فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی دامنة نفوذ و گسترش واژه های فارسی در زبان های دیگر و از آن جمله زبان های اروپایی و به طور خاص زبان انگلیسی از جمله موضوعات درخور توجهی است که با وجود اهمیت انکارناپذیرش از منظر زبان شناختی و نیز فرهنگی و تاریخی کماکان ابعاد مختلف آن در مطالعات ریشه شناختی مغفول مانده است. در این بین، بررسی واژه های انگلیسی با ریشة فارسی بیانگر آن است که بخش قابل توجهی از این مجموعه به نام های گیاهان اختصاص دارد؛ نام هایی که در دوره های مختلف زمانی و به شکل غیرمستقیم به این زبان راه یافته اند و در روند انتقال با تغییرات متعددی از جمله تغییرات آوایی و دگرگونی های معنایی (گسترش، کاهش، تغییر) همراه شده اند. در این نوشتارکه مبتنی بر مطالعه ای گسترده و جامع درخصوص وام واژه های فارسی در زبان های اروپایی و به طور خاص زبان انگلیسی تدوین شده است، بیست و چهار واژه از مجموعِ بیش از چهل واژه شناسایی شده برگرفته از نام های فارسی گیاهان در زبان انگلیسی، با تکیه بر فرهنگ ها و مطالعات معتبر ریشه شناختی به شیوه ای توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی، سعی بر آن بوده تا اطلاعات مرتبط با ریشة واژه در زبان فارسی، معنا و دامنه کاربرد، روند انتقال، زبان های واسط، تغییرات آوایی و دگرگونی های معنایی به نحوی نظام مند ارائه گردد. به علاوه برای آشنایی بیشتر با نوع کاربرد این واژه ها در زبان مبدأ، تا حد امکان در مورد تعدادی از مدخل ها، داده هایی از نحوة کاربردشان در متون قدیم فارسی ارائه شده است. در مواردی نیز که این واژه ها به دیگر زبانهای اروپایی راه یافته اند، تلاش برآن بوده تا آنها نیز معرفی گردند.
Reconstruction du passé mythique dans Mémoires d’Hadrien de Yourcenar et Douleur de Siavache de Fassih(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Depuis longtemps, le mythe est considéré comme source d’inspiration pour les auteurs. La restitution des concepts mythiques dévoile pour l’homme les incidents d’autrefois et l’aide à parcourir le monde et à prendre conscience de l’avenir. Dans ce travail de recherche, nous avons choisi deux écrivains de deux cultures différentes. Ces deux auteurs par la commémoration de certains mœurs et rites dans leur propre société, ont recouru à la mythologie et à l’histoire. Nous exposerons une comparaison entre Mémoires d’Hadrien de Marguerite Yourcenar (1903-1987), écrivain français et Douleur de Siavache d’Ismaïl Fassih (1934-2009), romancier iranien.
L’espace dans le roman paysan Les cas de Jean Giono et de Mahmoud Dowlatabadi(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Le village est avant tout le lieu de la proximité de l’homme et de la nature, de la terre qui nourrit l’homme et des animaux desquels sa vie dépend. Il est caractérisé par plusieurs éléments tels que sa petitesse, son isolement et l’analphabétisme de ses membres. Cet article entend faire un tour d’horizon des ressources dans lesquelles puise la littérature rustique, afin de présenter l’esthétique de la littérature rustique où l’état d’esprit du personnage rend compte d’une simplicité qui va à l’opposé de la complexité de la vie urbaine. Les questions principales tirées de notre corpus créent un terrain d’application pour le concept d’espace littéraire. Avec les outils d’analyse que ce concept implique mais aussi avec ceux empruntés au sociologue américain Robert Redfield, nous proposerons d’abord d’exposer l’espace rustique à travers ses caractéristiques intrinsèques. En second lieu, on l’opposera à son antithèse naturelle, c’est-à-dire à la ville et aux urbains, pour illustrer la démarche anti-conventionnelle des auteurs et leur volonté de définir à nouveaux frais les contours d’une esthétique rustique renouvelée.
