فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۵ مورد از کل ۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مشارکت به عنوان کنش و فعالیت اجتماعی هدفمند تحت تأثیر و برآیند عناصر فضایی است که به صورت منابع و سرمایه هایی(روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی) در جوامع ظاهر می شوند. مقاله حاضر در صدد است با رویکردی سیستمی و در قالب روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، الگوی فضایی- مکانی عاملیت های موثر بر نهادینه شدن مشارکت را در20 سکونتگاه روستایی بخش جعفر آباد شهرستان قم مشخص سازد. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 355 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهدکه عناصرفضایی- مکانی تاثیرگذار برمشارکت که به صورت سرمایه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی ظهور می یابند به صورت خلاء ای جدی در سطح روستاها نمایان شده اند و اگر هم اثری از آنها وجود دارد مبتنی بر پتانسیل های درونی خود سکونتگاه ها می باشد که بدون دخالت رهنمودهای مدیریتی دولت ایجاد شده اند و تصویری ناقص و پراکنده از مشارکت را به نمایش می گذارند. در این ارتباط، بر اساس آزمون تی، سطح مشارکت در اغلب شاخص های مورد مطالعه بویژه گویه هایی که بازگوکننده مشارکت رسمی با نهادهای سازمان یافته می باشد، پایین تر از حد مورد انتظار است. در رتبه بندی عاملیت های فضایی-مکانی مؤثر در میزان مشارکت شاخص هایی مانند مانند ارتباطات اجتماعی در بین مردم، میزان اختلافات قومی و قبیله ای در روستا، جویای احوال بودن در بین مردم، احترام به یکدیگر در بین مردم، مشاجره بر سر مسائل کشاورزی در بین مردم، احترام به نصیحت دیگران، اعتماد به یکدیگر در بین مردم و... از نظر اندازه بیشترین سهم را در تبیین میزان مشارکت داشته اند که بیانگر غیر رسمی و عرفی بودن عناصر فضایی تاثیرگذار بر مشارکت روستایی است. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بعد سرمایه اجتماعی با ضریب تعیین 743/0، بیشترین تأثیر را بر میزان مشارکت در نواحی روستایی داشته است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تغییرات کارکردی نواحی روستایی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شتاب گرفتن عوامل درونی و بیرونی و پیوندهای حاصل از آن بر فضاهای روستایی در چند دهه اخیر با تحولات گستردهای روبرو بوده که ساختار و کارکرد نواحی روستایی را در مناطق مختلف کم و بیش متحول ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر تغییرات کارکردی در نواحی روستایی استان قم به روش توصیفی و تحلیلی – پیمایشی انجام شد، با بهرهگیری از تحلیل عاملی دیدگاههای 145 نفر از کارشناسان و مدیران خبره در برنامهریزی و توسعه روستایی هشت عامل به عنوان عوامل اثربخش بر تغییرات کارکردی از دیدگاه کارشناسان و مدیران استخراج و نامگذاری شدند. عامل اول، محدودیتهای توسعه کشاورزی و اشتغال در نواحی روستایی با تبیین بیش از 14 درصد از کل واریانس به عنوان مهمترین عامل معرفی شد. عوامل دسترسی و مراودات شهر و روستا، گسترش گردشگری، گسترش شهرنشینی، جاذبههای محیط روستایی، سرمایهگذاری جدید در روستاها، تحولات جمعیتی و امکانات و خدمات، به ترتیب، 79/12، 48/ 9، 50/ 8، 80/ 6، 20/5، 84/4 و 46/4 درصد از کل واریانس متغیرهای مؤثر برتغییرات کارکردی در نواحی روستایی را تبیین نمودند. که در مجموع 55/66 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند
واکاوی مکان یابی کاربری ها در طرح های هادی روستایی شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحهای هادی روستایی از جمله طرحها و پروژه هایی است که در راستای نیل به توسعه و عمران روستایی تهیه و اجرا می گردد. در واقع این طرحها به منزله سند توسعه اقتصادی- اجتماعی روستا تلقی می شود که بر اساس آن، تمامی نیازمندیهای مسکونی، خدماتی و رفاهی، برای افق طرح، با لحاظ نمودن تمامی ضوابط در چارچوب جایگاه روستا در طرحهای فرداست مکانیابی می شود. اجرای این طرحها در روستاهای کشور خالی از اشکال نبوده و در اکثر روستاها با توجه به شکل گیری بدون برنامه روستا از یک سو و کمبود اعتبارات تخصیصی از سوی دیگر، با مشکلات بسیاری مواجه می باشد. این طرح در