فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
حملات احمد شاه ابدالی، سقوط گورکانیان و تأثیر آن بر آینده منطقه و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
عوامل مؤثر در پیشرفت اجتماعی، فرهنگی و علمی شیعیان ری در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ری در دوره اسلامی، برخلاف شهر همسایه اش؛ قم، از تنوع فکری و مذهبی برخوردار بوده و شیعیان (امامی، زیدی، اسماعیلی) و حنفیان، با گرایش های مختلف فکری چون معتزلی، اشعری، کلابی، جهمی و... در این شهر توانستند در عرصه های مختلف، به پیشرفت قابل توجهی دست پیدا کنند. به دنبال این تحولاتی که در ری پدید آمد، شهر، کانون توجه و مقصد مهاجرت دانشمندانی نظیر ابوریحان بیرونی، قاضی عبدالجبار معتزلی و شخصیت هایی از خاندان بابویه شد، که از امکانات علمی و فرهنگی که در این شهر پدید آمده بود، بهره بسیار بردند. مسئله اصلی مقاله، این است که چه عواملی این رشد و پیشرفت را برای شیعیان در عرصه های مختلف به ارمغان آورد. با بررسی منابع، این نتیجه حاصل شد، که از یک سو، رویکرد مسالمت آمیز شیعیان در تعاملات اجتماعی با دیگر مذاهب و فرقه های ساکن ری، این امکان را به آنها داد که فرصت ظهور و فعالیت داشته باشند؛ و از دیگر سو نیز نقش حکومت آل بویه و حمایت های این دولت از شیعیان، عامل مهم دیگری در این پیشرفت بود.
تحلیلی بر چگونگی قدرت گیری خاندان محلی دانشمندیان (آل دانشمند) درآناتولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل دانشمند، خاندانی ترک بودند که - همزمان با اقتدار روزافزون سلجوقیان بزرگ در نیمه دوم سده ی پنجم ه.ق. و با حمایت نخستین سلاطین این دولت در برخی از نواحی آناتولی قدرت گرفتند. این خاندان با تصرف مناطقی همچون سیواس، توقات، ابلستین، نیکسار، ملطیه و ... قدرت فراوان یافته و به عنوانی دولتی رقیب در همسایگی یکی دیگر از شاخه های سلاجقه(سلجوقیان روم)، قد علم کردند. با تأمل در منابعی که از این خاندان ترک سخن به میان آورده اند(منابع فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی). می توان دریافت که اولاً از این حکومت محلی، با نام های دیگری مانند دانشمندیان، الدانشمندیون، الدانشمندیین، دانشمندیه، نیز نام برده شده و ثانیاً دیدگاه های همین منابع درباره ی چگونگی و زمان پیدایش این دولت بسیار متناقض بیان شده است. نوشتار حاضر بر آن است که ابتدا خاندان دانشمندیان را معرفی کرده و چگونگی قدرت گیری آنان در سرزمین آناتولی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد و سپس از روابط میان این خاندان با حکومت ها و قدرت های همجوار آنان سخن به میان آورد.
