فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۱۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریه درستی اصول مذاهب و جریانهای فکری رایج و نحوه مواجهه صحیح با این عقاید، یکی از مسائلی است که عین القضات در آثار خود به توضیح و تبیین آن می پردازد. وی با ارائه دلایل و مثالهای گوناگون، معتقد به صحت و درستی اصل و اساس عقایدی است که بر پایه آنها مذاهب و مکاتب مختلفی ایجاد شده است و به سالکان حقیقت توصیه می کند در برخورد با عقاید و نظرات گوناگون، سعه صدر بیشتری داشته و به جستجوی حقیقت آنها برآیند، تا اختلاف آراء و نزاعهای سطحی، برطرف و درکی درست از حقیقت مذاهب حاصل گردد. اگرچه عین القضات تا جای ممکن می کوشد دلایل و مثالهای متعددی بر مدعای خود بیان کند، اما بر مبنای روش عرفانی، درک حقیقت این مسئله را آن گونه که خود یافته است منوط به کشف و شهود می داند. نظریه عین القضات از دو جهت اهمیت دارد: اول، از لحاظ اخلاق پژوهش، شیوه درست برخورد با آراء و عقاید مختلف را بیان می کند، دوم، به لحاظ اجتماعی و کاربردی، می تواند نقش بسزایی در همزیستی مسالمت آمیز مذاهب و نحله های فکری مختلف ایفا کند.
عوامل مؤثر بر دامنه اختیار، مطالعه موردی بر دومین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباب مسئله جبر و اختیار و همچنین تقریر دیدگاه مولوی در این مسئله مطالعات فراوانی صورت گرفته است. از مسائلی که مورد تحلیل این مطالعات قرار نگرفته، متغیرهای مؤثر بر دامنه اختیار نزد مولوی است. نویسنده در این مقاله می کوشد تا بر مبنای عوامل مؤثر بر دامنه اختیار، تصویر روشنی از این عوامل ارائه دهد. محور استنادات نگارنده، حکایت آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از دفتر نخست مثنوی است. هدف مقاله جلب توجه نمودن خوانندگان به مسئله دامنه اختیار، عوامل مؤثر بر دامنه اختیار، نحوه تأثیر این عوامل بر دامنه اختیار و اشاره به رهنمودهای مولوی برای رهایی از دام عوامل محدودکننده دامنه اختیار است. از این رهگذر نشانه های فردی که اختیار خود را به نهایت گستردگی رسانده است، به خوانندگان یادآوری می شود.
تحلیل اخلاق مدارانه فضلیت مصاحبت در عرفان اسلامی؛ به ویژه در مثنوی (با نگاهی به حوزه انسان شناسی اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مقولات انسان شناسی، مقوله اخلاق است که موجبات تکوین شخصیت و تعالی انسان را فراهم می آورد. مطالعه در زمینه اخلاق، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران عرصه های مختلف، به خصوص فلسفه و عرفان بوده است. یکی از حوزه های مطالعات مربوط به اخلاق، اخلاق کاربردی است که به تحلیل مقولاتی به عنوان فضیلت در عملکرد انسان می پردازد و به دلیل جایگاه آن در زوایای مختلف زندگی شخصی و اجتماعی، اهمیت می یابد. عمده ترین فضیلت اخلاقی در مقوله انسان شناسی(چه انسان شناسی اجتماعی و چه انسان شناسی الهی و عرفانی)، فضیلت اخلاقی مصاحبت و معاشرت است که در متون عرفان اسلامی، به ویژه در مثنوی، به عنوان یک اصل و قاعده کلی(جاذب و مجذوب) مطرح شده است. بنا بر این قاعده کلی، رابطه بین مصاحبان بر اساس کاربرد های فضیلت در اخلاق قابل تبیین است. نگارندگان مقاله حاضر می کوشند تا ابتدا به به تبیین مفاهیم کلی مرتبط با موضوع بپردازند. سپس ضمن ارائه تحلیلی نظریات مختلف اندیشمندان، فضیلت مصاحبت را از دیدگاه انسان شناسی اجتماعی و عرفان اسلامی، با نگاه عمیق تری به مثنوی معنوی مورد بررسی قرار دهند.
