فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۷۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
انسجام ( Cohesion )، اصطلاحی است در حوزه علم زبان شناسی نقش گرا که به بررسی روابط میان عناصر مختلف سازنده آن متن در دو سطح دستوری (ساختاری و غیرساختاری) و واژگانی می پردازد. در بحث انسجام دستوری غیرساختاری، مؤلفه های چهارگانه: ارجاع، ربط، جانشینی و حذف، به عنوان عوامل انسجام بخش متن محسوب می شوند که هریک، در کنار دیگر عوامل انسجام، به پیوستگی و یکپارچگی متن می انجامند. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرآیند ترجمه، بازتاب هریک از عوامل فوق در ترجمه ها در راستای حرکت همسو با متن اصلی از اهمیّت بسزایی برخوردار است. از آن جا که نهج البلاغه به عنوان متنی منسجم، شامل گونه های مختلف انسجام بخش است، انتظار می رود ترجمه های به عمل آمده از آن نیز این عناصر انسجام بخش را در خود بازتاب دهد. این مقاله با اتخّاذ رویکرد توصیفی – تحلیلی به بررسی و تطبیق مؤلفه های انسجام دستوری غیرساختاری در خطبه اول نهج البلاغه و پنج ترجمه انتخابی می پردازد. از این رهگذر، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مؤلفه های انسجام بخش بررسی شده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که در میان انبوه مؤلفه های یادشده برخی از مترجمان در سایه حرکت هم ارز و برابر با متن اصلی و با گزینش برابرنهادهایی مناسب، انسجام موجود در متن اصلی را به طور کامل در ترجمه های خود انعکاس داده اند. در مواردی نیز مترجمان از این اصل غافل مانده اند که این غفلت می تواند ناشی از عواملی چون سبک خاص مترجم و ظرفیت زبانی – دستوری متن مقصد باشد.
انجبار ضعف سند و گونه های آن از منظر شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ انصاری یکی از بزرگترین فقیهان اصولی و محقق إمامیه در قرون متأخر به شمار مى آید. در این میان تحقیقات وی پیرامون انجبار ضعف سند حدیث در جاى جای میراث علمی وی از ابعاد گوناگونی چون علم رجال، اصول فقه، نقد سند و تاریخ حدیث قابل بررسی است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد شیوه مواجهه شیخ انصاری با ضعف سند به دنبال تبیین و بررسی انجبار ضعف سند و گونه ها ی آن از منظر شیخ انصاری مى باشد. بررسی ها نشان مى دهد که انجبار با شهرت عملی، انجبار با شهرت فتوایی، انجبار به اجماع منقول و محصّل، انجبار با قواعد فقهی، انجبار ضعف راوی به روایت اصحاب اجماع از وی مهمترین گونه ها ی انجبار ضعف سند در آثار اوست. نقل روایت با سندی صحیح و صحت روایت از منظر علماء امامیه به عنوان دو شیوه دیگر در دفاع از اعتبار حدیث و نیز واکاوی پیشینه انجبار و جایگاه آن در مکتب اصولیان از دیگر مباحث این نوشتار به شمار مى رود
تحلیل أسس السیاسه العلویه (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ الإمام علی (ع) هو أعلى نموذج للقیاده الإسلامیه بعد النبی الأکرم، فهو لم یتجاهل-قطّ- الحدود الدینیه والأخلاقیه للسلطه السیاسیه بغیه تحقیق أهدافه، ومزج بین ممارسه السلطه السیاسیه وأعلى تجلیات القیم والأخلاق الإسلامیتین. بعباره أجلّ إنّ الرؤیه التربویه والإصلاحیه عند الإمام علی (ع) للحکومه والسلطه السیاسیه، أضفت على أسالیبه السیاسیه طابعا أخلاقیا وإنسانیا لایمکن تحقیقه إلا بالإیمان والأخلاق الصحیح. من أجل ذلک، تتزین السیاسه العلویه (ع) بأُسُسٍ قیِّمیه قویمه، وأنّ اتّخاذها أساسًا للسیاسیه والحکومه یکون لها تأثیرٌ کبیرٌ فی تحسین ظروف حیاه الإنسان. لهذا، فإنّ الهدف الذی یبحث عنه هذا المقال هو دراسه أسس السیاسه فی مرآه کلام الإمام علی (ع) فی مختلف المصادر وخاصه فی نهج البلاغه، وذلک بأسلوب مکتبی وفی إطار وصفی تحلیلی.
فقه الحدیث در الکافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقه الحدیث سرآمد و نتیجه دانش های حدیث است. این نوشتار با بررسی و تحلیل ابعاد مختلف الکافی، در صدد است تا ضمن کشف جلوه های فقه الحدیثی در آن، شیوه های فقه الحدیثی این کتاب را شناسایی و معرفی کند. مبانی نقدالحدیثی در گزینش احادیث، باب بندی و چینش احادیث و شرح مضمون احادیث، از جلوه های فقه الحدیث در الکافی است. کلینی در بهره گیری از مبانی نقدالحدیثی برای گزینش احادیث، بر شیوه های منصوص روایی تأکید دارد. اگرچه ایشان در تبویب منحصربه فرد کتاب، از ساختاری جامع و محکم بهره برده، ولی این ساختار کمتر نشان دهنده دیدگاه های اجتهادی کلینی است. شروح کلینی در ذیل روایات، حکایت از توجه کلینی به ابعاد مختلف فقه الحدیث از قبیل تلاش برای فهم معنای ظاهری حدیث، فهم مقصود واقعی معصوم و جمع بین احادیث متعارض دارد. به خدمت گرفتن مفاهیم عقلی و کلامی، توجه به خانواده حدیث و استفاده از شیوه های رایج اجتهادی در جمع بین روایات متعارض، از شیوه های موردتوجه کلینی در این مسیر است.
مطالعه تحلیلی «روش شناسی پژوهش های حدیثی خاورشناسان در میراث امامیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف روش های مطالعاتی خاورشناسان در میراث حدیثی شیعه و رویکردی که آنان در هر کدام از ابزارهای روشیِ پژوهشِ خویش برگزیده اند، مقدمه رسیدن به مسائل دیگری؛ همچون: اندیشه ها و عرصه ها و سپس ارزیابی، تحلیل و نقد آنان است. مطالعات خاورشناسی در این حوزه به سه روش عمده تاریخی، تطبیقی و توصیفی تقسیم می شوند، که در هر کدام، رویکردهای خاصی را شاهد هستیم : در مطالعات تاریخی، دو رویکرد تحلیلی و تحلیل درون متنی، در مطالعات تطبیقی، دو رویکرد تاریخی تحلیلی و تحلیل درون متنی و در مطالعات توصیفی، چهار رویکرد تاریخی تحلیلی، تحلیل درون متنی، پدیدارشناسی، و ساختارشناسی. افزون بر این، در برخی موارد، شاهد تلفیقی از چند روش هستیم. مطالعه پیش رو، با تحلیل مجموعه فعالیت های خاورشناسان در میراث حدیثی امامیه، از ابتدا تا کنون و انواع گونه های پژوهشی ایشان در این حوزه، روش ها و رویکردهای روشی ایشان را استخراج، بررسی و تحلیل کرده، به ارزیابی این روش ها می پردازد .
بررسی سندی و دلالی حدیث «شرارکم عزابکم»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از احادیثی که نیاز به بررسی و تأمل دارد، حدیث «شرارکم عزابکم» است. با بررسی های انجام شده مشخص شد در منابع اهل سنت به چهار شکل روایت شده و اولین بار در مسند احمد بن حنبل آمده است و در منابع شیعه اولین بار در کتاب المقنعه شیخ مفید و سپس در کتاب روضة الواعظین فتال نیشابوری و «جامع الاخبار» شعیری آمده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که روایت مورد نظر در منابع شیعه و اهل سنت، سند معتبری ندارد و ضعیف به شمار می رود؛ ولی متن آن با روایت های دیگر که تجرد گرایی را مذمت کرده در یک راستا است و با منطق قرآن که تأکید زیادی بر ازدواج و تشکیل خانواده داشته هماهنگ است، همچنین قیدهای اضافی از جمله «اخوان الشیاطین و اراذل موتاکم» که به فرد مجرد نسبت داده شده است، مورد تأیید آیات قرآن است.