مقایسه سرگذشت مرغان در منطق الطیر عطار و سرگذشت اولیس در اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران عارف گاه، برای آنکه حالات درونی و مکاشفات خود را برای مخاطبانشان بیان کنند از مفاهیم، بن مایه ها و بعضاً تمثیل های حماسی مدد جسته اند. گاه این وام گرفتن چنان آشکار است که مخاطب یقین می کند که شاعر، متنی حماسی را فراچشم داشته است؛ چنان که عطار در منطق الطیر، به آثار حماسی و از جمله شاهنامه نظر داشته است. همین شباهت ها از سویی و به رسمیت شناخته شدن گونه نسبتاً جدیدی از ادبیات حماسی با نام حماسه عرفانی از دیگرسو و نیز موضوع سفر قهرمان و مراحل کم و بیش مشابه در آنها، ما را بر آن داشت تا به مقایسه و بررسی وجوه اشتراک، از جمله در ساختار روایی و بن مایه های مشترک در منطق الطیر عطار و اودیسه هومر برآییم. نتایجی که به دست آمد، از این قرار است: 1- هر دو کتاب از حیث ساختار روایی، مشترکات تأمل برانگیزی دارند. 2- بن مایه های مشترک زیادی در دو اثر وجود دارد. 3- کهن الگوی سفر قهرمان مورد نظر جوزف کمبل و مراحل سه گانه آن، در هر دو اثر آشکار و با نظر کمبل قابل تطبیق است.
مطالعه تطبیقی رویکرد کهن الگویی سه اسطوره رویین تن (اسفندیار، آشیل و زیگفرید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه رویین تنی، که ریشه ای کهن داشته و بیانگر آرزوی دیرینه بشر برای دستیابی به آسیب ناپذیری و بی مرگی است، به انحای گوناگون در میان اسطوره های ملل مختلف نمود یافته است. سه اسطوره رویین تنی، یعنی آشیل، اسفندیار و زیگفرید، در مقایسه با سایر رویین تنان از تواتر بیشتر و جامع تری برخوردارند و رویین تنی به عنوان یک انگاره کهن الگویی در روایت هر سه اسطوره قابل بحث و مطالعه است. از آنجا که بسیاری ازپژوهشگران شباهت های میان این سه اسطوره را ناشی از نظریه کهن الگویی یونگ دانسته اند، تلاش شده است در این پژوهش میزان صحت و سقم موضوع بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای است. این مطالعه، با هدف شناسایی ریشه های مشترک این اسطوره های رویین تن، از منظر نظریه کهن الگوها به بررسی نقاط اشتراک و افتراق میان آنها و میزان اثرپذیری این سه اسطوره از یکدیگر پرداخته است و با رویکرد کهن الگویی در مطالعه تطبیقی میان اسفندیار، آشیل و زیگفرید، به این سؤال پاسخ می دهد که چه ریشه های مشترک و یا متمایزی را می توان در مطالعه این سه اسطوره رویین تن یافت و تا چه میزان شباهت های موجود میان این سه اسطوره را می توان با نظریه کهن الگویی توجیه کرد. از مهم ترین نتایج این پژوهش، تقویت نظریه تاثیرپذیری فردوسی از هومر در خلق اسطوره اسفندیار است.
جهان مدرن شاعرانه نزد شارل بودلر و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شارل بودلر و نیما یوشیج دو تن از نام آورترین شاعران مدرن بودند که با آفرینش آثار خود تأثیر بسزایی در سیر تکوین شعر نو دوران خویش به جا گذاشتند. مقاله ی حاضر بر این فرض بنا شده است که میان افکار و آثار مدرنیته ی این دو شاعر می توان ارتباط قاعده مندی را مشاهده نمود. محور اصلی مباحث این تحقیق، بررسی ابعاد مشترک میان اندیشه های شارل بودلر و نیما یوشیج است که همواره با نوآوری های خود، تأثیر چشمگیری در ایجاد شناختی دقیق نسبت به تجدد و عصر مدرن داشتند. لذا، علی رغم تفاوت در نگرش این دو شاعر نسبت به سایر هم عصرانشان، با ظهور نو گرایی به عنوان پدیده ای نو، در مرحله ی معینی از تکامل فکری بشر، زمانی که انسان ها نیاز مبرمی به شناخت ماهیت تکامل اجتماعی پیدا کردند، توانستند با کنار نهادن برخی قواعد و الزامات شعر سنتی و مشاهده ی چهره ی حقیقی دنیای پیرامونشان، با این نظام آفرینش ادبی نوین همراه شوند و از این طریق، تصاویری از تحولات جامعه ی مدرن خویش را در قالب شعر به مردم عرضه دارند. در این پژوهش بر آن بوده ایم تا اهمیت جایگاه مدرنیته را در تحول شعر سنتی مطالعه کنیم.
