهد عوامل فردی و روانی برابر با 29/0 درصد، عوامل خانوادگی 33/0 درصد، عوامل اجتماعی 44/0 درصد، عوامل اقتصادی 11/0 و درنهایت، شرایط و وضعیت مکانی برابر با 37/0 درصد در وندالیسم در مبلمان شهری تأثیرگذار هستند.
سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج در برابر مخاطرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایمنی در برابر مخاطرات و بحران ها از ابتدایی ترین اصول جهت دستیابی به استانداردهای مطلوب آسایس شهری است و نفوذپذیری بافت های شهری از مهم ترین مولفه های اثربخش در افزونی ضریب ایمنی یا به عبارتی دفاع پذیری شهرهای با ضریب بالای مخاطرات می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، بافت ناهمگن جمعیتی، استقرار در پهنة با ریسک بالای زلزله و زمین لغزش و بی بهره گی از یک ساختار منسجم کالبدی، از عواملی می باشند که ضرورت پرداختن به مقولة نفوذپذیری بافت کالبدی کرج را برای دفاع شهری در مواجهه با مخاطرة احتمالی را ضرورت بخشیده است.
به منظور سنجش نفوذپذیری بافت شهری کرج، شاخص های هشت گانة ای از طریق مطالعه سوابق و تجارب داخلی و خارجی، تکنیک دلفی و آرا خبرگان و با لحاظ نمودن جغرافیای مخاطرات شهری در کرج، استخرج شدند. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص های مذکور، از مدل ترکیبیGIS-AHP-FUSSY برای ارزش گذاری و تهیه مدل مکانی شاخص ها استفاده شده و در نهایت پس از اعمال اوزان در توابع همپوشانی و تهیه نقشه های فواصل در محیط نرم افزار ARCGIS، نقشة نهایی از نفوذپذیری بافت شهری کرج در سطح نواحی شهری استخراج شده است.
فناوری های جدید نورپردازی و ارتقای حس تعلق شهروندان (مطالعه موردی: بدنه های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس تعلق، از جمله مفاهیم مهم و مؤثر در ارتباط انسان و محیط است. این مفهوم، ناشی از احساس های فرد نسبت به مکانی است که با آن ارتباط برقرار می کند. از نگاه جغرافیای انسانی، حس تعلق، نقشی اساسی در ارزیابی کیفیت محیط و منظر شهری در شهرهای معاصر دارد. عوامل مختلفی از جمله رویکردهای شناختی، احساسی، کالبدی و اجتماعی، حس تعلق و دلبستگی به مکان را به وجود می آورند که در این پژوهش، به مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق در منظر شهری توجه شده است. امروزه با گسترش زندگی شبانه، مفاهیم مربوط به کیفیت مکان مناظر شهری در شب نیز همانند روز، اهمیت یافته اند. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطة نحوة نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی تر را بررسی می کند. به این منظور، عوامل فنی و تکنیک های نورپردازی در 14 نمونه از بدنه های شهری- که به صورت خوشه ای در دو منطقه از شهر تهران انتخاب شدند- ارزیابی شدند. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره گرفته شده است و سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تحلیل شده اند. یافته ها نشان دهندة آن است که به کارگیری فناوری های جدید نورپردازی در رونق معماری شبانه و درنتیجه، ارتقای حس تعلق شهروندان تهرانی سهم بسزایی دارد.