امام خمینی و احادیث عرفانی؛ روایت و درایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجهة عرفانی امام خمینی، تحت الشعاع وجهة سیاسی ممتاز و جایگاه فقهی برجستة ایشان، از نگاه اغلب مردم و گاه خواص و اهل معرفت مغفول مانده است. گرچه عرفان عملی و بعد معنوی، در سیرة سراسر پرماجرای آن حضرت بر آحاد دلدادگانش نمایان بود، به عرفان نظری و علمی او، و مبانی و اصول آن کم تر پرداخته شده است و البته این به معنای انکار تلاش های درخور و نکته بینی های اندیشه ورانی چند در این حوزة خطیر نیست. از آن جا که چشمه های ناب عرفان در نگاه امام جز از بلندای کوهسار قرآن و عترت (ع) نمی جوشد، در این نوشتار با تورقی گذرا در آثار گوناگون ایشان به اهتمام وی به احادیث معصومین (ع) به منزلة یکی از اصلی ترین مبانی عرفان الهی و اسلامی پرداخته و چگونگی روایت (نقل) و درایت (فهم) آن ها را در سخنان و آثار امام مورد بررسی قرار داده ایم
بررسی تطبیقی خیال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
معرفت شناسی دینی در اندیشة مولوی: برداشتی روش شناسانه از اولین حکایت مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی اثری گران سنگ است. انسان متفکر می تواند با تعمق در این کتاب علاوه بر مفاهیم بلند عرفانی، منابع سرشاری از حکمت و فلسفه و جهان بینی های مترقی بشری را جستجو کند. یکی از زوایای پنهان اندیشة مـــولوی، توجه دقــیق او به روش شناسی است که یکی از شاخه های اصلی معرفت شناسی به شمار می آید. هدف این مقاله ورود به موضوع روش شناسی در اندیشة مولوی است که به نظر می رسد تاکنون به آن پرداخته نشده است. برای نیل به این مقصود، اولین حکایت مثنوی در دفتر اول، با نگاهی متفاوت مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این بررسی مؤید یافته های پیش روست؛ نخست اینکه در نگاه مولوی، معرفت شناسی دینی از حیث روش جامع نگر است و تمامی شیوه های رایج شناخت را به رسمیت می شناسد. دوم اینکه، آنچه امروز شیوة علمی در روش شناسی نامیده می شــود، به دقت تمام در مثنوی معرفی و توصیف شده است. سوم، محدود کردن اعتبار روش های پژوهش در علوم انسانی به شیوة تجربی، نادرست بوده و راه صواب، به کارگیری روش عام و ترکیبی است. چهارم، رعایت اخلاق علمی در فرایند پژوهش یک ضـــرورت است. امانتداری و صداقت دو ویژگی مهم اخلاق علمی است و پنجم ایــنکه، اگرچه عقل و تجربه دو ابزار قدرتمند شناخت است و در نتیجه هر دو رویکرد خردگرایانه و علمی دارای جایگاهی رفیع و ارزشمند می باشد، امــــا درعین حال دارای محدودیـت های قابل تأملی در شناخت کامل انسان و جهان هستی است.
بررسی و تحلیل نظریه ابن عربی در نفی جاودانگی عذاب دوزخیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های معادشناسی درباره کیفیت حیات اخروی، مسئله عذاب دوزخی است. ابن عربی بر این باور است که عذاب دوزخیان ابدی نیست. اگرچه قرآن بر جاودانگی عذاب دوزخی صراحت دارد و مفسران و حکما با دلایل عقلی و نقلی بر جاودانگی عذاب اهل جهنم استدلال کرده اند، محیالدین با تفسیر ویژه ای از متون دینی معتقد است ابدیتِ دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب نیست. وی با تمسک به سبقت رحمت خدا بر غضب او، انس و عادت دوزخی به آتش، فقدان نص بر تعذیب ابدی دوزخی، حسن خلف وعید، بینیازی خدا از کیفر و انتقام، غلبه فطرت توحیدی بر عذاب، روایتی که بیانگر روییدن گیاه در جهنم است و با تأویل آیات عذاب، درصدد اثبات ادعای خویش است. در این پژوهش با استدلال به آیات قرآن و دیدگاه های متکلمان و حکما بر ابدیتِ عذاب دوزخیان، پندار ابن عربی مبتنی بر گوارا شدن عذاب اهل دوزخ و موقتی بودن عذاب بررسی میشود.
