فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۷۴۴ مورد.
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
مارک روتکو نقاش متولد روسیه (1970-1930) یکی زا سردمدران جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی به شمار می آید. او از مشهورترین چهره های مدرسه ی هنری نیویورک و نیز یکی از موجدین سبک نقاشی میدان رنگ است...
بررسی تطبیقی نگارگری مکتب تبریز و مکتب گورکانی هند (قرن 10 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی دست کشیدن دربار صفوی از حمایت گسترده خود از هنر، نگارگری تبریز روبه افول نهاد و برخی از هنرمندان دربار صفوی به دعوت حکمرانان گورکانی، به هند مهاجرت کردند. حضور این هنرمندان و نظارت آنها بر کارگاه های کتاب آرایی گورکانیان، سبب انتقال و بسط بسیاری از دستاوردهای زیباشناختی نگارگری تبریز در مکتب نوپای نگارگری گورکانی شد. در کارگاه گورکانی به تدریج شیوه ای التقاطی متشکل از عناصر ایرانی، هند و اروپایی رخ نمود که باعث وجود تفاوت های بارزی در بین نگاره های دو مکتب تبریز و گورکانی گردید. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیر پذیری نگارگری مکتب گورکانی از مکتب نگارگری تبریز انجام، و وجوه تشابه و تفارق میان این دو با بررسی منتخبی از نگاره های آنها معرفی شده است. روش تحقیق این پژوهش بر پایه استدلال های تحلیلی و ارائه جداول آماری می باشد. فرضیات تحقیق بر این استوارست که مکتب نگارگری گورکانی به دلیل جذب گروهی از ممتازترین اساتید مکتب تبریز و نظارت این هنرمندان بر کارگاه های کتاب آرایی گورکانیان، ویژگی های چشمگیری را از هنر ایران اخذ نموده؛ اما تفاوت های بارزی نیز در بین نگاره های دو مکتب به چشم می خورد که عمده این موارد بر کیفیت ممتاز نگارگری مکتب تبریز در تقابل با مکتب گورکانی تاکید دارند.
نقوش انسانی بر سفالینه های نیشابور ( قرون دهم و یازدهم / چهارم و پنجم )
حوزه های تخصصی:
سفالگری یکی از دیرینه ترین هنرهایی است که تجلی گاه باورها ، اساطیر جهان بینی تمدن های بشری به شمار می آید ، و نقوشی که بر سفال نقش می بندد معرف میراثی است که در آن بستر به وجود آمده است . هنر سفالگری در طی نخستین سده های اسلامی غنا و ارزشی بیش از پیش یافت و به تدریج نقش مایه های جاندار را از ایران کهن به ایران نوین و مسلمان آورده و آن ها را با یکدیگر درآمیخت . در این میان ، حمایت حکومت های اسلامی و زمینه ای که آن ها برای هنرمندان فراهم می کردند ، تاثیر بسزایی در رونق و شکوفایی آن داشت ...
بررسی ویژگی های نقاشی دیواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم و جایگاه «فضا» در سه نگاره از نگاره های استاد کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مفهوم و جایگاه «فضا» در نقاشی ایرانی دوره تیموری1 و تفسیر قواعد و ضوابط حاکم بر آن ها در آثار استاد کمال الدین بهزاد است. در این پژوهش، ساختار بصری سه اثر از معروف ترین نگارگری های ایرانی دوره تیموری بررسی و تحلیل شده است که فضای معماری را تصویر کرده اند. با توجه به اینکه مکتب هرات2 نقطه اوج نقاشی ایران محسوب می شود و در این مکتب به فضا های معماری و شهری بسیار توجه شده است، نگاره ها از این مکتب هنری انتخاب شده اند. ضرورت این پژوهش از جهت یافتن نوآوری های موجود در نگاره های بهزاد، نظام ترکیب بندی عناصر، جایگاه فضاها و تحقیق و دقت نظر در نقش، طرح و رنگ نگاره های استاد است. با فرض اینکه استاد سعی داشته با رعایت اصل تناسبات طلایی، فضاهای معماری را در جایگاه ویژه ای قرار دهد، درک و شناخت قواعد و دریافت فرم و محتوای این آثار، راهی برای درک مفهوم و معانی این نگارگری ها است. نتایج حاصل از تحقیق بیان می کند که در نگارگری های بهزاد، اصول خاصی بر صحنه پردازی فضا حاکم بوده و عناصر معماری بر اساس این ضوابط که اصل نسبت طلایی است، جایگاه ویژه ای داشته اند که نشان دهنده نبوغ و نوآوری های استاد در نظام ترکیب بندی عناصر بوده است.