القاگری آواها در خطبه ی جهاد بر اساس نظریة موریس گرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند و هماهنگی بین الفاظ و معانی، می تواند ناشی از تکرار آواها در بافت کلام و بار معنایی خاص واژگان باشد که هم سبب تمایز معنایی در گزینش واژگان و هم در تداعی معانی نقش بسزایی دارد؛ بنابراین در سطح ادبی کلام و ساختار کلی جمله، سطح آوایی از سطح معنایی جدا نمی شود. بحث القاگری آواها در متن، اولین بار توسط زبان شناس فرانسوی، موریس گرامون در قرن بیستم طرح شد. اما، قبل از طرح آن توسط گرامون به عنوان نظریه ای در حوزه ادبی، گروهی از شاعران فرانسوی سده نوزدهم کوشیدند، پیوند و تناسب جلوه های صوتی حاصل از ساختار کلام را با دیگر پدیده های عالم هستی آشکار سازند. در این مقاله با کمک روش توصیفی-تحلیلی، نویسندگان بر آنند تا تناسب و هماهنگی موججود بین الفاظ نهج البلاغه در خطبه جهاد را از دو منظر معناشناسی واژگان متقاربة المعنیدر محور جانشینی واژگان و بررسی نظریه زبانی موریس گرامون مبنی بر القاگری آواها در متن، تحلیل معناشناسانه کنند. نتایج بیانگر انسجام درون متنی خطبه بوده و موضوع مورد اهمیت که القاگری آواها در این خطبه را مورد تأیید قرار می دهد، کاربرد واکه ها و همخوان ها ، با توجه به بارمعنایی شان در فرازهایی از خطبه است که بسامد این همخوان ها و واکه ها برای انتقال معانی به مخاطبان، با ارائه جدول های آماری نشان داده شده است.
دنیا و آمادگی برای مرگ از دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در خصوص هدف آفرینش انسان حداقل دو دیدگاه می تواند وجود داشته باشد. یکی اینکه انسان هدفی جز شرکت در مسابقه گردآوری مال، دستیابی به مقامات بالای اجتماعی، و به دست گرفتن قدرت ندارد و در این راه می تواند تمامی ارزشها و اصول انسانی را نادیده بگیرد؛ گویی جاودانه خواهد زیست و مرگ هیچگاه بر او چیره نخواهد شد. دیدگاه دیگر، دیدگاه الهی دینی است که نقطه مقابل دیدگاه اول به شمار می رود. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام دیدگاه دوم و مشخصه های آن را با سبکی ادبی تبیین کند.
احادیث نبوی و کارکردهای آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر متن ادبی، برآمده از ساختار متن قبلی و برآیند تعامل و وابستگی در دو ساحت ساختاری و معنایی و معرّقی از نقل قول ها به شمار می رود، نهج البلاغه به اعتبار یک متن، حاوی بینامتنی قرآنی، احادیث نبوی و اشعار عرب است. ازآنجاکه بینامتنی به سه گونه اجترار، امتصاص و حوار تقسیم می شود، برای پاسخ به این پرسش که بینامتنی احادیث نبوی در نهج البلاغه از کدام نوع است، در این مقاله ابتدا کلام رسول خدا2 و یادکردهای سیره او از نهج البلاغه استخراج شده و نوع بینامتنی آن ها مشخص شده است و سپس کارکردهای احادیث رسول خدا2 مورد بررسی قرار گرفته است . آنجا که حضرت همگان را با بیان «وَاسْتَنُّوا بِسنتهِ فَإِنَّهَا أَهْدَی السُّنَن » به پیروی از سنت رسول خدا2 دعوت می کنند، کارکرد ترویجی ظهور می کند؛ و زمانی که فرمان پیامبر 2 در جمله «غَیرُوا الشَّیبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیهُودِ» را تابع اوضاع ویژه دوران پیامبر2 معرفی می کند، ما را به اسباب الحدیث برای فهم احادیث توجه می دهد؛ و آنگاه که برای فهم فتنه در آیه اول سوره عنکبوت به کلام پیامبر2 اسناد می کند، ما را به کارکرد تفسیری رهنمون می کند و رجم زانی توسط رسول خدا2 و سپس نماز خواندن بر جسد او را پایه احتجاج خود در برابر خوارج قرار می دهد تا کار کرد احتجاجی روایت را نشان دهد. بدین ترتیب نگارنده نشان داده است آوردن سخن و سیره رسول خدا2 در نهج البلاغه، کارکردهای ترویجی ، فقه الحدیثی ، تفسیری ، جدلی و استدلالی و اقناعی دارد.
