فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ساختمان های بلند شهری به واسطه ظرفیت نشانهای خود، نقش مهمی در خلق تصویر ذهنی شهروندان از شهر دارند. پژوهش حاضر به بررسی ادراک شهروندان از منظر هتل چمران که در حال حاضر با ارتفاع 110 متر بلندترین ساختمان شیراز است، میپردازد. در این پژوهش از راهبرد اسنادی در بخش نظری و راهبرد پیمایش اجتماعی استفاده شده است. تأکید این نوشتار بر وجوه معنایی و بصری منظر این بنا در ادراک شهروندان بوده و در بخش های متعدد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری ارزیابی شده است. جامعه آماری شامل 100 نفر (به نسبت برابر از هر دو جنیست) بوده که به روش تصادفی، انتخاب و پرسشنامهای شامل سؤالات باز و بسته بین آنان توزیع گردیده و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS (نسخه 19) انجام شده است. در ادامه، ضرایب همبستگی اسپیرمن میان مؤلفههای ادارکی مورد استخراج و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهند که «بدیع بودن ارتفاع هتل» در شهر، عامل اصلی توجه و احساس خوشایند مردم دانسته میشود که بیشتر تحت تأثیر بعد حسی ادراک بوده و پس از مدتی، اثر آن کمرنگ خواهد شد. به سبب ظرفیت پایین طراحی و منظر هتل، ابعاد شناختی، تفسیری و ارزش گذاری ادراک، کمتر مورد اشاره پرسششوندگان قرار دارند، لذا راهکارهایی برای ارتقای ادراک شهروندان در سایر پروژههای بلندمرتبه سازی شهر در چهار دسته به شرح زیر پیشنهاد شده است: الف) توجه بیشتر به جنبههای نوآورانه و خلاقانه در طراحی کالبدی ساختمان های مرتفع از نظر فرم خارجی و ترکیببندی اجزای آن؛ ب) استفاده از مصالح با ترکیببندی و رنگبندی متنوع و خلاقانه در طراحی نما که میتواند به ادراک مردم از ساختمان های بلند کمک فراوانی نماید؛ ج) هماهنگی بصری با بافت طبیعی و فیزیکی شهر به سبب عدم ارتباط معناداری ادراک زیباشناختی با تضاد و تمایز؛ د) حفظ معانی و مفاهیم قابل فهم و هویت بناهای بلند، و اجتناب از احداث بناهای فاقد معنی و هویت مناسب متناسب با جنبههای نمادین و نمایهای وجه نشانهای ساختمان ها.
بعد فراموش شده؛ انسان گرایی: ویژگی گم شده فضاهای جمعی امروز در تهران (نمونه موردی: پیاده را ه ۱۷ شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
انسان گرایی یا اومانیسم دیدگاهی است که اولویت و اهمیت را به انسان می دهد. پیدایش این واژه در محافل علمی جهان به دورة رنسانس، زمانی که مردم از سوء استفاده کلیسا از جایگاه آسمانی و الهی، آگاه و برای باز پس گرفتن حقوق خود مدعی شدند، باز می گردد. در آن زمان، انسان گرایی مفهومی خداستیز پیدا کرد و به نفی چیزهایی پرداخت که به منافع انسان ضربه می زد. در اواسط قرن بیستم، انسان گرایی با انتقاد از رویکردهای معماری مدرن که دوگانه انسان ـ طبیعت را نادیده می گرفت، وارد عرصة شهر و معماری شد تا آنجا که در رشته های نوظهور مانند منظر، ادراک انسان از محیط به محور اصلی طراحی بدل شد.
فضای جمعی از مؤلفه های اصلی منظر شهری است که به دلیل وابستگی حداکثری آن به حضور انسان، نگاه انسان گرا در ساماندهی آن، از سایر جنبه ها پیشی می گیرد. این مقاله درصدد است با بررسی جایگاه نظریة انسان گرایی در نهضت های مختلف فکری، سیاست های مدیریت شهری تهران را پس از انقلاب اسلامی نسبت به فضای جمعی ارزیابی کند.