بهشت زلیخا ، جهنم یوسف
منبع:
خیال ۱۳۸۴ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نگارة گریز یوسف (ع) از زلیخا (893ق)، اثر کمال الدین بهزاد، بررسی و تحلیل شده است. در این نگاره، از قصة یوسف و زلیخا، مشهور به «احسن القصص»، صحنه ای خاص تصویر شده است. این قصه شامل مضامین و نکات فراوانی است و به همین سبب، توجه شاعران و نگارگران بسیاری را به خود جلب کرده است؛ اما اینکه چرا بهزاد بخشی خاص از این قصه، گریز یوسف (ع) از زلیخا، را به تصویر کشیده است موضوعی است درخور توجه و تحلیل. بهزاد در خلق این اثر هم از سعدی متأثر بوده است و هم از شاعر همعصرش، جامی: در محتوا، از سعدی و، در قالب، از جامی (البته با رعایت بعضی حدود). نمودنِ هم زمانِ فضای بیرون و درون و حرکتهای فراوان در معماری از ویژگیهای این نگاره است. تحلیل کتیبه ها و رنگهای به کار رفته در این اثر نیز از دیگر بخشهای مقاله است.
پای پوش ایرانیان در نگاره های دوران ایلخانی ، تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع بحث این مقاله پیرامون پای پوشهای ایران دوران اسلامی در نگاره های ادوار ایلخانان مغول، تیموری و صفویه می باشد. آثار هنری و تاریخی مربوط به این دوران بهترین گنجینه برای آگاهی یافتن از چگونگی طرح پای پوشها می باشد . کتبی نظیر تاریخ لباس و تاریخ هنر نیز از منابع مناسب جهت مطا لعه و بررسی این مقوله محسوب می شوند . زیرا که با داشتن دقت نظر لازم در آنها می توان به ویژگیها و جزئیات جالب توجهی در خصوص کفشهای هر دوره پی برد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تاریخی است. در این راستا مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. به طور حتم پیرامون این موضوع پرسشهایی در ذهن خوانندگان مطرح می شود از قبیل اینکه: 1) آیا پای پوشها در این ادوار دچار تغییر وتحول گشته اند ؟ 2) چه اشتراکات و افتراقاتی میان پای پوشهای ادوار نام برده وجود دارد؟همچنین اهداف مهم این نوشتار عبارتنداز: 1) بررسی سیر تحول پای پوشها از دوره ایلخانان تا آخر صفویه 2) یافتن تاثیر و تاثرات متقابل پای پوشهای این دوران بر یکدیگر نتیجه حاصله از این نوشتار آشنایی و درک بهتر از جایگاه طراحی پای پوش در سرزمین تاریخی ایران است . از جهاتی دیگر با انجام چنین پژوهشهایی می توان به مقوله طراحی لباس با دیدی تخصصی تر نگریست ، زیرا که بخشی از پوشاک را به طور خاص مورد بررسی قرار می دهد . کلیدواژگان: پای پوش ایرانیان ، نگارگری ، ایلخانی ، تیموری ، صفوی ، فرم و ساختار
اشیا جادویی در فرهنگ عامه ایران و تاثیر آن در نقاشی مکتب سقاخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامیانه ایران برخاسته از سنت ها، آداب و رسوم، باورها و اعتقاداتی است که میراثی به وسعت تاریخ دارد. در میان عناصر متعدد فرهنگ عامیانه، شی باوری (فتیش) حضور گسترده ای در زندگی عوام داشته است. این عنصر شامل سنگ ها، گیاهان، حیوانات، طلسم ها و ادعیه ای است که از قدرت جادویی خارق العاده ای برخوردارند و به عنوان شی کاربردی و ثمربخش در زندگی روزمره مردم اهمیت پیدا کرده اند.این پژوهش در نظر دارد با ارایه منتخبی از این اشیاء، به بررسی فرهنگ عامیانه ایران با تاکید بر خصیصه شی باوری و معرفی آن ها به عنوان فرهنگی ناب و دست نخورده، به ثبت و ضبط آن ها بپردازد و تاثیر این باورها را در هنر ایران به ویژه نقاشی مکتب سقاخانه آشکار نماید. فرضیه پژوهش بر این استوار است که عناصر جادویی، طلسم ها و ادعیه از دیرباز تاکنون به عنوان بخشی باور از زندگی عامه مردم را به خود اختصاص داده و توانسته اند در آثار هنرمندان نقاشی سقاخانه ای ایران به عنوان عنصر فرهنگی زمان خود برای خلق آثار نمادین و معناگرا ثمربخش باشند.