تاثیرات الگوی کاربری اراضی بر توزیع فضایی آلاینده های هوای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی کاربری اراضی نشان دهنده نحوه توزیع و ترکیب افقی کاربری ها ی شهری می باشد که نقش بسیار مهمی در پراکنش آلاینده ها و کیفیت هوای شهر بر عهده دارد. تاثیر این الگو بر توزیع آلاینده ها را می توان در مکان گزینی منابع آلاینده (کاربریهای مسکونی، صنعتی، تجاری، اداری و...) و همچنین اثر گذاری آن بر توزیع سفرهای شهری و بدنبال آن آلاینده های منتشر شده از ترافیک شهری دانست. هدف اصلی این پژوهش نیز بررسی نقش الگوی کاربری اراضی بر تمرکز آلاینده های هوای شهر تهران با استفاده از ترکیب تکنیک های فضایی و روشهای آمار استنباطی است. آمار 16 ایستگاه سنجش آلودگی شهر تهران در سال 2010 (شامل آلاینده های CO، NO2، O3، PM10 و SO2) بعنوان متغیر تاثیر پذیر انتخاب گردیده و شاخص های الگوی کاربری اراضی (استخراج شده توسط نرم افزار FRAGSTATS)، طول شبکه معابر و درصد فضای باز به عنوان متغیرهای تاثیر گذار انتخاب گردیدند. جهت استخراج متغیرهای تاثیرگذار از سیستم بافرینگ که در روش رگرسیون کاربری اراضی (LUR) بکار گرفته می شود، استفاده گردید تا نتایج در فواصل مختلف مورد تحلیل قرار گیرند. پس از بررسی های روابط همبستگی میان تمرکز آلاینده ها و شاخص های الگوی کاربری اراضی که در سه بخش شاخص های سرزمین، شاخص های طبقات و سایر شاخص ها (شاخص های طول معابر و درصد فضای باز) صورت پذیرفت، نتایج تحقیق حاکی از آن است که بالاترین ضریب همبستگی، مربوط به رابطه میان آلاینده NO2 و طول معابر در بافر 1000 متری می باشد. بطور کلی آلاینده NO2 در مقایسه با دیگر آلاینده ها همبستگی بیشتری با شاخص های مورد مطالعه نشان می دهد که دلیل آن را می توان در تاثیر الگوی کاربری اراضی بر منابع تولید این آلاینده که عمدتاً جریانهای ترافیکی می باشد، دانست. آلاینده های دیگر مثل CO، PM10 و SO2 نیز روابط متوسطی را (بویژه در بافر 1000 متری)با الگوی کاربری اراضی نشان می دهند. کمترین میزان ضریب همبستگی نیز میان آلاینده O3 و شاخص های الگوهای کاربری اراضی مشاهده می شود که دلیل آن را می توان در نحوه شکل گیری و واکنشهای متفاوت این آلاینده نسبت به آلاینده های دیگر دانست.
آشکارسازی تغییرهای زمانی- مکانی عناصر دما و بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، تغییرهای اقلیمی (دما و بارش) را در کل محدودة ایران بررسی و ارزیابی کرده ایم. به همین منظور، به محاسبه و تحلیل میانگین بارش، میانگین دما و حداکثر و حداقل دما پرداخته ایم. ایستگاه های مورد مطالعه برمبنای طول دورة آماری و درستی داده های آماری از چهل ایستگاه در دوره زمانی 1966- 2005 به طول چهل سال است. برای انجام تحلیل ها از روش بررسی آزمون آماری- گرافیکی من کندال و میانگین متحرک پنج ساله استفاده کرده ایم. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد زمان شروع بیشتر تغییرها، ناگهانی و از نوع روند و نوسان است. در بیشتر ایستگاه ها، در متغیرهای دما یعنی میانگین دما، حداکثر و حداقل دما، روند مثبت و بارش، روند منفی را نشان می دهد. در منطقه های جنوبی کشور، روند منفی بارش در ماه های گرم سال، یعنی می تا سپتامبر به وضوح دیده می شود و روند مثبت دماها در ماه های مختلف در منطقه های گوناگون ایران پراکنده شده است؛ همچنین زمان و نوع تغییرها در متغیرهای دما و بارش حاکی از تغییرهای ناگهانی افزایشی و کاهشی است. در متغیرهای حداقل و حداکثر دما در ماه های مختلف سال، تغییرهای ناگهانی افزایشی به وضوح دیده می شود. در جنوب کشور، تغییرهای ناگهانی کاهشی بارش بیشترین گسترش را دارد.
