فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۱۳۶ مورد.
بررسی منشاء نقوش حیوانی سفالینه های تپه های سیلک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و پژوهش های متنوعی درباره ویژگی های مختلف سفال در تمدن سیلک صورت گرفته است....
عالم خیال و مفهوم فضا در مینیاتور ایرانی
حوزه های تخصصی:
نور و رنگ در نگارگری ایرانی و معماری اسلامی
حوزه های تخصصی:
بررسی وجه نوگرایی در نقاشی معاصر ایران(1320- 1357 هـ ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاشی ایران در دهه های بیست تا پنجاه هـ . ش به دستاوردهای متفاوتی با سنت های گذشته دست یافت. این دستاوردها بیشتر در جهت شناخت نوینی در تکنیک و اجرا بود. بعدها این حرکت هنری، هنر نوگرا خوانده شد. هنرمند در تمام وجوه نوگرایانه کمتر به وجه اجتماعی، تحولات فرهنگی، و رمزهای هنر ملی، مذهبی و سنتی توجه داشت و بیش از آن، شیفتة اجرا به شیوة جنبش های آوانگارد غرب بود. کم توجهی به خاستگاه ها و نیازهای فرهنگی و هنری جامعه یکی از دلایل بزرگ عدم کامیابی هنر معاصر ایران در این دوران است. بی توجهی به معیارهای زیربنایی و مبانی نظری در باب آفرینش آثار و همچنین شناخت اندک از روند شکل گیری سبک های هنری مدرن در غرب از عوامل دیگری است که نقاشی نوگرای معاصر ایران را دچار بی ثباتی و خلأ محتوایی کرد. یکی از ضروریات آفرینش اثر هنری- همانند خلاقیت و زیبایی- نوآوری است. بدون توجه و دستیابی به نوآوری، امکان خلق اثری فرهنگ ساز و جاودانه ممکن نیست. در نقاشی معاصر ایران این وجه لحاظ نشده است و هنرمند بیشتر بر گرایش های نو در صورت اثر و شیوة اجرا تأکید داشت و به نوآوری در بطن و محتوا کمتر می پرداخت. این امر یکی دیگر از علت های ناکامی نقاشی معاصر ایران در شکوفایی و ارتقای سطح و بینش فرهنگی و هنری جامعه بود. به همین علل، هنر نوگرا نتوانست الگوی مناسب و کاربردی را برای نقاشی دهه های بعدی طراحی کند
جام شوش، جامی پر از رمز و راز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های دستیابی به فرهنگ و دانش بشری، مطالعهی هنر تمدن های گوناگون است. در شناخت تمدن ایران نیز، شوش از اهمیت والایی برخوردار است و سفالینه های منقوش آن، بر تارک موزه های جهان میدرخشند. این مقاله سعی دارد به شیوهی توصیفی- تحلیلی و تاریخی، علل توجه جهانیان به این سفالینه ها، به ویژه جام شوش را بررسی کند. اولین موردی که احساس لذت را در بیننده ایجاد میکند، زیبایی ظاهری است که از طریق: چشم نوازی نقوش و هماهنگی آنها با یکدیگر و با شکل ظرف، وجود تناسبات منطقی، تقسیم بندیهای دقیق، رعایت سواد و بیاض و طراحی منحصر به فرد، ایجاد میشود. این مساله با محاسبهی اندازه های اشیاء و به دست آوردن تناسبات، پیگیری و ملاحظه شد که اعداد به دست آمده به عدد طلایی نزدیک هستند. عامل دیگر، داشتن بار معنایی هر نقش است که به عنوان نمادی خاص بهکار رفته و ضمن ارتباط با دیگر نقوش، در پی دستیابی به هدفی خاص با تکیه بر باورها، اعتقادات و تمایلات انسان پیشین میباشد. دلایل مطرح شده برای برتری شاهکار سفالین جهان، با بررسی تطبیقی این نمونه، با سفالینه های تمدن های هم عصر با تمدن ایران و سفالینه های مناطق هم دوره با منطقهی شوش به اثبات میرسد و نبوغ ایرانیان را در خلق آثار هنری و بیان رمزگونهی خواسته هایشان به نمایش میگذارد.
