فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۲۹۴ مورد از کل ۲۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
تربیت دینی و چگونگی بازنمایی آن در متون تلویزیونی؛ مورد مطالعه، سریال اغماء
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر جایگاه رسانه و به طور خاص تلویزیون در امر تعلیم و تربیت اسلامی، متکی بر آموزه های قرآن کریم، سنت نبوی و با تأکید بر فرمایش های امیرالمؤمنین علی(ع) مورد بررسی قرار می گیرد. برای فهم نحوه حضور رسانه در امر تربیت، باید ابتدا شناخت نسبتاً کاملی از موضوع تعلیم و تربیت و ضرورت آن کسب نمود؛ در ادامه تلاش می شود که مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام مورد بررسی قرار گرفته و پس از بررسی نظریات اندیشمندان غربی و مسلمان مطرح در این عرصه، وضعیت تربیت در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران مطرح و وضعیت رسانه ملی مورد ارزیابی قرار گیرد. در نهایت پس از طرح اصولی به عنوان اصول تربیتی، ذیل دو عنوان تولیدات رسانه ای و مخاطبان، نحوه بازنمایی اصول تربیتی در یکی از تولیدات سیمای جمهوری اسلامی ایران (سریال تلویزیونی اغماء) مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
شخصیت شناسی معاویه در کلام امیرالمؤمنین علی(ع)
حوزه های تخصصی:
آنچه تاکنون در حوزه مطالعات تاریخ اسلام و حوادث دوران حکومت امیرالمومنین(ع) مطرح شده، بیشتر تبیین تاریخی حوادث بوده که موجب شده است بسیاری از جوانب فرهنگی و اجتماعی آن ها مغفول مانده و تنها به گزارش شرح حال از روند وقایع اکتفا شود. به نظر می رسد آنچه امروزه می تواند راه گشای فهم بسیاری از وقایع آن دوران باشد، تبیین دیدگاه ها و مبانی نظری آن حضرت(ع) از خلال کلام و گفتار ایشان است؛ زیرا زبان آدمی، معرّف شخصیت اوست و به واسطه فهم گفتمان هر شخص و چینش منطقی کلمات او در کنار همدیگر و تحلیل محتوای آن هاست که می توان به درکی جامع از دیدگاه های آن فرد دست یافت و همچنین، با نگاهی کلی به منطق حاکم بر مجموعه باقیمانده از کلمات ایشان و تحلیل محتوای آن ها، امکان بازسازی یک سامانه کامل و تصویرپردازی از نگاه آن حضرت(ع) به وجود می آید. به عبارت دیگر، با تأملی دقیق و چینش منطقی کلمات و جملات، سخنان یا نوشته های افراد و تحلیل محتوای کیفی آن ها می توان تا اندازة زیادی به اعماق اندیشه های آنان آگاهی یافت. این مقاله به دنبال این است که با بررسی مضامین نامه های مبادله شده بین حضرت علی(ع) و معاویه در دوران کوتاه حکومت حضرت(ع) به روش تحلیل محتوا، به نگاهی جامع در مورد مبانی سیاسی، فکری، عقیدتی و اخلاقی معاویه از نگاه حضرت علی(ع) دست پیدا کنیم.
تبیین رابطه مطلوب حکومت و فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال تبیین نقش و میزان رابطه حکومت و فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران است؛ مسئله ای راهبردی که بر نوع، کیفیت و جهت سیاست گذاری کلان فرهنگی کشور تأثیر اساسی می گذارد. بدین منظور با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای و پس از تبیین رابطه سیاست و فرهنگ، با تشریح دیدگاه مقام معظم رهبری به عنوان بالاترین سیاست گذار کشور به حل مسئلة رابطة حکومت و فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران پرداخته و نقش و جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران در جهت مذکور از دیدگاه مقام معظم رهبری مورد بررسی قرار می دهد؛ بدین صورت که با تعریف نقش مرکزی و ستاد فرماندهی برای شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیاست گذاری، هدایت و مراقبت را از اهم وظایف حکومت در رابطه با فرهنگ برمی شمارد.
