فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
طرح یک تحقیق علمی درباره خصوصیات روانی اولیاء با ناراحتی های روانی در کودک و نوجوانان ایران
حوزه های تخصصی:
پدیدارشناسی زمان تولد اولین فرزند در بین زنان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله شناخت زمان وقوع تولد اولین فرزند، به یکی از مراحل اساسی در مسیر زندگی والدینی افراد است. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی 20 ساله ساکن در شهر - کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 30 زن ازدواج کرده 49 تهران در سال 1391 جمع آوری گردید. بر اساس یافته های این مطالعه زنان فرزند اول خود را به فاصله ای نزدیک به چهار سال پس از ازدواج به دنیا آورده اند. بر اساس این مطالعه تأخیر در تولد اولین فرزند در میان زنان جوان بیشتر معمول است و فرزندآوری تاخیری به عنوان هنجاری جدید در بین زنان ازدواج کرده در کوهورت های اخیر نمود یافته است. هزینه های مالی و هزینه ی فرصت ناشی از فرزندآوری، تغییراتی را در رفتارهای باروری زنان موجب شده است. عواملی نظیر مشکلات اقتصادی به ویژه نداشتن خانه و شغل ثابت همسر، هنجارهای اجتماعی مرتبط با سن مناسب ازدواج، اشتغال به تحصیل و تردید همراه با ترس در مورد پایداری ازدواج ناشی از افزایش میزان طلاق در جامعه منجر به فاصله گذاری بین ازدواج تا اولین تولد شده است.
کودکان خیابانی ماداگاسکار
حوزه های تخصصی:
نقش عملکرد خانواده با خودشیفتگی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با خودشیفتگی در دختران نوجوان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل سال 93 – 92 دوره راهنمایی شهرستان شیراز بود که از میان آن ها 150 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های عملکرد خانواده (FAD) و شخصیت خودشیفته آمز (NPI-16) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که: عملکرد خانواده با خودشیفتگی رابطه معکوس معنی دار در سطح یک صدم دارد. هم چنین، ابعاد عملکرد خانواده به گونه معنی دار قادر به پیش بینی خودشیفتگی می باشند.
ارتقای فرصت ها در زندگی کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
مسأله موازنه قدرت نوجوانان در خانه با توجه به ICTS: سنخ های جدید قدرت و تقویت کنشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه گذشته، افزایش روند خانگی شدن فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی ( ICT S ) به عنوان مسأله اجتماعی نوظهور در خانواده های ایرانی، تجربه و درک جدیدی از زندگی روزمره خانوادگی را در تکالیف و حقوق، تصورات و انتظارات از نقش، نظارت و روابط والد-فرزندی به وجود آورده است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مسأله، افزایش قدرت کنشگری و توانایی های بالقوه و نهفته فرزندان نوجوان در پی مصرف و استفاده از آن فناوری ها به منزله یک منبع تقویت کننده بوده است. نویسندگان تحلیل واقعیت مذکور را با انجام پژوهشی میدانی در شهر تهران (مناطق 3، 6 و 11) بررسی کردند. بدین منظور، رویکرد تحلیلی و نظریِ چند-وجهی درباره ارتباط فناوری با مقوله های قدرت، مصرف، فردگرایی، جامعه پذیری و زبان و همچنین، الهام از پارادایم ساخت یابی آنتونی گیدنز اتخاذ شده است. به علاوه، با توجه به استراتژی نمونه گیری نظری و هدفمند، با 120 نفر از نوجوانان 17-13 ساله مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. برای رسیدن به بازسازی واقعیت، مصاحبه ها در فرآیندی شامل نظم دهی چند-مرحله ای، کدگذاری، الگویابی و سنخ شناسی تحلیل شدند. نتایج نشان می دهند به رغم برخی آسیب پذیری ها، 16 نوع قدرت برای فرزندان شناسایی پذیر است که می توان آنها را در دو سنخ قدرت های اکتسابی و قدرت های منتقل شونده طبقه بندی کرد. این قدرت ها عمدتاً ماهیتی وابسته، مشروط، موقت، بالقوه، غیر مشروع، لحظه ای، نمایشی و کوتاه-بُرد دارند که باید در شبکه قدرت-وابستگی و نیاز به والدین نگریسته شوند.