بررسی تطبیقی تصاویر شاهنامه بایسنغری با ادبیات حماسی شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات حماسی و نگارگری ایران از هنرهای قدیم و پویای ایران زمین بوده اند که از دیرباز به یاری هم شتافته اند. ادبیات حماسی ایران با ظهور نابغه ای به نام فردوسی به نهایت خود رسیده و نمونه کامل حماسه را به تصویر کشید. شاهنامه فردوسی سرشار از صحنه های اسطوره ای، تخیلی، رزمی و در عین حال غنایی و تغزلی است و همچنین بازگوکننده دیدگاه هنرمند ایرانی به دنیا و نگاه فرازمینی او به هستی است که تمام این مفاهیم در اسطوره ها و پهلوانان حماسه آفرین شاهنامه دیده می شوند. نگارگر ایرانی نیز با دیدگاه هماهنگ با تفکراتی که ذکر شد، حرکت کرد و در مکاتبی چون شیراز، تبریز و هرات متبلور شد. نگارگر ایرانی جهان را از دیدگاه واقع گرایانه صرف نمی بیند چرا که با آن دید دیگر تصویر کردن اسطوره ها و پهلوانان و اساطیر غیر ممکن می شود و در حد یک انسان عادی تنزل پیدا می کنند. فضا و زمان و مکان و نگارگری ایرانی از دید معمول نیست و اینها همه همراه و هماهنگ با ادبیات حماسی است و این مفاهیم در هر دو هنر دیده می شوند. تصاویر شاهنامه بایسنغری از بهترین و کاملترین نگاره های مکتب هرات است که در این رساله با ادبیات حماسی شاهنامه قیاس شده اند و نگرشی است بر این گونه کارها و بر اینکه چگونه می توان از قابلیت های ادبیات ایرانی و به ویژه ادبیات حماسی استفاده کرد و هنرمندان بزرگ و اندیشمندان در گذشته چگونه این مهم را انجام داده اند.
بارگاه کیومرث: بررسی اثری از سلطان محمد نقاش
منبع:
سوره ۱۳۶۸ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
نسخه ی مصور دیوان سلطان احمد جلایر و هفت وادی منطق الطیر
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
مکتب نگارگری بغداد (آل جلایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب نگارگری بغداد در دوره آل جلایر تمامی تجاربی را که پیشتر مکتب تبریز ایلخانان و مکتب بغداد سده ششم هجری بدست آورده بودند به ارث برد و با بهره گیری از این تجارب نگارگری به نوآوری ها و دستاوردهای درخوری دست یافت. در این مکتب نگارگری بود که خط نستعلیق از برای بهره گیری هرچه زیباتر از خوشنویسی برای کتب ادبی غنایی یا تغزلی بوسیه میرعلی تبریزی اختراع شد. در این مکتب نگارگری بود که تحولی چشمگیر در ترکیب بندی نگاره ها به وقوع پیوست و رنگ بندی درخشانی در آن ها به کار رفت. برای نخستین بار برای القای مفاهیم عرفان از تشعیر یا حاشیه نگاری استفاده شد و دیوان سلطان احمد حلایر از کهن ترین آثاری است که در آن تشعیر به کار رفته است. کلا آنچه در مکتب نگارگری بغداد مطمح نظر هنر پروران و هنرمندان قرار گرفت صحنه های عاشقانه و غنایی از مثنوی های تغزلی همچون خمسه خواجوی کرمانی و نظامی گنجوی بود. در شکل گیری و پیشرفت آن مکتب کوشید و افرادی چون شیخ اویس و فرزند او سلطان احمد که علاوه بر خطاطی در نقاشی و تصویرگری هم مهارت در خور داشتند با حمایت از هنرمندانی چون شمس الدین عبدالحی و جنید در غنای این مکتب نقشی قاطع بر عهده گرفتند. در این مقاله این کوشندگی ها و بازمانده های مکتب نگارگری بغداد به بحث و فحص گرفته شده است.