فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۰ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در زندگی انسان ها، گسترش و توسعه آن به یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تبدیل شده است. با توجه به نقش مؤثری که فناوری های نوین می تواند در توسعه جوامع داشته باشد در این میان جوامع روستایی برخلاف جوامع شهری در استفاده از فناوری های جدید بسیار محتاطانه عمل می کنند؛ بنابراین به کارگیری فناوری های اطلاعاتی در جامعه روستایی ابتدا نیازمند پذیرش این فناوری ها توسط روستاییان است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح پذیرش اجتماعات روستایی از فناوری های نوین، همچنین عوامل مؤثر بر پذیرش آن است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همسبتگی اسپیرمن، تی دو نمونه مستقل و رگرسیون (روش Enter)) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و مدل تصمیم گیری PSI جهت رتبه بندی روستاها استفاده شد. در این تحقیق تعداد دوازده روستای دهستان شاندیز واقع در شهرستان طرقبه شاندیز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. از طریق روش نمونه گیری کوکران 234 سرپرست خانوار مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای این است که سطح پذیرش روستاییان مورد مطالعه از فناوری های نوین در حد متوسط است و مهم ترین عوامل مؤثر بر پذیرش و به کارگیری فناوری های جدید شامل عوامل آموزشی و امکانات (با مقدار ویژه 99/9)، عوامل فرهنگی و اعتقادی (با مقدار ویژه 29/2)، عوامل اقتصادی (با مقدار ویژه 93/1) و عوامل فردی (با مقدار ویژه 31/1) است.
نقش دامداری در تأمین امنیت غذایی خانوار روستایی (مورد مطالعه: مناطق روستایی شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
193 - 220
حوزه های تخصصی:
جوامع روستایی به عنوان بخش کثیری از جمعیت کشورهای در حال توسعه که به طور عمده به تولید غذا مشغول هستند در تأمین مواد غذایی خود با مشکل روبرو هستند و با توجه به افزایش جمعیت از یک سو و کاهش توان محیطی از سوی دیگر تأمین امنیت غذایی در آینده نیز دشوارتر خواهد بود. در راستای رفع این بحران راهکارهای مختلفی از سوی جامعه علمی ارائه شده که از جمله آن ها دامداری است. هدف از این مطالعه، ارزیابی سهم دامداری در تأمین امنیت غذایی در مناطق روستایی شهرستان زنجان است. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی شهرستان زنجان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی و برای محاسبه میزان امنیت غذایی از روش مقیاس ناامنی غذایی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از وضعیت امنیت غذایی خانوارهای روستایی حاکی از وضعیت نامطلوبی دارد؛ به طوری که تنها 26/37 درصد خانوارها دارای امنیت غذایی هستند. همچنین دامداری منجر به بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوارها شده است. بنابراین لزوم توجه به بهره وری تولیدات دام و همچنین حفظ تعادل میان تعداد دام و ظرفیت مراتع در راستای بهبود امنیت غذایی روستاییان پیشنهاد می شود.
مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
221 - 249
حوزه های تخصصی:
هوشمندکردن تعاونی های تولیدی روستایی برای مقابله با تغییرات شدید محیط کسب وکار و به منظور توسعه اقتصادی بسیار پراهمیت است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مدل سازی روابط بین مؤلفه های هوشمند سازمانی برای توسعه تعاونی های تولیدی روستایی است. تحقیق از منظر هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) است و در سال 1400 انجام شده است. بیست مؤلفه در بخش کیفی با روش داده بنیاد و کدگذاری از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج و سپس با روش دلفی فازی انتخاب شدند. روابط و سطح بندی مؤلفه ها در بخش کمی با روش مدل سازی تفسیری-ساختاری انجام شد. جامعه تحقیق، خبرگان شامل مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت جهاد کشاورزی بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد دوازده نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. یافته های تحلیل داده ها نشان داد که مؤلفه های هوشمند سازی در دوازده سطح در مدل قرار داشتند. مؤلفه های «قوانین»، «حمایت ها و مشوق های دولت»، «رقابت» و «ساختار» در هوشمندی سازمانی بیشترین قدرت هدایت را داشتند که در نهایت موجب بهبود «توسعه بازار» و «توسعه رقابت» در تعاونی های تولیدی روستایی خواهند شد. بنابراین، می توان با برنامه ریزی مناسب برای بهبود مؤلفه های دارای قدرت هدایت بیشتر، به اهداف توسعه تعاونی های تولیدی روستایی دست یافت.