روستاهای کشور به سفارش بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تهیه و اجرا می شود. تعدد و تنوع ویژگی های متفاوت ناحیه ای در گستره فضای ملی باعث کاهش دقت در طرح های مذکور و احتمالاً تغییراتی در اجرای آنها خواهد شد. این پژوهش در محدوده جغرافیایی روستاهای شهرستان گنبدکاووس انجام گرفته و به بررسی و ارزیابی ضوابط و معیارهای مکانیابی انواع کاربریها در طرحهای هادی روستاها پرداخته است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و به لحاظ متدلوژی از نوع توصیفی- تحلیلی است که داده های آن از منابع اسنادی و عمدتاً عملیات پیمایشی (پرسشنامه) گردآوری شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که ضوابط مربوط به مکانیابی انواع کاربریها در مرحله تهیه طرحهای هادی روستایی رعایت شده امّا در مرحله اجرای این طرح ها، بخش عمده مکانیابی های پیشنهاد شده، رعایت نگردیده است.
مکان یابی بهینه توسعه کشاورزی با تاکید بر پارامترهای طبیعی شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های آینده به دلیل نیاز روز افزون انسان به غذا و کاهش ذخایر فسیلی، اتکای کشور هم از لحاظ تامین مواد غذایی و هم از لحاظ تامین منابع ارزی مورد نیاز اقتصاد، به زمین و خاک پایگاه اصلی فعالیت های کشاورزی بیشتر می شود. از تبعات رشد جمعیت وسعت یافتن سطوح انواع کاربری های شهری، مسکونی و صنعتی است که به ضرر اراضی کشاورزی می باشد. همچنین با توجه به اینکه استفاده از منابعی مانند خاک، آب، جنگل و مرتع حالت تشدیدی و تخریبی به خود گرفته است، لذا شناخت قابلیت های ارضی و تخصیص اراضی به کاربری های منطبق و همساز با ویژگی های آن امری ضروری و حیاتی می باشد. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی ویژگی های محیطی و ارزیابی آن، مکان های بهینه برای توسعه کاربری کشاورزی شهرستان بروجرد مشخص شود. برای ارزیابی از 12 شاخص استفاده شده که با استفاده از تلفیق دو مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 6/38 درصد منطقه مورد مطالعه (658 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب کم، و 6/48 درصد (8/724 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب زیاد قرار می گیرد. بر اساس نقشه نهایی مناسب ترین پهنه ها برای توسعه کشاورزی در قسمت مرکزی منطقه از شمال و شمال غربی به جنوب کشیده شده است.
نقش عوامل طبیعی در پراکنش فضایی سکونتگاه های روستایی شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم شناخت و توجه کافی و جامع به معیارهای طبیعی جهت استقرار سکونتگاههای روستایی، تلفات و هزینه های ناشی از رخدادهای طبیعی را افزایش می دهد، از این رو برنامه های توسعه همواره کاهش خطرپذیری و افزایش پایداری سکونتگاه های را مدنظر دارند. ضرورت توجه به این مساله در شهرستان تربت جام، با توجه به اینکه بیش از 50 درصد جمعیت شهرستان در نواحی روستایی سکونت دارند، حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاههای روستائی شهرستان تربت جام، برحسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 8 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، لیتولوژی، رودخانه ، گسل و عناصر اقلیمی (بارش، تبخیر، دما)،بعنوان عوامل موثر در استقرار سکونتگاهها انتخاب شده وبااستفاده ازروشهای آماری در محیطGIS ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به اینکه پهنه بندینیاز به لحاظ نمودن معیارهای مختلف دارد بنابراین بهتر است از روش های تحلیل چندمعیاره MCDA استفاده شود، در این زمینه روش های مختلفی وجود دارد که در تحقیق حاضر از مدل لاجیک(Logic Model)، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از 85 درصد روستاهای این شهرستان در 55 درصد از پهنه شهرستان که موقعیت مناسب و متوسطی از نظر معیارهای 8 گانه دارند مستقر هستند و 15 درصد روستاها نیز در 45 درصد از پهنه شهرستان که موقعیت نامناسبی دارند استقرار یافته اند. با توجه به نتایج بدستآمده که وضعیت استقرار روستاها را در موقعیت سه گانه؛ نامناسب، متوسط، مناسب، نشان داده است، می توان در برنامه ریزی های توسعه روستایی تدابیر لازم را جهت جلوگیری یا کاهش خطرات احتمالی ناشی از رخدادهای طبیعی و حوادث غیرمترقبه اتخاذ نمود.
