فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
برجسته سازی ویژگی و مشخصه زبان ادبی است. اثر ادبی به این وسیله از واقعیت موجود جهان واقع و نیز ساخت آشنای متن آشنایی زدایی می کند. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی زبانی، یعنی انحراف هدف مند، نقش مند و غایت مند از قواعد کلی زبان، یک سان شمرد. هنجارگریزی نوشتاری یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی است که «لیچ» از آن ها نام برده است و بسیاری از شاعران معاصر از این شیوه برای افزودن معنا یا معناهایی ثانوی بر واحد اولیه زبانی سود برده اند.
نصرت رحمانی یکی از شاعرانی است که در اشعار خود به شکل مناسب نوشتار و پیوند آن با معنا و عاطفه شعر توجه کرده است. شکستن سطرهای شعر، تکرار واژگان و نوشتن پلکانی سطرهای شعر، استفاده از شکل تصویری اعداد، جدانویسی حروف واژه ها و استفاده از علامت نگارشی مکث (...)، مهم ترین شیوه هایی اند که شاعر از آن ها سود برده است تا تصاویر، صداها، شکل طبیعی گفتار و کنش، وقفه ها و امتداهای زمانی، حالت تأمل و تفکر و کتمان واژه، و سطر یا بندی از شعر را به خواننده نشان دهد. استفاده از این شیوه های نوشتار بر تأثیر عاطفی شعر می افزاید، خواننده را در سطح آگاهی بالاتری نسبت به شنونده قرار می دهد و او را در آفرینش شعر شریک می کند.
کاربست اشکال هنجار گریزی در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با پیدایش نخستین نشانه های فرمالیسم روسی در 1914 در روسیه، رویکردی نوین به سبک و ساختار شعر آغاز شد. تأکید این گروه بر جنبه های صوری شعر باعث شد تا آنان چیزی جز خود متن را به کار نگیرند، بنابراین به دنبال ابزاری برای درک زیبایی اثر هنری بودند. آنان از این ابزار با اصطلاح «هنجارگریزی» یاد می کنند. دانش واژة «هنجارگریزی» از اصطلاحات پربسامد در نظریة صورت گرایان روسی است که امروزه این کاربرد در آثار شاعران بزرگی چون احمد شاملو به وضوح دیده می شود.
درخور تأمل است که شاملو، متناسب با ساخت بیانی شعرش، گاهی به عمد و گاه ناخودآگاه به هنجارگریزی روی می آورد و برای به کارگیری این شیوه از همة امکانات زبانی و هنری خود استفاده می کند. در قالب این مقاله کوشیده ایم، پس از اشاره ای گذرا به اشکال و مشخصه های «هنجارگریزی»، اشعاری از «احمد شاملو» را، که بیش ترین شباهت را به این شیوه دارد، از منظر برجسته سازی با رویکرد به هنجارگریزی انتخاب و بررسی کنیم.
احیا و انگیزش تلمیحات قرآنی در غزل امروز بر پایه نظریه انگیزش فرمالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان ها و آیات قرآن همواره مورد عنایت شاعران و نویسندگان قرار گرفته و می گیرند. شاعر به تبع اطلاع از روایات قرآنی و به فراخور مضمون و محتوای اثرش از این داستان ها و آیات در جهت تفهیم و تایید سخن خود بهره می گیرد. بنابراین تلمیح به عنوان یکی از صنایع ادبی، نمایان گر میزان آگاهی شاعر از مضامین و رویدادهای مختلف دینی، تاریخی و ... است. در نگاه نخست و از آنجایی که این صنعت ادبی ارائه دهنده اطلاعاتی قدیمی و مسبوق به سابقه است به سختی می توان نوآوری و انگیزش را در آن پذیرفت؛ این در حالی است که به استناد نظریه انگیزش در مکتب فرمالیسم، توانایی، ذوق و قدرت تصویرگری و بیان شاعر می تواند از کهنه ترین مضامین و مایه های معنایی و زبانی، تصاویری بدیع و نو بسازد. به گونه ای که خواننده خود را با فضایی تازه مواجه ببیند. این مقاله سعی دارد به بررسی مقوله انگیزش مضامین و داستان های مشهور قرآنی در غزل شاعران دو دهه اخیر بپردازد و با بیان نمونه هایی چند بر این فرضیه صحّه بگذارد که اگر چه تلمیحات قرآنی ریشه در داستان ها و آیاتی دارند که تحریف ناپذیرند، اما همواره می توان با شیوه هایی مبتکرانه در بیان و زبان، تصاویری بدیع و جدید از آنها ارائه کرد.
هنجارگریزی معنایی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی، بحثی در نقد صورتگرا و یکی از نظریّه های ادبی معاصر است که مبنای آن بر پایة علم بلاغت استوار می باشد. در رویکردهای جدید زبان شناختی، نظریّه پردازان معاصر هنجارگریزی را ابزار شعرآفرینی معرّفی کرده اند و برای آن انواع گوناگونی برشمرده اند. در این میان، هنجارگریزی معنایی بیش از همه در عرصة شعر بازخورد دارد. شاعر با به کارگیری این صنعت و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، پیام هنری خویش را به وی عرضه می کند، چراکه در این نوع از هنجارگریزی، بازی دال ها، گریز و سیلان معنا را به دنبال دارد که باعث تعویق معنا و ایجاد خوانش های متعدّد در ذهن مخاطب می شود. گذری بر شعر سیّاب، گرایش وی به کاربرد رمز و اسطوره را در بازپرداخت مفاهیم شعری خویش، آشکار می سازد. وی با چنین رویکردی، عناصر زیباشناختی کلام خویش را افزوده، کارکرد واژگان زبانی را رنگی مجازی بخشیده است. نمودهای بیانی علم بلاغت در شعر سیّاب، جلوه هایی از هنجارگریزی معنایی هستند که نگارندگان به بررسی این عناصر در قالب دو محور جانشینی و همنشینی در قصیدة «رَحَلَ النَّهَار» و کارکرد آنها در بازتاب پیام شعری وی پرداخته اند و از این رهگذر، تبیین نموده اند که بسامد بهره مندی وی از عناصر بلاغی و طولانی کردن فرایند ادراک مخاطب، تأثیر شگرفی بر همراهی مخاطب با معانی شعری وی دارد.
بررسی فراهنجاری معنایی در اشعار غادۃ السّمّان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غادۃ السّمّان یکی از شاعران تأثیرگذار جهان عرب است که بیشتر آثار وی به چندین زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. یکی از شگردهایی که این شاعر برای گسترش بعد معنایی و شاعرانه کردن سخن خود به کار برده، آشنایی زدایی(فراهنجاری) معنایی است. به باور فرمالیست ها در درک انسان از جهان پیرامون، فرایند عادت جریان دارد. عادت کردن انسان به محیط پیرامون موجب می شود که بسیاری از پدیده ها از نگاه دقیق انسان دور بماند و درک حسی انسان از زندگی مختل شود. آشنایی زدایی با فاصله انداختن میان انسان و این عادت ها، فضایی برای درنگ و لذت ادبی مخاطب پدید می آورد و ادراک حسی انسان را دوباره سامان می بخشد. یکی از مهم ترین گونه های آشنایی زدایی، فراهنجاری معنایی است. غادۃ السّمّان برای آشنایی زدایی معنایی در اشعار خود، از صور خیال و آرایه های معنوی بهره ی فراوان برده است. در مقاله ی پیش رو، گونه های مختلف فراهنجاری معنایی در چهار منظومه ی این شاعر (غمنامه ای برای یاسمن ها؛ ابدیت، لحظه ی عشق؛ زنی عاشق در میان دوات؛ در بند کردن رنگین کمان) و حوزه های بسترساز این فراهنجاری ها بررسی شده است. این پژوهش به صورت کمّی- کیفی انجام شده و نمونه ها از راه جست وجوی کتابخانه ای گردآوری شده است.
آشنایی زدایی و برجسته سازی در سوره مبارکه واقعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطرح شدن مباحثی مانند آشنایی زدایی و برجسته سازی توسط رویکرد فرمالیسم، تحول بزرگی در نقد ادبی قرن بیستم پدید آورد. با استفاده از این مفاهیم می توان زیبایی های پنهان در متن ادبی را بهتر درک کرد. هدف این مقاله، بررسی سوره مبارکه واقعه از منظر آشنایی زدایی و برجسته سازی است. البته می دانیم که قرآن کریم، متن ادبی نیست ولی متنی است که جنبه ای از اعجاز آن را اعجاز ادبی تشکیل می دهد و دارای زیبایی های ادبی فراوانی است. مقصود از کاربرد نظریه های ادبی مختلف مثل آشنایی زدایی و برجسته سازی فقط آن است که نشان داده شود همه صور و ارزش های ادبی – نقدی می تواند در بهترین شکل در قرآن کریم یافت شود. این پژوهش نشان می دهد بسیاری از پدیده های طبیعی و مفاهیمی که برای مخاطبان دیروز و امروز قرآن، به اموری عادی تبدیل شده به واسطه آشنایی زدایی و قاعده افزایی برجسته شده است. استفاده گسترده از تکرار صامت ها و مصوت ها، تکرار در سطح کلمه، جمله و ساخت های نحوی، همچنین به کارگیری ساختار شرطی، استفاده ازجمله اسمیه و اسم فاعل ازجمله تکنیک های زبانی و ادبی است که در سوره واقعه برای آشنایی زدایی و برجسته سازی به کار گرفته شده است.
هفت شمشیر عشق (باستان گرایی در«سرود ابراهیم در آتش» اثر شاملو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باستان گرایی یکی از مهم ترین ابزار آشنایی زدایی در کلام محسوب می شود و سبب می گردد سخن از دسترس عوام فراتر رود و به شعر نزدیک تر شود. برجسته ترین کارکرد آشنایی زدایی، خلاقیت شاعرانه است که بخشی از آن از رهگذر باستان گرایی حاصل می شود. احمد شاملو که از جمله شاعران نوآور و موثر زمان ماست به جهت طرح نویی که در هنر شاعری درانداخته است از باستان گرایی و کارکردهای آن در حد وسیعی بهره برده است. وی به موجب ذکاوت بالا و نبوغ سرشار هنری و به اعتبار تسلط بر پیشینه ی زبان و با بهره گیری از آثار سترگی چون تاریخ بیهقی، گلستان سعدی و نثر عارفانه ی قرن پنجم و ششم توانسته پیوند هوشمندانه ای میان نثر کهن و مضامین دنیای مدرن برقرار کند و به شیوه ابداعی خود که به شعر سپید موسوم شده است، شان و جایگاهی خاص بخشید. هدف این پژوهش بررسی کارکرد باستانگرایی و انواع آن در شعری از شاملو است که به تشخص زبان و بیان شاعرانه ی وی منجر شده است. روش تحقیق، مبتنی بر توصیف باستان گرایی در شعر مورد نظر براساس منابع کتابخانه ای است.
فراهنجاری نحوی در دیوان غزلیات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اساسی در این مقاله فراهنجاری نحوی در دیوان شمس است که شگفتی و تنوعِ خاصّی به غزلهای وی میبخشد. نگارنده، پس از پرداختن به موضوعاتِ آشناییزدایی و برجستهسازی بهعنوان مباحث مقدّماتی، مقاله را با تأکید بر مشخّصههایی چون: تطبیق صفت با موصوف، عدم مطابقت نهاد با فاعل، ایجاد پرش ضمیر، گسترش دادنِ جزء اوّل فعل و نیز با طرح مؤلّفههایی نظیرِ قلبِ نحوی، مطابقهی فاعلی، چینشِ واژگانی، استعمال هنریِ فعلهای مرکب بهعنوان عناصر نظمآفرین، بیان میکند که مولانا قصد دارد ضمن ایجادِ آشناییزدایی و درنگ هنری، خواننده را برای کشف مقاصد زیباشناسی انحرافات و سرپیچیهای نحوی خود که عبارت است از القاء مفهوم کثرت و تنوّع و گریز از محدودیّتها، ترغیب کند و نیز مخاطب را در رسیدن به شکل هنری خود از طریقِ توجّه به نقشِ عناصر نظمآفرین راهنمایی نماید. نتیجه آنکه: تصرّفات و نوآوریهای نحویِ مولوی در دیوان شمس، که بهواسطهی انعطافپذیریِ زبان فارسی و بهسببِ ضرورتِ وزنی، داشتنِ زبان حماسی، الهامگیری از زبان مردم، ناخودآگاهی و ... صورت میگیرد، از آنرو که توانسته صورتهای ذهنی مولوی را درست و کامل به مخاطب منتقل کند، زیبا، هنری و پذیرفتنی است.
آشنایی زدایی زبانی در آثار دولت آبادی (با تکیه بر دو اثر داستانی با شبیرو و عقیل عقیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله نظریات محوری فرمالیسم، که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، «آشنایی زدایی» در ادبیات است. آشنایی زدایی رسالت هنر بیگانه سازی مفاهیم آشنا و به دست دادن ادراک نو از این مفاهیم با کنار زدن حجاب عادت از مقابل دیدگان است. آشنایی زدایی در ادبیات، در مقام یکی از مظاهر هنر، در سطوح متفاوت و از جمله در سطح زبان صورت می گیرد. زبان شناسان شیوه های بیگانه سازی در زبان را به مثابة یکی از عناصر صوری متن تبیین و طبقه بندی کرده اند. با تأمل بر زبان داستانی دولت آبادی درمی یابیم که این آشنایی زدایی تا چه اندازه در شکل دادن به فرم مطلوب و متناسب با مضمون داستان اهمیت دارد. از سویی این پژوهش بازنگری مختصری است بر تعاریف و تقسیم بندی هایی که تاکنون برای شیوه های گوناگون آشنایی زدایی در سطح زبان صورت گرفته است.
صورتگرایی و تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک به دو دهه از رواج جدی نظریه ادبی در ایران می گذرد. در این مدت چندین بار این پرسش مطرح شده است که آیا نظریه ادبی برای ادبیات فارسی مفید بوده است؟ آیا کاربران این نظریات توانسته اند آن ها را بومی کنند و به صورتی طبیعی با ادبیات ما پیوند دهند؟ این پرسش ها همچنان مطرح هستند. این امر نشان از آن دارد که نظریه ادبی نتوانسته است به اهداف خود دست یابد. پیش از هر چیز باید میان طرح نظریه ادبی در غرب و در ایران تفاوت گذاشت چرا که نحوه برخورد ما با این نظریات، متفاوت است با نحوه برخورد غرب که در واقع صاحبِ نظر هستند. برای یک غربی تفاوت چندانی میان آموزش ادبیات و آموزش نظریه ادبی وجود ندارد. از آنجا که این نظریات از یک سو ریشه در متون ادبی خود آن ها دارد و از سوی دیگر زاده تحولات علمی و فلسفی جوامع آن هاست بنابراین کسی که می خواهد در آنجا در حوزه ادبیات فعالیت کند به صورتی طبیعی با این گونه نظریات آشنا می شود و شاید با اندکی اغراق بتوان گفت در آن ها نفس می کشد. اما درست به سبب نبود این دو علت در ایران و بنابراین وارداتی بودن نظریه، کاربر ادبیات نظریه ادبی را به چشمی بیگانه می نگرد. از آشنایی تا بیگانگی فاصله ای است که توسط اشتباهات پر می شود. بنابراین نحوه برخورد با این موجود بیگانه دشواری ها و ظرافت های زیادی می طلبد
آشنایی زدایی در جزء سی ام قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی از دستاوردهای مکتب فرمالیسم روس می باشد که بر بیگانه نمودن نُرم عادی زبان دلالت دارد. این اصل بعنوان شگردی برای زیبایی آفرینی به شمار می رود و هدف از آن، تشخّص و برجسته سازی هر اثر هنری است. این نوشتار تلاش می کند تا زبان قرآن کریم را به عنوان برترین اثر ادبی و هنری، از منظر آشنایی زدایی بررسی نموده و میزان بهره مندی قرآن کریم را از امکانات زبانی و شگردهای زیبایی آفرینی نمایان سازد. روش این تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و بر آن است تا به منظور تطبیق نظریه صورتگرایان با زبان قرآن، نمونه هایی از هنجارگریزی(قاعده کاهی و قاعده افزایی) را در برخی آیات شریفه جزء سی ام قرآن کریم نشان دهد و در نهایت با تکیه بر تفاسیر ادبی قرآن کریم، بازتاب تأثیر آن را در کشف معنای مقصود و نیز کسب التذاذ بیشتر بیان کند. قرآن کریم، به اقتضای رسالت آسمانی خویش، بگونه ای بی نظیر با بهره گیری از ذخایر زبانی، در دو حیطه هنجارگریزی و قاعده افزایی دست به آشنایی زدایی زده و به تبع آن با برجستگی کلام، القای مفهوم را به اوج رسانیده است
مسأله زایش معانی از صور و اصالت زبان از دیدگاه عارفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ظریف امکان زایش معنی و اندیشه از سخن، از نگاه عارفان پرسش اصیلی است که در این نوشتار به شیوهای تحلیلی در پی پاسخگویی به آن هستیم. این مسأله در حالی مطرح میشود که در عرفان بر اصالت معنی و اندیشه تأکید شده است.
جهت تبیین موضوع، پس از ملاحظاتی در باب ویژگیها، ماهیت،کاربرد، رابطه و تعامل، صورت و معنا، ذهن و زبان، دل و زبان و ایمان و ذکر، به پرسش بنیادین این پژوهش بازمیگردیم و مسأله ظریف امکان زایش معنی و اندیشه را از سخن بازمی کاویم. در ادامه، ضمن تبیین جایگاه سخن و نقش هستیشناختی زبان، برپایه آرا و اقوال عارفان نشان میدهیم که زبان تنها محدود به گستره فکر آدمی نیست و نمی توان کنش ازلی و مقدس آن را به منش ارتباطی انسانی تقلیل داد .
آرا و اقوال عارفان در خصوص مراتب متمایز زبان و تأکید بر جایگاه هستی شناسانه و کنش مقدس و ازلی سخن در ورای سویه ارتباطی، نقش سخن تکوینی و کلمه خلّاقه را در زایش معانی و قدرت رهاییبخش و هستیآفرین آن توجیه می کند؛ از این جهت عارفان ضمن تأیید اصالت معنی، سخن را سرچشمه هستی و موجودات را سخن خداوند می شمارند و بر قدرت خلاقه و بی شبه و نظیر سخن ت أ کید می ورزند.
مقاله به زبان عربی: رهیافتی فرمالیستی به خطبه ولایت امام علی (ع) (دراسة شکلانیة لخطبة الولایة للإمام علی (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریه فرمالیست هایی چون یاکوبسن و ویکتور شکلوفسکی به تحلیل و بررسی زیباشناختی خطبه ""ولایت"" امام علی(ع) پرداخته ایم. به باور فرمالیست ها این فرم Form و شکل است که مضمون و محتوا را می سازد. در این جستار با بررسی ویژگی های دستوری، آوایی، واژگانی و صور بیانی با توجه به قالب کل و اندامور خطبه، و نیز با توجه به مضمون و محتوا، سخنان امام را بررسی کردهایم و در نتیجه به ساختار مضمونی ژرف رسیده ایم که شاید جز با نقد فرمالیستی میسر نبود. ساختار این خطبه یکسره بر تباین و تقابل بنا گردیده است. تقابل و رویارویی میان: پرهیزگاران و نابکاران، حق و باطل، تقوی و شبهات، آرامش و آشوب. تقابلی که تاریخ اسلام از آغاز تا پایان خلافت امام، شاهد آن بود. امام با نگاه تیزبین و اندیشه ژرف نگر خویش این تقابل، رویارویی و آشوب زدگی را پیش بینی می کرد، از این رو امام در این خطبه با بیانی پرشکوه لحنی استوار، احساسی عمیق، عاطفه ای صادق، تخیلی آفریننده و تیزپر و با وزنی پرهیمنه، گیرا و مهابت انگیز به تبیین آن پرداخت.
بررسی سه غزل سنایی بر پایه نقد فرمالیستی با تاکید بر آرای گرامون و یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی برخی از مؤلفه های نقد فرمالیستی در قصاید خاقانی می پردازد. بررسی دلایل برجستگی و امتیاز زبان خاقانی در مقایسه با سایر سرایندگان شعر پارسی و ایجاد بستری مناسب و درخور جهت درک بهتر ویژگی های شعری خاصّ او از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش، 132 قصیده خاقانی و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 97 چامه است که به شیوه تصادفی ساده1 و با بهره گیری از جدول تصادفی اعداد گزینش شده است. روش پژوهش توصیفی است و داده ها با استفاده از تکنیک محتوا و شیوه کتابخانه ای بررسی شده است. منبع مورد استفاده دیوان خاقانی ویراسته میرجلال الدّین کزّازی است. دلیل برگزیدن این اثر، دقّت بیشتر مصحح در ضبط واژه ها، توجه بیشتر به نسخه بدل ها، تصحیح های قیاسی درخور توجّه و مسائل دیگر این چنینی است. نتیجه نشان می دهد خاقانی همه مؤلّفه های شاخص فرمالیسم را چون آشنایی زدایی،2 رستاخیز واژگان، برجسته سازی زبان و انواع هنجارگریزی3 و قاعده افزایی4 به کار گرفته است. به گونه ای که موجب شده زبان او در قصاید، در مقایسه با دیگر سروده های خودش و شاعران دیگر، از اهمیّت به سزایی برخوردار باشد.