بررسی پیامدهای طرح انتقال آب با لوله به اراضی کشاورزی در روستاهای سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
255 - 282
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت منابع آب کشور نقش مهمی در فرایند توسعه پایدار کشور دارد. با وجود خشکسالی های فراوان یکی از به صرفه ترین راه های انتقال آب که هدررفت بسیار کمی دارد انتقال آب با لوله است. هدف این پژوهش، پیش بینی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی طرح انتقال آب با لوله به اراضی کشاورزی در منطقه سیستان است. روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی در سال 1400 انجام شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق طراحی و تکمیل پرسش نامه با کمک کارشناسان مرتبط با طرح انتقال آب و خبرگان روستایی جمع آوری و به وسیله مدل ARAS و روش های آماری تجزیه و تحلیل شد. در این راستا، نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد، اختلاف معنی داری بین سطح پیامدهای منفی طرح در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی وجود دارد. ازطرف دیگر، نتایج پژوهش در بررسی برآیند کلی پیامدهای مثبت و منفی طرح انتقال آب با لوله به اراضی کشاورزی مؤید آن است که علی رغم وجود پیامدهای منفی در تمام ابعاد، برآیند کلی پیامدهای مثبت و منفی طرح، مثبت بوده و بیشترین اثرات طرح با میانگین 0/252 و 0/230 به ترتیب مربوط به ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن است. با توجه به نتایج حاصل، برای تحقق اهداف طرح و تأمین منبع آب پایدار و تمرکز بر کاهش پیامدهای منفی طرح، پیگیری حقابه سیستان از طریق دیپلماسی و تقویت قدرت چانه زنی با کشور افغانستان پیشنهاد می شود.
ارزیابی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طرح آبخیزداری از دیدگاه روستاییان حوضه آبخیز گرم آباد استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
51 - 78
حوزه های تخصصی:
بدون تردید به دنبال اجرای هر پروژه عمرانی در بستر طبیعت، ارزیابی اقدامات و بررسی پیامدهای آن به منظور رفع نواقص و بهبود کارهای آتی ضروری است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی طرح آبخیزداری از دیدگاه روستاییان حوضه آبخیز گرم آباد استان فارس در سال 1400 انجام گرفت. این پژوهش به روش پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه سرپرستان خانوار (895N=) در روستای گرم آباد واقع در شهرستان مرودشت استان فارس بودند که از میان آن ها 112 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت بود که روایی صوری آن بر اساس نظرات تعدادی از متخصصان موضوعی تأیید شد و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف پرسشنامه 0/65-0/84 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که در حیطه اثرات زیست محیطی، چهار دسته عوامل ایجاد چشم انداز زیبا و بهبود زیرساخت، کنترل فرسایش و افزایش سطح مراتع، بهره برداری از نزولات آسمانی، و کنترل سیلاب و بهبود وضعیت بهداشتی روستا توانستند 67/88 درصد از واریانس اثرات زیست محیطی را تبیین نمایند. پنج عامل در حیطه اقتصادی شامل افزایش میزان و سطح تولید، کاهش هزینه های تولید، افزایش مالکیت و دارایی ها، افزایش اعتبارات و توسعه روستا و اشتغال و درآمدزایی از مهم ترین اثرات اقتصادی طرح آبخیزداری بودند که در مجموع 71/80 درصد از واریانس را تبیین نمودند. در حیطه اجتماعی نیز پنج دسته عوامل مشارکت و همکاری، تثبیت جامعه، افزایش آگاهی، پیگیری نهادی، و تبادل فرهنگی توانستند 69/56 درصد از واریانس را تببین نمایند.