مکان یابی شهرک های صنعتی با استفاده از مدل منطق فازی مورد شناسی: شهرک صنعتی مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از داده های مکانی و تحلیل فضایی درست آن ها، برای بهره گیری در مکان یابی مناسب شهرک های صنعتی، با اهمیت بوده و در تحقیقات از رشد فزاینده ای برخوردار شده است. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی شرایط و فاکتورهای مؤثر در مکان یابی شهرک صنعتی و ارزیابی آن ها، مکان های مناسبی برای شهرک صنعتی مشخص شود. برای این کار 11 شاخص مؤثر به کار گرفته شده و به منظورِ ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب برای شهرک صنعتی، از مدل منطق فازی استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار Arc GIS فازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. برای انتخاب گامای بهینة فازی، مقایسه ای تحلیلی برروی پهنه های مناسب از منطقة مورد مطالعه، براساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسبِ حاصل از مقادیر مختلف گاما، صورت گرفت و مشخص شد که گامای فازی بیشترین تطابق را با پهنه های مناسب منطقة مورد مطالعه دارد. درنهایت نقشة نهایی به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 22/18 درصد از منطقة مورد مطالعه (07/36 کیلومتر مربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب و 01/66 درصد از منطقه (69/130 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پهنه های مساعد درجهتِ مکان یابی شهرک صنعتی، بیشتر در بخش شرقی و جنوب غربی منطقة مورد مطالعه وجود دارند.
مدل سازی آسیب پذیری فیزیکی بافت های شهری در برابر زلزله در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد شناسی: منطقه ۳ شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هشتاد سال اخیر بخش عمده ای از کشورمان متحمل خسارات سنگینی دراثر وقوع زلزله شده است. بنابراین موضوع ایمنی شهرها در برابر مخاطرات طبیعی یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود در این زمینه است. منطقه شیراز بارها در معرض زلزله های ویرانگر هرچند با فواصل طولانی واقع شده است و در طی 900 سال اخیر بخش بزرگی از شهر شیراز حدود 5 بار آسیب دیده است. در این پژوهش منطقه 3 شهرداری شیراز از نظر عوامل تأثیرگذار در آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر زلزله با استفاده از شاخص هایی چون سازگاری و ناسازگاری کاربری ها، ساختار بنا، کیفیت بنا و... در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی شد. این مطالعه نشان می دهد که وجود بافت ارگانیک، شبکه ارتباطی نامنظم و نبود تجهیزات شهری مناسب، موجب آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله می گردد. بعد از تحلیل های انجام شده مشخص گردید که منطقه 3 با در نظر گرفتن این عوامل دارای آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله بوده به طوری که حدود 65 درصد از ساختمان های واقع شده در این ناحیه، آسیب پذیری خیلی بالا - بالا دارند؛ البته اگر شدت زلزله در این برآورد مد نظر قرار گیرد، این درصد متفاوت خواهد بود. بنابراین مطالعه این معیارها در این منطقه برای کاهش آثار زلزله الزامی است.
پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد هنگام وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران جزو ده کشور دارای مخاطرات طبیعی و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است. زلزله به دلایل متعدد از جمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب و رعایت نکردن استانداردهای لازم مسبب بیشترین تلفات انسانی در کشور ماست. شهر مشهد نیز نه تنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه با توجه به تراکم سازه ای، جمعیت متراکم، رعایت نکردن استانداردها، توسعه فیزیکی نامناسب و... با خطر جدی تری روبروست. هدف این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و 10 معیار با استفاده از مدل فازی در GIS انجام گرفته، پیش بینی فضاهای آسیب پذیر شهر مشهد در هنگام وقوع زلزله احتمالی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 51 درصد از کل سطح شهر، 63 درصد از محدوده بافت فرسوده، 55 درصد از محدوده با تراکم بیش از 120 نفر، 81 درصد از کاربری مسکونی و از دهه 1360 به بعد بیش از دو سوم وسعت شهر مشهد در پهنه آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است. همچنین از سه منطقه پرجمعیت شهر مشهد یعنی مناطق 2، 3 و 9، دو منطقه 9 و 2 در سطح بالای خطر زلزله و فقط منطقه 3 در سطح پایین خطر زلزله قرار دارند. لذا مناطق 9 و 2 شهر مشهد از مناطقی اند که باید خطرات ناشی از زلزله در آنها به طور جدی مورد توجه قرار گیرد، زیرا این مناطق از یک طرف وسعت و جمعیت فراوان دارند و از طرف دیگر، سطح نسبی خطر زلزله در آنها بالا است.
