فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
آیین فتوت شیوه ای بوده که اصحاب صنایع و هنرها در فرهنگ دیرینه ایرانی اسلامیِ این مرزوبوم از آن برای سلوک در طریق حق و تربیت شاگردان و هنروران استفاده می کرده اند. این شیوه که با آیین های مشابهی در ژاپن، اروپای قرون وسطا و هند قابل تطبیق است سبب خلق آثار برجسته هنری و تربیت هنرمندانی بزرگ شده است.
در این مقاله، تلاش شده است تا ضمن بررسی و نگاهی به اصول و شیوه های سلوک در این حلقه ها و گروه ها، به تأثیر آن در خلق هنری و تعالی صنایع مذکور پرداخته شود.
نظریه گلوآن ها؛ مدلی برای وحدت وجود ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود ابن عربی حداقل در خوانشی اولیه داری تناقض هایی است. مهم ترین مثال از تناقض های وحدت وجود، در مورد رابطه حق و خلق است. ابن عربی بیان می کند که خلق حق است و حق نیست. گرچه فیلسوفان مختلف در طول چند صد سال سعی کرده اند تا این تناقض ها را رفع کنند و تبیینی سازگار و منطبق با اصل عدم تناقض از وحدت وجود ارائه دهند، بر خلاف این رویکرد، در این مقاله ما سعی خواهیم کرد تا تناقض های وحدت وجود را بپذیریم و نشان دهیم که می توان معناشناسی ای از نظریه وحدت وجود ابن عربی با حفظ تناقض های این نظریه ارائه کرد. برای این کار از نظریه گلوآن های پریست استفاده خواهیم کرد. نظریه گلوآن ها به مسئله وحدت پاسخ می گوید؛ یعنی این مسئله که چه چیز موجب وحدت اشیاء می شود و اجزای متکثر یک شیء چگونه کلی واحد را بر می سازند. این نظریه، نظریه ای تناقض باورانه است؛ یعنی حاوی تناقض هایی صادق است و اصل عدم تناقض در آن معتبر نیست. بنابراین معناشناسی آن مبتنی بر منطقی فراسازگار؛ یعنی LP است. پس از ارائه خوانشی تناقض باور از وحدت وجودِ ابن عربی و توضیح نظریه گلوآن ها، ترجمه ای از وحدت وجود ابن عربی به نظریه گلوآن های پریست ارائه خواهیم کرد و نشان خواهیم داد که چگونه نظریه گلوآن ها می تواند تناقض های وحدت وجود را توضیح دهد. در این مقاله دغدغه ما رابطه حق و خلق و یا به عبارت دیگر وجود و موجودات است. از این رو به جنبه های دیگر نظریه وحدت وجود نخواهیم پرداخت.
به سوى خداشناسى توسعه
منبع:
معرفت ۱۳۷۴ شماره ۱۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی خدا کیست؟
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
مقامات و احوال
انسان کامل با تأکید بر کارکردهای دنیوی: بررسی دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه انسان کامل که در آثار اندیشمندان اسلامی به صورت پراکنده مطرح بود، در عرفان ابن عربی به صورت موضوعی مستقل آغاز شد و به مرور زمان، شرح ها و حاشیه هایی بر آن نوشتند. جنبه هستی شناسانه این موضوع بارها بررسی شده، ولی نقش های این جهانی انسان کامل به طور مستقل کاویده نشده است. ابن عربی و صدرای شیرازی برخلاف دیدگاه برخی عرفا و صوفیه که انسان کامل را محدود به ممارست در سلوک معنوی می دانند، سیر الی الخلق و ارتباط با انسان های دیگر را مرحله ای از تعالی و کمال انسان به شمار می آورند. این پژوهش با تتبع در آثار این دو و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، نقش دنیوی چنین انسان هایی را برمی رسد که شامل نقش های تکوینی، سیاسی و اجتماعی، ارشادی و مرجعیت در مسائل شریعت است.