پیام مخفی و کاربردهای آن در پویانمایی
حوزه های تخصصی:
در تعاریف عمومی، هر آنچه از فرستنده به گیرنده در فراگرد ارتباط منتقل می شود را پیام می نامند. این پیام در قالب ها و اشکال مختلف و در رسانه های مختلف تجلی می یابند. در یک تقسیم بندی کلان پیام های قابل ادراک را می توان به شکل خودآگاه و غیرخودآگاه دسته بندی کرد. بدین معنا پیام هایی که از آستانه درک مخاطبان به شکل خودآگاه پایین تر هستند را پیام های مخفی یا فروآستانه ای می نامیم. ادبیات استفاده از پیام های فروآستانه ای از علم روان شناسی نشئت گرفته است. این پیام ها در گذشته در حالت اغماء و یا هیپنوتیزم برای آموزش پنهان یا نهفته مورد استفاده قرار می گرفت و امروزه تحت رسانه هایی همچون سینما فرایند انتقال پیام انجام می شود. پویانمایی یکی از قالب های اصلی فیلم و با حوزه مخاطبان عمدتاً کودک و نوجوان است که این تکنیک را در خود جای داده است. در این مقاله به فرایند استفاده از پیام های فروآستانه ای در پویانمایی خواهیم پرداخت و تبعات استفاده از آن را از دیدگاه تبلیغات تجاری و حقوقی بررسی می کنیم.
همبستگی فرهنگی، هویت و امت اسلامی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با شرح سه نوع هویت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به تحلیل رابطه همبستگی با هریک از این سه نوع هویت همپوشان پرداخته شده است. تبیین تمایز مفهومی میان همبستگی فرهنگی با سایر انواع همبستگی ها برای پرهیز از ایهام مفهومی در سیاست گذاری هدف اصلی این نوشته است. همبستگی فرهنگی به معنای احساس تعلق مشترک ناشی از تلاش برای حفظ مؤلفه ها و عوامل هویت فرهنگی تعریف شده است. در پایان به عنوان یک مصداق از تمایز گذاری میان انواع همبستگی ها به مفهوم «امت» در رویکرد اسلامی و نقش هویت و همبستگی فرهنگی حتی در غیاب انواع دیگر هویت و همبستگی اشاره شده است.
گونه شناسی مخاطبان و وظایف رسانه ها؛ رویکردی اسلامی
حوزه های تخصصی:
از دهة 1930 و همزمان با پیشرفت و گسترش وسائل ارتباط جمعی، تحقیقات در این حوزه آغاز شد و عناصر اصلی آن علم به دست آمد که به طور خلاصه عبارت اند از: تحلیل کنترل؛ تحلیل محتوی؛ تحلیل وسیلة ارتباطی؛ تحلیل مخاطب و تحلیل تأثیرات رسانه ها بر مخاطبان (معتمدنژاد، 1356، ص14). بنابراین، برای رسیدن به الگوی جامع در علوم ارتباطات اجتماعی، باید تک تک این عناصر را بررسی کرد و برای هریک، مدل مناسبی ارائه نمود. البته باید توجه داشت که به سبب تنوع جوامع و فرهنگ ها، الگوهای مربوط به هرکدام از آن ها نیز با هم متفاوت است و این تفاوت در نتیجه گیری ها مؤثر خواهد بود. ازاین رو، این مقاله قصد دارد «تحلیل مخاطب» را به عنوان مهم ترین عنصر این علم (محسنیان راد، 1369، ص367)، با نگاهی بومی و براساس ارزش های اسلامی بررسی کند و تعیین نماید که رسانه ها در جامعة اسلامی چگونه باید به مخاطبان خود نگاه کنند و آن ها را طبقه بندی نمایند؛ چرا که وجود اختلافات معنایی و بدفهمی ها موجب شده است که از مخاطب، انواع و اقسام طبقه بندی ها با رویکردهای مختلف پدید آید که گاه ممکن است نارس یا گمراه کننده باشد. این مطالعه با روش کتابخانه ای مخاطبان جهانی را برای یک رسانة اسلامی مورد تحلیل قرار داده و با برگزیدن معیار «ایمان و عمل صالح» در نتیجة آن به هشت طبقه از مخاطبان دست یافته است. سپس، تفاوت جامعة مؤمنان را با جامعة غیرمؤمنان برشمرده و مسیر هریک را مشخص کرده است. در نهایت، نیز نسبت خود رسانة اسلامی با مخاطب، تعیین شده است که براساس آن، نحوه تعامل رسانه نسبت به هر دسته از مخاطبان معلوم می گردد.