چیدمان هنرهای تجسمی معاصر: مقایسه تطبیقی تصویر فرشتگان در نگاره های (اسلامی) ایران با نقاشی (دوره های بیزانس و رنسانس) در اروپا
حوزه های تخصصی:
فرشته، موجودی لطیف و نامریی با قدرتی فراتر از زمان و مکان می تواند برتر از مقتضیات بشری سیر کرده و بین آسمان و زمین به حرکت درآید. او مخلوقی آسمانی و رابطی میان خدا و انسان بوده و در آثار هنری اغلب به شکل انسان بالدار ظاهر شده است. فرشته رمزی کهن است که در تمام تمدن ها و ادیان، راهیابی به ملکوت را میسر می سازد. تصویری از خیال که در پی هماهنگی با خدا و کائنات است. بنابراین بسیاری از مفاهیم مقدس با فرشتگان ارتباطی تنگاتنگ دارند. از این رو تصاویر و نقاشی های فرشته از اهمیت بسیاری برخوردار هستند زیرا که ارتباط ادیان و فرهنگ ها را ثابت و روشن می نمایند. در طول تاریخ، فرشتگان را بر اساس اعتقادات و باورهایشان تصویر کرده اند. فرشته ها در هنر قدسی شرق و یا غرب ویژگی های تصویری متفاوت و گاه مشابهی با یکدیگر دارند و گاه نیز از نظر موضوعیت از یکدیگر تمیز داده می شوند به طورمثال می توان گفت که فرشته ها در هنر قدسی شرق و یا غرب (بیزانس، قرون وسطی) موجوداتی روحانی و ملکوتی تصویر شده اند. و درحالی که از دوره رنسانس به بعد فرشته ها اغلب جنبه انسانی و مادی تری پیدا کرده اند.
پژوهش حاضر تلاش دارد وجه تصویر فرشتگان در دو مقطع تاریخی هنر دوران بیزانس و رنسانس را با هنر نگارگری ایرانی از منظر ساختار تصویری بررسی نماید. این پژوهش در راستای شناخت ابعادی از نگارگری ایرانی (پس از اسلام) هم می باشد.
تشابهات تکنیکی نقاشی های کلیسای بیت لحم اصفهان و نگارگری ایرانی دوره صفویه
حوزه های تخصصی:
ارامنه به عنوان یکی از گروههایی که در دوره شاه عباس اول صفوی به اصفهان مهاجرت داده شدهاند برای فراهم آوردن زندگی مادی و معنوی خود در پایتخت صفویان نیاز به مبانی فرهنگی خاص خود داشتند، در این راستا نیاز به مراکز عبادی، آنها را بر آن داشت تا با کسب اجازه از دربار صفوی نسبت به ساخت کلیسا اقدام نمایند.کلیساهای بیت لحم و وانک از کلیساهای معروف در جلفای اصفهان می باشند که از نظر نقاشی های داخل بنا از ارزش و اعتبار زیادی برخوردارند. گنبد کلیسای بیت لحم از داخل نمازخانه با نقاشیهای زیبایی آذین یافته است و سقف آن با گل و بوتههای زیادی رنگ آمیزی شده است. محراب آن نسبتاٌ وسیع است و دور تا دور داخل بنا 70 تصویر وجود دارد. درکلیسای وانک نیز که حدود 25 سال بعد از بیت لحم ساخته شده بیش از 100 تصویر وجود دارد که همه توسط هنرمندان ارمنی اجرا شده اند. این نقاشان عبارت بودند از میناس ماردیروس (که در اجرای نقاشیهای هر دو کلیسا سهم داشته است)، هوانس مرکوز (نقاش زندگی گریگور مقدس در کلیسای وانک)، کشیش استپانوس و آستوازادور (که نقاشیهای تزئینی گل و بوته های کلیسای بیت لحم را به عهده داشته است). همانگونه که گفته شد نقاشان متفاوت بوده اند و به همین دلیل با آثار متنوعی از نظر اجرا و نحوه ی کار روبرو هستیم.کلیسای بیت لحم در سال 1627 میلادی (1006 شمسی) توسط شخصی ثروتمند به نام خواجه پطروس ساخته شد (هم اکنون به همراه فرزند و نوه اش در سمت غربی محوطه کلیسا مدفون است) و کلیسای فعلی وانک در سال 1655 (1034 شمسی) بر روی ویرانه های کلیسای قدیمی وانک ( متعلق به سال 1605 میلادی / 983 شمسی) بنا شده است.در این تحقیق سعی شده است با استفاده از دادههای تاریخی، اسناد، عکسها و تصاویر به معرفی کامل این دو بنا و نقاشیهای موجود در آنها پرداخته شود.در روش و اساس کار، ضمن استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و کتب تاریخ مربوط به این دوره از مصاحبه با اساتید مرمت گر(استاد ستراک نازاریان) و تاریخ نگار ( استاد لئون میناسیان) ارامنه نیز سود برده ایم، و برای اثبات فرضیات از روش تحلیل محتوایی استفاده می شود.