پیشران های تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی کارآفرین بخش کشاورزی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
21 - 48
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی کارآفرین بخش کشاورزی استان ایلام و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکرد استقرایی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل 17 نفر از افراد مطلع (خبرگان موضوعات کارآفرینی، کارآفرینان زن نمونه استان و کارکنان ارشد سازمان های دولتی متولی کارآفرینی) در زمینه موضوع کارآفرینی زنان روستایی و نیز متون مناسب جهت استخراج شاخص ها و ادبیات نظری هستند. برای انتخاب نمونه ها در این پژوهش از روش گلوله برفی و به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری، از روش اشباع مضامین استفاده شد. مضامین با استفاده از دو منبع ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته احصاء شد. نتیجه تحلیل داده های کیفی، شناسایی 97 کد مفهومی، 25 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده شامل «سرمایه اجتماعی»، «سرمایه انسانی»، «ویژگی های روان شناختی»، «هوش کارآفرینانه»، «هوشیاری»، «حمایت های محیطی» و «تلاطم» بود که در قالب یک مدل ارائه شدند.
شناسایی پیشران های توسعه گردشگری روستایی استان گیلان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 196
حوزه های تخصصی:
پ
پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر وضعیت گردشگری روستایی استان گیلان و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر پرداخت. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. بر همین اساس در گام نخست، شاخص ها و مؤلفه های تاثیر گذار در این حوزه در ابعاد مختلف (اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، برنامه ریزی و مدیریت، زیرساختی و خدماتی و عوامل طبیعی) جمع آوری شد. پس از جمع آوری داده ها و شناسایی متغیرهای اولیه در چارچوب مدل دلفی، 40 پرسشنامه منحصراً بین نخبگان اجرایی استان گیلان و دانشگاهی (جامعه آماری پژوهش) که تخصص و تجربه کافی پیرامون مسائل گردشگری داشتند توزیع شد. نتایج پژوهش حاکی از آن که است عوامل انتخاب شده در بیش از 92 درصد موارد بر یکدیگر تأثیر گذاشته اند. بر اساس نتایج کمی خبرگان، وضعیت گردشگری روستایی در استان گیلان تا حدودی ناپایدار است و شرایط کنونی حاکم بر سیستم گردشگری روستایی در آینده نزدیک به شدت تغییر خواهد کرد.
بررسی مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران رهیافت پانل پروبیت کسری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
27 - 50
حوزه های تخصصی:
نقش تغذیه در سلامت جامعه و ارتباط آن با توسعه اقتصادی سبب شده است تا امنیت غذایی در بین اولویت ها و اهداف برنامه های توسعه هر کشور قرار گیرد. تدوین و طراحی برنامه هدفمند به منظور ارتقاء و بهبود وضعیت امنیت غذایی مستلزم شناسایی و سنجش میزان اثرگذاری مؤلفه های مؤثر بر آن است. ازاین رو، در این مطالعه مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های ایران در دوره زمانی 1385-1398 با استفاده از روش پانل پروبیت کسری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای ضریب جینی، تورم، مالیات سرانه و بیکاری، اثر منفی و معنی دار و متغیرهای درآمد سرانه و توسعه مالی اثر مثبت و معنی داری بر امنیت غذایی خانوارهای روستایی در استان های کشور داشته است. به طوری که با افزایش یک درصدی هریک از این متغیرها شاخص امنیت غذایی به ترتیب به میزان 0/07-، 0/17-، 0/99-، 0/06-، 0/84 و 0/13 درصد تغییر می یابد. با توجه به اثر منفی مالیات سرانه بر امنیت غذایی و تأثیر منفی مالیات بر توزیع درآمد و درآمد در دسترس و همچنین اثر منفی ضریب جینی بر امنیت غذایی و اثر توزیع درآمد بر آن، با بهبود ضریب جینی و افزایش درآمد در دسترس، ارتقاء امنیت غذایی میسر خواهد بود. ازاین رو، پیشنهاد می شود در راستای بهبود امنیت غذایی، با توجه به اثرگذاری مثبت ضریب توسعه مالی بر امنیت غذایی و همچنین افزایش درآمد در دسترس، دولت با توجه بیشتر به مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته با اعطای تسهیلات و وام های ارزان قیمت و هدفمند، زمینه های افزایش سرمایه گذاری و درآمد و کاهش بیکاری و فقر را فراهم آورد.