چشم اندازهای فرانظری به ارتباطات
حوزه های تخصصی:
رفتن به سوی ارائه چشم اندازهای جایگزین و نو در علم ارتباطات و فراهم آوردن زمینه لازم برای نظریه پردازی بومی نیازمند شناخت پیش فرض های ماقبلِ نظری جریان های غالب و مسلطِ نظریه هاست که از آن ها به عنوان پیش فرض های فرانظری یاد می شود. هر جهت گیری فلسفی و یا به تعبیری هر الگوواره، دستگاهی از این پیش فرض های فرانظری شامل پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، ایدئولوژیک، اَکسیولوژیک و غیره دارد که فرانظریه آن را تشکیل می دهند. با تحلیل فرانظری نظریه ها و مسائل ارتباطات فرانظریه های مختلفی دیده می شود که از این میان، می توان معقول گرایی، کارکردگرایی، تفسیرگرایی، نقد گرایی یا به طور خاصّ انتقادی و پسامدرنیسم را نام برد. هرکدام از این فرانظریه ها جهت گیری های خاص خود را به حوزه های مختلف مربوطه در نظریه های ارتباطات بخشیده اند. علاوه براین، رویکردهای فلسفی، گونه ای از تحلیل فرانظری نیز وجود دارد که به دنبال فراهم آوردن یک چشم انداز فرانظری آسیا-مرکز و غربی-زدایی از نظریه ارتباطات است.
تلویزیون و توسعه آموزشی؛ جستاری پیرامون روند شکل گیری شبکه های آموزشی آمریکا و ایران
حوزه های تخصصی:
در دنیای معاصر رسانه های جمعی به عنصری اساسی در جامعه مبدل گشته و ایفاگر کارکردهای بسیاری در زندگی انسانی هستند. گسترش بسیار زیاد تولید در گونه (ژانر)ها و موضوعات مختلف در شبکه های تلویزیونی، بسیاری از سازمان ها و مؤسسات رسانه ای جهان را بر آن داشته تا کار تولید برنامه های نمایشی را به طور تخصصی دنبال کنند. تأسیس شبکه تخصصی خبر و پس از آن شبکه آموزش، حرکت به سوی تخصصی شدن شبکه ها را نوید بخشیده است.
در این میان و با توجه به گسترش وسایل ارتباط جمعی و مشکلات سیستم های سنتی آموزشی از سویی و همچنین، روند تخصصی شدن شبکه های تلویزیونی از سویی دیگر، ضرورت ورود به پارادایمی جدید در عرصه آموزش بیش از پیش احساس می شود؛ ازاین رو، در این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای در پی آن خواهیم بود تا با استفاده از نظریه «سیستمیک» پیرامون ارتباطات توسعه ابتدائاً نحوه به کارگیری و استفاده از رسانه های جمعی به خصوص تلویزیون به منظور پیشبرد اهداف توسعه را بررسی و در ادامه سیاست ها و اولویت های آموزشی- رسانه ای کشور آمریکا و شبکه آموزشی سیما را مورد مطالعه قرار داده و در نهایت، راهکارهایی را برای این شبکه ارائه نماییم. نتایج نشان می دهد ازآنجاکه شبکه های آموزشی آمریکا جزء شبکه های تخصصی آموزشی قرار داشته و برنامه های شبکه آموزش سیما در دسته تلویزیون فرهنگی، ازاین رو، تمرکز بر اشکال اسطوره های نوین، یعنی داستان ها و روایت های رسانه ای می تواند در بهبود برنامه های شبکه آموزش سیما اثرگذار باشد.
تصویر اسلام به روایت کاریکاتور های غربی بعد از 11 سپتامبر
حوزه های تخصصی:
کاریکاتور همچون رسانه ای مستقل یا از طریق ارائه از رسانه های دیگر، سهم عمده ای در ارتباطات میان فرهنگی داشته و چه بسا مناسبات ملت ها، اقوام و دولت ها را دستخوش تغییرهای جدّی کرده است. نمونه هایی از این تأثیرگذاری را می توان در بحث کاریکاتورهای موهن دانمارکی مشاهده کرد. بر این اساس و با هدف شناخت بیشتر از کاریکاتورهای غربی دربارة اسلام، این مقاله در صدد آن است که با بهره برداری از شیوة تحلیل محتوا، کاریکاتورهای غربی دربارة اسلام و انگاره های موجود در آن ها را مطالعه و بررسی کند.