بررسی و تحلیل روند ورود و گسترش اسلام در اندونزی
حوزه های تخصصی:
اسلام پس از تثبیت در مبدأ وحی به واسطه فتوحات اسلامی در دیگر نواحی جهان گسترش یافت، به طوری که حضور فاتحان مسلمان به تدریج باعث آشنایی و در نهایت گرایش مردمان سرزمین های فتح شده به اسلام گشت، ولی این امر در جنوب شرق آسیا به ویژه در اندونزی به گونه دیگر بوده است؛ زیرا اولاً ورود اسلام نه به واسطه فتوحات اسلامی بلکه به دلیل حضور بازرگانان مسلمان هند و ایرانی در جزایر سوماترا و جاوه بوده است. دوماً اسلام نه در قرون نخستین اسلامی بلکه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم میلادی در این منطقه نفوذ پیدا کرد. لذا به واسطه وجود این تفاوت ها پژوهش در این باره درخور اهمیت است. بنابرین در این مقاله سعی بر آن است به روش توصیفی _تحلیلی به بررسی روند ورود اسلام و گسترش آن در اندونزی پرداخته شود. علاوه بر این، این پژوهش در صدد پاسخ به پرسش زیر می باشد؛ چرا با وجود تنوع قومی، نژادی و فرهنگی فراوان در اندونزی این کشور به عنوان پرجمعیت ترین کشور مسلمان جهان شناخته شده است؟
بررسی فرآیند انقراض سلسله ی والیان اردلان در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1284 قمری نقطه ی عطفی در تحولات سیاسی کردستان اردلان بود. مقارن این سال شاهنشاه مقتدر قاجار، ناصرالدین شاه، در پی اعمال سیاست تمرکزگرایی، پس از مرگ والی اردلان از تفویض دوباره ی قدرت به اعضای این خاندان خودداری کرد. وی با انتصاب یکی از شاهزادگان قجری به نام فرهاد میرزا معتمدالدوله در این منطقه، به سلطه ی سیاسی چند صد ساله ی خاندان با نفوذ محلی اردلان خاتمه داد. این پژوهش با اتخاذ روش تاریخی و با بررسی چگونگی شکل گیری روابط پیرامون و مرکز، ضمن روشن کردن دلیل و چگونگی فروپاشی این حکومت محلی، در صدد است علل و عوامل این انقراض و پیامدهای ناشی از آن را مورد بحث قرار دهد و در پاسخ به این پرسش ها و ابهامات نشان دهد که سیاست قاجاری کردن ایران، تمرکزگرایی سیاسی و تمایل شدید قدرت فزاینده ی نظام استبدادی به تجمیع و ادغام پیرامون در مرکز، اختلافات درونی خاندان اردلان، ضعف سیاسی آخرین والیان اردلان و نارضایتی عمومی، مقارن با رشد روز افزون قدرت سلطانی ناصرالدین شاه و سیاست تغییر در شیوه ی حاکمیت محلی و نظام والی گری نقش مؤثری در انحلال حکومت اردلان ها داشته است.
بررسی آثار فتوای جهاد در عثمانی بر قاینات و سیستان در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شروع جنگ جهانی اول، علمای اهل تسنن و تشیع در قلمرو عثمانی، با صدور فتواهای جهاد، مسلمانان را به جنگ با روس و انگلیس تشویق کردند. مسلمانان، به این مسئله، واکنش های متفاوتی نشان دادند. نسخه هایی از فتواهای علمای عراق به سیستان و قاینات رسید. علما و حکومت، با توجه به شرایط شرق ایران و حضور و نفوذ گسترده انگلیسی ها، نسبت به این فتواها شیوه ای متفاوت در پیش گرفتند. انتشار فتواها در افغانستان، به خاطر همجواری با سیستان و قاینات، شرق ایران را نیز تحت تأثیر قرار داد. مأموریت هیئت نیدرمایر آلمانی در رسیدن به افغانستان نیز شرایط را بر حکومت شوکت الملک دوم سخت کرد و روش محتاطانه و بی طرفانه وی، خشم انگلیسی ها را برانگیخت. در همین زمان، شوکت الملک دوم، سفیری به هرات فرستاد که در تثبیت روابط ایران و افغانستان مؤثر بود. تلاش ها و تحرکاتی که بیش از یک سال طول کشید، باعث تغییراتی در حکومت قاینات شد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و کتاب های دست اول، علل صدور فتواها در عراق، بررسی واکنش علمای قاینات و سیستان به فتواهای جهاد، واکنش شوکت الملک دوم و کنسولگری انگلیس در سیستان و قاینات به فتواها، موضع گیری شوکت الملک دوم نسبت به عبور هیئت آلمانی نیدرمایر از قاینات و نتیجه آن مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل روابط حکام و خانهای ماکو با آن سوی ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین روابط خان ها و حکام منطقه ماکو با متنفذین آن سوی ارس و سپس حکومت روسیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشد.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، بر پایه اسناد موجود و منابع کتابخانه ای انجام شده و پس از نقد و تحلیل دادههای تاریخی به نتیجهگیری پرداخته است.
