حرمت استظلال از مسلمات و ضروریات فقه شیعه است که پیش از حضرت امام مورد فتوای صریح فقها قرار نگرفته است. بنابراین می توان آن را از متفردات امام راحل محسوب کرد. پس از حضرت امام اکثر مراجع عظام این مطلب را پذیرفته و بدان فتوا داده اند. نویسنده نیز با توجه به مهم بودن مسأله آن را مورد بحث قرار داده و روایات وارده در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است. به طور کلی، این روایات به چهار دسته تقسیم می شود: الف) روایاتی که در آنها «استتار عن الشمس» مورد نهی واقع شده است. ب) روایاتی که در آنها از کلمه اضحاء استفاده شده است. ج) روایاتی که بر حرمت تظلیل و استظلال دلالت دارند، یعنی روایاتی که در آنها از عنوان تظلیل و استظلال و مشتقاتش استفاده شده است.
د) روایاتی که بر حرمت استظلال به آنها تمسک شده، یعنی روایاتی که در آنها از نشستن در قبه و کنیسه نهی شده است.
همچنین، نویسنده به بیان معنای مختلف واژه استظلال از فرهنگهای مختلف پرداخته و در پایان نتیجه گرفته است که این روایات هیچ دلالتی بر زیر چتر رفتن در شب ندارند و لذا می توان در این مورد به سهولت حکم به برائت کرد.