در این زمینه، نظریة برجسته سازی و تئوری اقناع و متقاعدسازی، مبنای نظری تحقیق قرار گرفته است. روش نمونه گیری نیز غیراحتمالی سهمیه ای است. نتایج این بررسی نشان می دهد که کاریکاتورهای غربی مؤکدانه اسلام و مسلمانان را دین خشونت و دشمن غرب و ارزش های تمدنی غرب معرفی کرده اند و تأثیر عمده ای در گسترش پدیدة اسلام هراسی در جهان، به ویژه غرب داشته اند.
تبیین مفهوم و شاخص های کنش ولایی در تجربه جماعت سازی امام موسی صدر
حوزه های تخصصی:
امام موسی صدر به دنبال احیای امر اجتماعی ایمانی بود و این هدف را در گروکنش اجتماعیایمانی می دانست. ایشان با تأکید بر تحقق اندیشه های جمع گرایانه اسلام با درون مایه ولایی درصدد تحقق الگویی از ساخت اجتماعی اسلامی بود که از مسیر پیوندها و تحکیم روابط اجتماعی فعلیت یابد.
جماعت و جماعت گرایی یکی از رویکردهای نظام بخشی اجتماعی است که عمدتاً پس از گسترش بحران های نوگرایی (مدرنیسم) همچون بحران فردگرایی، بی اعتمادی، مشارکت، هویت و... بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. جماعت یک ساخت ارتباطی و اجتماعی است که با تمرکز بر سطوح خرد و عینی اجتماع محیطی برای تحقق کنش ولایی است و به ایجاد فضای تعامل و مشارکت هدفمند کمک کرده و در نتیجه، تعلق و هویت اجتماعی را تقویت می کند. جماعت ها عموماً زندگی محور است و در پاسخ به نیازهای اساسی زندگی شکل می گیرند. در این مقاله با استفاده از روش داده بنیاد با محوریت مصاحبه با نخبگان به مطالعه و تبیین مفهوم و شاخص های کنش ولایی در تجربه جماعت سازی امام موسی می پردازد و در نهایت، شاخص های پنج گانه کنش ولایی اعم از زعامت و سرپرستی اجتماعی، دعوت و هدایت اجتماعی، تعاون و تعلق اجتماعی، رشد و تکامل اجتماعی و تفاهم و وفاق تبیین می گردد و در نهایت، وجوه افتراق کنش ولایی از کنش عقلانی و ارتباطی مشخص می شود.
جایگاه مفهوم قرآنی تذکر در رسانه دینی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مفهوم «تذکر» که به عنوان یکی از اصول تبلیغی قرآن شناخته می شود، به مثابه یکی از اصول تبلیغی رسانه دینی در جامعه اسلامی در نظر گرفته شده و مورد بررسی قرار گرفته است، به همین دلیل ضرورت بحث در مورد دین و رسانه آشکار می شود. هدف این مقاله بیان این مطلب است که رسانه دینی که بر اساس تعالیم قرآنی و سیره پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) در جامعه اسلامی فعالیت می کند، باید ویژگی «مذکِّر» بودن را داشته باشد و یادآوری کننده باشد.
در این مقاله «ذاکر» و «مذکِّر» بودن ویژگی اصلی رسانه دانسته شده، و «هدایت»، هدف نهایی رسانه های جمعی دینی. به این ترتیب، هنجار های رسانه جمعی دینی، بر اساس مفهوم تذکر استخراج شده که در نهایت، ماهیت رسانه دینی با رعایت چنین هنجار هایی می تواند به جای «غفلت»، «تذکر» قرار گیرد.
این مقاله در پی آن است تا تذکر دادن بر اساس روش های قرآن را به عنوان یکی از هنجارهای رسانه دینی در جامعه اسلامی تعریف کند. به این ترتیب، به بحث نظریه هنجاری رسانه ها پرداخته و برای استخراج هنجارهای «رسانه ذِکری» از قرآن کریم تلاش می کند. سؤال اصلی این تحقیق، شناسایی بایدهای رسانه دینی، بر اساس مفهوم قرآنی تذکر است؛ زیرا روش رسیدن به رسانه ذکری در این مقاله، معرفی بایدهای رسانه ذکری بیان شده است. برای رسیدن به این بایدها نیز، ابتدا تذکرات قرآن بررسی شده و سپس، در ده مقوله دسته بندی شده اند، در مرحله بعد، روشی که در هریک از مقولات برای تذکر دادن استفاده شده بود، استخراج شده و نمودار «بایدهای رسانه دینی، بر اساس مفهوم قرآنی تذکر» به دست آمده است.