منظر شهر دوستدار کودک؛ رویکرد منظرین در محیط شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش موج شهرنشینی در دنیا از سویی و افزونی جمعیت از سوی دیگر، کودکان در تحولات مدرن شهری نادیده گرفته می شوند و لزوم توجه به آنها در شهرها بیش از پیش احساس می شود. شهر یک واقعیت زنده و پویا است که نباید خود را بر کودک تحمیل کند بلکه باید متناسب با شخصیت او شکل گیرد. در زمینه ارتباط شهر با کودک، نظریات فراوانی وجود دارد که معتبرترین آن ها «شهر دوستدار کودک» است که برای اولین بار در دهه 90 توسط یونیسف یا همان صندوق حمایت از کودکان ارائه شده است. در این طرح، وزن بیشتر نگاه های عملکردی و کالبدی به شهر بر نقش هویتی آن سایه افکنده است. این نوشتار بر آن است تا با رویکردی منظرین به تحلیل همه جانبه محیط شهری دوستدار کودک بپردازد و بعد فرهنگی و ذهنی آن را نیز قوام بخشد. منظر شهری دوستدار کودک، با نگاه عینی _ذهنی به پدیده شهر، مشارکت و نقش شهروندی کودکان را مبنا قرار داده و سه راهبرد توسعه زندگی پیاده، فعالیت در فضای جمعی شهری و طبیعت گرایی را در راستای افزایش نقش مشارکتی کودکان پیشنهاد می دهد. هر یک از این راهبردها، شامل سیاست ها و اقداماتی است که به ایجاد حس هویت، امنیت، تعلق مکانی و لذت می انجامد و شهر را به سوی بستری برای برآوردن نیازهای مختلف کودک و رشد و پرورش همه جانبه او سوق می دهد.
مقیاس کوچک، تأثیر شگرف؛ پروژه های یکپارچة شهری در مِدِلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
در کلان شهرهای کلمبیایی، برای پیش برد اهداف توسعه اجتماعی و شرایط فیزیکی، مداخلاتی کوچک مقیاس مانند ساخت پارک های محله ای یا زمین های بازی صورت گرفته است. تحولات اجتماعی و فضاییِ «مدلین» (Medellin) ـ هم در مرکز شهر و هم در سکونتگاه های غیررسمی حومه شهرـ آن را از یکی از نقاط خطرناک درگیری های مسلحانه مواد مخدر، به نمایشگاهی مثال زدنی برای توسعه و ارتقای شهری فراگیر، تبدیل کرده است.
وقتی فرایندهای دگرگون کننده از طریق مداخلات فضایی در مقیاس های مختلف پدیدار می شوند، مجموعه ای از برنامه ریزی ها و مدارک توسعه شهری را پایه ریزی می کنند که ضمن تغییر قوانین شهری، بر فهم شهروندان از شهر تأثیر می گذارد که به توسعه شهری و درک تبعیضات اجتماعی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه، رویکردی جامع دارد. بر همین اساس، برنامه توسعه شهری اخیر با سه هدف اداره شهر و بهبود عملکرد اقتصادی آن، از بین بردن فقر و تضاد طبقاتی و تغییر چهره شهرـ در سطح ملی و بین المللی ـ تنظیم شده است. در این نوشتار بخشی از برنامه توسعه شهری مدلین، با معرفی پروژه های کوچک مقیاس اجرا شده در آن که تأثیر شگرفی در شرایط زندگی شهروندان داشته است، بیان می شود.
تردید در وجود تلقی جهان شمول از عقلانیت در رویه های شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوری مستحکم، عمیق و دیرپا در میان شهرسازان و برنامه ریزان وجود دارد که بر مبنای آن، رویه های معمول خویش را دنبال می کنند. این باور بر پیش فرضی تردیدناپذیر بنا شده و آن همراهی تاریخی عمل و نظر شهرسازی با عقلانیت است. علاوه بر این، به نظر می رسد شهرسازان در بیشتر اوقات برای نشان دادن صحت دعاوی خویش به مفهوم عقلانیت متوسل می شوند. ظاهراً این موضوع نقشی اساسی در شهرسازی ایفا می کند و به این ترتیب، تأمل در مفهوم عقلانیت می تواند پژوهش هایی راهگشا و تعیین کننده را رقم بزند و شهرسازان را در رویارویی با پرسش های مهم یاری کند. پرسش هایی از این دست: منظور شهرسازان از معقول بودن رویه هایشان و به خصوص نظریه هایشان چیست؟ آیا چارچوب و ساختار و نظریه ای فراتاریخی، فرامکانی و فراقومی و جهان شمول از عقلانیت، در نظریه های شهرسازی وجود دارد که شهرسازان رویه های خویش را با آن تطبیق دهند؟ این مقاله سعی دارد تا با معرفی یک پژوهش کیفی و تحلیل نتایج آن، تبیینی برای دو پرسش مذکور ارائه کند. به نظر می رسد بر پایه این نتایج شهرسازان می توانند تجدید نظری اساسی در باور به ضرورت همراهی عقلانیت با شهرسازی و نیز تلقی واحد جهان شمول از عقلانیت، در نظریه های شهرسازی را در دستور کار خویش قرار دهند.