تحلیل مقایسه ای باز زنده سازی فضاهای شهری ایران و تجارب جهانی موفق در حوزه مسیل ها و رودخانه های شهری
حوزه های تخصصی:
در اکثر شهرهایمان به دلایل مختلف اقدام به دیواره چینی و بتن ریزی بستر رودخانه ها می نمایند و در مراحل بعد به دلیل بی توجهی و عدم مدیریت صحیح، اینگونه فضاها به زباله دانی شهر تبدیل شده و به عنوان فضایی متروکه مشکلات فراوانی را برای شهر به ارمغان می آورد. این در حالی است که امروزه برخورد با اینگونه فضاها در کشورهای دیگر به گونه ای بالعکس در مقایسه با ایران انجام می گیرد. به طوریکه در اکثر جوامع خارجی به منظور ساماندهی و باز زنده سازی مسیل ها و رودخانه های شهری، عمدتا به تخریب دیواره ها و بستر بتنی رودخانه ها که در گذشته انجام گردیده، و سعی بر این دارند تا وضعیت رودخانه را از حالت کانال بودن به شکل طبیعی و اولیه آن برگردانند. در این راستا پژوهش حاضر به روش تحلیلی- توصیفی به بررسی مقایسه ای نحوه باز زنده سازی مسیل ها و رودخانه های شهری در ایران با تجارب جهانی موفق در این حوزه، می پردازد تا بتوان با شناخت کامل تر از ویژگی های این فضاها و همچنین نحوه باز زنده سازی آن ها، نقشی دیگر را نیز به آن ها واگذار نموده و استفاده بهینه ای از آن ها برد. نتایج این پژوهش ارائه راهبردها و سیاست هایی است تا با اعمال برنامه ریزی صحیح بتوان به وضعیت آشفته مسیل ها و رودخانه های شهری، صورتی دلپذیر و زیبا داد و این فضاها را به کریدوری سبز تبدیل نمود.
بررسی نحوه توزیع عوامل کاربری اراضی شهری در طرح های توسعه شهری از منظر عدالت اجتماعی، مطالعه موردی: شهر شاهین دژ
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع و تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری می باشد. توزیع بهینه خدمات، ارتباط مستقیمی با برنامه ریزی کاربری اراضی دارد. موفقیت درعرصه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به وجود قوانین و سیاست های کلان مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین و هم چنین استفاده از روش های کارآمد در تهیه واجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین دارد. این مقاله باهدف بررسی نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تأکید بر رویکرد عدالت اجتماعی در نواحی مختلف شهر شاهین دژ صورت گرفته است. روش تحقیق تحلیلی - تطبیقی بوده و از تکنیک های آماری و مدل های کاربردی شاخص ویلیامسون وآنتروپی شانون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه اکثر کاربری های زمین شهری در شاهین دژ با سرانه های استاندارد رایج در کشور فاصله زیادی دارند و برحسب میزان کمبود فضا می توان به کاربری های فرهنگی، مذهبی، بهداشتی و غیره اشاره کرد. هم چنین یافته ها بیانگر توزیع ناعادلانه تعدادی از فعالیت ها و خدمات شهری در بین محلات مختلف شهر می باشد. درنهایت بررسی نحوه توزیع فضایی خدمات شهری نشان از تمایل کاربری های اراضی شهر به سمت تمرکز و قطبی شدن در برخی نواحی شهر دارد.
بررسی راهبردها و الزامات در الحاق شهر خوراسگان به شهر اصفهان با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و گسترش شهری به شکل های مختلفی اتفاق می افتد. یکی از رایج ترین شیوه ها در گسترش شهری، افزایش محدوده های شهری از طریق الحاق یک شهر به شهر دیگر است. در فرایند الحاق یک یا چند عنصر سکونتی یا فعالیتی (روستا، شهرک، شهر، اراضی صنعتی، کشاورزی و ... ) به پیرامون شهر بزرگ تر ملحق می شود. به موجب مصوبه هیات دولت در مورخ 18/1/1392 شد شهر خوراسگان به شهر اصفهان ملحق و سپس به نام شهرداری منطقه 15 اصفهان به رسمیت شناخته شد. برای افزایش مزایای ناشی از این الحاق لازم است راهبردها و الزامات الحاق دو شهر مورد بررسی قرار گیرد تا معایب احتمالی این الحاق به حداقل کاهش یابد و در مقابل با برنامه ریزی و مدیریت بهتر بیشترین مزیت ایجاد شود. هدف این است که با استفاده از مدل کابردی(SWOT) امکانات و محدودیت های الحاق دو حوزه شهری اصفهان و خوراسگان بررسی و در نهایت راهبردهای اثر بخش تر نمودن این الحاق ارائه شود. در مدل (SWOT) که یک ابزار استراتژیک محسوب می شود، ابتدا عوامل موثر در موضوع برنامه ریزی به عوامل محیط درونی شامل نقاط قوت و نقاط ضعف؛ و عوامل بیرونی شامل فرصت ها و تهدیدها تقسیم می شود و سپس بر اساس بررسی های اولیه راهبردهای تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی تعیین و ارائه می شود. نتایج ناشی از این تحقیق نشان می دهد که مزیت های الحاق شهر خوراسگان به شهر اصفهان از محدودیت های آن بیشتر است به طوری که میانگین وزنی امتیازات نقاط قوت و فرصت ها به ترتیب 190 و 14/181 و میانگین وزنی نقاط ضعف و تهدیدها 3/163 و152 امتیاز است.