تأثیر خرده فرهنگ بازی های رایانه ای بر رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان دبیرستانی شهر اصفهان در سال95(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه امروزه بازی های رایانه ای گستره وسیعی از فرهنگ فراغتی نوجوانان را در بر گرفته اند و تأثیرات رفتاری زیادی بر آنها گذاشته اند، هدف از بررسی پیش رو مطالعه نقش انواع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان در رفتارهای اجتماعی جامعه ستیز آنها در شهر اصفهان بود. به ویژه که خرده فرهنگ های نوجوانی تأثیر زیادی در الگوپذیری رفتاری نوجوانان دارند و هدایت کننده رفتارهای اجتماعی آنها در جهت مثبت و منفی هستند. به همین دلیل برای دستیابی به هدف از بین 127817نوجوان 18-12ساله در کلیه نواحی شش گانه آموزشی شهر اصفهان، نمونه ای 666 نفری به روش سهمیه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 38 سؤال بسته بود. همچنین پاسخگوئی به سؤالات بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای انجام شد. سؤالات پژوهش در مورد ویژگی های شخصی پاسخگویان مانند سن، جنس و وضعیت تحصیلی آنها و نیز متغیرهای مورد بررسی تحقیق همچون رفتارهای جامعه ستیز نوجوانان (میزان ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) بود. تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد و از برخی آزمون ها نظیر درصد، میانگین، فراوانی و نیز ضرایب همبستگی پیرسون، کای دو، t و رگرسیون برای بررسی متغیرها استفاده شد. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر رفتارهای جامعه ستیز (ناسزاگوئی، وندالیسم و بی توجهی به حقوق دیگران) با نوع بازی های رایانه ای به عنوان بخشی از خرده فرهنگ نوجوانان وجود دارد. همچنین نتایج مشخص نمود که جنسیت در میزان استفاده از اغلب انواع بازی ها توسط نوجوانان مؤثر است. متغیر سن تفاوت معنی داری در سه گروه سنی نوجوانان از نظر انواع بازی های کامپیوتری نداشت.
شناخت عوامل مرتبط با کم توجهی به باورها و ارزش های دینی در بین دانش آموزان دبیرستانی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، شناخت عوامل مرتبط با کم توجهی به باورها و ارزش های دینی در بین دانش آموزان دبیرستانی استان کرمانشاه است. این مطالعه با رویکرد کمی و روش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار پرسشنامه ساختار یافته انجام گرفت. جامعه آماری در این پژوهش شامل کل دانش آموزان دبیرستان های استان کرمانشاه است. تعداد کل آن ها در سال تحصیلی 90-91 برابر 181796 نفر است. با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان پس از اطمینان از تعداد کل آن ها، 384 نفر تعداد حجم نمونه آن به دست آمد. از اعتبار صوری روایی و آلفا کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات و فن رگرسیون برای سنجش مدل تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که محرومیت نسبی، میزان مادی گرایی، سهل گیری مذهبی، تأثیر دوستان و جامعه پذیری دینی بر میزان دین داری آن ها تأثیر دارد. مدل رگرسیون دین داری، با توجه به نتایج حاصله از این آنالیز، نشان می دهد متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی جامعه پذیری مذهبی، سهل گیری مذهبی میزان مادی گرایی، میزان محرومیت نسبی، میزان ضریب تعیین آن (R) با متغیر وابسته 56/. به دست آمده است.
بررسی جهت گیری هدفی با هوش معنوی و مسئولیّت پذیری دانش آموزان دخترسال اول دوره دوم متوسطه شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری های هدفی با مسئولیّت پذیری و هوش معنوی در بین دانش آموزان دختر سال اول دوره دوم دبیرستانهای شهر تهران بود. بدین منظور96 نفر از دانش آموز از سه دبیرستان دولتی به صورت تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و سه پرسشنامه هوش معنوی (ناصری،1387)، مسئولیّت پذیری خانه و مدرسه (کردلو،1389) و جهت گیری هدف (الیوت و مک گریگور،2001) که به طور همزمان تکمیل کردند، داده های خام جمع آوری شد و پس از نمره گذاری پرسشنامه ها، یافته ها نشان داد که جهت گیریهای هدفی تنها با مؤلفه های احساس تعلق و تعهد درونی متغیرمسئولیّت پذیری رابطه معنی دار دارند و با مؤلفه های احساس امنیت عزت نفس تعهد بیرونی متغیر مسئولیّت پذیری رابطه معنی دار نبود. نتایج حاکی از آن بود که دانش آموزانی که دارای جهت گیری تسلط(گرایشی یا اجتنابی) بودند احساس تعلق و تعهد درونی بیشتری در مسئولیّت پذیری در مقایسه با دیگر دانش آموزان با جهت گیری های هدف دیگر بود.همچنین یافته ها نشان داد بین میانگین های هوش معنوی دانش آموزانی که جهت گیری هدف غالب آنها ""تسلط گرایشی"" است با دانش آموزانی که دارای جهت گیری ""عملکرد گرایشی"" هستند، تفاوت معنی داری وجود دارد، به طوری که میانگین نمرات هوش معنوی آزمودنی های ""تسلط گرایشی"" بالاتر از دانش آموزان ""عملکرد گرایشی"" است. همچنین دانش آموزان تسلط اجتنابی، نسبت به دانش آموزان دارای عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی، از میانگین هوش معنوی بالاتری برخوردارند. تفاوت بین بقیه گروه ها معنی دار نبود. (95/0) P=