عوامل مؤثر بر دسترسی خانوارهای روستایی به غذا در دهستان شاوور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
49 - 74
حوزه های تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و سالم در هر زمان و مکانی از حقوق مسلم اولیه انسان ها بوده و بایستی تأمین نیازهای غذایی مردم از مهم ترین هدف های دولت ها به شمار آید. علی رغم اینکه جامعه روستایی تأمین کننده اصلی مواد اولیه غذایی است، اما وضعیت امنیت غذایی در جوامع روستایی نسبت به شهری مطلوب نیست. ازآنجاکه دسترسی به غذا از مهم ترین عوامل امنیت غذایی است، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر دسترسی خانوارهای روستایی به غذا در دهستان شاوور واقع در شهرستان شوش انجام شد. جامعه آماری تحقیق، کلیه خانوارهای روستایی دهستان شاوور بودند (2624 خانوار). حجم نمونه مورد استفاده در این تحقیق 300 خانوار بود که به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد دسترسی فیزیکی به غذا در جامعه مورد مطالعه نسبت به دسترسی اقتصادی و تداوم دسترسی در وضعیت نامطلوب تری قرار دارد. همچنین، چهار دسته عوامل فردی- خانوادگی، اجتماعی، فیزیکی-کالبدی و اقتصادی بر سطح دسترسی خانوارهای روستایی به غذا تأثیر دارند که دراین بین، تأثیر عواملی نظیر سطح درآمد خانواده، نوع الگوی مصرف خانواده و سطح تحصیلات سرپرست بیشتر است. تنوع بخشی به منابع درآمدی، اصلاح الگوی مصرف (کمیت و تنوع)، توسعه شبکه بازار و کنترل نوسانات قیمت از جمله راهکارهای بهبود سطح دسترسی خانوارهای روستایی به غذا است.
تبیین رابطه مدیریت روستایی با کیفیت زیست پذیری روستاهای گردشگری پیراشهری (مورد مطالعه: روستای اله آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 102
حوزه های تخصصی:
گردشگری در روستاهای پیرامون شهری می تواند به عنوان منبع جدید اشتغال و درآمد ساکنان از سوی مدیران محلی در ارتقاء سطح کیفیت زندگی به کار گرفته شود؛ اما پیش از آن، افزایش کیفیت زندگی منوط به انجام یک برنامه ریزی مدون برای ایجاد و توسعه شاخص زیست پذیری روستاهای پیراشهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت روستایی با زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی روستاهای دارای توان گردشگری پیراشهری است. روش پژوهش مورد استفاده ازنظر هدف، کاربردی با ماهیت پیمایشی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام ساکنان محلی روستای اله آباد استان یزد در فروردین 1400 بوده است که با استفاده از نمونه گیری تصادفی و با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 363 نفر انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که زیست پذیری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی با مدیریت محلی (دهیاری و شورای اسلامی) رابطه مستقیم و معنادار دارد و شدت رابطه زیست پذیری اقتصادی با مدیریت محلی در حد مناسب ولی بیشتر از سایر متغیرها است. نتایج همبستگی نیز گواه این موضوع است که با بهتر شدن وضعیت مدیریت محلی، تمامی ابعاد زیست پذیری بهبود پیدا خواهند کرد.