تحلیل پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده ""روستاهای ادغام شده در شهر"" که در برخی کشورها از آن به عنوان ""دهکده های شهری"" یاد شده، نتیجه شهرنشینی سریع و گسترش شتاب آلود شهرها است. از آنجایی که ادغام هسته های روستایی در شهر اغلب بدون برنامه بوده، پیامدهای گوناگونی را در ابعاد زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی در پی داشته است.مقاله حاضر، تحلیل پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران را در چارچوب رویکرد سیستمی به رویارویی دو نظام سکونتگاهی شهری و روستایی مورد توجه قرار داده است. در انجام تحقیق حاضر از تحلیل های آماری فضایی بهره گرفته شده است.در این راستا، داده های مربوط به شاخص های مورد استفاده در محدوده بافت روستایی و بافت مدرن شهری فراگیر آنها تجمیع شدند. تحلیل آماری - فضایی بکار گرفته شده نیز شامل آزمون t، رگرسیون چند متغیره، همپوشانی لایه ها و اعمال ضرایب مدل رگرسیون در پایگاه داده های جغرافیایی بوده است. بر اساس نتایج تحقیق انجام شده، پیامدهای کالبدی فضایی ادغام هسته های روستایی در منطقه یک شهرداری تهران در دو سطحاثرگذاری هسته های روستایی و مورفولوژی زراعی و باغی آن روستاها بر بافت مهاجم شهری و رویارویی بافت کالبدی هسته های روستایی و بافت شهری فراگیر آن ها آشکار شده است. هسته های روستایی علاوه بر اثرگذاری بر هویت یابی بافت مهاجم شهری، به دلیل گسترش بی برنامه شهر و شکل گیری ارگانیک بافت شهری با اثرپذیری از تقسیمات و ساختار فضایی مورفولوژی های باغی و زراعی منطقه، نامنظم و گاه نفوذناپذیر شده است. نفوذناپذیزی بافت شهری در عرصه های ادغام نیز با توجه به نرخ جمعیت پذیری و تراکم ساختمانی نسبتاً زیاد منطقه، علاوه بر ایجاد مشکلات ترافیکی، می تواند در زمان بحران احتمالی، امدادرسانی در بافت های مورد بحث را با مشکلات زیادی روبرو سازد. همچنین رویارویی بافت های شهری و هسته های روستایی نیز موجب شکل گیری کانون های ناهمگون و عدم تعادل کالبدی فضایی در منطقه شده است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین شاخص های کالبدی فضایی هسته های روستایی و بافت شهری فراگیر آن ها، روستاهای ولنجک، قیطریه و اسدآباد بیشترین ناهمگونی را بافت شهری دارند.
مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش فرصت های جدید به منظور توسعه محلی و منطقه ای در گرو استفاده از ابزار مهم توسعه صنعتی است. یکی از صنایعی که می تواند در استان های با قابلیت کشاورزی در کشور ایجاد شود صنایع تبدیلی بخش کشاورزی می باشد. صنایع وابسته به کشاورزی را می توان به عنوان شرط لازم و محرک توسعه این بخش، محسوب داشت. در واقع صنعتی شدن کشاورزی و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر می باشد. به طوری که نوع جدیدی از صنعت برای دستیابی به توسعه پایدار را به وجود می آورد. تصمیم گیری درباره این که چه صنایعی در چه مکانی احداث شود از موارد بسیار با اهمیت به شمار می رود. استان گلستان با برخورداری از منابع آب فراوان، اقلیم مناسب و اراضی حاصل خیز و مستعد از قطب های کشاورزی کشور به حساب می آید که هر چند در این بین بخشی از این محصولات برای مصرف مستقیم و مصرف صنایع موجود استفاده می شود، وجود مازاد تولید در بسیاری از محصولات استان، بیانگر قابلیت بالا در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در این استان است. از این رو در این مقاله از روش Fuller Triangle سلسله مراتبی برای وزن دهی معیارها و در ادامه با استفاده از مدل ORESTE جهت اولویت بندی شهرستان های استان گلستان برای استقرار صنایع تبدیلی با استفاده از آمارهای سال 1390 بخش کشاورزی استان پرداخته شده است که نتایج نشان دهنده اولویت بالای شهرستان های علی آباد، گرگان و رامیان برای استقرار صنایع بخش کشاورزی دارد.
ارزیابی و تحلیل مکان گزینی نواحی صنعتی روستایی (مطالعه ی موردی: استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوّع بخشی به فعّالیّت ها و فرصت های اقتصادی، لازمه ی جامع نگری در برنامه ریزی های توسعه ی روستایی است. صنعتی شدن و صنایع روستایی نیز، از دیرباز مطرح ترین گزینه ی اقتصادی برای ایجاد فرصت های اشتغال و درآمد، بعد از فعّالیّت های کشاورزی در مناطق روستایی بوده است. این رهیافت همچنین با کمک به فرایند تمرکززدایی از فعّالیّت های صنعتی، نقش مؤثّری در برنامه های توسعه ی منطقه ای نیز خواهد داشت. سهم عمده ای از پروژه های صنعتی سازی روستایی، در گرو مکان یابی بهینه و استقرار آنها در مکان های گزینش شده ای است که به لحاظ جمیع معیارهای موردنیاز، از مناسبت و برتری نسبی برخوردار باشند. پژوهش پیش رو به ارزیابی مکان گزینی نواحی صنعتی فعّال و در دست مطالعه ی مناطق روستایی استان مرکزی می پردازد که از هر دو جهت مقام نخست را در میان استان های کشور دارد. با گزینش و جمع آوری اطلاعات متغیّرهای مرتبط و تهیّه ی شاخص های ترکیبی کمّی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیطی و بهره گیری از روش های آماری و تصمیم گیری های چندمعیاره ای، مانند روش آنتروپی و روش تاپسیس، میزان بهینگی و اولویت های مکانی 19 ناحیه ی صنعتی مورد مطالعه به دست آمد. با توجّه به نتایج حاصل، گرچه برخی از نواحی فعّال دارای برترین رتبه ها هستند، اما تعدادی از آنها نیز از رتبه های بسیار ضعیفی برخوردارند و گمان می رود در گزینش مکان برای ایجاد و استقرار آنها، ملاحظاتی غیرعلمی نیز دخیل بوده باشد. درحالی که برخی دیگر از دهستان های کاندید برای ایجاد این نواحی از اولویت ها و رتبه های بسیار بهتری برخوردار هستند. بنابراین ادامه ی منطقی و اصولی روند صنعتی سازی در مناطق روستایی استان، مستلزم پاره ای بازنگری ها در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها برای ادامه ی فعّالیّت نواحی فعّال و همچنین آغاز به کار پروژه های در دست مطالعه در آینده است.