جایگاه کذب و بدعت در تضعیف غالیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه محدثان عوامل گوناگونی در پذیرش روایات راویان دخیل است که آسیب در هر یک از آن ها می تواند منجر به تردید در پذیرش روایات راوی گردد. گرچه در شرایطی خاص می توان از برخی از آسیب های وارد شده بر متن یا سند روایات چشم پوشی نموده و به صحت آن ها حکم نمود، اما دروغ گویی و اشتهار راوی به بدعت گذاری به سبب خلل جدی که در عدالت راوی وارد می سازند، از جمله عواملی هستند که از دیدگاه حدیث پژوهان فریقین بدون هیچ استثنایی منجر به سقوط قطعی روایات راوی از حجیت می گردند. در این مقاله با تأمل در شواهد و توصیفاتی که در کلام پیشوایان معصوم (ع) درباره راویان بیان گشته و نیز بررسی اقوال دانشمندان علم رجال، این فرضیه به اثبات رسیده است که دو عامل دروغ گویی و بدعت گذاری در میان گستره راویان حدیث شیعی، بیش از همه در غالیان نمود داشته و اشتهار غالیان به این دو امر از مهمترین دلایل جرح آنان بوده است.
تبارشناسی روایت سجده زن بر شوهردر جوامع روایی متقدم امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های نوظهور در جوامع مسلمان که محصول تماس فرهنگی با جهان غرب است، پرسش از جایگاه زنان در محیط خانواده است. در این میان، وجود برخی از روایات در جوامع روایی فریقین که جایگاهی پست به زنان نسبت به مردان اعطا می کند، چالش های فراوانی را موجب شده است. یکی از این روایات که در جوامع روایی امامیه نیز به چشم می خورد، روایت «لو أمرتُ أحداً أن یَسجدَ لأحدٍ لأمرتُ المرأهَ أن تَسجدَ لِزوجِها» است. این نوشتار، تبارشناسی این روایت را در دستور کار قرار داده و پس از شناسایی مهد اصلی شکل گیری آن، میزان اصالت آن در جوامع روایی امامیه را مورد سنجش قرار داده است. این مطالعه آشکار می نماید که مهد اصلی این روایت، حلقات تحدیث اهل سنت در بوم کوفه بوده است. سپس این روایت با یک انتقال دومرحله ای، ابتدا وارد حلقات تحدیث زیدیه شده و با میانجیگری آن ها به حلقه تحدیث امامیه انتقال یافته است.
تأملِ اندکِ رسانگیِ طرح واره های خطبة 3 نهج البلاغه در واژة «ابل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولین دیدگاهی که شایسته است از آن به نهج البلاغه نگریسته شود گزاره های شناختیآن است . در این میان بحث رسانگی طرح واره ها به همراه شباهت براساس استعاره های مفهومی و برحسب ویژگی های قلمرویی مبدأ و مقصد در نهج البلاغه، مفهوم بسیار گسترده دارد. رسانگی که بهترین صفت استعاره مفهومی در این جستار است برپایه واژة «ابل» در خطبة سوم با بسط در مفاهیم مختلف تحلیل می شود و در این راستا به صورت توصیفی- تحلیلی براساس چارچوب استعاره ساختی و رسم طرح واره های تصویری مبدأ و مقصد، آموزه های دینی و تربیتی با ذکر مثال های متنوع خطبة سوم بیان می گردد. لیکن در این موضوع آنچنان که باید و شاید کمتر بحث نظری شده است. البته فارغ از جنبة معرفتی موضوع ، آثار و نتایج عملی گفتمان هایی از این دست تأثیر شگرفی در زندگی فردی و اجتماعی می گذارد .