از فکر تا عمل؛ فرایند برنامه ریزی و اجرای پروژه های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
شهرداری تهران در سال های اخیر دست به اقدامات متنوع و متعددی در انجام پروژه های شهری و در راستای محورهای مختلف توسعه زده که چهره و مناظر جدیدی را برای شهر ایجاد کرده است. آسیب شناسی انجام گرفته نشان می دهد ویژگی های مثبت و منفی بسیاری در این پروژه ها قابل بحث و بررسی است که می توان در چهار گام تعریف پروژه، برنامه ریزی و طراحی، اجرای پروژه و ارزیابی و بازنگری به آنها پرداخت.
عدم توجه به اولویت ها و ضرورت های پیش بینی شده در طرح های بالادست و «برنامه ـ محور» نبودن روند تعریف پروژه از آسیب های موجود در طرح های تهران امروز است. همچنین عدم «نیازسنجی» در کنار امکان سنجی پروژه ها نیاز به لزوم یا ضرورت آنها را مشخص نمی کند. در برنامه ریزی و طراحی پروژه ها، آسیب هایی در روند انتخاب مشاوران برنامه ریزی و طراحی و همچنین نظارت بر عملکرد آنها وجود دارد. به علاوه، پیوست های مختلف اجتماعی، اقتصادی، و زیست محیطی در برخی موارد از استقلال و استحکام لازم برخوردار نیستند. روند تصویب پروژه های شهری و ضعف در مشارکت مردمی در فرایند تهیه و تصویب برنامه ها جزء نقاط ضعف پروژه های تهران است. در بخش اجرا، عدم تبیین نظام تحقق پذیری و شفافیت پروژه ها مورد تحلیل و نقد است. در نهایت نیز در مرحله بازنگری و ارزیابی عدم وجود شاخص های ارزیابی و نیز فقدان سازمان ناظر بر این بازنگری از دیگر مسائلی هستند که نقاط قوت و ضعف این پروژه ها را مشخص می کنند. در این میان نقد و تحلیلی ساختاری در این فرایند می تواند به راهکارهایی برای ارتقای کیفی پروژه ها کمک کند.
راهبردهای توصیفی در پژوهش منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
توصیف به مثابه یک راهبرد عینیت گرا و استقرایی از روش های پژوهش در معماری منظر است که مبنای بسیاری از راهبردهای پژوهشی دیگر نیز دانسته می شود. از آنجا که از مشاهده اغلب به عنوان نخستین گام در هر پژوهش یاد شده و کمتر به مثابه یک راهبرد مورد توجه قرار می گیرد، هدف این نوشتار تقویت بنیان های نظری لازم در تعمیق راهبردهای توصیفی در پژوهش منظر و ترویج بیشتر آن است. از این روی، راهبرد توصیفی در نوشته های دمینگ و سوآفیلد (2011) مورد بررسی قرار گرفته و ضمن اشاره به دسته بندی های چهارگانه آنها شامل مشاهده، توصیف ثانویه، توصیف پیمایش اجتماعی و توصیف پیچیده به برخی پژوهش های صورت گرفته در هر دسته نیز اشاره شده است. اسناد مکتوب، پرسشنامه، مشاهده مستقیم، مصاحبه، تصاویر، عکس ها، دست نگاره ها و مستندات تاریخی همگی به عنوان منابع پایه در راهبرد توصیفی هستند. سنجش اعتبار این نوع پژوهش ها متکی به پشتیبانی منابع مختلف از یکدیگر، نحوه استخراج داده ها و شیوه استقرای پژوهشگر و مبتنی بر دسته بندی، رتبه بندی و تفسیر می باشد.