بررسی آثار اجتماعی طرح های یکپارچه سازی اراضی در نواحی روستایی (نمونه روستاهای شهرستان اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای طرحهای یکپارچهسازی اراضی در نواحی روستایی دارای منافع و آثار متعددی است. از مهمترین آثار این قبیل طرحها را میتوان به آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی اشاره کرد. این تحقیق به مطالعه اثرات اجتماعی طرح یکپارچهسازی اراضی در نواحی روستایی شهرستان اراک میپردازد. دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرکردن پرسشنامه از کل خانوارهای مشمول طرح در منطقه مورد مطالعه و مصاحبه با کارشناسان محلی وابسته به وزارت کشاورزی و مرکز خدمات یکپارچهسازی در شهرستان اراک جمعآوری شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد در روستاهایی که طرح در آنجا انجام گرفته، یکپارچهسازی اراضی در زمینه اجتماعی، باعث کاهش اختلافات بر سر تقسیم آب و اختلافات در مرزبندی قطعات، صرفهجویی در وقت و ایجاد مشارکت اجتماعی، افزایش رضایتمندی از کار کشاورزی و افزایش اوقات فراغت و در نهایت افزایش ظرفیتهای اجتماعی را به دنبال داشته است.
رویکرد محلی گرایی در معماری روستاهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استقرار و بر پا نمودن سکونتگاه ها در طول تاریخ از طریق برقراری و تعامل سازنده انسان با محیط شکل گرفته و فراز و فرود شهرها و روستاها در طول تاریخ متأثر از میزان عمل نمودن به چنین تعامل و ارتباطی بوده است. روستاهای ایران از مهمترین مصداق های ارتباط سازنده و منطقی انسان و محیط محسوب می شوند که سکونت گزینی بخش قابل توجهی از جمعیت کشور در آن ها شاهدی بر این موفقیت بوده است. سکونت حدود 70% جمعیت کشور در روستاها در سال 1335 موید این ارتباط است و وجه مشخصه محیطی مکانی شمار بسیاری از شهرهای امروز که روستاهای گذشته بوده اند شاهد دیگری بر این ویژگی است.
مروری بر معماری و بافت سکونتگاهی روستاهای ایران تا قبل از دوران معاصر موید ویژگی هایی از پایداری مکانی است که تأمل در آن می تواند به حل برخی مشکلات سکونتگاهی که امروزه مبتلابه معماری، شهرسازی و روستاسازی است کمک نماید. مقاله پیش روی بر این بنیان استوار است که کالبد روستا متأثر از حکمت محیط و مکان، با ماهیتی جامع و چندبعدی، اجزاء به هم پیوسته و مرتبطی است که مسکن و بافت از پیوند و همبستگی و تعامل منطقی و هدفمند آنها شکل می گیرد.
تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل عنصرهای محلی در معماری مسکن روستایی، با استفاده از مطالعات و سوابق موجود، بر تشابهات و تباین های تاریخی و موجود مسکن روستایی در مناطق مختلف کشور تأکید دارد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و داده ها از طریق مستندات کتابخانه ای و آمارهای رسمی تهیه شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که نخست مساکن بومی روستایی ایران دارای چهار الگوی کلی با تفاوت های مشخص است. سپس استان های گیلان، مازندران، همدان و یزد در زمینه وجه کالبدی مسکن روستایی از سطح بالاتری نسبت به سایر استان ها برخوردارند و در نهایت مساکن روستایی استان های یزد، اصفهان و تهران از امکانات رفاهی و آسایشی بیشتر برخوردارند و مساکن روستایی استان سیستان و بلوچستان در مجموع سخت ترین شرایط را دارند.
تحلیل الگوهای فضایی – اجتماعی مساکن روستایی و عوامل مؤثر برآن در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی نشان دهنده چشم انداز فرهنگی حاصل از تعامل بین انسان و محیط و دارای ارتباط دو سویه بین تحولات فضایی – کالبدی و تغییرات در ساخت اجتماعی و اقتصادی بوده و متأثر از مجموعه ای از عوامل جغرافیایی، طبیعی و اجتماعی- فرهنگی است. از این رو به منظور برنامه ریزی توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی و رسیدن به اهداف قابل تحقق توسعه ملی، شناخت و تحلیل الگوهای فضایی، اجتماعی سکونتی به عنوان بستر استقرار انسان از اهمیت بسیار برخوردار است. به تبع این ضرورت این پژوهش بر آن است تا به مطالعه، شناخت و تحلیل الگوهای استقرار فضایی – اجتماعی مساکن روستایی در استان قم بپردازد. این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات، ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که الگوهای فضایی – اجتماعی استقرار ناشی از عوامل طبیعی (ناهمواری ها، منابع آب و خاک، چشمه، قنات و چاه) و هم چنین عوامل انسانی (راه های ارتباطی، تأثیرپذیری جامعه روستایی از شهر و تغییرات در ساخت های اجتماعی و اقتصادی) و در مواردی تأثیر ترکیبی چند عامل است. الگوی پراکنش عمدتاً خوشه ای و خطی خوشه ای است. تحت تأثیر تغییرات در ساخت های اجتماعی و اقتصادی دگرگونی در الگوهای اجتماعی (بافت، کالبد و ریخت مساکن روستایی) به وجود آمده و به نوعی نشان دهنده نوع فعالیت در امور اقتصادی و نگرش اجتماعی – فرهنگی و چگونگی تحول در معیشت ساکنان فضاهای روستایی استان است.