سنجش سطح توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
99 - 136
حوزه های تخصصی:
توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست و بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. پژوهش حاضر به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی دهستان های استان لرستان و رتبه بندی آن ها بر اساس میزان توسعه یافتگی با استفاده از روش آنالیز ویکور و تاپسیس انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1395 و بر اساس ادبیات موجود، صد و ده متغیر در قالب هشت شاخص (آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی و عملکردی کشاورزی) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که توزیع امکانات و خدمات بین دهستان های این استان به صورت ناهمگن صورت گرفته است؛ به طوری که دهستان شیروان، رتبه اول را دارا بوده و عنوان منطقه توسعه یافته را کسب کرده است. دهستان های بازوند و گودرزی نیز رتبه های دوم و سوم را دارند که جزء مناطق در حال توسعه محسوب می شوند و دیگر دهستان ها جزء مناطق نسبتاً محروم و محروم هستند. همچنین دهستان های گل گل، کرگاه غربی، رومیانی، ژان، شیروان، ازنا، چالانچولان و چم سنگر به ترتیب در شاخص های آموزشی، جمعیتی، زیربنایی، اقتصادی، بهداشت و درمان، خدماتی، فرهنگی، رفاهی، عملکردی کشاورزی رتبه های اول را دارا بودند. استناد به یافته های این پژوهش می تواند به منظور بهبود مدیریت و سیاست گذاری توسعه دهستان های مورد مطالعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار توسط سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی نقش بیمه کشاورزی بر اقتصاد روستایی ایران با تمرکز بر بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
251 - 274
حوزه های تخصصی:
اقتصاد روستایی به ویژه بخش کشاورزی آن با مخاطرات گوناگونی مواجه بوده و سیاست ها و ابزارهای حمایتی، در چنین شرایطی، نقش مهمی در حفظ رشد اقتصادی آن دارند. در این مطالعه برای بررسی اثر بیمه کشاورزی بر ارزش افزوده کشاورزی ایران از روش تخمین حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) استفاده شد. دوره زمانی مورد مطالعه، داده های سالانه 98-1368 بود. ضریب نفوذ بیمه کشاورزی با استفاده از آمارهای موجود، محاسبه شد. نتایج، حاکی از اثرگذاری مثبت و معنی دار متغیرهای موجودی سرمایه خالص کشاورزی، نیروی کار کشاورزی، بهره وری موجودی سرمایه خالص کشاورزی، بهره وری نیروی کار کشاورزی و ضریب نفوذ بیمه کشاورزی در دوره زمانی مزبور بر رشد اقتصادی این بخش بوده است. در راستای تداوم رشد اقتصادی مناطق روستایی کشور با تکیه بر بخش کشاورزی در آینده، بر افزایش هدفمند سرمایه گذاری کشاورزی، کاهش استهلاک سرمایه های کشاورزی، توسعه بیمه محصولات و دارایی های کشاورزی و بهبود رابطه مبادله به نفع مناطق روستایی و کشاورزی تأکید می شود.
ارائه مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال در صندوق بیمه کشاورزی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 226
حوزه های تخصصی:
صندوق بیمه کشاورزی در مدیریت ریسک بخش کشاورزی کشور نقش راهبردی و اساسی دارد. اگرچه مدیریت و انتقال بخش مهمی از ریسک های کشاورزی در حال حاضر توسط این صندوق انجام می شود اما ساختار و حیطه اختیارات این مجموعه تناسبی با نیازهای امروز کشور در حوزه کشاورزی ندارد و سطح نارضایتی در بیمه گذاران و کلیه لایه های ذی نفعان این سازمان بالا است. بررسی های مقدماتی نشان می دهد نظام فعلی بیمه های کشاورزی، ساختار صندوق، مأموریت ها و راهبردها، شیوه های تأمین مالی، قوانین و مقررات همگی نیازمند تغییر و بازنگری هستند؛ لذا ارائه یک مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال برای صندوق در دستور کار این تحقیق قرار گرفته است. به منظور دستیابی به مدل از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان و ذی نفعان این صندوق در سراسر کشور بوده و از کدگذاری و تحلیل های دستی و نرم افزاری به صورت توأم برای تحلیل داده های مصاحبه ها استفاده شده است. مدل پارادایمی نهایی، عوامل تأثیرگذار بر نوسازی استراتژیک دیجیتال صندوق، شرایط مداخله گر و زمینه ای تأثیرگذار بر این نوسازی و در نهایت راهکارها و نتایج حاصل از نوسازی را نشان می دهد که در قالب مفاهیم و مقوله ها ارائه شده اند.