سنندج شهر اُرسی؛ بررسی روند شکل گیری و گسترش هنر اُرسی سازی براساس نمونه های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اُرسی های بسیاری در آثار دوره های صفوی و به ویژه خانه های دورهقاجار در سنندج باقی مانده است. اگرچه این خانه ها دارای آرایه های متعددی هستند، اُرسی در این میان، از جایگاه خاصی برخوردار است. این پژوهش در پی آن است که به چند سؤال پاسخ دهد و فرضیه هایی را که دربارهسابقه، فن ساخت و ویژگی اُرسی سازی شهر سنندج را طرح کرده، اثبات کند. در این پژوهش، کوشش شده که به اهمیت و جایگاه اُرسی در شهر سنندج به صورت تاریخی و توصیفی تحلیلی نگریسته شود. پیشینه استفاده از اُرسی در بناهای شهر سنندج به طور دقیق مشخص نیست؛ اما مدارک و شواهد موجود نشانگر این است که استفاده از اُرسی در بناهای دوره صفوی آغاز شده است. مدارک و شواهد قطعی تری در استفاده از اُرسی و اُرسی سازی در ساختمان های مسکونی دوره قاجار،نیز در دست است که نشان می دهد که ساختناُرسی و استفاده از آن در این دوره، گسترش چشمگیری داشته و می توان سنندج را از مراکز مهم ساخت اُرسی در دوره قاجار شمرد. گستردگی استفاده از اُرسی از سویی، نشانگر این است که افراد زیادی در این حرفه اشتغال داشته اند؛بنابراین، ساختن اُرسی و استفاده از آن، از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار بوده که در خانه های مردم عادی هم نمونه ای با پیمون کوچک (1) وجود داشته است. در برخی خانه های با پیمون بزرگ (2) تعداد اُرسی به بیش از ده نمونه هم می رسد. گسترش و بهره مندی از اُرسی در ساختمان، توجه سازندگان را به سمتی سوق می دهد که طرح اُرسی های شهر سنندج را با وجودحفظ کلی اُرسی سازی ایرانی، ولی با شیوه بومی محلی، همچون سایر هنرها ازجمله فرش و صنایع دستی را ایجاد کنند. با اتکا بر این پشتوانه غنی در اُرسی سازی، می توان برای احیا یانوآوری در آن، از فراموشی و نابودی این هنر جلوگیری کرد.
تحلیل پیامدهای فضایی اقدامات مدیریت شهری در بافت های قدیم و جدید کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقای سطح کیفی مناطق مرکزی شهر، از اهداف اساسی مدیریت و برنامه های شهری است تا با اتخاذ رویکردهای سنجیده موجب تجدید حیات اقتصادی و اجتماعی این بافت ها گردد. این موضوع زمانی اهمیت می یابد که به دو نکته عمده توجه داشته باشیم: اول اینکه توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته است و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار دارد و موضوع تَرک شدن، به شدت این بافت ها را تهدید می کند، ثانیاً بافت های کهن، نماد تاریخی شهر محسوب می شوند که یک شهر هویت خود را از آن به عاریت می گیرد. مجموعه حسن پادشاه تبریز نیز با توجه به قرارگیری در بافت مرکزی شهر از این قاعده مستثنا نخواهد بود. اما طرح ها و اقدامات شهری با اتخاذ برخی سیاست ها نظیر توجه به حومه ها و توسعه برون شهری به توسعه نامتوازن شهری دامن می زنند که تهدیدی در راستای پوسیدگی شهر از درون خواهد بود. لذا این سؤال در ذهن متبادر می شود که ارزش محلات مرکزی شهر تبریز طی دهه های اخیر افول کرده یا ارتقا یافته است؟ فرض این است که بسط برون شهری که خود تحت تأثیر اقدامات مدیریت شهری است، عاملی موازی در تنزل ارزش بافت های مرکزی شهر محسوب می شود. بنابراین بررسی روند تغییرات در کیفیت بافت های مرکزی شهر تبریز در اثر اقدامات مدیریت شهری و اجرای برنامه های شهری طی 25 سال اخیر، انگیزه نوشته حاضر است. برای حرکت در راستای هدف پژوهش، از روش داده گیری ترکیبی (اسنادی و میدانی) استفاده شده است و روش مطالعه و تحلیل های پژوهش مبتنی بر روش تطبیقی- استقرایی و تحلیل روند بوده است. یافته ها بیانگر آنست که موضع دوگانه مدیریت شهری تبریز در قبال بافت های مرکزی و حومه شهری، موجب تنزل ارزش بافت های مرکزی شهر از جنبه های مختلف اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و ... شده است
طبیعت زیباست؟ تأمل در فلسفه زیبایی طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
امروز متخصصین علوم شهر و مدیریت شهری و حتی شهروندان بر این عقیده اند که حضور طبیعت در شهر گامی بزرگ در توسعه پایدار و بهبود کیفیت شهر و زندگی شهروندان به شمار می رود. اما اینکه این طبیعت با چه رویکرد و صورت و مقیاسی به شهر وارد شود تا حداکثر پیوند را با شهروندان و زندگی آنها برقرار سازد سؤالی است که پاسخ به آن به تعمق بیشتری در مفاهیم فلسفی و نظری در باب طبیعت نیاز دارد. برخی از پرسش های فلسفی درباره ارزشیابی زیبایی طبیعت همراه با تمرکزهای واگرا مطرح شده اند و با ارایه قالبی مناسب و متقاعدکننده قصد تثبیت مفهومیِ زیبایی شناسیِ منظر را دارند.