یافته ها و نتایج: بیات های ماکو بعد از آنکه از منطقه ایروان به ماکو کوچانده شدند پیوندهای خود را با متنفذین آن سوی ارس حفظ نمودند. روابط حکام و خوانین ماکو با آن سوی ارس بعد از معاهده ترکمانچای و هم مرز شدن منطقه ماکو با روسیه، به سمت روابط با حکومت روسیه پیش رفت. این مناسبات تابعی از قدرت دولت مرکزی ایران بود، به طوری که هر زمان دولت مرکزی ایران در ضعف بود و نمی توانست بر حکام و خوانین محلی نظارت نماید، گسترش می یافت. مناسبات با آن سوی ارس پس از به قدرت رسیدن مرتضی قلیخان اقبال السلطنه (1316ق) بر خلاف سیاست و خواست دولت مرکزی ایران بسیار گسترش یافت و از حالت خانودگی و اقتصادی به حوزه های سیاسی، نظامی و فرهنگی هم کشیده شد. اهداف خوانین از این روابط از یک سو دائر بر تأمین منافع اقتصادی و سیاسی خود و از طرفی به دست آوردن حمایت روسها که در شمال ایران قدرت فزاینده داشتند برای ادامه حکومت در ماکو بود.
خاراسن و جایگاه سیاسی و تجاری آن در شاهنشاهی اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است مناسبات حکومت خاراسن در جنوب میان رودان را با پادشاهی اشکانی و امپراتوری روم بسنجد. خاراسن با اهمیت منحصر بفرد خود تاثیر زیادی در روابط این دو قدرت بزرگ و رقیب داشته است. شناخت بیشتر این روابط از لابلای کاوش های باستانشناسی این منطقه ی باستانی که اطلاعات بسیار محدود و اندکی راجع به آن وجود دارد امکان پذیر خواهد بود. یافته های پژوهش که مبتنی بر مطالعات سکه شناسی، باستان شناسی و منابع است مشخص می کند حاکمان این منطقه با ریشه ی بومی، و فرهنگ سامی قصد تسلط بر خلیج فارس و تجارت آن با سایر مناطق، استقلال عمل بیشتر در روابط با اشکانیان و ایجاد روابط گسترده تر با امپراتوری روم و هند داشته اند.
بررسی و نقد تاریخ نگاری محلی اصفهان از آغاز تا سده هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان در دوره اسلامی تا سدهی هفتم از مراکز تمدنی است که از سنت محلی نگاری قابل توجهی برخوردار بوده است. در این مقاله مکتوبات محلی نگاری اصفهان در دو شاخهی تاریخ نگاری محلی؛ یعنی نگاشتن کتب تاریخ محلی دنیوی و دینی، به لحاظ کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. کتب بازمانده از دستبرد حوادث و همچنین اشارات و نقل قول هایی که از کتب مفقوده، در کتاب های دیگر باقی مانده است، روی هم رفته، مجموعه ای است از آنچه از تاریخنگاری محلی باقی مانده است. با مطالعه و تحلیل این مجموعه، الگوواره ای شکلی و محتوای در هر کدام از دو گونه ی محلی نگاری جلوه گر می شود. با مقایسه مجموعه موجودِ محلی نگاری اصفهان با مجموعه محلی نگاری موجودِ سایر نقاط ایران و با بهره گیری از مدل های مستخرج از آن، می توان به تحلیل چارچوبه محتوایی و ساختاری کتب تاریخ محلی اصفهان اقدام نمود. با استفاده از این تحلیل مشخص شده که هر یک از دو گونه تاریخنگاری محلی اصفهان، ضمن برخورداری از ممیزات و ویژگی های خاص خود، تا حد زیادی تابع سنت محلی نگاری رایج در سایر نقاط ایران است.
شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی در استان چهارمحال و بختیاری به مرکزیت شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
بزرگان پربار کرمانشاه؛ گفت وگو با استاد فرشید یوسفی، به بهانه انتشار زندگی نامه بزرگان کرمانشاه
انگیزه های استفاده از احادیث نبوی در فضایل قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند جغرافیا و موقعیت مکانی، امتیازی برای کرامت و فضیلت ساکنان نیست، اما ذکر محاسن و فضایل شهرها، سنت رایجی برای تفاخر و برتری جویی بوده است. از میان جنبههای مختلف قابل تفاخر در مورد شهرها، احادیث نبوی ارزش مندترین امتیاز درباره ی آن ها است. در این میان، شهر قزوین از حیث تعداد احادیث وارده، منحصر به فرد است. لذا این پژوهش بی آن که درباره ی میزان صحّت و اعتبار احادیث نظری بدهد، با رویکردی توصیفی و استفاده از روش نظریه زمینه ای (بنیادی)، از طریق کدگذاری و مقوله بندی داده ها و مقایسه ی مداوم مقوله ها و مضامین، به یافتن انگیزه های غالب در استفاده از احادیث نبوی برای ذکر فضایل این شهر پرداخته است و «تولید فرهنگ مرزبانی مردمی» را به عنوان مقوله ی اصلی در این موضوع، پیشنهاد می دهد.
اوضاع اجتماعی و اقتصادی دماوند در دوره قاجار (از آغاز تا پایان دوره ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشته های پراکنده دوره قاجاریه درباره دماوند، در مجموع، حکایت از رونق و اوضاع مساعد این شهر در آن دوره تاریخی دارند. انتخاب تهران به پایتختی سهم مهمی در رونق اقتصادی و توسعه اجتماعی دماوند داشت. با این حال، دماوند خود دارای توانمندی های اقتصادی و اجتماعی حاصل از موقعیت طبیعی، جغرافیایی و اقلیمی بود، که پایتختی تهران زمینه شکوفایی این توانمندی ها را فراهم آورد. این پژوهش بر آن است تا در یک پژوهش تاریخی ضمن بررسی اوضاع اجتماعی و اقتصادی دماوند در بخشی از دوره قاجار، قابلیت ها و توانمندی های دماوند در این دوره را شناسایی و نقش هر یک را در توسعه و گسترش دماوند ارزیابی کند. اینکه مهم ترین زمینه های توسعه و گسترش دماوند در دوره قاجار کدام عوامل و در چه حوزه هایی بوده اند، پرسش این پژوهش است. در این مقاله این عوامل در پنج حوزه مشتمل بر موقعیت طبیعی و اقلیمی، عوامل اقتصادی، موقعیت جغرافیایی، جایگاه اداری و سیاسی و وضعیت فرهنگی شناسایی و مورد بررسی قرارگرفته است.
پژوهشی در مورد اصلاحات ارضی سیستان در دوره پهلوی اول (1320- 1300ش / 1941-1921 م)
حوزه های تخصصی:
در سیستان، زمین همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ به طوری که در طول قرنها موجب پدید آمدن یک نظام زمین داری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری، اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول، سایر انواع مالکیت ها در این منطقه از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال به دستور دولت تحولاتی در این شیوه به وجود آمد و اراضی سیستان به صورت سهام اجاره ای به عموم اهالی آن واگذار شد (مستأجران عام). این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر مناسبات ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات ناشی از آن را پایان نداد. این تکاپوها با تلاش های دولت برای کاهش قدرت سرداران زمین دار مصادف بود. تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را می توان به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد. در این مقاله به نقش زمین و تحولات آن در دوره پهلوی اول با اتکاء به گزارش و اسناد تاریخی و روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است.