بررسی مقایسه ای تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری به تفکیک جنسیت در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مطالعات متعدد که نشان از تاثیر متفاوت دینداری و نگرش های جنسیتی بر فرزندآوری و وجود تفاوت های جنسیتی در این حوزه دارد، این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه تأثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده، به تفکیک جنسیت انجام شده است. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و با استفاده از فرمول کوکران و اثر طرح مطلوب، 1272 مرد و زن متاهل که سن زن در خانواده ایشان 15 تا 49 سال بود، انتخاب شده است. شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و در تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، گرایش افراد به دین نسبتا بالاست و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح وسیعی دیده می شود. زنان دیندارتر از مردان بوده و نگرش های جنسیتی برابرطلبانه تری دارند. به طوری که حدود 60 درصد از مردان و 70 درصد از زنان دینداری متوسط و بالاتر و حدود 50 درصد مردان و 70 درصد زنان نگرش های جنسیتی برابرطلبانه در سطح بالا را گزارش کرده اند. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد تعداد فرزندان قصد شده در هر دو جنس متأثر از دینداری و نگرش های جنسیتی بوده و دینداری بیش از نگرش های جنسیتی بر تعداد فرزندان قصد شده اثرگذار است. الگوی تقریبا مشابهی در تاثیر دینداری و نگرش های جنسیتی بر قصد فرزندآوری در مردان و زنان وجود داشته، اما تفاوت های جنسیتی نیز مشهود است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذ سیاست های مناسب می تواند در رسیدن به جمعیت مطلوب کمک کننده باشد. واژه های کلیدی : قصد فرزندآوری، دینداری، نگرش های جنسیتی، نظریه گذار دوم جمعیتی، نظریه تغییر ارزش های نسلی.
مطالعه تطبیقی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی و تغییرات بین نسلی آن به دلیل پیامدهای متعددی که دارد همواره از اهمیت بالایی بررخوردار بوده است. سرمایه اجتماعی نیز در سالیان اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مهم و تببین کننده در بسیاری از مطالعات شناخته شده است. مقاله حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 492 نفر از والدین و فرزندن ساکن شهر یزد جمع آوری شده است. احساس امنیت اجتماعی در دوازده بعد جانی، شغلی، اقتصادی، اعتقادی، حقوقی، قضایی، اخلاقی، فرهنگی، مالی، نوامیس، عاطفی و احساسی و سرمایه اجتماعی در سه بعد اصلی هنجار اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه اجتماعی سنجیده شده است. در این پژوهش از اعتبار محتوایی استفاده شده است و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها، حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش داشت. یافته های تحقیق نشان داد تفاوت معنی داری بین احساس امنیت والدین و فرزندان وجود نداشت (05/0
رابطه منش اقتدارگرایانه و سرمایه اجتماعی بین والدین دانش آموزان مقطع اول دبستان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل نقش تاثیر گذار والدین در تربیت فرزندان، بررسی منش اقتدار گرایانه در بین والدین و احتمال انتقال آن به وسیله والدین به فرزندان می تواند بسیار مهم و تاثیر گذار باشد. این مقاله بررسی رابطه بین منش اقتدارگرایانه و سرمایه اجتماعی و تعدادی متغیر های زمینه ای (مانند سن و تحصیلات و...) را در بین والدین دانش آموزان مقطع اول دبستان در شهر شیراز را مورد توجه قرار داده است. با این هدف پرسشنامه خود ساخته که بر گرفته از پرسشنامه F-scale آدورنو است، بین والدین 400دانش آموز دبستانی که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شده بودند توزیع گردید؛ تحلیل آماری داده های این بررسی نشان می دهد که رابطه بین دو سازه منش اقتدار گرایی و سرمایه اجتماعی در سطح 95 درصد رابطه ای معنی دار است. علاوه بر این سازه منش اقتدارگرایانه با متغیرهای سن، تحصیلات، تعداد فرزندان رابطه معناداری دارد. در نهایت با بررسی مقیاس F در بین والدین دانش آموزان به این نتیجه رسیدیم که والدین شیرازی از میزان منش اقتدارگرایانه بالایی برخوردار هستند.