فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
۷۸۱.

فراسوی جدال پوزیتیویستی ؛ رهیافت پسامدرن در روابط بین الملل

۷۸۲.

هرمنوتیک فلسفی در اندیشه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر گادامر تأویل هرمنوتیک فلسفی هرمنوتیک متون‌ فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷۹۲
هرمنوتیک‌ فلسفی‌ که‌ مارتین‌ هایدگر آن‌ را بنیان‌ نهاده‌ بود، مورد نقد برخی‌ از متفکران‌ پیرو سنتِ‌ ایده‌آلیستی‌ آلمان‌ قرار گرفت. گادامر در دفاع‌ از هرمنوتیک‌ فلسفی‌ با التزام‌ به‌ اصول‌ مطرح‌ شده‌ هایدگر، اندیشه‌های‌ جدید خود را در این‌ باره‌ مطرح‌ کرد. هستی‌شناسی‌ فهم‌ و تجربه‌ و تاریخ‌مندی‌ آن‌ دو، هستی‌شناسی‌ زبان‌ و جای‌گاه‌ هرمنوتیکی‌ آن، منطق‌ مکالمه‌ یا دیالکتیکی‌ بودن‌ فهم‌ و معرفت، ادغام‌ افق‌ها، رابطة‌ متن‌ و تأویل‌کننده‌ یا خوانندة‌ آن، پیش‌فرض‌های‌ فهم‌ و تأویل‌ مفاهیم‌ و اصول‌ محوری‌ هرمنوتیک‌ فلسفی‌ گادامر را تشکیل‌ می‌دهند. وی‌ در تأکید خود بر دیالکتیکی‌ بودن‌ فهم‌ و معرفت، وام‌دارِ‌ افلاطون‌ و هگل‌ است. چنان‌که‌ در تأکید بر جنبه‌ کارکردی‌ و پراگماتیسمی‌ فهم‌ از حکمت‌ عملی‌ ارسطو الگوبرداری‌ کرده‌ است اهتمام‌ گادامر به‌ تفسیر متن، که‌ در آغاز در هرمنوتیک‌ فلسفی‌ هایدگر چندان‌ مورد توجه‌ نبود، هرمنوتیک‌ فلسفی‌ را کاربردی‌تر و قابل‌ فهم‌تر کرده‌ است. این‌ اهتمام‌ از نگرش‌ خاص‌ گادامر به‌ زبان‌ نشأت‌ می‌گیرد که‌ اندیشه‌ای‌ کاملاً‌ ابتکاری‌ به‌ شمار می‌رود. او زبان‌ را صرفاً‌ وسیله‌ای‌ برای‌ بیان‌ و انتقال‌ افکار نمی‌داند. بلکه‌ برای‌ زبان‌ هویتی‌ عینی‌ قائل‌ است‌ که‌ نقش‌ انسان‌ درک‌ و شناخت‌ آن‌ است‌ نه‌ وضع‌ و ساختن‌ آن.اندیشه‌های‌ گادامر را برخی‌ از معاصران‌ آلمانی‌ وی‌ چون‌ اریک‌ هرش‌ و هابرماس‌ نقد کردند. اساسی‌ترین‌ نقد هرمنوتیک‌ فلسفی‌ دو مطلب‌ است: یکی‌ این‌که‌ روش‌شناسی‌ فهم‌ را چندان‌ جدی‌ نمی‌گیرد. کاری‌ که‌ در کانون‌ هرمنوتیک‌ ماقبل‌ فلسفی‌ قرار داشت. با این‌ که‌ بدون‌ داشتن‌ روش‌ استوار منطقی‌ برای‌ فهم، دست‌ یافتن‌ به‌ فهم‌ میسور نخواهد بود. دیگری‌ این‌که‌ این‌ تفکر فلسفی‌ به‌ نسبی‌گرایی‌ و شکاکیت‌ لجام‌گسیخته‌ای‌ در معرفت‌ می‌انجامد
۷۸۸.