سؤال اصلی مطرح در مقاله این است که مردم چه طبیعتی را زیبا می دانند؟ برای پاسخ به این سؤال به دانشی در باب زیبایی طبیعت نیازمندیم. پاسخ به این پرسش در تلفیق دو نگاه مفهومی ـ شناختی و غیر مفهومی ـ ذهنی نهفته است؛ «آلن کارلسون» و «آرنولد برلینت» دو تن از تأثیرگذارترین افرادی هستند که به این مباحث پرداخته و پرسش های زیبایی شناسی منظر و محیط را در موقعیت های دوگانه ذهن نظیر هنرـ دانش، عینی ـ ذهنی و احساس ـ منطق جستجو کرده اند.
اگرچه کارلسون نقش غالبی را برای بخش های علمی، منطقی، شناختی و قضاوتی تجربه انسان مطرح می کند و برلینت بیشتر بر جنبه های حسی، تجربی و ذهنی تکیه کرده است اما هر دو به دنبال ایجاد یک رابطه منطقی بین ارزش طبیعت و ارزش هنر هستند.از آنجا که این دو جنبه با تمام تجربیات انسانی عجین شده اند و با علم به این موضوع که تجربه محصول تعامل انسان و محیط است کیفیت های طبیعت همواره عینی- ذهنی به نظر می رسند. ارزش طبیعت متضمن ویژگی های فیزیکی است که از نظر زیبایی شناسی به یکدیگر مرتبطند و انسان نقشی فعال در این تجربه ایفا می کند. ترکیب این دو جنبه با ارتقای جنبه های معنوی و اخلاقی ذهن بشر می تواند منجر به پایداری محیطی شود.
گونه شناسی مسجد ـ مدرسه در معماری اسلامی ایران، بررسی چگونگی ارتباط میان فضای آموزشی و نیایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه آگاهی اندکی از وضعیت فراگیری دانش در ایران پیش از اسلام در دست میباشد، با ورود اسلام به ایران، دانشاندوزی که این بار با دین پیوندی مستحکم داشت، در این سرزمین به شکوفایی میرسد. بر اساس سنت وعظ و خطابه پیامبر(ص) به یارانش، نخستین مکانی که در سده های نخستین اسلامی به منظور آموزش مورد استفاده قرار میگرفت، مسجد بود. با اینکه در دوره های بعد، مدارس مستقل به وجود آمدند، به دلیل آموزش دینیِ مدارس، دوباره پیوند مسجد و مدرسه به گونههای مختلف شکل می گیرد و مسجد ـ مدرسه در معماری اسلامی مطرح میشود، اما به این گونه معماری تاکنون بسیار کم پرداخته شده است. اینکه دو فضای آموزشی و نیایشی در دورههای مختلف معماری اسلامی ایران چگونه با یکدیگر ارتباط داشتهاند، و مسجد ـ مدرسه چه ویژگی هایی دارد که از دیگر گونههای ترکیبی متمایز میشود، به طور دقیق و کامل شناخته شده نیست. شناخت چگونگی پیوند این دو فضا در دوره های مختلف مدّ نظر این پژوهش است و اینکه این پیوند چه گونههایی را دربرداشته و در کدام یک از این گونهها ارتباط میان فضای آموزشی و نیایشی کامل تر برقرار میشود که بتوان واژه مسجد ـ مدرسه را برای آن به کار برد؛ بنابراین در این نوشتار، سیر تحول ارتباط میان فضای آموزشی و نیایشی و گونههای مختلف ساختارهای فضایی آن در معماری اسلامی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و توسعهای بوده و در آن از مطالعات کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. در پایان، گونههای مختلف فضاهای ترکیبی آموزشی و نیایشی به ترتیب بیان میگردد و بر اساس جدولهای مربوط، دستهبندی شده و کاملترین آن ها با معیارهای مطرح شده در نوشتار به عنوان مسجد ـ مدرسه شناخته می شود. مسجد حکیم اصفهان به عنوان نخستین بنایی دانسته میشود که در آن، دو فضا به طور کامل ترکیب گردیده و در دستهبندیهای پایانی، روند تکاملی ترکیب دو فضای آموزشی و نیایشی در معماری اسلامی ایران تا ساخت گونه مسجد ـ مدرسه و فراوانی آن در دوره قاجار نشان داده میشود.