خلود در عذاب از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مسئلة جاودانگی نفس در جهنم و بقا در عذاب الهی ازجمله مسائل مهم کلامی و اعتقادی است که از همان آغاز، توجه بسیاری از متفکرین مسلمان را به خود جلب کرده است. در این میان ملاصدرا به اشکالاتی که در باب خلود در عذاب وجود دارد اشاره می کند و سعی کرده است با پاسخ دادن به آن ها و اثبات خلود برخی از کفار در جهنم، هرگونه اندیشة مبنی بر عدم خلود را رد کند. اما به نظر نگارنده پاسخ وی ناکافی بوده و نمی تواند عقیده به خلود را ثابت کند. بنابراین با ردشدن استدلالاتی که ملاصدرا بر خلود در عذاب کرده، این مسئله توجیهی عقلی نخواهد یافت و صحت آن منوط به پذیرش نصوص دینی خواهد بود. اما ابن عربی بر خلاف ملاصدرا سعی کرده با تأویل آیاتی که به مسئلة خلود جهنمیان در عذاب اشاره کرده اند، راهی برای رهایی از مسئلة خلود بیابد
هندسه معرفتی ابن عربی در سه محور شریعت، شهود و عقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل هندسه معرفتی ابن عربی، در محورهای متعددی از قبیل: تبیین نظریه تفسیر محی الدین، آرای عرفانی، آرای فلسفی، علوم قرآنی، آرای فقهی، مبانی انسان شناسی و غیره کاربرد فراوان دارد. این تحقیق درصدد بررسی دیدگاه های معرفت شناسی ابن عربی در سه محور شریعت، شهود و عقل است. او شریعت را رکن رکین و ملاک صحت وسقم هر معرفتی می داند. از دیدگاه او کشف، یکی از منابع معرفتی است که در شرایط خاص و در محور های متعدد مورد استفاده قرار می گیرد. در تبیین مبانی هستی شناسی، مبانی انسان شناسی، معانی حروف، کلمات و جملات قرآنی می توان از کشف بهره برد. او از عقل به عنوان ابزار معرفتی در فهم آیات الهی و جهت درک مبانی هستی شناسی استفاده می کند؛ تا جایی که اگر عقل دارای موادّ صحیح و صورت های صحیح ادراکی باشد و در مرز خویش یعنی ادراکات طور عقل باشد، قابل اعتماد است و در ماورای ادارکات طور عقل دارای اعتباری نیست.
گزارشی تحلیلی از کتاب «شاخصه های عرفان ناب شیعی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی با برخی مباحث فلسفه عرفان، عرفان نظری و عرفان عملی و تنقیح صحیح آنها، به هدف معرفی شاخصه های عرفان شیعی، ضروری است؛ زیرا خطا در هریک از آنها می تواند لغزشگاهی در عرفان به شمار آید و موجبات انحراف را فراهم آورد. چیستی عرفان، و رابطه عرفان با دین و عقل از مباحث کلیدی فلسفه عرفان است که کتاب «شاخصه های عرفان ناب شیعی» به آنها می پردازد. مباحث دیگر کتاب، مشتمل بر بحث از نسبت عرفان و دین، عرفان نظری و عملی است.
بخش پایانی این نوشتار، به طور خاص به هدف اصلی مؤلف، یعنی شاخصه های عرفان شیعی اختصاص دارد. اعتقاد به توحید، نبوت، معاد، ولایت و سلوک براساس شریعت، از اهمّ ویژگی های عرفان راستین است و معنویت گرایی بدون خدا و بدون وحی و معاد (تناسخ گرایی) یا عرفان های شریعت گریز و عقل ستیز و سلوک بدون توجه به اخلاق و زندگی، از ساحت عرفان راستین دور است. بر این اساس، پایبندی به عقل، التزام به وحی و تهذیب نفس با سیر و سلوکی منتهی به شهود، سه ویژگی ممتاز عرفان شیعی است که از آن به هماهنگی عرفان، برهان و قرآن یاد می شود.
مرتبه احدیت، نقطة عطف عرفان امام خمینی (س) و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث ذات و تجلیات ذاتی حق تعالی از مباحث بنیادین در عرفان نظری است که آرای زیادی از آن متفرع می گردند. عرفا اتفاق نظر دارند که مرتبه ذات، غیب مغیبی است که فوق شهود شاهدان و ادراک مدرکان است و بنابر این مجال بحث و تبادل آراء در میان عرفا دربارة کنه ذات منتفی است. در میان مباحث مربوط به تجلیات ذاتی، مرتبه واحدیت، در عرفان نظری امام و ابن عربی و شارح او قیصری اشتراکات زیادی دارند و نقاط افتراق در مقابل اشتراک ناچیز است؛ اما در مورد مرتبه احدیت، وضع برعکس است و نقاط افتراق بر نقاط اشتراک غلبه دارد و اگر این مرتبه را نقطه عطف و منشأ بسیاری از نظرات اختصاصی امام بدانیم، سخن گزافی نگفته ایم. امام در مرتبه احدیت، مباحث بدیع و متمایزی را مطرح نموده اندکه معمولاً از چشم شارحان و محققان آثار امام مخفی مانده است و انگیزة تدوین این نوشتار مداقه در این ظرایف با استناد به آثارمکتوب ایشان است. تحقیق درباره دیدگاه امام در حوزه مرتبة احدیت و رابطة آن با اقسام وجود، امکان و وجوب، اسمای الهی، اسمای ذاتی، مفاتیح غیب، اسم مستأثر و مظاهرش، علم ذاتی الهی، وجوه پنجگانه قلب و اقسام فتوح سالک در قوس صعود، از اهداف این نوشتار است.
مسئله شر در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک در جهان پیرامون ما همواره شر و فساد و ناگواری های متعددی از قبیل جهل، فقر و ناتوانی و حوادثی همچون زلزله و سیل به چشم می خورد که هیچ گونه تردیدی در هستی و وجود آنها نمی توان داشت. چرایی و چگونگی راهیابی این گونه شرور در نظام آفرینش، ازجمله پرسش هایی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته؛ به گونه ای که پاسخ به آن از دغدغه های اساسی ادیان و مکاتب مختلف فلسفی به شمار می رود. در عرفان نظری، سابقه بحث از مسئله شر به محیی الدین ابن عربی در قرن هفتم برمی گردد. اصلی ترین پرسشی که در این تحقیق مطرح است اینکه، آیا شر در مکتب ابن عربی امری وجودی است یا عدمی؟ در صورت نخست، چگونه با خیر محض بودن مبدأ هستی سازگار است و خاستگاه آن چیست؟ ابن عربی از حیث وحدت شخصی وجود و نظام احسن، شر را به طور مطلق در نظام هستی به مفاد سلب بسیط تحصیلی منتفی دانسته است؛ ولی از حیث تعینات، امور عدمی را شر بالذات دانسته و در امور وجودی نوعی شر نسبی را در نظام تکوین و نوعی شرور ذاتی سلوکی را در نظام تشریع پذیرفته است.
فرجام شناسی عرفانی در اندیشه و آثار ابوالمجد سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاد و چگونگی زندگی پس از مرگ از مسائل پیچیده و شگرفی است که ادیان مختلف و مکاتب گوناگون کلامی، فلسفی و عرفانی -هریک به گونه ای- به آن پرداخته، و کوشیده اند تا پرسش های بشر درباره آن را پاسخ گویند. در این میان، عرفا جایگاهی ویژه و مهم دارند، زیرا معاد را با بیان تجارب خویش توصیف می کنند. ازجمله عارفانی که به این مسئله توجه بسیار داشته، ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی غزنوی، شاعر و عارف نامی سده پنجم، است. او نهایت زندگی و مرگ -زاده شدن و پس، رخت از عالم کون و فساد بربستن- را معاد و حیات واپسین می داند و بدین سبب، بر گذر از این سرا و حرکت به سوی قرارگاه معاد تأکید می کند.
سنایی در انسان شناسی خود به جوهر قدسی یا همان نفس ناطقه مجرد، در کنار کالبد جسمانی، عقیده دارد و براین اساس، معاد را جسمانی– روحانی ترسیم می کند. او تجرد و بقای نفس ناطقه را همانند حکما و متکلمان و به شیوه استدلالی اثبات نمی کند، و حقیقت و کیفیت معاد را به روش اهل نظر و استدلال صورت بندی نمی نماید؛ اما، به مبانی انسان شناسانه و معادشناسانه حکمی عصر خویش پای بند است و براساس این مبانی، دیدگاه خود را درباره معاد و احوال انسان در حیات واپسین بیان می کند. تأکید بر این نکته از آن رو ضروری می نماید که بدانیم سنایی نه دغدغه های انسان شناسی و معادشناسی اهل نظر را دارد، و نه معادشناسی او یک سر معاد شرعی است؛ بلکه براساس انسان شناسی حکمی عصر خود، معاد شرعی را از آینه سیروسلوک عارفانه و معاد روحانی و عرفانی می نگرد. براین اساس، معاد در آثار سنایی امری نیست که صرفا پس از مرگ جسمانی و در وقت معلوم قیامت روی دهد، بلکه مسیری است که در طی آن انسان، ازنظر جسم و روح، پیوسته تغییر می کند و کامل می گردد. به بیان دیگر، گذر از این مسیر مراحلی دارد که در سلوک عرفانی اسلام در قالب این چهار مرتبه بیان می شود: پاکی از رذایل و تطهیر ظاهر، تهذیب باطن و تزکیه قلب از ملکات ناپسند، روشنایی قلب با نور صفات و ملکات پسندیده و در آخر، فنای نفس و استغراق در ذات و صفات الهی. وی ماهیت دوزخ و بهشت و نیز سعادت و شقاوت انسان را بر همین اساس تبیین و تفسیر می کند.
ازاین رو پس از پاره ای مقدمات، در این پژوهش ابتدا دیدگاه انسان شناسانه و سپس، اندیشه سنایی درباب معاد و فرجام انسانی، به شیوه ای که بیان شد، بررسی می شود.
تربیت غیرمستقیم مرید در حکایات عرفانی (با تکیه بر تذکره الاولیاء عطار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های اساسی تشکیل و تحکیم مبانی یک تمدن ماندگار، تعلیم و تربیت مؤثر و جریان آفرین است. در واقع دست یابی به اثر بخشی پایا و مؤثر در نظام تربیتی، مستلزم بینش صحیح و انتخاب درست روش تربیت است. یکی از برجسته ترین مکاتب تربیتی، مکتب تربیتی عرفای اسلامی است؛ کسانی که توانسته اند با کمترین امکانات، یکی از تأثیرگذار ترین گونه های تربیت را در مواجهه با متربیان خود به کار گیرند. این مقاله بر آن است که با بررسی حکایات مربوط به نوع سلوک عارفان مسلمان، شیوه های تربیت غیرمستقیم مرید را با تکیه بر حکایات کتاب تذکرﺓالاولیاء عطار، با روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به بسامد کارکرد آن ها در حکایات این کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. مقصود از شیوه های تربیت غیرمستقیم، شیوه هایی است که تکیه آن بیشتر بر کنایه و تعریض است و صراحت به تربیت، توسط مربی در آن وجود ندارد. با توجه به بررسی انجام شده، مشایخ از سه شیوه اصلی تربیتی شامل شیوه های: مشاهده ای، اکتشافی و کشفی- شهودی بهره برده اند که هر یک از این شیوه ها دربردارنده فروعاتی هستند. روش مشاهده ای شامل روش-های نمایشی و استفاده از طبیعت و محیط پیرامون؛ روش اکتشافی شامل طرح معما و بیان رمزگونه و استفاده از تاویل و تمثیل؛ و روش کشفی-شهودی شامل استفاده از سفر و هنر در تربیت مرید است.
سیمای عرفانی اسکندر در «آئینه اسکندری» امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان اسکندر مقدونی و جهانگشایی او در تاریخ و سپس دگرگونی این چهره خون خوار به چهره ای آرمانی، از دیرباز نظر منتقدین زیادی را به خود جلب کرده است. نظامی از این داستان برای بیان اندیشه های حکمت آمیز خویش بهره برده است. امیرخسرو دهلوی به عنوان نخستین نظیره پرداز از خمسه نظامی، داستان اسکندر را در آئینه اسکندری به نظم کشید. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی جنبه های عرفانی داستان اسکندر را با توجه به دو چهرگی این شخصیت در تاریخ و افسانه مورد بررسی قرار داده است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی بخش هایی از داستان را -که ظرفیت معنایی بیشتری برای پروراندن معانی عرفانی داشته است - با تفصیل بیشتری سروده است. چنانکه چهره منفی و جنگ طلب اسکندر در ابتدای داستان، نماد انسان مادّی است و جنگ او با خاقان مبارزه او با نفس است. اسکندر با گذر از منازل، به یاری سروش و خضر و الیاس -که نماد پیر راه شناس هستند به دریای معرفت می رسد. سفر اسکندر در خشکی و دریا -که از منطق الطیر عطار تأثیر پذیرفته است- هفت مرحله سلوک را نشان می دهد. اسکندر با گذر از وادی طلب و عشق در خشکی، در سفر دریایی استغنا و معرفت را پشت سرمی گذارد و به وادی حیرت می رسد و در نهایت با هدایت سروش به ژرف نگری در وجود متعالی خویش، به مرحله فنا هدایت می شود.
فلاح و موکشه در آرای امام خمینی(ره) و شنکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاح و رستگاری در آرای امام خمینی(ره) با عنایت به آیاتی که در این باب در قرآن کریم آمده، با دو رکن مهم معرفت و عمل پیوند یافته و از سوی دیگر تحت تأثیر اندیشه توحیدی ایشان رنگ ویژهای گرفته است. تزکیه نفس، تقوای الهی و تسلیم در محضر حق واحد و مطلق، از مقوله عبودیت مخلصانه است که در آرای امام، منهاج فلاح و رستگاری محسوب میشود و دل کندن از هرچه جز اوست و دل سپردن به او، عین نجات و فلاح بهشمار میآید. اقوال و آرای «شنکره»Šankara)) حکیم و عارف نامدار قرن 8 و 9 میلادی و بنیانگذار مکتب ادویته ودانته (Advaita-Vedanta) نیز در باب «موکشه» (ašMok) و نجات کاملاً مبتنی بر وحدت وجود بوده و مستلزم دل کندن از جهان موهوم میباشد. در آرای شنکره مقوله معرفت به اصل یگانگی برهمن و آتمن، رکن مهمی است که موکشه در گرو آن میباشد؛ عمل نیک نیز گرچه در برخی اقوالش مدنظر قرار گرفته، اما در کل از جایگاه مهمی - دستکم برای صاحبان اندیشه و معرفت که در سطوح بالایی از ادراک قرار گرفتهاند - برخوردار نمیباشد.
صورت بندی گفتمانیِ ابن جوزی برابر صوفیان در تلبیس ابلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش و درک انسان نسبت به جهان و پدیده ها متأثر از نظام گفتمان هاست. رویکرد تحلیل انتقادیِ گفتمان امکان دستیابی به مناسبات تأثیرگذار در خلق متون را فراهم می سازد و الگوهای مناسبی برای بررسی، رمزگشایی و تبیین روابط بین زبان، ایدئولوژی و قدرتِ سازنده گفتمان ها ارائه می دهد. مطالعات گفتمانی از این جهت که نسبتی روشمند بین متن و دیدگاه های اجتماعی، سیاسی و مذهبی منتقدان و چگونگیِ مواجهه آنان با گفتمان رقیب را آشکار می کند، حائز اهمیت است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تحلیل گفتمان، صورت بندی های گفتمانی که عبدالرحمن ابن جوزی در کتاب تلبیس ابلیس علیه صوفیان به کار گرفته است، تحلیل و تبیین می کند. بررسی گفتمان محور تلبیس ابلیس با مشخص کردن شبکه روابط معنابخش متن، امکان به چالش کشیدن گفتمان فراگیر حاکم بر اثر و تحول در نظام تثبیت شده مفاهیم آن را فراهم می سازد. بررسی گفتمانی باب دهم تلبیس ابلیس با سازوکارهای برجسته سازی، تقلیل، حاشیه رانی، سوء تشخیص، رژیم حقیقت و استراتژی های کلامی نشان می دهد که ابن جوزی با تعمیم، تسرّی و کلی گویی و با فضای فکری خصمانه که به طور پنهان، از جانب دو قطب قویِ مذهب و قدرت حاکم تقویت شده، حکم به کفرآمیز بودن و تسلط شیطان بر اندیشه ها، رفتار و گفتار صوفیان داده است.