تبارشناسی توکّل عرفانی در رساله قشیریه بر مبنای نظریه گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفا به منظور وصول به حقیقت، همواره در جستجوی درک تازه ای از قرآن و مفاهیم دینی بودند. آن ها در مسیر دریافت یک معنا، قطعاً از پیش فرض هایی چون مفهوم آیات قرآنی، بهره می گرفتند. یکی از مفاهیم قرآنی که در میان عرفا، به خصوص عرفای قرن سوم و چهارم مطرح شد و هر کدام در مورد آن، با تدبّر و تفکر خاص خود دست به تأویلاتی زده و مفهوم تازه ای از آن درک کرد، اصطلاح عرف انی «توکّل» است. توکّل با مفاهیم گسترده خویش، از چنان اهمیتی برخوردار است که برخی عرفا، با توجه به گستره مفهوم حال و مقام، آن را بالاترین مقام عرفانی شمرده اند. این تحقیق به دنبال بررسی دگرگونی مفهوم قرآنی توکل و چگونگی خلق مفاهیم عرفانی تازه از آن نزد عرفا است. محدوده تحقیق بر مبنای اقوال مشایخ اولیه مندرج در متون معتبر صوفیان، با تأکید بر رساله قشیریه نهاده شده است و فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه صوفیان براساس موقعیت تاریخی و فرهنگی، حالات و مقامات متفاوت خویش، برداشتی متفاوت از مفهوم توکل داشته اند؛ از رهگذر روش تحقیق براساس دیدگاه معرفت شناختی و هرمنوتیک سنّت گرای گادامر، آزموده می گردد تا ماهیت تفاوت برداشت های عرفا و پیش داوری های آنان، از تأویل آیات قرآنی در باب مقام توکّل، تبیین و بازشناسی شود. بررسی این تفاوت نگرش، می تواند در شناخت دلایل اختلاف نظر صوفیان در تعاریف یک اصطلاح و گوناگونی برداشت آن ها کارآمد باشد.
بررسی تطبیقی ساختار روایی مصیبت نامه عطار و سیرالعباد سنایی به مثابه ""تمثیل رویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصیبت نامه عطّار نیشابوری (553 627 ه .) روایت سفری روحانی در قالب مثنوی است. شاعر این منظومه 7425 بیتی در اثر دیگرش منطق الطیر نیز سفری روحانی را به رشته کشیده است. پایان این دو اثر مشابه است، اما روایت ها سیری دیگر دارند. در بررسی عناصر روایی مصیبت نامه کارکردهایی را می یابیم که در روایت های نوع ادبی تمثیل رؤیا وجود دارند. یکی دیگر از نمونه های تمثیل رؤیا در متون عارفانه زبان فارسی سیرالعباد الی المعاداست که پیوندش با دیگر روایت های تمثیل رؤیا در ایران و جهان امری مسلّم است. با بررسی تطبیقی ساختار روایی مصیبت نامه و سیرالعباد می توان نتیجه گرفت که مصیبت نامه نیز متعلق به نوع ادبی تمثیل رؤیاست. این نوشتار بر آن است با مقایسه کارکردهای روایی مصیبت نامه و سیرالعباد، این دو اثر را از منظر روایت شناسی ساختارگرا بررسی نموده، کارکرد ها، شباهت ها و تفاوت های این دو داستان را بسنجد.
نخستین تبیین احوال و مقامات عرفانی در مناجات «خَمسَ عَشَرَه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«احوال» و «مقامات» از مفاهیم اساسی در عرفان اسلامی است. این دو اصطلاح کم و بیش در آثار صوفیه قرن سوم به بعد مطرح شده است. سؤال اساسی این است که مفهوم مقامات و احوال سلوک را چه کسی برای اولین بار مطرح کرد؟ برخی از محققان بر آنند که این مبحث، اولین بار در تعالیم امام صادق(ع) مطرح شده است. ادعای ما در این مقاله آن است که مناجات «خَمسَ عَشَرَه» که از امام علی بن حسین(ع) بر جای مانده است، اولین طرح مقامات و احوال در جهان اسلام است. بنابراین، پس از مقدمه ای درباره مفهوم حال و مقام، در سه محور به اثبات این مدعا می پردازیم. بخش اول به سابقه انتساب مبحث مقامات به ائمه شیعه- امام علی «ع» و امام جعفر صادق(ع)، اختصاص دارد؛ بخش دوم و اصلی نوشتار، به معرفی و تبیین مناجات خَمسَ عشره به عنوان مناجاتی واجد ساختار مقامات عرفانی پرداخته است و در سومین بخش، مقایسه بسامد واژگانی این مناجات با دیگر ادعیه عرفانی امامان شیعه و همچنین مقایسه اجمالی این واژگان با اصطلاحات به کار رفته توسط زهاد و صوفیه سده اول و دوم، مطرح شده است. ماحصل بررسی نگارنده این است که هم صحت انتساب مناجات «خَمسَ عَشَرَه» به امام، اطمینان بخش است و هم ساختار این مناجات، مبتنی بر ترقی روحی عارف و طی مقامات عرفانی است؛ در نتیجه امام علی بن حسین(ع) مقامات سلوک را برای نخستین بار در جهان اسلام تبیین نموده اند.