تحلیل توزیع فضایی کاربری های شهری منطقه 3 شهر اهواز با تاکید بر کاربری آموزشی
حوزه های تخصصی:
توزیع فضایی نامطلوب مدارس در سطح شهر اهواز نیز مشکلاتی چون طولانی شدن مسافت و زمان دسترسی به مدارس ،عدم وجود سطح و سرانه مناسب فضاهای آموزشی ناسازگاری کاربری های آموزشی با سایر کاربری ها را به همراه داشته که آثار منفی به بار آورده است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال تحلیل الگوی فضایی کاربری آموزشی و تعیین الگوی بهینه پراکنش فضایی دبیرستان های منطقه 3 شهر اهواز می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز (لایه های نقشه) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های کاربری اراضی شهری و نقشه تفصیلی شهر اهواز بدست آمده است. تجزیه و تحلیل و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفته است. وزن دهی لایه ها نیز با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP انجام شده است. تلفیق نهایی لایه ها به روش همپوشانی و با استفاده از گزینه Raster Calculator صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از تعداد 17 دبیرستان در محدوده مورد مطالعه تعداد 6 دبیرستان (تندگویان – جنت – فرهنگیان – حکمت – فردوسی- آزادگان ) در محدوده طیف مکان های بسیار مناسب از نظر الگوی بهینه توزیع فضایی مدارس قرار دارند. همچنین دبیرستان موعود در وضعیت فضایی بسیار نامناسب قرار دارد.
تحلیل وضعیت نورپردازی و ارزیابی ایمنی فضاهای شهری با استفاده از راهبردهای CPTED و مدل ارزیابی Safety Audit (مطالعه موردی: پارک ملت شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس آسایش و ایمنی از جمله مسائل مهمی است که سبب پایداری شهرها می شود و وقوع بزهکاری از مهم ترین عوامل کاهش دهنده سطح ایمنی جامعه است. با توجه به هزینه بر بودن و ناکارآمدی دیگر روش های مقابله با بزهکاری، به کارگیری راهبردهای پیشگیری جرم از طریق طراحی محیط های شهری و مطالعه و بررسی اصول این رویکرد بیش از پیش ضرورت پیدا می کند. از جمله راهبردهای ایمن سازی محیط های شهری اصلاح روش های نورپردازی فضاهای شهری است. بر این اساس، در پژوهش حاضر وضع نورپردازی و سطح ایمنی محدوده پارک ملت شهر زنجان با تأکید بر اصول سپتد (cpted) و روش ارزیابی ایمنی (safety audit) مطالعه شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های تحت مطالعه به روش اسنادی و مشاهدات میدانی گردآوری شده است. به منظور سنجش سطح ایمنی پارک تحت مطالعه از روش ارزیابی ایمنی (safety audit) و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و تهیه نقشه های پهنه بندی سطح ایمنی محدوده تحت مطالعه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت نورپردازی بخش های زیادی از پارک ضعیف است و همین امر سبب کاهش ایمنی این پارک شده است. افزون بر این، ارزیابی های انجام گرفته در زمینه میزان روشنایی و تجهیزات موجود بیانگر طراحی نادرست سامانه نورپردازی پارک و ناکارایی آن است که مغایر با اصول و راهبردهای طراحی محیطی پیشگیری از جرم (سپتد) است.