شناسایی و رتبه بندی معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، مسئله مهم مکان یابی مساجد در شهرسازی و مدیریت شهری است؛ بدین منظور، پژوهش با دو سؤال اصلی پیگیری شده است: 1 معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد کدام است 2 وزن هر یک از معیارهای مؤثر بر مکان یابی مساجد چقدر است؟ برای پاسخ به این سؤالات، ابتدا معیارهای مؤثر بر مکان یابی در پژوهشهای پیشین و آثار دینی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه برای وزندهی معیارها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. نتایج حاکی است که 20 معیار اصلی، ذیل چهار گروه معیارهای جمعیتی، مذهبی، شهرسازی و اجتماعی قابل طرح است. در زمینه گروه معیارها به ترتیب معیارهای مذهبی و شهرسازی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار شد. شعاع دسترسی، تراکم جمعیت و دسترسی آسان به عنوان مهمترین معیارها در مکان یابی مساجد اولویت بندی شد
میزگرد «بررسی مسئله نوسازی شهری در ایران»؛ سبقت نوسازی از فرسودگی
حوزه های تخصصی:
بیش از یک دهه است که نوسازی شهری به عنوان یکی از موضوعات مهم پیش روی مدیریت شهری ایران است. کتاب ها و مقالات زیادی در این زمینه نوشته شده و اقدامات فراوانی جهت نوسازی بافت های فرسوده صورت گرفته است. در این میان علی رغم حجم زیاد برنامه هایی که نوسازی شهری را هدف خود قرار داده اند، شکاف بین روند رشد بافت های فرسوده و نوسازی این بافت ها، که از طریق مدیریت شهری و سازمان های دولتی انجام می شود، در حال افزایش است و شاهد رقابت نفس گیر دو جریان فرسودگی و نوسازی هستیم ولی همچنان سرعت رشد فرسودگی از اقدامات نوسازی بیشتر است. این میزگرد به بحث پیرامون علت این جریان اختصاص یافت. در این میزگرد آقایان دکتر محمد سعید ایزدی، مدیر عامل شرکت عمران و بهسازی، دکتر فریبرز رئیس دانا متخصص اقتصاد و دکتر سید امیر منصوری سر دبیر مجله در دو بخش به بحث درباره موضوع پرداختند
ظرفیت پنهان؛ بوم شناسی تلاقی طبیعت و تاریخ در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
مکان گزینی سکونت و زندگی انسان شهری در شهرهای ایرانی با بستر طبیعی در ارتباط مستقیم بوده است. در شهرهایی که محور طبیعی در آن نقش بارزی ایفا میکند، نقاط کانونی وجود دارد که حاصل برخورد جریان پرقدرت طبیعت و حضور نظم انسانی در ادوار مختلف تاریخی در آن محدوده است. این نقاط مرکز ثقل قلمرو ترکیب یافته از طبیعت و شهر را شامل میشود و بالاترین ظرفیت را در توسعه کیفی شهر در سازمان فضایی آن دارد. همزمانی و تلاقی لایه های مختلف ادراکی، عملکردی، خاطره ای و ذهنی، جغرافیایی و بی شمار عناصر متکثر محیط و منظر در حوزه نفوذ آنها ضمن ایجاد ظرفیت بالا برای تأثیرگذاری بر محیط زیست انسانی و فضای شهری، عامل توسعه کیفی شهر نیز خواهد بود. شناسایی، ساماندهی و توسعه این نقاط با رویکرد منظر به عنوان دانش بومشناختی و با توجه به هدف توسعه کیفی و پایدار شهر، می تواند گامی مؤثر در نیل به اهداف توسعهای شهر باشد. این نوشتار به نقش طبیعت در شهر و اهمیت برهمکنش آن با تاریخ شهر در زیست جهان انسانی می پردازد و در انتها با بررسی منطقه تجریش به عنوان نمونهای از هم نهشتی طبیعت با تاریخ در تهران و لزوم پردازش آن، نسبت به تشریح موضوع اقدام کند.