ارزیابی قابلیت روستاهای شهرستان اردکان به منظور کاربرد انرژی خورشیدی با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر به دلیل رشد روز افزون قیمت سوخت های فسیلی و آلودگی های زیست محیطی در نتیجه افزایش تقاضای انرژی تحقیق و مطالعه در بخش انرژی های تجدید شونده مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفته است. در بخش تولید برق محدودیت منابع سرمایه گذاری و محیط زیست از جمله مسایل مهمی است که این فرایند را تحت تأثیر قرار می دهد. جدی بودن مسأله حفاظت از محیط زیست و همچنین امنیت انرژی الکتریسیته موجب شده که فرآیند تولید برق توسط نیروگاه ها ی خورشیدی مورد تأکید قرارگیرد. به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه و قرار گیری بر روی کمربند تابشی و بیابانی، کشور ایران دارای اقلیمی گرم و نیمه خشک می باشد. در نتیجه بیشتر قسمت های این کشور به ویژه نواحی مرکزی آن دارای آسمانی صاف وشفاف هستند به همین دلیل مطالعه و تحقیق در مورد احداث و به کارگیری سایت های خورشیدی در این مناطق از کشور می تواند باعث دست یابی به انرژی پاک و مطمئن برای ساکنان این مناطق شود.
در مقاله حاضر با استفاده از قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و مدل پیش بینی تابش کلی، میزان ساعات آفتابی و انرژی تابشی دریافتی در روستاهای شهرستان اردکان، برای هر کدام از ماه های سال محاسبه و مکان هایی که دارای ساعات آفتابی روزانه بیش از 7/7 و متوسط تابش خورشیدی بیش از 3/5 کیلو وات ساعت در متر مربع در روز داشتند جهت احداث سایت های انرژی خورشیدی در روستاهای اردکان مناسب شناخته شدند.
ارزیابی طرح های هادی و نقش آن در توسعه ی کالبدی روستا از دیدگاه روستاییان (مطالعه ی موردی: شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت بیش از دو دهه از آغاز اجرای طرح های هادی در نواحی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیّه و اجرای آن، شاهد آثار گوناگون در زمینه های کالبدی فضایی، همچون دگرگونی در بافت کالبدی روستا، تغییر در الگوی ساخت مسکن، ناهماهنگی در شبکه ی معابر روستا، تسهیل در امر رفت وآمد روستاییان و ... هستیم. هدف از پژوهش در این مطالعه، ارزیابی آثار کالبدی اجرای طرح های هادی در توسعه ی سکونتگاه های روستایی در قسمتی از کشور است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی کمک گرفته شده و بر اساس آن با توجّه به حجم جامعه ی آماری (4025 خانوار)، حجم نمونه ی خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه ی فرمول کوکران برابر 298 خانوار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، بیشترین اثرگذاری طرح های هادی در روستاها در بُعد بازگشایی و نوسازی شبکه ی معابر روستایی روی داده است، به گونه ای که 6/77 درصد اثرگذاری طرح ها در رابطه با متغیّر شبکه ی معابر قرار می گیرد و در کنار آن، میانگین وزنی 88/2 اثرگذاری طرح هادی را در این متغیّر تبیین می کند، امّا در سایر متغیّرها، یعنی مسکن روستایی و کاربری اراضی، توفیق چندانی در محیط های روستایی حاصل نشده است. با توجّه به یافته های پژوهش، راهکارهای اجرایی مانند، ظرفیت سازی نهادی و قانونی در جهت تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در توسعه ی کالبدی نقاط روستایی، تخصیص اعتبارات کافی و برنامه ی مدّون مالی برای اجرای کامل طرح ها، جلوگیری از ورود عناصر و قوانین مکتوب شهری به حوزه های روستایی و بازنگری آنها و... پیشنهاد می شود .