هزار جامه ناموزون بر قامت متن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان فهم قرائت‌پذیری‌ متون‌ دینی پروسه‌ وضع تعین‌ معنای‌ متن مفاد استعمالی مراد جد‌ی‌ مؤ‌لف اشتراک‌ فهم حجیت‌ ظهور زمان‌ نزول‌ و صدور کلام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۳۹۸
یکی‌ از مبانی‌ اصلی‌ نظریه‌ قرائت‌پذیری‌ متکثر متون‌دینی‌ عدم‌ تعین‌ معنای‌ متن‌ است. زیرا این‌ نظریه‌ مفسر محور بوده‌ نقش‌ اصلی‌ در فهم‌ را از آنِ‌ مفسر و پیش‌فهم‌ها و انتظارهای‌ وی‌ می‌داند. حال‌ آنکه‌ متن‌ هر معنایی‌ را برنمی‌تابد و به‌ هر انتظاری‌ پاسخ‌ مثبت‌ نمی‌دهد. چون‌ زبان‌ یک‌ قرارداد اجتماعی‌ است‌ و الفاظ‌ از طریق‌ پروسه‌ وضع‌ با معانی‌ خاص‌ علقة‌ ویژه‌ پیدا کرده‌ و هنگام‌ استعمال‌ به‌ همان‌ معانی‌ دلالت‌ می‌کند. به‌ علت‌ همین‌ خصوصیت‌ معانی‌الفاظ‌ هم‌ در مقام‌ استعمال‌ (مفاد استعمالی) و هم‌ در مقام‌ دلالت‌ (مراد جد‌ی‌ مؤ‌لف) تعین‌ دارد.اگر معنای‌ متن‌ معین‌ نبود، مفاهمه‌ بین‌ انسانها صورت‌ نمی‌گرفت. بعلاوه‌ تأکید بر مسأله‌ «اشتراک‌ فهم» و «حجت‌ ظهور زمان‌ نزول‌ و صدور» متون‌ دینی، شاهد دیگری‌ بر همین‌ معنای‌ متن، و دلیل‌ به‌ این‌ مطلب‌ است‌ که‌ متون‌ دینی‌ هر قرائتی‌ را نمی‌پذیرد
۷۸۹.

انسان، آزادی و تربیت در فلسفه هستی

کلید واژه ها: آزادی انتخاب هستی تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۶۴
این مقاله به بررسی وضعیت انسان در فلسفه هستی از یک سو، و ویژگیهای تربیت هستی آسا از سوی دیگر، اختصاص دارد. فلسفه هستی نامی است برای آن دسته از اندیشه هایی که به روشنگری ویژگیهای انسان می پردازد. نزد فیلسوفان هستی انسان باشنده ای بی مانند، یکه، آزاد و تاریخی است. انسان نتیجه انتخابهای خویش است و این نشانه برخورداری او از آزادی است. واژه ”هستی“ بر این معنا دلالت دارد که انسان از برترین امکانها برخوردار است. شکوفاشدن این امکانها نیازمند تربیت ویژه ای است، تربیتی که به آزادی انتخاب دانش آموزان احترام بگذارد. زیرا بدون تحقق چنین شرطی نه می توان از بی مانندی انسان سخن گفت و نه از شکفتن امکانهای گوناگون او.
۷۹۰.

پدیدارشناسی برنتانو، حیث التفاتی و شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حیث التفاتى پدیدارشناسى شناخت‏شناسى برنتانو هوسرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰۷
اگر بگوییم که اساسى‏ترین مفهوم در مکتب پدیدارشناسى، مفهوم حیث التفاتى است، سخنى به گزاف نگفته‏ایم. مبناى معرفت‏شناسى و شناخت‏شناسى در این نحله فلسفى، ریشه از مفهومى مى‏گیرد که باید سرگذشت آن را در تاریخ فلسفه کاوش نمود. برنتانو بدون شک اولین کسى است که این مفهوم را دوباره در پدیدارشناسى به عنوان یک اصل شناخت‏شناسى، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بدون ریشه یابى تاریخى این مفهوم، علل توجه برنتانو به آن نیز به روشنى تبیین نخواهد شد و نقش اساسى این مفهوم، نزد هوسرل هم دقیقا روشن نخواهد شد. البته کارکردهاى متفاوت مفهوم حیث التفاتى و پیامدهاى این مفهوم در دستگاه فکرى هوسرل، یکى از شاخصه‏هاى توجه فیلسوفان، به مکتب پدیدارشناسى شده است. در این مقال ضمن بیان تاریخچه‏اى از این مفهوم، به بررسى این موضوع نزد برنتانو مى‏پردازیم.
۸۰۰.

پلورالیسم و وحی از منظر صدرالمتألهین و پل تیلیش ‏

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان