فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
«وحدت وجود از دیدگاه جنید بغدادی»
حوزه های تخصصی:
وحدت وجود، به عنوان برداشتی نو و کاملاً ابداعی، از قرن هفتم مورد توجه قرار گرفت و به سبب آن که ابن عربی، آن را به همراه اصول و فروعی مدون کرد، با اسم او همراه شد؛ اما با مطالعه در آثار عرفانی قرون اولیه اسلامی مشاهده می شود که در قرن سوم باور به وحدت وجود، جزء لاینفک عرفان اسلامی بوده و مانند اصلی مسلم مورد قبول اکثر عرفا بوده است، به گونه ای که نیاز به بحث درباره اثبات یا رد آن نداشته اند. وحدت وجود که برآمده از اصول دین اسلام مخصوصاً توحید است، همانند دیگر اندیشه ها و علوم اسلامی در دامن فرهنگ اسلامی و با پشتوانه قدرت اندیشه متفکران و عارفان اسلامی رشد کرد و همانند دیگر شاخه های علمی در قرن سوم به بار نشست و در آرای جنید بغدادی به نهایت رشد خود رسید و اگر تا قرن هفتم به طور کامل به آن پرداخته نشده ناشی از ضعف و رکود علمی و فرهنگی است که از این دوره به بعد گریبانگیر بیشتر شاخه های فرهنگ اسلامی می شود، تا اینکه در قرن هفتم ابن عربی باورهای وحدت وجودی موجود در عرفان اسلامی را جمع آوری و تدوین کرد و باعث جلب توجه مسلمین به این شاخه معرفتی شد که بعد از جنید تقریباً نماینده ای قاطع و پشتیبانی عالم نداشت.
تمثیل و مثل در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان فارسی هر یک به فراخور زمینههای فرهنگی و ادبی خود از ضربالمثل به طریق ارسال مثل بهرهگیری کردهاند. برخی شاعران تأثیرگذار ادب فارسی نیز کلام آنها خود در حکم ضربالمثل درآمده و امثال منظوم فراوانی از آنان در گنجینهی زبان و ادب فارسی به یادگار مانده است. یکی از شاعران بزرگ مولانا جلالالدین است که هم بسیاری ازمثلهای فارسی را به طریق ارسال مثل در شعر خود به کار برده و هم تعداد زیادی از ابیات و تمثیلهای او زبانزد عام و خاص شده است. در این مقاله کوشیدهایم حدود پانصد مثل از هر دونوع را استخراج و به ترتیب الفبایی بیاوریم. انتخاب این مثلها بر اساس شهرت و ضبط و درج آنها در کتابهای معروف امثال؛ نظیر امثال و حکم دهخدا، دوازده هزار مثل فارسی شکورزاده، فرهنگ امثال سخن دکترانوری و نظایر آن بوده است والاّ ابیاتی که قابلیتهای بالای مثلی دارند و یا حکمتی استوار در آن طرح شده در مثنوی کم نیستند. این تعداد آنهایی هستند که به شهرت بیشتری رسیدهاند. بیشترین امثال مولانا مربوط به مثنوی است ؛ازینروتنها امثال مثنوی را برگزیدیم. این تعداد مثل از مولانا وکاربرد آنها نزد مردم نشانگر عمق نفوذ کلام الهی و عرفانی مولانا در ذهن،زبان و ضمیر مردم است.
اهل حق در آینه حقیقت
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
«مجالس صوفیانه جلال الدین عتیقی تبریزی در سفینه تبریز»*«قسمت نخست»
حوزه های تخصصی:
«مجالس» دربرگیرنده سخنان مشایخ و پیران تصوف است که بسیاری از آموزه های عرفانی و نکات بدیع تصوف را از طریق آنها به مریدان خویش وسایر مردم منتقل می کرده اند. مجالس و معارف ابوعلی دقاق، شیخ ابواسحاق کازرونی، ابوسعید ابوالخیر، احمد غزالی، سیف الدین باخرزی، بهاء ولد، برهان الدین محقق ترمذی، شمس تبریزی، مولانا و دیگران مشهور است. جلال الدین عتیقی تبریزی، شاعر عارف مسلک قرن هفتم و هشتم هجری، مجالسی دارد که در سفینه تبریز 32 مجلس ثبت شده و در آنها حقایق تصوف و اسرار سیر و سلوک بیان شده است.در این فصلنامه پس از درج مقدمه ای در معرفی مجالس و عتیقی، عین مجالس عتیقی، در دو قسمت، از نسخه خطی سفینه تبریز، محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی، مکتوب به سال 723 قمری، تصحیح و نقل می شود. این مجالس تفسیر عرفانی آفرینش، رمزهای عرفانی آیات قرآن و نکات دقیق عرفانی را از زبان عارفان بزرگ بیان می کنند و عرفان و تصوف را آموزش می دهند.
تردید و تأملی در تصوف و عرفان
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
ملامتیه در بوته نقد
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۵ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
مضامین مشترک عرفانی شیخ شهاب الدین سهروردی و عین القضات همدانی
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی و عین القضات همدانی، نام هایی نا آشنا نیستند؛ سهروردی را با حکمت اشراق می شناسیم، حکمتی که نور و روشنایی به ارمغان آورد و با امتزاج حکمت ایران باستان و حکمت اسلامی ؛طرحی نو درانداخت و آن دیگری را با کتاب شور انگیز تمهیدات و با سخنان ناب و اندیشه های زلال؛ اما آنچه مهم تر از هر چیز دیگر است و این دو انسان دلباخته را در کنار هم می نشاند، شهادت خونبار آنهاست. چرا که هر دو جان بر سر یک راه نهادند و هر دو قربانی جهل صاحبان زمانه خود شدند. هر چند عین القضات(م. 492هـ .ق، ف. 525 ) و سهروردی (م. 549، 587 ) بیش از نیم قرن از هم فاصله زمانی داشتند، اما با مطالعه آثار آنها می توان به مشترکاتی در اندیشه های عرفانی آن دو دست یافت. این پژوهش بر آن است تا ابتدا با مقدمه ای کوتاه شیخ اشراق را در دیار عرفان و تصوف شناسائی نماید* ، آن گاه شماری از مضامین مشترک عرفانی آن دو شیخ شهید را مورد بحث و بررسی قرار دهد.