نقاشی مکتب تبریز دو مرحله داشت ؛ مرحله اول در زمان ایلخانان مغول در قرن هشتم هجری و مرحله ی دوم در زمان پادشاهان صفوی ( شاه اسماعیل و شاه تهماسب ) در قرن دهم بود . در هر دو دوره هنرمندان برجسته ، با مهارت زیادی ، کتاب های شناخته شده و پربار ادبیات ایران ( از جمله نسخه هایی از شاهنامه ی فردوسی ، دیوان حافظ ، خمسه ی نظامی و ... ) را تصویر نگاری کردند و به این طریق خدمت بزرگی به هنر تصویری ایران ارائه دادند . یکی از هنرمندان برجسته و بنیانگذاران مکتب تبریز دوره دوم ، سلطان محمد نقاش بود ...
هدف این مقاله روشن سازی بخشی از نظام استاد – شاگردی در نقاشی ایران است. در مورد این نظام، منابع و اطلاعات مستقیمی موجود نیست. از این رو آن را باید از لابلای منابع مختلف تاریخی – فرهنگی و اطلاعات پراکنده آنها بازآفرینی کرد. فرضیه ام این بود که نقاشان ایران همچون دیگر صنف ها دارای صنف خاصی بوده اند و کارکرد آموزشی آنها شبیه صنف های دیگر جامعه بود. از این رو پیش از هر چیز سعی کرده ام این فرضیه را به ثبوت برسانم و سپس طرز آموزش و جلوه های تعلیمی این نظام سنتی را با عطف توجه به صنف های دیگر که اطلاعات درباره آنها کافی بود، شرح دهم. شاید مهم ترین محور این مقاله در نموداری باشد که درباره نمود و جلودهای نظام آموزشی سنتی استاد-شاگردی در میان نقاشان ایران در سده هفتم تا سده دوازدهم هجری ارائه و این نظام از لابلای متون اصلی و اطلاعات پراکنده منابع بازسازی شده است. کلیدواژگان: Apprenticeship ,Master، pupil system ,Painter guild ,Persian painting ,Tradition ,سنتی استاد، شاگردی ,شاگرد ,شیخ(مولانا) ,صنف نقاشان و اجازه نامه