بازی های رایانه ای و آموزش دینی
حوزه های تخصصی:
آموزش را می توان نوعی ارتباط خاص دانست که هدفش تنها انتقال و یا تبادل پیام نیست بلکه وقوع یادگیری است. رسانه های آموزشی در طی سال های طولانی، یکی از اجزای مهم این فرآیند بوده اند. پیشرفت و ظهور فناوری های نوین، نقش مؤثرتری را برای رسانه های آموزشی به ارمغان آورده است. بازی های رایانه ای، یکی از رسانه های نوینی است که از جنبه های مختلف از دیگر رسانه ها پیشی گرفته است. گرچه مطالعات اولیه بیشتر بر جنبه های منفی و در نتیجه، نفی رسانه بازی تأکید داشته اند، اما عرصه پژوهش اکنون مفید بودن و جنبه های ایجابی آن را مورد توجه قرار داده است. یکی از این ابعاد بازی ها که مورد توجه پژوهش هاست، امکان بهره برداری از آن در عرصه آموزش است. به طور کلی، کاربری بازی در آموزش موضوعات مختلف (از مهارت های حرکتی گرفته تا آموزش های درسی) مورد توجه پژوهش ها قرار گرفته و البته محصولاتی نیز تولید شده است؛ اما در این میان مطالعاتی که امکان و اقتضائات کاربری این رسانه را در عرصه آموزش دینی و به ویژه اسلام مورد توجه قرار دهند، کمتر مشاهده می شود.
مسئله اصلی این مقاله بازی آموزشی و امکان دستیابی به یادگیری مؤثر با کمک گرفتن از آن است. نویسنده تلاش می کند این بحث را طرح نماید که بهره گیری از دلایلی که بازیکنان به بازی کردن و مصرف بازی می پردازند، می تواند در طراحی بازی آموزشی مؤثرتر مورد عنایب باشد. در این بحث آموزشی بودن بازی با آگاهی بر لزوم شناخت هرچه بیشتر ماهیت این رسانه مورد عنایت است و سعی می شود تا قابلیت های خاص این رسانه در امر آموزش مورد تأکید قرار گیرد که تعاملی بودن به طور برجسته خودنمایی می کند. پس از بررسی اینکه بازی ها چگونه و چه چیزهایی را آموزش می دهند، برخی جنبه های چالشی بازی های رایانه ای را در آموزش دینی مورد توجه قرار می دهد. نویسنده امیدوار است طرح این مباحث نظری و چالش های مطرح شده، زمینه را برای پژوهش های تجربی دقیق تر محققان آماده سازد.
چیستی طنز و کارکردهای اسلامی آن
حوزه های تخصصی:
درک مفهوم «طنز»، مستلزم بررسی واژه شناسی، تعریف شناسی و کارکردهای آن است. این تحقیق، با سؤال از چیستی طنز، در پی شناسایی معنی لغوی طنز و مشابهات آن، جایگاه آن در هنرها، تعریف دقیق از آن و اَشکال و قالب های موجود آن است. عناصر ذاتی یک طنز از قبیل ماهیت، هدف، کارکرد و درون مایه، باید برای کشف عمیقی از آن بررسی گردد که این نوشتار به آن پرداخته است. نگاه اجتماعی به طنز، ضرورت توجه به کارکردهای آن را اثبات می کند. سه کارکرد انتقاد، سرگرمی و سرکوب را از طنز می توان در رابطه با مخاطب شناخت. سؤال دیگر، موضع دین اسلام در برابر کارکردهای طنز است که بر اساس «موضوع شناسی مسائل مستحدثه»، نویسنده به مطالعه تطبیقی در متون اسلامی دست زده است. وی نتیجه می گیرد که همه این کارکردها را با رعایت چارچوب هایی می توان در جهت اهداف دینی به کار گرفت و هیچ یک، تعارض ذاتی با هنجارهای یک رسانه دینی ندارد. در متون دینی اسلام، می توان شواهدی برای تأیید این سه کارکرد و ضرورت آن برای جامعه اسلامی یافت.