پردازش شخصیت و درون مایة اخلاقی در دو اثر مرزبان نامة سعدالدین وراوینی و فابل های ژان دو لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات دو کشور ایران و فرانسه در زمینة ادبیات تعلیمی دارای وجوه مشترکی هستند که با تفکر بر روی آثار اخلاقی نویسندگانی چون سعدالدین وراوینی و ژان دو لافونتن می توان به پاره ای از این شباهت ها دست یافت. مرزبان نامةوراوینی و فابل هایلافونتن ازجمله این آثار بزرگ و ارزشمند ی هستند که با بیان اندیشه های نویسندگانشان، به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود می پردازند. این نصایح و پندها از زبان جن و انس و حیوانات و جامدات و گیاهان بیان می شوند و نوعی از نوشتار و حکایات اخلاقی را به نام فابل به جامعة ادبی، سیاسی و اجتماعی خود عرضه می دارند. به دلیل نقش مؤثر این دو نویسنده در حوزة ادبیات اخلاق گرا و تعلیمی ما بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر، به گونه ای تطبیقی به مطالعة نحوة پردازش شخصیت ها و بیان اندیشه های تعلیمی در دو اثر مرزبان نامه وراوینی و فابل های لافونتن که نمایندگان ادبیات تعلیمی کلاسیک دو کشور ایران و فرانسه اند، بپردازیم. با وجود شباهت های موجود در زمینة آموزه های اخلاقی در دو اثر، می توان نتیجه گرفت که در اثر وراوینی بیشتر به محتوای اخلاقی پرداخته شده است در حالی که در اثر لافونتن دغدغه صورت ظاهری بیشتر نمایان می شود. در این مقایسه، با معرفی برخی حکایات در این دو اثر، به بررسی شخصیت ها و پرسوناژها می پردازیم و پیام های اخلاقی ای را که این دو نویسنده در آثارشان برای انتقال به خواننده جای داده اند مورد مطالعه قرار می دهیم.
بررسی تحلیلی تطبیقی مراحل سفر معنوی در آثار عطار و امانوئل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «اسکار و خانم رز» اثر نویسنده مشهور فرانسوی اریک امانوئل اشمیت، روایتگر سیر و سلوک معنوی کودکی به نام اسکار است. اسکار که به سبب ابتلا به سرطان خون در بیمارستان بستری است، با راهنمایی پرستاری به نام خانم رُز (= مامی رز)، تصمیم می گیرد که به خدا نامه هایی بنویسد. در این داستان، اسکار خردسال، بطور تمثیلی، سالِکی خام و نوپا بوده و خانم رز حکم پیر و مرشد او را دارد. در ادبیات پارسی نیز داستان هایی با مضمون سفرهای معنوی وجود دارد. مراحل سفر معنوی در برجسته ترین اثر منظوم عطّار، کتاب منطق الطّیر، شامل «طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا» است. در مقاله حاضر نگارنده کوشیده است تا پس از تحلیل و تطبیق وادی های یادشده با مراحل سلوک اسکار شباهت های این دو اثر را برجسته و به مخاطبان عرضه نماید. دلیل عمده ی شباهت های میان مراحل سفر در هر دو اثر را می توان پیش زمینه ی مذهبی آن دو دانست.
بررسی تطبیقی لیلی و مجنون نظامی با ترویلس و کرسیده چاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چفری چاسر(Geoffrey Chaucer) پدر شعر انگلیس است که در سال 1343 میلادی در لندن به دنیا آمد و در سال 1400 وفات یافت. این مقاله ضمن معرفی و شناساندن «جفری چاسر» به محضر ادب دوستان و ادب پژوهان، به مقایسه دو منظومه عاشقانه لیلی و مجنون نظامی و ترویلس و کرسیده(Troilus and Criseyde) پرداخته است. این دو سروده شاعرانه و عاشقانه فارسی و انگلیسی دو فرهنگ را نشان می دهند و می توان با مطالعه این دو منظومه عاشقانه تشابهات و اشتراکاتِ قابل ملاحظه نظامی و چاسر را نشان داد. در هر دو اثر روابط و مناسبات شخصیت ها مشابه است؛ خویشان و اطرافیان تلاش می کنند. دو عاشق به هم برسند و کنشگر بازدارنده در لیلی و مجنون پدر لیلی و در ترویلس و کرسیده پدر کرسیده هستند که باعث جدایی عشاق می گردند. وجه افتراق این دو اثر در این است که لیلی و کرسیده از نظر وفاداری با هم فرق دارند. لیلی به مجنون وفادار است اما کرسیده ترویلس را رها می کند. روش تحلیل تطبیقی دو منظومه بر اساس مکتب تطبیقی امریکایی است که به مقایسه شباهت ها و افتراقات آثار ادبی می پردازد.