ارزیابی و تبیین چارچوب شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیلگر روستایی (مطالعه ای در استان های همدان، قم و مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 164
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی شایستگی های کارآفرینانه زنان تسهیل گر روستایی و ارائه چارچوبی برای تبیین مجموعه شایستگی های کارآفرینانه آن ها در سه استان همدان، قم و مرکزی انجام شد. این تحقیق، نوعی تحقیق کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 473 نفر از زنان تسهیل گر در این سه استان بودند که بر اساس فرمول کوکران 212 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که روایی آن توسط متخصصین تأیید و برای ارزیابی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای ارزیابی چارچوب شایستگی ها از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بر مبنای نتایج تحقیق، برخورداری زنان تسهیل گر از تمامی مؤلفه های مرتبط با شایستگی های کارآفرینانه در حد متوسط تا زیاد بوده و در بین شایستگی های مورد نظر، مؤلفه های مرتبط با شایستگی اخلاقی، شایستگی شخصی و شایستگی فنی به ترتیب در اولویت های اول تا سوم قرار داشتند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های دوازده گانه شایستگی از دقت لازم برای ارزیابی و پیش بینی شایستگی های کارآفرینانه زنان برخوردار بوده و چارچوب مورد نظر مورد تأیید قرار گرفت. در مجموع، زنان تسهیل گر از تنوع مطلوبی از شایستگی های کارآفرینانه مشتمل بر ویژگی های شخصی و اخلاقی، دانش و توانمندی های مرتبط و نیز هنجارها و نگرش های مناسب برخوردار بوده و می توان انتظار داشت توانمندی و ظرفیت لازم در زنان تسهیل گر برای ایفای نقش مؤثر در فرایند توسعه کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی وجود داشته باشد.
تحلیل وضعیت سرمایه های طبیعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی (مطالعه موردی: روستاهای شرقی شهرستان قره باغ، کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 132
حوزه های تخصصی:
امروز سرمایه زیست محیطی (طبیعی) از مفاهیم مهم و نوینی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است؛ به طوری که از نقش کلیدی در معیشت پایدار روستایی و توسعه از همه ابعاد برخوردار است. بر این اساس، هدف این تحقیق تحلیل و تبیین سرمایه زیست محیطی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی در روستاهای شرقی شهرستان قره باغ در کشور افغانستان است. در گام اول، متغیرهای کلیدی سیستم از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان در منطقه مورد مطالعه تعیین شدند. در ادامه با طراحی یک پرسشنامه جدید و مصاحبه با 120 نفر مردم محلی در منطقه مورد پژوهش، با نمونه گیری هدفمند به تکنیک گلوله برفی مطابق با فرمول کوکران، وضعیت منطقه از منظر متغیرهای کلیدی سرمایه زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه زیست محیطی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند. بنابراین با استفاده از رویکرد سیستم دینامیک رفتار پویای متغیرهای کلیدی سیستم معیشت پایدار روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی متغیرهای کلیدی سرمایه های زیست محیطی طی سال های 1400-1420 نشان داد که سرانه آب سطحی در دسترس و سرانه جنگل در منطقه مورد بررسی روند نزولی را تجربه خواهند کرد. با توجه به سیستم طراحی شده، این بدان معناست که سرمایه های زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه در سال های آینده در وضعیت مطلوبی قرار نخواهند داشت و توانایی سیستم در پاسخ به تقاضای فزاینده آب و غذا رو به کاهش است. بر این اساس به نظر می رسد سیاست های فعلی در منطقه مورد بررسی در بخش مدیریت سرمایه های زیست محیطی در راستای دستیابی به توسعه معیشت پایدار روستایی نیست. ازاین رو پیشنهاد می شود تا دولت افغانستان سیاست های مطلوب برای مدیریت سرمایه های زیست محیطی در جهت توسعه پایدار روستایی اتخاذ نماید.