بررسی خاستگاه و انواع نقوش واق در هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة نقوش واق و افسانة درخت سخن گو، تحقیق و پژوهش بسیار اندکی انجام شده است. پژوهش در این موضوع، سبب می شود این نقش در تاریخ هنر اسلامی و ایرانی بیشتر شناخته شود. این مقاله درپی پاسخ به این سؤالات است: خاستگاه درخت سخن گو و نقوش واق چیست؟ انواع نقوش واق کدام اند؟ حیطة نمایشی نقوش واق در چه گستره ای از هنرهای اسلامی است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، به افسانه های درخت سخن گو به اختصار پرداخته می شود و سپس نقوش واق و انواع آن در هنر اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد. این نقوش بخشی از هنر تخیلی هنر اسلامی چه در حوزة نگارگری و چه در سایر هنرها به شمار می رود و خاستگاه آن ، داستان ها و افسانه هاست. فرضیة تحقیق عبارت است از: سرچشمة پیدایش این نقوش مربوط به افسانة درخت سخن گو یا واق واق بوده است که در طول زمان، از نظر ظاهری دگرگون شده و انواع مختلفی از آن به وجود آمده است.
در قرآن مجید نیز از درختی با سرهای شیاطین یاد شده است. انواع گوناگون این نقوش شامل ترکیبات تزیینی «انسان- گیاه» و «حیوان- گیاه» است و به صورت تذهیب در حاشیه و یا در متن آثار نگارگری، تصویرسازی کتاب ها و برخی دیگر از هنرهای دستی همچون سفالگری و قلم زنی پدیدار شده است. از قرن ششم هجری به این سو، نقوش واق به عنوان نقش تزیینی مهمی در هنر شرق به شمار می رود؛ به ویژه این نقوش در حاشیة فرش های مغولی هند فراوان دیده می شود.
مکتب نگارگری ترکمان ( 926 823 هـ )
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۱ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، مکتب نگارگری ترکمان که در روزگار ترکمنان قراقویونلو و آق قویونلو شکل گرفت ، محل بحث و بررسی قرار گرفته است . این مکتب در حقیقت از دل مکتبهای نگارگری پیشین مثل « مکتب شیراز » دوره تیموری و نیمه نخست « مکتب هرات » سر بر کشید و بتدریج ویژگیهای شاخص خود را ظاهر ساخت و بخصوص در روزگار ترکمانان آق قویونلو در تبریز شکوفا شد و آثاری در خور ، پدید آورد که در تاریخ نگارگری ایران پایگاه ویژه ای دارد ...