مراتب انسانی از منظر مولوی و کی یرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطبیق آرای اندیشمندان سبب می شود تا به درک مشترکی از نوع بینش آنان برسیم. در این پژوهش با روش تطبیقی، مراتب انسانی را از منظر جلال الدین محمد مولوی (604 672ه.ق)، عارف و شاعر شرقی و سورن کی یرکگارد (1855 1813م)، پدر مکتب اگزیستانسیالیسم بررسی کرده ایم. مولوی و سورن کی یرکگارد، دو تن از متفکران تاریخ بشرند که به دلیل اشتراک و همگونی نوع نگاهشان به هستی، آرای مشترکی داشته اند و این اشتراک آرا به ویژه درباره انسان و مراتب انسانی جای تأمل دارد. آنان در مقام متفکران دینی، از دو سوی عالم و در دو زمان ناهمگن، فرد را مسئول سرنوشت خود می دانند. هر دو برای کمال انسانی مراتب و مراحلی قائل اند؛ مولوی برای تبدیل شدن به انسان کامل که مقام والای انسانی است عبور از دو مرحله ی انسان ناقص و مجاهد را متذکر می شود و کی یرکگارد نظر خود را در قالب سه سپهر زیباشناسانه، اخلاقی و دینی مطرح می کند. این مراحل و مراتب، قرابت زیادی با هم دارند که به شرح آن پرداخته ایم.
مطالعه تطبیقی ادیسه هومر و گرشاسب نامه اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب تطبیقی می کوشد تا زمینه های آفرینش، اثرگذاری ها، شباهت ها و اختلافات آثاری چون ادیسه و گرشاسب نامه و رهیافت های بشر را در انواع ادبی ای چون حماسه، بیابد و بسنجد و پیوستگی فرهنگ مشترک آغازین و بن مایه های فکری و ناخودآگاه جمعی شان را مشخص کند. این پ ژوهش، با دیدگاه آمریکایی در مطالعات تطبیقی و فارغ از جنبه تأثیر و تأثر و تنها بر اساس نشان دادن همسانی ها و ناهمسانی ها، به تطبیق این دو اثر فرهنگ مشترک هند و اروپایی می پردازد. پژوهش حاضر، در سه جنبه داستانی، محتوایی و ادبی، ادیسه و گرشاسب نامه را با یکدیگر سنجید ه است و حاصل اینکه، جدای از همسانی های عناصر داست ان پردازی که مشابهت های متعدّدی را در طرح، ایستایی شخصیّت ها، اعتماد به سرنوشت و... نشان می دهد، همانندی های محتوایی را در فراواقعیّت ها و به خصوص در گذر از دریاها، غلبه تقدیر، مرگ، جهان پس از مرگ، خواب و مبارزه های متعدّد با نیروهای مخالف و جادو، بین این دو اثر می توان دید. در جنبه ادبی، غلبه وصف در دو اثر مشهود است. این وجوه مشترک، به دلیل داشتن روح حماسی- اسطوره ای مشترک این اقوام است که برای استقرار خود جنگیده اند. البتّه، پیام ها و پی رنگ ها و گفتمان دینیِ دو اثر ، از هم جداست و تأکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در ادیسه، آن را مؤثّر و ارجمند می کند ولی جهان گشایی برای ضحاک، از اهمیّت محتوایی گرشاسب نامه می کاهد. پی رنگ ادیسه، بر بنیاد بازگشت پادشاه به کشور، پس از پیروزی است و فرستنده و قهرمان، هر دو یکی هستند، درحالی که پی رنگ گرشاسب نامه، سفر برای فتح سرزمین های دیگر است و فرستنده، ضحاک ماردوش و قهرمان، گرشاسب است.