جریان اهل ادب امامیه در مدرسه حدیثی بغداد از آغاز تا سده چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بغداد یکی از اصلی ترین مراکز تجمّع شیعیان امامی است که در طول سده های متمادی به مکان مناسبی برای رشد فرهنگ تشیّع در عرصه های حدیثی، تفسیری، فقهی و کلامی تبدیل شده است. در میان جریان های نیک شناخته امامی در بغداد باید از «جریان اهل ادب» یاد کرد که به رغم جایگاه مهم در تاریخ فکر امامیه، مورد کم توجهی قرار گرفته است. لذا، این نوشتار برای نخستین بار به بازشناسی این جریان کم شناخته امامی در بغداد می پردازد. مطالعه حاضر نشان می دهد که این جریان همزمان با تأسیس بغداد در سده دوم و متأثّر از «ادب دیوانی» برآمده از فرهنگ ایرانیان در آیین کشورداری، پای گرفت. همچنین معرفی شخصیت های اثرگذار این جریان فکری روشن می سازد که اهل ادب امامیه بغداد، افزون بر توجه به امور دیوانی در دستگاه حکومتی، به تولید آثار ارزنده ای در دیگر جنبه های ادب همچون ادب زبان شناختی، اخلاقی و دینی همّت گماردند.
بررسی تخریج و صدور حدیث یکونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَهً در منابع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات مکاتب حدیثی اهل سنت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث نقد الحدیث
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات فقه الحدیث حدیث شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث
حدیث «یکونُ بَعْدِی اثْنَاعَشَرَ خَلِیفَهً» از احادیث شاخص در بحث خلافت پیامبر 2 است که بر جانشینی و امامت ائمه شیعه دلالت دارد و در پرتو این روایات، حقانیت اعتقادات امامیه اثبات می شود. نقل های فراوانی از روایت «اثناعشر خلیفه» در منابع اهل سنت وجو دارد. بیشتر علمای این مذهب در تطبیق حدیث مذکور بر خلفای خود، بر عبارت های الحاقی آخر حدیث تکیه کرده اند. از شرایط ضروریِ کشف دلالت دقیق این حدیث و نقد توجیهات برخی علمای اهل سنت درباره مفاد آن، روشن نمودن مسئله تخریج، فضای صدور و عبارت های الحاقی آن است که مقاله حاضر به آن ها خواهد پرداخت. از سوی دیگر، دانشمندان اهل سنت با تکیه بر دو عبارت « کلّهم تجتمع علیه الامه» و «کلّهم مِنْ قُرَیشٍ» که در برخی نقل های این حدیث یافت می شود، بر تفسیر شیعه از «اثناعشر خلیفه» و تطبیق آن بر امامان اهل بیت k اشکال کرده اند. ازاین رو، در مورد سند و دلالت این دو عبارت نیز می بایست پژوهش شایسته ای صورت پذیرد . مقاله حاضر با بررسی سندی این دو عبارت و دقت در فضای صدور آن ها و تفاوت آن با وضعیتِ سندی و فضای صدور اصل حدیث، نشان خواهد داد که این عبارت ها از جانب ناقلان به آخر حدیث افزوده شده و تفاسیر ناصوابی با تکیه بر این دو عبارت، از جانب مفسران اهل سنت صورت گرفته است.
تجلیات السخریة وأسالیبها فی نهج البلاغة (الخطب المائة الأولی أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحتوی السخریة فی الأدب علی تولیفة من النقد والهجاء والتهکم والدعابة یستخدمها الأدیب للتعبیر عن القضایا التی تدعو إلى الانتقاد فی المجتمعات بلغة ساخرة ملیئة بالضحک والدعابة. هذا الفن من الأدب هو مرآة سحریة تنعکس علیها الحقائق المرة فی المجتمع بصورة عذبة تجذب قلوب المخاطبین، وتضحکهم أولا وتحثهم على التفکر والتدبر والاعتبار ثانیا. إذا تصفحنا خطب نهج البلاغة رأینا فیها أسلوبا ساخرا معجبا یسترعی انتباه القارئ. یشهد التاریخ أن الحیاة السیاسیة للإمام علی(ع) کانت مفعمة بالأحداث السیاسیة التی تطرق إلیها أمیرالمؤمنین(ع) ضمن خطبه بصورة موجزة مثیرة. إنّ هذه الدراسة بالاعتماد علی المنهج الوصفی والتحلیلی هدفت إلی إبراز السخریة فی المائة الأولی من خطب نهج البلاغة وکیفیة تصویرها وصیاغتها من الناحیة البیانیة الأدبیة وتبیین أهم میزاتها وأسالیبها. خلصت الدراسة إلی أنّ الإمام(ع) وظّف أنماط السخریة وأسالیبها لإسباغ الطرافة علی بعض ما یسرده وللتعبیر عن واقع المجتمع ودعوة المخاطب إلی التأمل والتروی ولم یعمد إلی التجریح والإهانة فی صوره الساخرة وهذه الأسالیب تلعب دورا بارزا فی إقناع المخاطب وحثه علی الخضوع للحق والصدود عن الباطل.