نقش دلبستگی به مکان در هویت بخشی به میدان های شهری (نمونه موردی : میدان آرامگاه شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است. این حس دلبستگی موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد میشود. میدان با ابعاد مختلف معنایی، کارکردی و کالبدی می تواند نقش مهمی در ارتقای کیفی فضاهای شهرهای امروز ایفا کند. در این میان، توجه به عوامل مؤثر در دلبستگی افراد به میدان های شهری می تواند نقش مؤثری در هویت و مطلوبیت میدان ها داشته باشد. با توجه به اهمیت دلبستگی به مکان در ارتقای کیفیت محیط، این تحقیق ضمن بررسی مفهوم دلبستگی و ابعاد آن، با تبیین شاخص های دلبستگی به مکان، نقش دلبستگی به مکان را در ایجاد مطلوبیت و هویت میدانهای شهری بررسی میکند.
اساس این مقاله متکی بر یافته های تحقیقی در مورد آزمون دلبستگی به مکان در ارتباط با یکی از میدان های مهم واقع در مرکز شهر همدان، به نام میدان آرامگاه بوعلی سیناست. پژوهش مذکور با روش مطالعه نمونه موردی و مطالعات میدانی و مصاحبه های حضوری با شهروندان همدانی و بازدیدکنندگان از میدان مذکور و تحلیل آن با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی انجام شده است. تحقیقات ثابت میکند ارزیابی بسیاری از شاخص های دلبستگی به این میدان بالاست و همین امر ذهنیت افراد را بر روی هویت آن مؤثر میسازد. از این رو مقاله استدلال میکند بین دلبستگی به مکان و هویت آن، رابطة مستقیم وجود دارد که این امر میتواند در طراحی میدان های شهری مورد توجه قرار گیرد. در بین عوامل مهم دلبستگی به میدان از جمله میتوان به وجود آرامگاه بوعلی با معماری فاخر آن در مرکز میدان، امکان دسترسی مناسب به میدان، وجود عوامل و عناصر محیطی نظیر درختان و فضای سبز مناسب در میدان، فضاهای تجاری و روزمره اطراف میدان، جانمایی مناسب میدان به لحاظ موقعیت مرکزی در شهر، مناظر ذهنی و عینی مناسب میدان نام برد. نتایج این تحقیق می تواند راهبرد مناسبی برای طراحی میدان های شهری مطلوب در شهرهای معاصر فراهم کند.
سنجش تطبیقی تصویر ذهنی شهروند و شهرساز به مفهوم کیفیت محیط شهری (مطالعه موردی: بافت فرسودة شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیستگاه انسانی هنگامی میتواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان حاصل کند،که انتظارات وی را برآورده سازد. این انتظارات در قالب ابعاد مختلف زیستمحیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... معنا پیدا میکند. چنانچه هریک از این عوامل در محیط زندگی یک فرد فاقد کیفیات مطلوب باشد، بر ادراک و احساس وی از فضا و در نتیجه بر سطح رضایتمندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. همانطور که میدانیم بافت فرسوده شهری به عرصههایی از محدوده قانونی شهرها اطلاق میشود که به دلیل فرسودگی و سطح نازل کیفیت محیطی در آنها مسایل و مشکلات خاصی را برای شهرها به وجود آوردهاند؛ و همواره شاهد این موضوع هستیم که در این بافتها توقعات شهروندان در ارتباط با کیفیت محیط سکونت خود تحقق نیافته و رضایت ساکنین از فضای زندگی در سطوح پایینی قرار دارد. شاید بتوان علت این مطلب را در عدم همسویی انگارههای شهروندان از یک فضای زیستی مطلوب ـ که به رضایتمندی آنان از محل زندگیشان میانجامد ـ با رویکردهای شهرسازان در ساماندهی اینگونه بافتها یافت.
این پژوهش با هدف کاربردی و در راستای ارتقای کیفیت محیط در بافتهای فرسوده شهری در پی پاسخ دادن به این سؤال است که اولویت معیارها و شاخص های کیفیت محیط در بافت های فرسوده شهری با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان از یکسو و نگاه مسئولان و کارشناسان امور شهری از سوی دیگر کدامند؟ در این راستا، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با به کارگیری نرم افزار SPSS در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون های آنالیز واریانس یکطرفه (Oneway) و آزمون دانکن در گروه بندی (HSD) سعی دارد به ارزیابی و رتبه بندی این مؤلفه ها بپردازد. نتایج حاصل بیانگر آن است که شهروندان اولویت پایین بودن سطح کیفیت زندگی در این بافت ها را در عدم توجه به مسایل فیزیکی و کالبدی محیط بافت های فرسوده شهری و سطح پایین وضعیت اقتصادی ساکنان میدانند؛ در حالیکه در رویکرد شهرسازان به بافت های فرسوده شهری معیارهای محیطی، مدیریتی به نسبت بیشتری از سایر مؤلفه ها دچار نابسامانی هستند.
