فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۲۵ مورد.
گزیده ای از پژوهش های ارسالی شماره 76: حجاب در ادیان الهی
حوزه های تخصصی:
مسئله حجاب، یکی از مسائل مهم حوزه زنان است. حجاب یعنی پوششی که وقار و شخصیت و کرامت و عفت زن را تضمین می کند و به زندگی او آرامش می بخشد و این وجود ارزش مند را از دستبرد نااهلان مصون می دارد. حفظ حجاب در عین این که جسم و ظاهر زن را محدود و محصور می کند به روح و عقل او آزادی و حریت می بخشد و فکر او را از بسیاری از دغدغه های مزاحم و وقت گیر رها می سازد و در عوض، بی حجابی و بدحجابی، حقیقت گوهر وجودی زن را در پوشش جاذبه های جنسی، پنهان می دارد.
آن چه یک زن بی حجاب یا بدحجاب به نمایش می گذارد زیبایی های انحصاری اوست که به محارم او تعلق دارد، اما آن را در معرض دید همگان قرار می دهد. به قول چارلی چاپلین: برهنگی و بدحجابی، بیماری قرن معاصر است که در «روح و افکار» افراد «جامعه هدف» رسوخ نموده و آنان را بیمار می کند.
زنان در عرصه بهداشت روانیِ جامعه نقش بزرگی را ایفا می کنند. حجاب آنان پرده ای سیاه بر چشم هوس بازان می کشد و خود و جامعه را از آفت و آلودگی نجات می دهند و آنان فرصت می یابند که سرمایه وجودی و زینت های خدادادی خویش را در کانون مقدس خانواده متمرکز کرده و خانواده را که اولین هسته اجتماعی است، با پاکی و طهارت، پایه گذاری کنند.
سنگر حجاب، پاسدار گوهر حیا و عفت و حرمت زن است. زن در حجاب به مانند گوهر در صدف می باشد؛ همان گونه که گوهر و مروارید تا هنگامی که در صدف قرار دارند آسیب نمی بیند، زن نیز با پوشش و حجاب خود، از آزار و اذیت ناپاکان و چشم چرانی هوس رانان در امان می ماند
حجاب قرآنی و نقش آن در نهاد خانواده
حوزه های تخصصی:
جنسیت و انقلاب ، نگاهی متفاوت به مشارکت زنان در انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
مشارکت گسترده زنان محجبه در انقلاب اسلامی ایران، ناظران خارجی را بر انگیخت که آن را انقلاب چادرها بنامند. چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول در میان علایق نظری مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود. مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از امکانات مفهومی روش تحلیل گفتمان این مساله را بکاود. بنابراین سه گفتمان سنتی، مدرنیزاسیون و انقلاب اسلامی، در دو سطح تعاملات درون گفتمانی و بیرون گفتمانی مورد مطالعه قرار می گیرند. فرضیه اصلی این مقاله این است که در سطح درون گفتمانی، گسستگی در مفصل بندی دو گفتمان سنتی و مدرنیزاسیون و اتخاذ استراتژیهای طرد و حذف در قبال دیگری، و در سطح بیرون گفتمانی زمینه ناتوانی آنها در حفظ مخاطبان سابق و جذب مخاطبان جدید در سالهای قبل از انقلاب فراهم گردید. از سوی دیگر ماهیت سنتزی مفصل بندی گفتمان انقلاب اسلامی در سطح درون گفتمانی و اتخاذ استراتژی برخورد نقادانه و ایجابی با دیگری مبتنی بر اقتضائات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه، معنا و هویت سیاسی و اجتماعی جدیدی برای زن ایرانی رقم زد. این بازتعریف زن به نوبه خود توانست تعداد زیادی از زنان را وارد عرصه مبارزه علیه حکومت وقت نماید که نمادی سنتی یعنی حجاب را به عنوان سمبل مبارزه برگزیده بودند.
ولایت زن
حوزه های تخصصی:
آیا زنان از دیدگاه اسلام، مجاز به تصدی امور و مناصب ولایی هستند؟ به عبارت دیگر، آیا تصدی مشاغلی همچون رهبری، ریاست جمهوری، وزارت و قضاوت برای زنان، شرعاً جایز است؟
مقاله حضار در صدد پاسخگویی به این سؤال اصلی است، سؤالی که اگر چه در بسیاری از کتب فقهی به اجمال مورد توجه قرار گرفته ولی در چند دهه اخیر به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اهمیت آن چندبرابر شده است. به طوری که نیازمند بررسی دقیق و مفصل تری همراه با پرداختن به فلسفه حکم می باشد.
در این مقاله نظریه اکثریت غالب فقهای امامیه، مبنی بر عدم جواز تصدی مناصب ولایی توسط زنان تقویت شده است و ادله متعددی از کتاب و سنت برای اثبات آن مورد استناد قرار گرفته است.
در نهایت به مسئله زن و تصدی ولایت در حالات استثنائی (همچون اصلح بودن زن و یا نبودن مردان واجد شرایط) و همچنین فلسفه عدم ولایت زنان پرداخته شده است.