مقاومت در آثار محمدرضا میرزاده عشقی و پرسی بیش شلی با نگاهی به دوره شکست و وحشت در ادبیات فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به ادبیات فارسی و انگلیسی، به نظر می رسد شباهت هایی میان جوانان ایرانی چون محمدرضا میرزاده عشقی در دوره شکست پس از انقلاب مشروطه و جوانانی چون پرسی بیش شلی در دوره وحشت در انگلیس پس از انقلاب فرانسه وجود دارد و مطالبی را که در دوره شکست و وحشت در این دو سرزمین مطرح می شود می توان مقایسه کرد. این پژوهش دوره شکست و وحشت حاکم بر ایران و انگلیس پس از دو انقلاب و نیز مقاومت و واکنش روشنفکرانی چون عشقی و شلی را از دریچه ماتریالیسم فرهنگی بررسی می کند. آلن سینفیلد به وجود گسست هایی در متن ادبی اشاره می کند که به دنبال تضاد میان گفتمان های گوناگون شکل می گیرند و ایدئولوژی حاکم را زیر سؤال می برند. هدف گفتمان های غالب در عصر عشقی و شلی راندن به انزوا و سرکوب شاعران انقلابی بود. اما در چنین فضایی، این دو با زیرسؤال بردن ایدئولوژی حاکم، صدای خود را، که صدایی مخالف است، به گوش همگان رساندند و نوعی پایداری از خود نشان دادند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد آثار عشقی و شلی را می توان مقاومت، مخالفت و گسست در ایدئولوژی حاکم در ایران و انگلستان آن دوران دانست.
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرودنیبلونگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه شاید قدیمی ترین گونه روایی نباشد، اما به یقین، مسلط ترین گونه در تمام دوره های باستان و سده های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می شود. حماسه از اسطوره تغذیه می کند و در بعضی فرهنگ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیزبه روشنی دیده می شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های زمان روایی در داستان «فرارِ» آلیس مونرو و داستان «پرلاشزِ» زویا پیرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان روایی در قالب داستان کوتاه، به دلیل اختصار و تأثیر در شخصیت پردازی، اهمیّت بسزایی دارد. در پژوهش حاضر، داستان «فرار» آلیس مونرو و داستان «پرلاشز» زویا پیرزاد از مَنظرِ مؤلفه های زمان روایی، بر مبنای نظریة ژرار ژنت، مورد بررسی و تحلیل تطبیقی قرار گرفته است. در این جُستارف به دو سؤال مطرح شده پاسخ داده خواهد شد: استفادة از زمان روایی تا چه حد در قالب داستان کوتاه و شخصیّت پردازی ضروری است؟ آیا در این سبک از روایت، زویا پیرزاد از آلیس مونرو متأثر بوده است؟ بررسی تطبیقی این دو داستان از مَنظرِ زمان روایی، از آن جهت حائز اهمیّت است که آثار دو نویسنده، در فُرم و محتوا دارای ویژگی های مشترکی همچون مؤلفه های زمان روایی با تأکید بر شخصیّت های زن و رویکردِ اجتماعی به مسائل زنان است. تحلیل این دو داستان نشان می دهد که وجوهِ مشترک سبک روایی و محتوایی، با تأکید بر مسائل زنان و رویکرد اجتماعی، به مشکلات آنان در داستان های دو نویسنده و مقارن بودن دورة اوج تکامل این سبک از داستان ها در امریکا و اروپا (دهة نود میلادی)، با تألیفِ داستان های زویا پیرزاد و ترجمة فارسی این آثار، می تواند حاکی از متأثربودن او از این سبک داستان نویسی آلیس مونرو باشد.
شگرد باورپذیری در حکایات عطار در مقایسه با داستانهای مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شگرد باورپذیری اولین شرط روایت در ادبیات داستانی است. رئالیسم جادویی از آنجا که شیوه ای روایی برای نقل حوادث جادویی، خارقِ عادت، فراواقعی، غلوآمیز و شگفت است، طبیعی است که برترین شگردِ آن، باورپذیری یا منطق روایت باشد. تذکره نگاران صوفی، به ویژه عطار، برای باورپذیر جلوه دادن کرامات و خوارق عاداتِ منقول از مشایخ خویش تلاش هایی کرده اند. در این نوشتار، نخست وجوه مختلف به کارگیری این شگرد در متون تذکره ای تصوف، به خصوص حکایات برترین حکایت پرداز تصوف یعنی عطار نیشابوری در تذکر ة الاولیا ، بررسی می شود. عطار شیوه های خاصی برای باورپذیریِ حکایات داشت که استخراج و برشمردن برخی از آن ها از دستاوردهای این پژوهش است. در مرحلة دوم، مقایسة روش های مختلف عطار و مارکز، برترین نویسندة رئالیسم جادویی، در به کار بستن شگرد باورپذیری انجام شده است که به نویسنده و پژوهشگر برای بومی سازی این شگرد در ادبیات داستانی بسیار کمک می کند.