درونی سازی اصول مدیریتی با توجه به نامه های امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر اجتماعی برای نیل به اهداف طراحی شده، و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. اندیشه اداره کردن مربوط به روزگار معاصر نیست. بلکه از دیرباز، بشر متوجه بود که برای رسیدن به آرمان های خود، ناگزیر باید با بهره گیری از تمامی امکانات و رهبری این امکانات به سوی رسیدن به آن اهداف معین اقدام نماید. شیوه رهبری و مدیریت هر جامعه ای بستگی به ساخت فرهنگی آن جامعه دارد. از این رو چگونگی مدیریت و همچنین نهادینه کردن اصول مربوط به آن از اهمیت بالایی برخوردار است. از منظر اسلام بنابه تبیین علی(ع) حکومت بار سنگینی است که خداوند برعهده زمامداران قرار داده، چهار چوب مشخص و اصول منضبطی بر آن تعریف نموده است.
در خصوص حکومت عدالت محور و مردم گاری علی(ع) کتاب ها و مقالات بسیاری به رشته تحریر در آمده است. آن چه در این نوشتار در پی آنیم، چگونگی فرهنگ سازی اصول مدیریتی مبتنی بر مکتب الهی از سوی آن حضرت می باشد. آن پیشوای بی همتا در اندک زمان خلافت خود، سعی وافر داشت تا حاکمان منتصب به خلافت اسلامی، عدالت محوری، امانت انگاری قدرت و حفظ کرامت انسانی را در شیوه مدیریتی خود، به عنوان یک هدف مقدس و الهی بنگرند و در طول حاکمیت خود، از اصول اخلاقی، خدا محوری و تقوا پیشگی تبعیت نمایند و عشق به انسان ها را سرلوحه خویش قرار دهند. زیرا تنها راه رستگاری بشریت و تکامل جامعه، از بعد حاکمیتی، همان است که علی(ع) ترسیم نموده است.
درآمدی بر زمینه های نوستالژی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی یک حالت روحی بوده و یکی از رفتارهای ناخود آگاه انسان به شمار می آید که در پی انگیزش های فردی یا اجتماعی و سیاسی به وجود می آید. امام علی(ع) نیز به عنوان یک انسان که در جامعه خویش زندگی می کرد و واقعیت های آن را ملاحظه می نمود، گاهی چنین حسی برایش دست می داد. مرور گذاری کتاب نهج البلاغه بیانگر انعکاس حس غربت امام به خاطر رخدادهای جامعه پیرامونش است. نیرنگ دشمنان، ساده لوحی سپاهیان، دغدغه آینده مردم، نگرانی به خاطر تساهل دینی و کاهلی در اجرای احکام و انحراف جامعه از مسیر اصلی، چیزهایی بود که بیشتر بدان حس دامن می زد. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ بگوید که حس نوستالژیک امام در نهج البلاغه چگونه منعکس شده است؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابعاد گوناگون نوستالژی در نهج البلاغه انعکاس یافته است و دو بعد سیاسی و دینی نوستالژیک بیشتر از سایر جنبه ها مشهود است.
بررسی دیدگاه های مطهری درخصوص منابع حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراد از منابع حدیث در این نوشتار، متن های نوشته شده درباره گفتارها و رفتارهای پیامبر 2 و امامان معصوم g است که از طریق راویان حدیث به دست ما رسیده است؛ چه این روایات از منابعی برآمده باشد که راویان و محدثان شیعی آن را فراهم آورده اند و چه از منابعی که راویان و محدثان سنی در گذر تاریخ دانش حدیث پدید آورده اند و چه این منابع از قبیل کتاب ها و جوامع حدیثی مشهور همانند کتب اربعه و صحاح سته باشد و چه جز آن، که در شمار منابع مشهور نیستند، و همچنین چه آن دسته از کتاب هایی باشد که به ویژه در دانش فقه به کار گرفته می شود و چه آن ها که منابعی درخور برای انتقال حکمت و اخلاق دینی است. در همه این موارد، هدف آن است که دیدگاه مطهری به عنوان متفکری دین اندیش و برخاسته از حوزه های علمی شیعه، درباره اصالت و صحت اسناد و درستی مضامین این گونه متون بازخوانی شود. برای این کار، تقریباً همه آثار شهید مطهری در زمینه های گوناگون و در موارد کلی و جزئی، درباره منابع متقدم و متأخر واکاوی شده است تا سرانجام به نگرش کلی این اندیشمند درباره حدیث، به مثابه منبع دین شناسی دست یازیده شود. درخور نگرش آن است که او بدون پیش داوری و تعصب رایج در میان فرقه های اسلامی و به گونه یکسان به منابع شیعی و سنی و گاه به گونه تطبیقی، روی آورده است و فارغ از اختلاف های علمی و روش شناختی کوشیده است در تداوم مکتب اصولی آیت الله بروجردی، نگرشی تقریبی و مثبت به هر دو دسته منابع داشته باشد و گرایش های گروهی و فرقه ای را در این عرصه وانهد تا نگرش جامع تری به منابع دین شناسی از خود نشان دهد.