چیدمان شهر و معماری: جایگاه گرافیک محیطی در هویت بصری شهر
حوزه های تخصصی:
تصویر شهر بخشی پر اهمیت از هویت بصری شهر است که می توان آن را زیرمجموعه ای از هویت شهری به شمار آورد. هویت شهری در حیطه موضوعی طراحی شهری قرار می گیرد که مبحثی میان رشته ای است و تنها در گرو هماهنگی و تناسب میان فعالیت های شاخه های متنوعی از رشته های علمی و هنری از جمله: برنامه ریزی شهری، معماری و منظرسازی، طراحی گرافیک شهری، طراحی صنعتی، مهندسی فنی و ترافیک، اقتصاد، روانشناسی، جامعه شناسی و... به دست می آید. گرافیک محیطی را باید یکی از ارکان اصلی زندگی اجتماعی و شهری قلمداد کرد. جلوه های هنرهای تجسمی در زندگی روزمره از طریق گرافیک محیطی میسر می شود، گرافیک محیطی یک پدیده اجتماعی است که باتوجه به فضاسازی تصویری، خصایص ملی، قومی، فرهنگی، اجتماعی، آداب و سنن و گرایش های سیاسی و اقتصادی جامعه قابل تحلیل و بررسی است. درنتیجه گرافیک محیطی تأثیر مستقیمی بر روی فرهنگ یک جامعه، یک شهر، یک محله، یک خانه و حتی اتاق یکی از اعضاء خانواده دارد.
در این مقاله سعی شده تا با بررسی تعاریف مرتبط با هویت شهری و نقش طراحی شهری در ایجاد هویت شهر به جایگاه و اهمیت گرافیک محیطی در ارتقاء بخشیدن به هویت بصری شهر پرداخته شود.
شاخص های گسست منظر؛ زمینه های تجمع سنجه های بوم شناسی و رویکرد ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
منظر پدیده ای پویاست و موجودیت چندلایه آن باتمام مقیاس ها در گذاری همیشگی قرار دارد. از مصادیق گذار و تغییر در منظر، پدیده گسست است که بر تمام لایه های اکولوژیکی و ادراکی آن در مقیاس های مختلف تأثیر می گذارد. گسست در منظر که تحت تأثیر مداخلات انسانی روی می دهد پیامدهای گوناگونی دارد که از عوامل مختلفی همچون توسعه سکونت گاه های شهری، ایجاد زیرساخت های حمل و نقل زمینی و ریلی، تسطیح و تصرف اراضی طبیعی برای مصارف کشاورزی و فعالیت های معدن کاوی و عوامل بسیار دیگر ناشی می شود.
این نوشتار در پی آن است تا با رویکردی جامع و کل نگر به ماهیت منظر، نظریات موجود در خصوص پدیده گسست و روش شناسی حوزه های مختلف مرتبط با این پدیده را تحلیل کند، به امکان سنجی شاخص های در ارزیابی پیامدهای گسست در منظر بپردازد و همزمان به جنبه های اکولوژیک و ادراکی آن توجه کند؛ شاخص هایی که قابلیت انطباق بر ویژگی های خاص هر بستر منظرین را به طور جداگانه دارا باشند و تغییرات ناشی از گسست را در الگوهای موجود منظر و محیط پیش بینی کند. با چنین هدفی شاخص های ارزیابی پدیده گسست به دو گروه کمّی و کیفی تفکیک شده است به شاخص های کمّی به ویژگی های اکولوژیک و زیست محیطی منظر و شاخص های کیفی به خصوصیات ادراکی و هویتی آن می پردازد.
این نوشتار در پایان به این نتیجه خواهد رسید که ترکیب تمام شاخص های کمّی و کیفی در تحلیل یک بستر منظرین و تبدیل آنها به یک کلیت واحد به واسطه تفاوت ماهوی این شاخص ها و زمینه های مختلف دلالت آنها امکان پذیر نخواهد بود، لکن با تعریف اولویت های ساختاری هر منظر و شرایط محیطی، میزان اهمیت و تأثیرگذاری هر شاخص در ارزیابی مشخص می شود، تا در مراحل مختلف تصمیم گیری، برنامه ریزی و طراحی پروژهای مدیریت منظر و آمایش سرزمین قابل استفاده و استناد باشد.