نقش نواحی صنعتی در توسعه اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی ( مطالعه موردی ناحیه صنعتی خورآباد، استان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله راهبردهای توسعه سکونتگاه های روستایی صنعتی کردن آنها در قالب ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی در جوار این مناطق است. کشور ما نیز از این قائده مستثنی نبوده بطوری که تا پایان سال 1389 تعداد نواحی صنعتی مصوب برابر با 335 ناحیه بوده است که این روند منجر به تغییرات عمده ای در مناطق روستایی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی به بررسی نقش ناحیه صنعتی خورآباد در توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون آن پرداخته است. جامعه آماری در این تحقیق کارکنان ناحیه صنعتی خورآباد در استان قم هستند که در مناطق روستایی اقامت دارند، لذا 50 نفر از مجموعه 139 نفر شاغل در این ناحیه صنعتی شرط مورد نظر را دارا بوده که حجم نمونه را در این تحقیق تشکیل دادند. برای تعیین شاخص ها نیز از منابع معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است، تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون و مک نمار صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از تفاوت معنادار در برخی از شاخص ها از جمله افزایش درآمد، تنوع شغلی، امنیت و رضایت شغلی، بهبود تغذیه و کیفیت زندگی است، هرچند در برخی دیگر از شاخص ها همچون مشارکت، مالکیت مسکن و تمایل به ماندگاری در روستا تفاوت معناداری در قبل و بعد از اشتغال در ناحیه صنعتی مشاهده نگردید.
تعیین الگوی فضایی بهینة استقرار مراکز خدمات روستایی با رویکرد تناسب اراضی به روش AHP (مطالعه موردی: بخش دهدز، شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عدم توزیع فضایی نامناسب خدمات روستایی در مناطق مختلف مشکلات عدیده ای را بوجود می آورد، که از جمله می توان به عدم سازگاری و توزیع ناعادلانه خدمات با توجه به ظرفیت های موجود اشاره کرد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق بخش دهدز شهرستان ایذه در استان خوزستان می باشد. هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از داده های مکانی موجود از جمله لایه های ارتفاع، شیب، راه ارتباطی، تراکم جمعیت و... مکان یابی بهینه و مطلوب از مراکز خدمات روستایی برای بخش دهدز شهرستان ایذه بصورت پهنه تهیه و ارائه دهد. برای انجام پژوهش، از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP )، یعنی بصورت مقایسه زوجی و مبتنی بر وزن دهی معیارها در سیستم اطلاعات جغرافیایی شده است. در نهایت الگوی فضایی مناسب برای منطقه مورد مطالعه در زمینه مراکز خدمات روستایی بدست آمد. نتایج نشان داد که پهنه های انتخاب شده دارای وضعیت مطلوبی هستند؛ بگونه ای که 22 روستا در حدود39/168 کیلومتر مربع از مساحت محدوده مورد مطالعه، بعنوان مراکز خدمات روستایی کاملاً مناسب هستند؛ دیگر پهنه ها یعنی طبقه مناسب، با مساحت 64/211 کیلومتر مربع و 23 روستا، طبقه نسبتاً مناسب با مساحت 74/157 کیلومتر مربع و 20 روستا، طبقه نامناسب با مساحت 05/416 کیلومتر مربع و با 38 روستا و همچنین طبقه کاملاً نامناسب منطقه با مساحت 42/463 کیلومتر مربع و واقع شدن 31روستا دارای درجات اهمیت متفاوتی برای مکان یابی هستند. پیشنهاد می شود، که برنامه ریزان نگاه ویژه ای به ایجاد یک سایت اسکان برای روستاهای کم جمعیت و دورافتاده در محدوده مورد مطالعه داشته باشند.