تحولات ایران عصر صفوی و نمود آن در هنر نگار گری
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران پس از اسلام، عصر صفوی به لحاظ تحولات مهم سیاسی- اجتماعی نقطه عطفی محسوب میشود که با حکومت انقلابی شاه اسماعیل صفوی آغاز میگردد. نگارگری صفویه نیز مانند سایر شاخههای هنری از این تاثیر برکنار نماند و شاید بیش از شاخههای دیگر بتوان نشانههای تحولات اجتماعی را در آن مشاهده نمود. در این نوشتار با نگاهی به چند و چون این تاثیرگذاری، سعی گردیده تا تحولات نگارگری عصر صفوی به موازات تحولات اجتماعی آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یکی از این رویدادهای قابل توجه، گسترش رابطه با اروپاییان است که نمود آن بیش از هر پدیده هنری در نگارگری قابل مشاهده و اندازه گیری است. ارتباط مستقیم با اروپاییانی که به ایران میآمدند، آثار هنری وارداتی از اروپا و هنرمندان اروپایی ساکن در ایران همگی زمینه شکلگیری سبک جدیدی در نقاشی ایرانی را فراهم آورد. مضافاً، تحولات درونی نگارگری نیز، همچون مستقل شدن نقاشی از کتابت و واقعگرایی، روند تغییر در نقاشی ایرانی را تسریع نمود. در واقع، تغییرات ایجاد شده در نگارگری صفوی دو روند موازی بودند که اولی درونی و در ادامه سیر کُند و طبیعی تحول نگارگری ایران و دیگری سریع و انقلابی و تحت تاثیر هنر اروپائیان شکل می یافت. از این میان، آنکه ادامه یافت و به تدریج فراگیر شد روند دوم بود. سؤالاتی که در این مقاله پاسخ داده می شود: -1تحولات نگارگری دوران صفوی تحت تاثیر چه فرایندهای اجتماعی و فرهنگی شکل گرفت؟-2آثار هنر وارداتی اروپا و هنرمندان اروپایی چه تغییرات سبکی و تکنیکی را در نگارگری ایران عصر صفوی پدید آوردند؟اهدافی که در این مقاله مد نظر است: -1بررسی تاثیر و تاثر تحولات سیاسی- اجتماعی عصر صفوی بر نگارگری این دوران. -2دستیابی به نوع تاثیرپذیری نگارگری ایرانی عصر صفوی از سبکها و تکنیکهای نقاشی اروپایی. روش تحقیق: تاریخی- تحلیلی
پیامبران اولوالعزم در نگاره های قصص الانبیا ابوسحاق نیشابوری
حوزه های تخصصی:
قصص الانبیا، قصه های نقل شده درخصوص حوادث و شاخصههای مهم زندگی پیامبران در کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن است. هدف اصلی نقل این روایات، دعوت انسان ها به سوی خداوند و نگاهی عبرت آمیز به گذشتگان می باشد. نقل این داستان ها به وسیله هنرمندان نگارگر، خوشنویس و مفسران قرآنی، در مقابل هجوم تبلیغات هنرمندان دیگر بلاد، که نقاشی را جایگاهی برای تبلیغ ادیان خود قرار داده بودند، بدان جهت بوده است تا با استفاده از مضامین مذهبی و روایات قرآنی، تفکر و بینش دینی مسلمانان را در سراسر بلاد مسلمانان گسترش و تحکیم بخشند. در ابتدا این مضامین بدون تصویر در نسخ ادبی مسلمانان مورد استفاده قرار گرفت. در دوره های بعد با کمک تصویرسازی و هنر تزیین کتب و نسخ خطی، این نسخه ها مزین به تصاویری جهت بهتر نمایان ساختن مفاهیم ادبی، گشت. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی نسخه های مختلف قصصالانبیا و داستان های نقل شده قرآن در آنها، با موضوع پیامبران اولولعزم بپردازد.سؤالاتی که در این مقاله پاسخ داده می شود: -1 جایگاه بررسی نسخه خطی قصصالانبیا در مطالعات ادبی ایران چیست و چه تعداد از این نسخه تاکنون به دست ما رسیده است؟-2 مضامین مورد استفاده در این نسخه کدام است؟-3 پیامبران اولوالعزم در نگارههای نسخهی قصصالانبیا چه جایگاهی دارند؟و در پاسخ به این پرسش ها، اهداف زیر مورد نظر بوده است: -1 دستیابی به مضامین نگاره های موجود در نسخه خطی قصص الانبیا -2 شناسایی و تحلیل نگارههای قصص الانبیا براساس مضامین و داستان های پیامبران اولوالعزمشیوهکار در این مقاله بهصورت کتابخانهای و جمعآوری مطالب و تحلیل و تفسیر نگارهها بر اساس مطالب و یافتههای دورههای تاریخی میباشد.