نگاهی تطبیقی به رویکرد پوزیتیویسم در رمان های ژرمینال و سنگ صبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث درباره تطبیق آثار ادبی در حوزه های زبانی و جغرافیایی گوناگون از مهم ترین مباحث در تحقیقات ادبی است. در این پژوهش، نویسندگان می کوشند تا تطبیق دو اثر تأثیرگذار در حوزه ادبی فرانسه و ایران را وجهه همت خویش قرار دهند. هیچ ادبیّات پویایی، آشکار و نهان، از تأثیر ادبیات کشورهای دیگر برکنار نیست و، در این میان، ادبیات داستانی فرانسه و ایران جایی برای یک مطالعه تطبیقی اند. از میان داستان نویسان این دو کشور، امیل زولا، بانیِ مکتب ناتورالیسم و آغازگر بحث پوزیتیویسم در ادبیات، و صادق چوبک، نماینده این رویکرد در ایران، جلوه ای از تطبیق را می نمایانند. بررسی ها نشان می دهد که زولا در رمان ژرمینال بسیاری از اصول اساسی رویکرد پوزیتیویسم چون تجربه گرایی و اصالت دادن به مشاهده عینی، تحلیل جزء به جزء حقایق پیرامون، اعتقاد به عامل وراثت، علم ژنتیک و ساختار فیزیولوژیکی انسان را گنجانده است. چوبک نیز تلاش می کند تا با به کارگیری عناصر پوزیتیویستی از قبیل اصالت دادن به مشاهده و تجربه، جزئی نگری، خرافه ستیزی و اعتقاد به اصل وراثت در رمان سنگ صبور حرکت کند. امّا، تفاوت هایی در نحوه به کارگیری رویکرد پوزیتیویسم در این آثار وجود دارد. پژوهش حاضر در نظر دارد با روشی تطبیقی به این تفاوت ها بپردازد. در این جستار با رویکردی توصیفی تحلیلی با برشمردن جلوه های تشابه و تمایز در چگونگی بهره گیری از عناصر پوزیتیویستی در رمان های ژرمینال و سنگ صبور به مطالعه تطبیقی این آثار می پردازیم.
مقاله به زبان روسی: ویژگی های اسم شدن در زبان هایی با ساختارهای گوناگون (روسی و تاجیکی) ( Характеристика отглагольных субстантиватов в разноструктурных языках (на примере русского и таджикского языков) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده فعل هایی را که به اسم تبدیل شده اند، بررسی کرده و نشان داده است که فعل های اسم شده را می توان با اضافه کردن پسوند به ریشه فعلی ایجاد کرد، اسم هایی که با اضافه شدن پسوند به ریشه فعل ایجاد می شوند. در زبان شناسی اسم شدن فرآیندی است که در آن فعل یا صفت به اسم تبدیل می شوند. این اصطلاح همچنین به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک اسم از سایر بخش های دستوری با اضافه شدن وندهای اشتقاقی ایجاد می شود. این مقاله نشان داده است که اسم های عمل، به عنوان یک واحد معنی، واژه هایی را که مفهوم کار و عمل دارند، با هم ترکیب می کنند و ارتباط بین آن ها را توسط واژه ای که به عنوان اسم یا شبه اسم استفاده می شود، نشان می دهد. فعل های اسم شده ای که برای توصیف معانی گوناگون استفاده شده اند، دو گروه هستند و بسته به اینکه کدام واژه استفاده شود، چندین گروه معنایی به وجود خواهند آورد. بعضی از فرآیندهای واژه سازی روابط بین فرآیند، اشیا و صفت ها را نشان می دهند (اسم انسان، عمل و مفاهیم انتزاعی). این فرآیند در زبان های گوناگون به روش های مختلفی نشان داده می شود. به عتوان نمونه در زبان روسی بر خلاف تاجیکی فرآیند واژه سازی احساسی بسیار بیشتر است. این مقاله نشان داده است فعل هایی که به اسم تبدیل شده اند، با استفاده از پسوندها یا براساس فرایند اشتقاق و ترکیب ساخته شده اند.