ارائه مدل موفقیت برای سازمان های غیردولتی فعال درزمینه بوم گردی در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 26
حوزه های تخصصی:
سازمان های غیردولتی زمینه ساز مشارکت مردم در امور اجتماعی هستند و نقش مهمی در توسعه بوم گردی دارند. با وجود این، تاکنون مؤلفه های مؤثر بر موفقیت این سازمان ها در برنامه ریزی و توسعه بوم گردی بررسی نشده است. مطالعه حاضر با روش نظریه زمینه ای به واکاوی نقش این سازمان ها در توسعه بوم گردی در نواحی روستایی ایران پرداخته، ویژگی های سازمان های موفق را احصاء و در نهایت مدل تبیین کننده موفقیت این سازمان ها را ارائه کرده است. مشارکت کنندگان این مطالعه شامل 37 نفر از متخصصان بوم گردی، مدیران و کارشناسان سازمان های غیردولتی، مدیران دولتی و مالکین اقامتگاه ها بودند که با نمونه گیری نظری انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها، 64 کد باز و از تلفیق کدهای باز حول یک محور، 6 کد محوری شامل توسعه درون زا، توسعه محله ای دارایی محور، کدهای رفتاری سازمان های غیردولتی، ویژگی های حرفه ای سازمان های غیردولتی موفق، الزامات درون ساختاری و الزامات پروژه های موفق به دست آمد. در مدل حاصل از این مطالعه، توسعه درون زا و دارایی محور به عنوان پارادایم غالب بر فعالیت این سازمان ها در نظر گرفته شد. توجه به مشارکت و انتفاع مستقیم جامعه محلی در برنامه ریزی و مدیریت پروژه های بوم گردی و آگاه سازی جامعه محلی از قابلیت درآمدزایی دارایی ها و جاذبه های محلی برای موفقیت سازمان های غیردولتی توصیه می شود.
تعیین کننده های رضایتمندی و وفاداری گردشگران روستایی نسبت به اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
167 - 192
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری گردشگران روستایی نسبت به اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود که به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گردشگران اقامتگاه های بوم گردی استان گیلان در سال 1399 بود. تعداد 315 گردشگر پرسشنامه های تحقیق را تکمیل کردند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که روایی محتوایی آن توسط اساتید و متخصصین مربوطه تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بین 72/0 تا 89/0 تعیین شد. با توجه به نتایج، رضایت و وفاداری گردشگران نسبت به اقامتگاه های بوم گردی در سطح خوب ارزیابی شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای کیفیت، انتظارات گردشگران و ارزش درک شده با متغیر وابسته رضایت رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. همچنین، بین متغیر رضایت گردشگران و کاهش شکایت با متغیر وابسته وفاداری رابطه مثبت و معنی داری در سطح 1 درصد وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل مسیر، متغیر کیفیت از خدمات دارای بیشترین اثر علی کل بر روی رضایتمندی و متغیر کاهش شکایت بیشترین اثر مستقیم و اثر علی کل بر وفاداری گردشگران بود. پیشنهاد می شود در قالب سیستم ارزیابی عملکرد، کیفیت خدمات اقامتگاه های بوم گردی در راستای تحقق رضایت و وفاداری گردشگران به طور مداوم مورد ارزیابی قرار گیرد.
ارزیابی اثرات گردشگری پایدار بر کاهش فقر روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 97
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری از بخش های مهم در فعالیت های اقتصادی به شمار می رود و همواره از دیدگاه های گوناگون مورد توجه قرار می گیرد. اهمیت رو به رشد صنعت گردشگری در کشورهای در حال توسعه بیشتر مرتبط با نقشی است که این صنعت می تواند در دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم به خصوص در ایجاد فرصت های شغلی، کاهش فقر و توجه به پایداری محیط زیست ایجاد کند. همچنین گردشگری با ایجاد درآمد و رشد اقتصادی می تواند منجر به بهبود سطح زندگی و کاهش فقر در ابعاد مختلف شود. در تحقیق حاضر به الگو سازی اثرات گردشگری پایدار در کاهش فقر خانوارهای روستایی پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی است که در سال 1398 انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و روش تجزیه و تحلیل به صورت کمی، آمار توصیفی (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون tدوگروهی، تحلیل تشخیصی و رگرسیون لجستیک) است. برای محاسبه میزان فقر از روش استاندارد کالری استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای ده روستای هدف گردشگری شهرستان اردل است. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که تعداد 310 خانوار به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد، 7/31 درصد خانوارها دچار فقر و 3/68 درصد نیز در فقر نبوده اند. ضرایب استاندارد شده تابع تشخیصی کانونی و ضرایب ماتریس ساختار نشان دادند به ترتیب ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بیشترین نقش را در تمییز خانوارهای فقیر و غیر فقیر ایفا می کنند.
شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با استفاده از پژوهش روش های آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
227 - 254
حوزه های تخصصی:
زنان روستایی از پتانسیل قابل توجهی برای مشارکت در فعالیت های اجتماعی-اقتصادی برخوردار هستند و ارتقای توانمندسازی آن ها، موجب حرکت به سمت توسعه می شود. هدف از این پژوهش، شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان با رویکرد اکتشافی و استفاده از پژوهش روش های آمیخته کیفی- کمّی متوالی است. جامعه آماری مراحل کیفی (تحلیل داده بنیاد) و کمّی بعدی مطالعه شامل زنان روستایی شرکت کننده در برنامه های آموزشی- ترویجی سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان و کارشناسان حوزه زنان روستایی استان لرستان در سال 1399 است. داده ها از طریق مرور منابع، اجرای مصاحبه گروه متمرکز و پیمایش پرسش نامه ای جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی و پایایی ابزار سنجش با کسب نظر اصلاحی کارشناسان حوزه زنان روستایی و انجام آزمون های مربوطه تأیید شد. یافته ها نشان داد که پنج بعد آموزش جامع، ویژگی های فردی- روان شناختی، اقتصادی، ساختاری و اجتماعی- فرهنگی در توانمندسازی زنان روستایی استان لرستان نقش دارند. 52 گویه نیز برای مؤلفه nهای این ابعاد تبیین شد. بنابراین، توصیه می شود که این ابعاد و مؤلفه های توانمندسازی برای بهبود کیفیت اجرای پروژه ها و برنامه های ویژه زنان روستایی استان لرستان مورد توجه قرار گیرد.
واکاوی رفتارهای محیط زیستی و سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار: کاربرد نظریه انگیزه حفاظتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 165
حوزه های تخصصی:
خشکسالی های چند سال اخیر شهرستان برخوار، زیستگاه های طبیعی و معیشت روستاییان را بیش ازپیش آسیب پذیر نموده است. در این راستا، به نظر می رسد درک عوامل مؤثر بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان به عنوان اولین گام توسعه معیشت پایدار با رویکرد مدیریت نهادی خشکسالی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر، واکاوی سازوکارهای مدیریت نهادی خشکسالی و تأثیر آن ها بر توسعه معیشت پایدار کشاورزان شهرستان برخوار استان اصفهان، با تکیه بر نظریه انگیزه حفاظتی است. داده ها به صورت پیمایشی از نمونه ای شامل 293 کشاورزان خرده پا در فاصله سال های 1399-1397 در شهرستان برخوار به دست آمد و با استفاده از مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که سازه های خودکارایی، آسیب پذیری درک شده و اثربخشی پاسخ، تأثیر مثبت و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی کشاورزان داشته، درحالی که، سازه های شدت مخاطرات درک شده و هزینه های پاسخ، تأثیر منفی و معنی داری بر رفتارهای محیط زیستی نشان داده است. همچنین بر اساس یافته ها، سازه های رفتارهای محیط زیستی و مدیریت تلفیقی مخاطرات، پیش بینی کننده اصلی توسعه معیشت پایدار کشاورزان بودند. به علاوه، حفاظت از زیستگاه های طبیعی و تنوع زیستی، و ارائه آموزش های لازم جهت توسعه آگاهی و مهارت های کشاورزان در این مناطق روستایی از شاخص های بسیار مهمی هستند که بهبود و توسعه معیشت پایدار را در شرایط خشکسالی، افزایش داده و منجر به توسعه روستاهای شهرستان می شود.