گل نیلوفر آبی در مکتب نقاشی گورکانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تجلی نقش مایه نیلوفرآبی، در نگارگری مکتب گورکانیان است. این مکتب حاصل پیوند نگارگری هندی و ایرانی است. بسیاری از هنرمندان ایرانی بنا بر دعوت همایون شاه به سوی دربار هند شتافتند و در آن جا عناصر هنر نگارگری ایرانی را با شیوه هندی درآمیختند. میرسیدعلی و میر مصور از آن جمله هنرمندان شاخص این شیوه بودند.
در این نوشتار سعی شده با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به تحلیل مکتب گورکانی به لحاظ نظری و همچنین ارایه نمونه های تصویری پرداخته و سپس به مفهوم اساطیری و نمادین گل نیلوفر در فرهنگ ایرانی و هند و تاثیرات دو جانبه این دو فرهنگ در نگارگری گورکانی پرداخته شود.
کارکرد معنایی دلالت های صریح و ضمنی در مطالعة موردی آثار محمد سیاه قلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی آثار نقاشی، همچون دیگر آثار تصویری، ما با سطوح مختلفی از نشانه ها روبه رو می شویم که این سطوح به وجودآورنده معنا در آثار هستند. روابطی که بین نشانه ها و نظام های رمزگانی در آثار نقاشی به کار می رود، دلالت را به وجود می آورد، بنابراین دریافت اولیه مخاطب در برخورد با سطوح اولیه آثار باعث به وجود آوردن معنایی می شود که از رابطه دلالتی صریح نشئت گرفته است. آنچه در پی آن می آید و موجب گسترش معنا و رفتن به سطوح دیگری از نشانه ها می شود، به دلالت های ضمنی اثر شکل می دهد. مسئله اصلی در این تحقیق بررسی دلالت های به کاررفته در آثار محمد سیاه قلم (مطالعه موردی این آثار) با رویکرد نشانه شناسی است. از این دیدگاه، به متغیرهایی همچون نقش دلالت های ضمنی و صریح، عوامل اجتماعی و فرهنگی و حضور آیین ها و باورهای اساطیری توجه می شود. همچنین، تلاش می شود که به پرسش هایی نظیر کارکرد دلالت های ضمنی در آثار محمد سیاه قلم و اینکه چه بینامتنیتی را در این آثار پیش می کشد پاسخ داده شود. در این مقاله با روش تحلیلی - توصیفی و با این فرضیه که در آثار محمد سیاه قلم می توان از طریق دلالت های ضمنی و رمزگان های تصویری موجود در این آثار، ارتباطی بین این رمزگان ها با آیین ها و نمادهای شمنیسم یافت، این آثار را مطالعه می کنیم.
بررسی تطبیقی نقاشی روی سفال سلجوقیان ایران و فاطمیان مصر
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا میان نقاشی روی سفال دوران سلجوقی و فاطمی خطی تطبیقی ترسیم کرده و از این طریق برخی از مهم ترین خصایص هر یک از این هنرها اشاراتی نماید . می دانیم که اسلام سرزمین های وسیعی را به تصرف خود درآورد . ایران در این میان مرکز شرقی هنر اسلامی و مصور مرکز غربی آن شد . شاید گزافه نگفته باشیم که هنر اسلامی بیش از هر تمدن دیگری مرهون تمدن های ایران و مصر است . از سوی دیگر دوران سلجوقی در ایران و دوران فاطمی در مصر را نیز می توان دوران درخشانی در اعصار اسلامی این تمدن ها به حساب آورد ...
مقامات رنگ در هفت پیکر نظامی و تجلی آن در نمونه ای از آثار نگارگری
حوزه های تخصصی:
عرصه ی هنرهای تجسمی ایران همواره مملو از آثاری بوده که با هنر مصور سازی کتب و متون عرفانی پیوندی نزدیک داشته است . از جمله عرفا و شاعرانی که همواره مورد توجه هنرمندان نگارگر بوده اند، می توان حکیم نظامی گنجوی را نام برد . توجه نمادین نظامی به تمثیلات عددی در عرفان اسلامی در داستان هفت گنبد وی به اوج رسیده و هنرمندان در دوران و مکاتب مختلف نگارگری به مصور سازی این منظومه پرداخته اند . توجه آن ها به بهره گیری از نماد هفت رنگ در هفت گنبد با وجود تغییرات گوناگون با پایبندی به اصول خاص نگارگری سنتی همراه بوده است ...