برهان صدیقین در آثار اهل عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برهان صدیقین با این ویژگی که از واقعیتی خاص مثل حرکت و حدوث استفاده نمی کند، پس از بوعلی به عنوان یکی از برجسته ترین براهین مورد توجه قرار گرفت و در آثار فلسفی و عرفانی جهان اسلام محل بحث و گفت وگو قرار گرفت.
اهل عرفان ضمن نقد برهانی که بوعلی مطرح کرد، براهینی را با ویژگی برهان صدیقین اقامه کردند. این مقاله کار سلبی و ایجابی آنان را تا قرن دهم دنبال کرده، مورد بررسی قرار می دهد.
کیفیت تجلّی حق تعالی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مسائلی که در عرفان اسلامی و بیانات اهل معرفت مورد توجه واقع شده، مسئله چگونگی ظهور حق تعالی در مراتب تعینات است؛ یعنی چگونه حق جلّ و علا از مرتبه کمون به مرتبه ظهور رسیده است. آنچه این مقاله به بررسی آن پرداخته، این است که این امر از آن مرتبه ای که هیچ نحو تعینی از خود ندارد، چگونه به مرحله ای می رسد که برای ما قابل مشاهده می گردد. همّ اساسی این پژوهش، توضیح بسامان و تبیین نظام مند نظر مشهور از اهل تحقیق است که در نهایت، بدین قرار قابل عرضه می باشد: در تعینات ذاتی، مانند تعین اوّل، ظهور از آنِ حق بوده، هستی حقیقی از اوست و در تعیناتی که در دایره فیض مقدس است، خلق ظهور داشته و حق باطن است؛ یعنی خلق حجاب حق است و اگر حجاب خلق برداشته شود، هستی حق ظاهر می گردد.
مفهوم «تقلیب عشق کبریا» در متون صوفیه (با تأکید بر آثار مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق، عمیق ترین و محوری ترین مفهوم در اندیشه و سلوک صوفیانه است. از منظر هستی شناسیِ صوفیانه، هستی قائم به عشق است و از منظر سلوک و اخلاق، عشق حبل المتین صوفی برای تعالی سعه وجودی تا مرتبه فناست. مشهور است که عشق هیچ نظم و آداب و ترتیبی ندارد؛ اما با این حال دارای مراحل، مراتب و شرایطی است که فهم دقایق آن برای اهل حقیقت و نیز برای اهل تحقیق اجتناب ناپذیر است. در این مقاله به نکته ای اساسی درباره تقسیمات و مراتب عشق و مجموعه ای از مفهوم سازی های مرتبط با آن پرداخته شده است. تقلیب عشق در طول حرکت حبّیِ سلوک کبریا به مرحله ای میانی اشاره می کند که بدون لحاظ این موقف/موقعیتِ واسط، راهیابی به مقام نهایی یعنی اتحاد عاشق با معشوق در عشق امکان پذیر نیست. «تقلیب عشق» موقعیتی است که در آن بیشترین شطحیات و هیجانات روحی صوفیه به وقوع پیوسته و حکایات و شکایات ایشان را مشحون از بیانات متناقض نما کرده است. در این مقاله مفهوم اساسی «تقلیب عشق» و حوزه شناختی و معنایی آن در متون صوفیه به خصوص در مثنوی مولوی بررسی شده است.