واکاوی متون زهد و بررسی ارتباط مشایخ صوفیه با امام کاظم علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هرچند زمینه شکل گیری طریقت های عرفانی در جهان اسلام، از حدود سده های چهارم و پنجم آغاز شده بود، صورت نهایی این طریقت ها به سدة هفتم و پس از آن برمی گردد. بیشتر این طریقتها، سلسله خود را از طریق امامان شیعه و به ویژه امام رضاعلیه السلام تا امیرالمؤمنین علی علیه السلام به رسول خدا(ص) می رسانند. حال، این پرسش مطرح میشود که چه تصویری از امامان و به ویژه امام کاظم علیه السلام در زهد و عرفان اسلامی وجود داشته که به پذیرش ایشان به عنوان یکی از اقطاب سلسله های عرفانی انجامیده است؟ در برخی از منابع، ادعا شده است که برخی از مشایخ متقدم صوفیه با امام کاظم علیه السلام ارتباط داشته اند. مقاله حاضر، نخست کتاب های زهد را معرفی و آنگاه میزان صحت و سقم روایات حاکی از ارتباط مشایخ صوفیه با آن حضرت را بر رسیده و به این نتیجه رسیده است که اولاً در کتاب های زهد و عرفان فقط به اختصار از امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا امام صادق علیه السلام یاد شده است و از دیگر ائمه و به ویژه امام کاظم علیه السلام مطلقاً ذکری در میان نیست؛ ثانیاً هرچند دیدار یکی از مشایخ صوفیه، یعنی شقیق بلخی، با امام کاظم علیه السلام کم وبیش قابل اثبات است، ولی همین دیدار هم در هیچ یک از متون عرفانی ذکر نشده است و لذا در تاریخ عرفان و شکل گیری طریقت های عرفانی تأثیری نداشته است. بنابراین، برای فهم چگونگی و چراییِ ورود اسامی ائمه: به سلسله های عرفانی، مراجعه به متون زهد و تصوف کارگشا نیست و باید به دنبال دلایل دیگری برای آن بود.
رموز الإشراق فی ترجمان الأشواق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اتّخذت الصوفیة من الشعر الغزلی الأصل، وجعلته وسیلة للکشف عن معانیها، کما فعل الصوفی الکبیر محی الدین ابن عربی، والحق إنّ الأشعار التی نجدها فی دیوانه ترجمان الأشواق تعدّ من الناحیة الفنیة أکثر قصائده اکتمالاً ونضجاً وامتلاءاً بالمصطلحات الاستعاریة والرموز الشعریة الموحیة. إنّ ترجمان الأشواق هو تعبیر عن تجارب عرفانیة خاضها الشاعر باحثاً عن القرب الإلهی ومعرفة الله والحکم الإلهیة ومقام الفناء فی مشاهدة المعشوق الحقیقی، وفی ذلک یستمد من الأمور الحسیة الجزئیة کی یرمز بها إلى الفیض الإلهی الذی یشرق على نفسه؛ وعلى هذا نحن فی هذا المقال إستناداً على المنهج الوصفی التحلیلی ندرس ثلاث قصائد من هذا الدیوان لنرى کیف یعتمد الشاعر على الرموز کی یصوّر لنا العالم العلوی.
بررسی رابطه سیر و سلوک عرفانی امام خمینی(ره) و حاکمیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تلقی عمومی، طریق عارفان و منش سیاست مداران جمع ناشدنی مینماید؛ آن یکی تحنّث و عزلت و دیگری رندی و زیرکی میطلبد. نه عارفان با خلوص خود، سیاست مداری موفق توانند بود و نه سیاست مداران به پاکی و زلالی، حکومت داری توانند کرد. این مقاله بر آن است تا با توصیف ویژگیهای مشی حکومتی عارفی واصل نشان دهد میتوان عادلانه حکومت کرد و بر معادلات جهان اثر گذاشت و درعین حال جز خدا را ندید و همه چیز را از او دانست. ضرورت کاوش در این موضوع به لحاظ معرفی مدل آسمانی حکومت روشن است. مسئله مقاله حاضر به لحاظ گونه شناسی (Typology)، توصیفی (Descriptive) است و در آن نسبت طریق عارفان و جایگاه حاکمیت دینی از منظر امام خمینی(ره) واکاوی میشود.