فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
عرفان احمد غزالی
پشتیبانی خواجه نظامالملک از صوفیان بزرگ خراسان
حوزه های تخصصی:
گسترش فراوان تصوف بهویژه در خراسان بزرگ، از مهمترین ویژگىهاى جامعه ایرانى در قرن پنجم هجرى است. ظهور صوفیان بزرگ و نامدارى مانند شیخ ابوالحسن خرقانى، ابوسعید ابوالخیر، ابوالقاسم قشیرى، ابوعلى فارمدى، على بنعثمانهجویرى و خواجه عبدالله انصارى در آنجا، موجب شد که تصوف در خراسان قرن پنجم هجرى از تصوف دیگر منطقههای اسلامى مانند بغداد پیشتر برود. البته عوامل بسیاری مانند پشتیبانی پادشاهان و امیران و سیاستمداران سلجوقى، بر گستره این پدیده در خراسان افزود. به گمان، افرادی مانند خواجه نظامالملک طوسى، وزیر بزرگ سلجوقیان پیوند نیکویی با صوفیان بزرگ خراسان داشته و پشتیبانیها و کمکهاى وی به آنان در رشد تصوف خراسان قرن پنجم بسیار تأثیر گذارده و هرچند پژوهشهای گستردهاى درباره شخصیت و تأثیرش در حکومت سلجوقیان سامان یافته، بهگمان به این ویژگی او به شایستگی پرداخته نشده است. این جستار افزون بر گزارش درباره پیوند خواجه با آن صوفیان بزرگ، علتهای توجه او را بدانان برمیرسد.
وحدت وجود از نگاه شمس غربی
منبع:
عرفان ۱۳۸۸ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
ساخت گرایی و عرفان تطبیقی
منبع:
عرفان ۱۳۸۸ شماره ۱۹
بررسی و نقد دیالکتیک تعالی و حلول
حوزه های تخصصی:
در سنّت ادیان ابراهیمی، آثار عارفان را با رویکردهای الهیاتی گوناگونی بررسی می توان کرد. یکی از مهم ترین و پررونق-ترین رویکردهای الهیاتی در الهیات جدید، رویکرد سلبی (Apophatic approach) است. در مقاله حاضر، به یکی از درون مایه های اصلی الهیات سلبی، یعنی رابطه خدا و نفس، و دو رابطه دیالکتیکی ذیل بحث خدا و نفس، یعنی دیالکتیک حلول و تعالی، و دیالکتیک عروج و درون بود، در آثار دو عارف بزرگ مسلمان و مسیحی، مولانا و مایستر اکهارت، میپردازیم. رابطه خدا و نفس و به دنبال آن دیالکتیک حلول و تعالی، و دیالکتیک عروج و درون بود، ذیل بُعد هستی شناختی الهیات سلبی بررسی شده است
کتاب ( شمع جمع )
بررسی تطبیقی نفس انسان از دیدگاه امام خمینی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نوشتار حاضر، بررسی تطبیقی بحث «نفس» از دیدگاه امام خمینی و غزالی را به عنوان یکی از مبانی انسان شناسی اندیشه سیاسی این دو اندیشمند احیاگر برعهده دارد. مباحث این مقاله درباره مدلل نمودن این فرضیه است که: «در حالی که اندیشه سیاسی غزالی در پارادایم اندیشه سیاسی سنتی تحلیل پذیر است، اندیشه امام خمینی از شاخصهای اندیشه سیاسی سنتی فراتر می رود».
"
ولایت در ساحت شریعت و طریقت
حوزه های تخصصی:
ولایت چشمه ایست جوشان که مایه حیات دین و عرفان و فصلی مشترک میان ایندوست . این مطلب آنجا روشنی بیشتری می یابد که می بینیم در شریعت ، ولایت ، باطن دین و سرعبادات تلقی می شود و منقول است که :""لا تقبل الاعمال الا بالولایه "" در عرفان نیز ولایت باطن و اساس جمیع کمالات انسانی و سرآغاز رسیدن به مراتب عالی این کمالات است ،که این نیز همان غایت دین می باشد. پس در نزد عرفا نیز ولایت باطن و اصل دین است .
همانگونه که در تشیع امام و ولی ِ کامل ، واسطه در فیض الهی است ، چنانکه در روایات و ادعیه وارده از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آمده است :""و اشرقت الارض بنورکم و فاز الفائزون بولایتکم "" در عرفان نیز جمیع نعمات الهی ابتدا بر انسان کامل و سپس بواسطه او بر حقائق عالم نازل می شود.
همچنانکه در تشیع وجود امام و حجت حق سبب تعادل نظام هستی و بلکه عامل برپائی و قوام آن می باشد، که حدیث ""لولا الحجه لساخت الارض باهلها""بدان اشاره دارد.در عرفان نیز وجود ولی کامل محمدی (ص ) سبب بقاء عالم است ، همچنانکه رحلت اواز دار دنیاسبب زوال آن می باشد. همانطور که ابن عربی در رسائلش فرموده است : ""فاذا انتقل الی الدار الاخره مارت هذه السماء مورا و سارت الجبال سیرا و دکت الارض دکاء و انتشرت الکواکب و کورت الشمس و ذهبت الدنیا و قامت العماره فی دار الاخره "".
هدف ما در این مقاله ارائه تصویری کلی از دیدگاه اسلام (تشیع ) وعرفان درباره ولایت و قرابت این دو دیدگاه در این عرصه است .