بررسی تطبیقی واقعه تصویر بیدل دهلوی با تصویر دوریان گری اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی یکی از شاخه های جدید مطالعات ادبی است که به مقایسه و تأثیر و تأثّر احتمالی آثار ادبی مشابه در زبان های مختلف می پردازد. از آثار ادبی که تا کنون از این منظر بررسی نشده، واقعه تصویر بیدل و تصویر دوریان گری اسکار وایلد می باشد. بیدل و اسکار وایلد هرچند با فاصله زیاد زمانی و مکانی زندگی می کردند، ولی آثار داستانی شان شباهت های زیادی باهم دارند و از جهاتی قابل انطباق با یکدیگر هستند، لذا نگارندگان مقاله حاضر، سعی کرده اند داستان های مزبور را از این دیدگاه بررسی نمایند. در این راستا، بعد از نگاهی اجمالی به مباحث ادبیات تطبیقی، خلاصه ای از دو داستان را ذکر کرده، سپس مختصری به ویژگی های شخصیتی، عاطفی و... دو نویسنده پرداخته ایم، و وجوه اشتراک و افتراق دو داستان را مورد بررسی قرار داده، و سرانجام نتیجه گرفته ایم که بیدل و اسکار وایلد، علی رغم اینکه از نظر مشرب فکری و...، اختلافات زیادی داشته اند، داستان هایشان ژرف ساختی مشابه دارد و با توجه به اینکه از زمان حیات بیدل تا مدت های طولانی، انگلیسی ها در هند حضور داشته اند، احتمال می رود که اسکار وایلد از طریق آنها به واقعه تصویر بیدل دسترسی یافته، و تحت تأثیرآن، تصویر دوریان گری را خلق کرده است.
بررسی تطبیقی ژنر فانتزی در آلیس در سرزمین عجایب و هلی فسقلی در سرزمین غول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان ادبیات داستانی ملل مختلف گاه آثاری یافت می شود که هم از نظر موضوع و درون مایه و هم از نظر ساختار و نحوه روایت، بسیار به یکدیگر شبیه اند. بی گمان آنچه در تعامل و گفت وگوی میان آثار ادبی کشورها می تواند اهمیتی بیشتر داشته باشد، آثاری هستند که در مسیر اقبال و توجه عام و خاص نقشی بنیادین در جریان سازی ادبی و همراهی با تحولات فکری و اجتماعی ملّت خویش دارند. جستار حاضر با هدف مقایسه و تطبیق ژانر فانتزی در دو اثر فوق العاده کودکانه آلیس در سرزمین عجایب، از لوئیس کارول، استاد دانشگاه آکسفورد و هلی فسقلی در سرزمین غول ها، از شکوه قاسم نیا تلاش دارد تا وجوه تشابه و تفاوت فانتزی در ایران و غرب را به نمایش بگذارد. روش تحقیق در پژوهش ِمذکور کتاب «درآمدی بر مطالعات ادبی تطبیقی» زیگبرت سالمُن پراوِر است. رویکرد دهگانه او در مطالعات تطبیقی کمک می کند تا بستر مناسبی برای شناخت بهتر ادبیات ملی و خارجی فراهم گردد. شالوده اصلی فانتزی در دو اثر مورد بحث، بر تخیل، جادو و قدرت های مافوق طبیعی به صور گوناگون بنا نهاده شده که ریشه در ادبیات پارادوکسیکال (متناقض نما)، اساطیر، ادبیات عامه، افسانه های کهن و قصّه های پریان دارد و به اقتضای پرسش های موجود زمانه معنا و مفهوم می یابد و اوضاع فکری و فرهنگی غالب را به نمایش می گذارد؛ با این نتیجه که در کتاب هلی فسقلی، فانتزی به نوعی بازنویسی ادبیات فولکلور و افسانه های کهن است؛ اما در کتابِ آلیس در سرزمین عجایب، برآمده از نگاهی آینده گرا و برساخته تخیل جمعی روح غربی برای پناه بردن به دنیای آرمانی و وهمی است.