ابوعلی سیرجانی در رأس یک خانواده محدث در بغداد قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تا اطلاعات پراکنده ای که در متون مهمّ تاریخی و رجالی درباره ابوعلی سیرجانی یافت می شود، طبقه بندی تنقیح و تحلیل شود و یک تک نگاری از زندگی و فعالیّت های فرهنگی و معنوی او به دست داده شود. ابوعلی، حسن بن محمد بن احمد سیرجانی کرمانی از محدّثین و صوفیان و زاهدان قرن پنجم هجری است. سیرجانی در سال 408 ه . ق متولّد شده و در 495 ه .ق وفات یافته است. وی ساکن بغداد بوده و سفرهای بسیار در بلاد اسلامی از جمله کرمان، فارس، عراق، شامات، مصر و حجاز کرده است. سیرجانی در طلب حدیث و نوشتن آن رنج بسیار برده و استادان و شاگردان فراوان داشته است. از آنجا که آثاری از سیرجانی در دست نیست نمی توان راجع به کمّ و کیف آنها نظر داد. بر طبق منابعی که از او سخن گفته اند، وی در نقل و روایت حدیث ثقه نبوده و متّهم به جعل بوده است. با این وصف، ابوعلی سیرجانی در عصر خود در ردیف مشایخ صوفیّه و اهل زهد و ورع قرار داشته است و همسر او، ستّ البلد و دختر او سُعدی مکنّی به امّ النسب هر دو از راویان و حافظان حدیث بوده اند.
الگویابی اسناد کلینی به کتاب زراره بن اعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زرارة بن أعین» از اصحاب اجماع و از پرروایت ترین راویان کتاب های امامیه است. فهرست نگاران امامی طریق خاصی به کتاب او دارند. افزون بر رجال شناسان، محدثان از جمله ثقة الاسلام کلینی (329ق)، الگو یا سند ثابتی برای روایات زرارة بن اعین داشتند. در این پژوهش با رویکردی نو یعنی؛ استخراج وشمارش تمام روایات زراره در الکافی و سپس یافتن اسنادی که دارای بیشترین فراوانی و تکرار هستند، الگوی ثابت کلینی کشف می شود. پس از آن، این الگوی ثابت با طرق رجالی مقایسه می شود. در این فرآیند، راویان اولی که حدیث را از زراره گرفتند، یک به یک معرفی و بررسی می شوند. از نتایج به دست آمده آن است که میزان تطابق سند روایات با طرق و الگوهای ثابت و کشف شده، درجه اعتبار احادیث را مشخص می نماید. افزون بر آن، با استفاده از الگوهای کشف شده، تصحیف، ارسال و ضعف اسناد برطرف می شود. بنابراین اگر اسناد کلینی از غیر شیوه و الگوهای مألوف و مشهور به کتاب زراره باشد، معمولاَ از میزان اعتبار کمتری برخوردار است. در این موارد چنین حدس زده می شود که گویی مؤلف الکافی، از منبع غیرموثقی به روایات زرارة بن اعین دست یافته؛ زیرا راویانی مجهول، ضعیف یا غیرامامی در این اسناد، فراوان یافت می شوند. همچنین در راستای انجام پژوهش، بیشترین استفاده را از کتاب الکافی و مهمترین منابع رجالی و روایی شیعه نموده تا به این مهم دست یابد.