نقد و تحلیل گفتمان نقشبندیه در غزل جامی بر اساس نظریه زبان شناختی فرکلاف و هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر تیموریان یکی از ادوار مهم در تاریخ تصوف به شمار می رود. مهم ترین ویژگی تصوف این عهد که آن را از سایر ادوار تصوف متمایز ساخته «حرکت آن به سوی قدرت سیاسی» است که در ارتباط با سلاطین تیموری و پرنفوذترین فرقه صوفیه در این عهد یعنی «طریقت نقشبندیه» تبلور یافته است. پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان نورمن فرکلاف و تکیه بر آراء مایکل هلیدی در حوزه دستور نقش گرا، به بررسی جایگاه تصوف طریقت نقشبندیه در گفتمان غزلیات جامی بپردازد. در منظومه های سه گانه جامی شاهد گفتمان های مختلفی در قالب شعری غزل هستیم که در این میان، گفتمان غزل قلندرانه، ناصحانه و مدحی مهم ترین بسترهای تبلور ایدئولوژی طریقت نقشبندیه به شمار می روند. در میان اصول چندگانه صوفیان نقشبندیه، «خلوت در انجمن» و «سفر اندر وطن» بیش از سایر اصول مورد توجه جامی بوده است. فرایندهای مادی و رابطه ای و شیوه نام دهی مشارکین گفتمان، ابزار اصلی جامی در زمینه تبلور «جهان بینی طریقت نقشبندیه» در گفتمان غزل هستند. تحلیل گفتمان غزلیات با توجه به روش تحلیل نورمن فرکلاف، در سه سطح «توصیف، تفسیر و تبیین» صورت گرفته است. از میان فرانقش های سه گانه زبان نیز «فرانقش اندیشگانی» مدّنظر قرار داده شده است.
نماز و نیاز عارفانه
«انسان کامل»؛ مبنای انسان شناختی عرفانی در کثرت گرایی دینی
حوزه های تخصصی:
حقانیت یا عدم حقانیت ادیان، از مباحث چالش برانگیز عصر جدید است که صفحات پرشماری از اندیشه های دین شناسان را به خود اختصاص داده است. در این زمینه، سه دیدگاه عمده مشاهده می شود: انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی. کثرت گرایان، به طور گسترده در اثبات این دیدگاه خود به گفته هایی از عارفان استناد می کنند و بر این باورند که عارفان نیز از قائلان به این اندیشه اند.
از سوی دیگر، اندیشة عارفان در این زمینه، برگرفته از مبانی خاصی است که بدون پرداختن به آنها، بحث به درستی سامان نمی یابد. این تحقیق با پرداختن به مبنای انسان شناختی عرفانی و بحث انسان کامل، درصدد است تا جایگاه هستی شناختی و معرفت شناختی منحصر به فردی را که عارفان برای حضرت ختمی صل الله علیه و آله قائل هستند، تبیین کرده و در نتیجه، برتری دین اسلام را از نگاه آنان، که آن را تجلی برترین کشف ممکن برای مخلوق می دانند، به اثبات برساند.
پیوند رؤیت فؤاد و بصر در معراج پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله رؤیت خداوند در کلام، حکمت و عرفان اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در حالی که به نظر نمی رسد در علم کلام، دغدغه ای برای جمع میان موافقان و مخالفان رؤیت خداوند با بصر وجود داشته باشد، عارفان برای جمع میان رؤیت بصری و بصیرت شهودی تلاش فراوانی کرده اند. نمونه کامل این تلاش ها را می توان در تأویل دو آیه «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی» و «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَی» در سوره نجم ملاحظه کرد که ویژگی های دیدار پیامبر با جبرئیل را در سفر روحانی یا معراج خود حکایت می کنند. از میان عارفان مسلمان، فرغانی در مشارق الدراری با تصریح به اتحاد دیده و دل، آیه دوم را نمونه ای از رؤیت خدا با چشم سر که با دیده دل یگانه شده می بیند. سید حیدر آملی نیز با تأویل آیه دوم به سفر چهارم از اسفار اربعه، دیدن بصر را به مقام بازگشت و از وحدت به کثرت خلق مربوط می داند. در این سیر، سالک با چشم، گوش و زبان الهی می بیند، می شنود و سخن می گوید؛ بنابراین در قرآن و عرفان، میان ادراک حسی و شهود عرفانی، نوعی رابطه عمیق و پیوند هم افزایی وجود دارد.
ویژگی های حقیقت قلب در عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
«قلب» در عرفان اسلامی دارای ویژگی هایی است که فهم و شناخت آنها موجب ارائه تصویر روشنی از ماهیت انسان در ذهن می شود. این ویژگی ها بخصوص برزخیت بین وجوب و امکان، تناسب قلب با حق تعالی را به دنبال دارد و زمینه ساز معرفت به اسماء الهی می گردد. در نهایت، انسان را قابل تجلی حق بما هو حق می گرداند. برزخیت، قابلیت، کشف و شهود از مهم ترین ویژگی های قلب در عرفان اسلامی است که این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی به آنها پرداخته است.
پیرامون علم و عرفان
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۶ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی: