فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
زاگزبسکی به مثابه فیلسوف اخلاق و معرفت شناس فضیلت محور در صدد است تا دیدگاهش را درباره ی فضیلت تبارشناسی کند. او با تأکید بر نقش انگیزه در فضیلت دیدگاهش را عامل مبنا می داند. در نزد زاگزبسکی، فضیلت دارای ارزش ذاتی است. او با اشاره به تفاوت فضیلت با توانایی طبیعی و مهارتْ آن را در دو قلمرو اخلاق و معرفت شناسیْ کمال و مزیت پایدار نفس می داند و بر دو مؤلفه ی انگیزه و موفقیت مبتنی می کند. مقاله ی پیش رو کوشیده است مؤلفه های مورد نظر زاگزبسکی را ارزیابی کند. از نتایج این تحقیق آن است که فضایل مشتمل بر انگیزه اند؛ اما از نقش هدایت گرانه ی مورد نظر زاگزبسکی برخوردار نیستند؛ البته باید دیگر مؤلفه ی موفقیت را پذیرفت؛ زیرا نمی توان فضیلتمند بود، اما به هدف فضیلت به طور غالب نائل نشد. بر خلاف دیدگاه زاگزبسکی، نمی توان فضیلت را به لحاظ مفهومی جدا از مهارت های هم پیوند با فضیلت دانست؛ زیرا جنبه ی مهارت دست کم در فضیلت عقلی بیشتر از بُعد انگیزشی دارای اهمیت است؛ به طوری که ارسطو تکنیک را از اقسام فضایل عقلانی می داند. به علاوه، فضایل تنها اکتسابی نیستند؛ زیرا در تاریخ مفهوم فضیلت، برخی توانایی های طبیعی فضیلت محسوب شده اند.
نقش ایمان و کفر در سعادت و شقاوت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلبستگى به زندگى دنیایى موجب مى شود که انسان نعمت هاى خدا را محدود به نعمت هاى مادى ببیند. ازاین رو، وقتى به نعمتى مى رسد مى پندارد خدا به او عنایت کرده، اما وقتى از آن محروم مى شود، مى پندارد که مورد بى مهرى خدا قرار گرفته است. این در حالى است که نعمت هاى معنوى ازجمله ایمان به ولایت و معرفت و محبت، نعمت هاى اصلى خداى متعال هستند و با نعمت هاى مادى قابل قیاس نیستند. در روایات، حرمت مؤمن از حرمت کعبه، بلکه بسى بیشتر شمرده شده است. همچنین سرکشى از مؤمن و عیادت آنان اجر و قرب فراوانى دارد.
طلاق گرایی اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی محققان در اینکه علامه طباطبائی اخلاق را مطلق بداند، روا داشته اند. هدف این مقاله، اثبات اطلاق اخلاق بنا بر آثار علامه است. در این راستا به توصیف مفاهیم اخلاقی الزامی و ارزشی و تحلیل فلسفی آنها پرداخته ایم. در حیطه مفاهیم الزامی، نشان خواهیم داد که الزامات اخلاقی در عین اعتباری بودن، مبتنی بر واقعیات اند و ظرفیت تأمین اطلاق و جاودانگی اخلاق را دارند. در قلمرو مفاهیم ارزشی، ضمن اشاره به دو تعریف علامه از حسن و قبح، مشخص کرده ایم که یکی از آنها خارج از قلمرو حکمت عملی است و لذا بحث دربارة آن برای اثبات یا رد اطلاق، بی فایده است. تعریف دیگر که ملائمت و منافرت با غایت مقصوده است، مبین رابطة فلسفی ضرورت بالقیاس و مستلزم اطلاق اخلاق می باشد.
آگاهی و تجربه: بحثی در نسبت تجربه اخلاقی و تجربه دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث از نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی که با مبحث رابطه دین و اخلاق نیز مرتبط، لیکن بحثی مستقل از آن است، در تصویر میزان قرب اخلاق مداری و دین مداری اثرگذار است. در مقاله حاضر، برای تعیین اینکه چه نسبتی میان این دو تجربه برقرار است، پس از بیان ویژگی های مشترک تجربه اخلاقی و تجربه دینی، تلاش می شود تا مقصود از تجربه اخلاقی و تجربه دینی بیان شود و آنگاه با استفاده از تقسیم شش گانه دیویس دربارة انواع تجربه های دینی، و سنجیدن نسبت هر یک از آن اقسام با تجربه اخلاقی، نسبت تجربه اخلاقی با تجربه دینی شناسایی گردد. در این راستا، دیدگاه تباین تجربه اخلاقی و تجربه دینی و دیدگاه اتحاد آن دو نیز مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل آنکه نمی توان هر تجربه اخلاقی ای را تجربه دینی شمرد. همه مصادیق این دو نیز یکسره از یکدیگر جدا نیستند، بلکه نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی عموم و خصوص من وجه است.
زبان تصویری، زبان تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
خدای متعال، هدف اصلی قرآن کریم را هدایت انسان خوانده است و برای رسیدن به این هدف متعالی، زبان متناسب آن را به کار گرفته است. یکی از زبان های تأثیرگذار در تربیت به ویژه تربیت اخلاقی، زبان تصویر در قالب های مختلف است؛ زبان تصویر همچنین زبان مشترک همه ی انسان هاست، از این رو قرآن کریم که نسخه جاودانی برای هدایت عموم بشر است، برای رساندن پیام های تربیتی خویش، بیش از هر زبان دیگر، از زبان تصویری استفاده کرده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی با استناد به آیات مربوطه، زبان تربیتی قرآن را ترسیم کرده و هدف اصلی آن استخراج شیوه تربیتی بر اساس آیات قرآن است که می تواند الگوی ممتازی را در این راستا فرا روی مربیان قرار دهد. یافته ها نشان می دهد که با توجه به انس انسان با امور محسوس، تصویرسازی مفاهیم اخلاقی، تاثیر شگرفی در پرورش و اصلاح تربیت دارد که این روش در آیات تربیتی و اخلاقی قرآن، فراوان مورد استفاده قرار گرفته است.
تحلیل و بررسی نظریه نفس الامری الزام های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت نگاه به سرشت بایستگی های اخلاقی، منشأ تنوع نظریه هایی در این باب شده است. نظریه الزامات اخلاقی آیت الله لاریجانی یکی از آنهاست که به علت اعتقاد به معناداری و واقعیاتی نفس الامری، از سایر نظریه ها متمایز شده است. این مقاله ضمن تبیین دیدگاه ایشان و بررسی اجمالی سایر نظریه ها از نگاه خود ایشان، نظریه الزامات اخلاقی و عقلی را در سه حوزه معناشناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی تحلیل و ارزیابی کرده است و ضمن اصرار بر اتقان و عدم تعارض بخش های مختلف این نظریه، نقدهایی بر آن وارد کرده است؛ انحصار عقل در ادراک، قابل تأمل است و تأکیدهای قرآنی، روایی و فلسفی بر جایگاه عقل عملی و الزام و تدبیر آن نیز قابل توجه است. با توجه به جایگاه عقل در منابع مختلف و ترسیم دقیق آن، نحوه ادراک ما از احکام عقلی، نیازمند تفصیل بیشتری است که با لحاظ رویکرد مُدرکیت عقل، توجیهات مقدر دیدگاه فوق، به سمت تعارضات پیش خواهد رفت؛ اما اگر نگاه به جایگاه عقل تغییر کند، تدقیق اندیشمندان و ازجمله خود استاد لاریجانی در نظریه الزامات اخلاقی و عقلی، مقدمه تسریع در روند رسیدن به نظریه ای جامع در باب نظریه اخلاقی اسلام خواهد شد.
نقش محبت اهل بیت علیهم السلام در کمال انسان و رشد فضائل اخلاقی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
کرامت اقتضایی انسان در بوتة نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزة انسان شناسی، کرامت انسان است. از آنجا که امروزه کرامت انسانی با مباحث حقوق بشر رابطه ای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. تأمّل در آرای قرآن پژوهان و مفسّران، نشان از آن دارد که در بحث کرامت انسان، اندیشه واحدی مشاهده نمی شود. برخی از قرآن پژوهان به جای کرامتِ «ذاتی»، از کرامت «اقتضایی» دفاع کرده اند. بنا بر این دیدگاه، هرچند انسان بالقوّه گوهری شریف است، امّا «انسان بما هو انسان» کرامت ذاتی بالفعل ندارد، بلکه تنها انسان مؤمن است که کرامت ذاتی خود را به فعلیّت رسانده است. آنان برای این نگرش، به دلایل متعدّدی تمسّک جسته اند که مهم ترین آنها، آیاتی از قرآن مجید است که گمراه تر بودن بعضی از انسان ها نسبت به حیوانات را مطرح کرده است. این نوشتار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و به شیوة مطالعة کتابخانه ای، به واکاوی این دیدگاه که یک بحث درون دینی است، بپردازد و نشان دهد کرامت، یک امر ذاتی و غیرقابل انفکاک از انسان است.
تحلیل فلسفی هوشمندی نظام هستی در حکمت متعالیه و تأثیر ایمان به آن در تربیت اخلاقی: ارائه یک مبنای نظری برای اخلاق مداری و تربیت اخلاقی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در نظام های آموزش وپرورش جهان است. در این مقاله ایمان به هوشمندی نظام هستی با استناد بر قرآن و روایات اسلامی و همچنین با بهره گیری از اصول حکمت متعالیه ملاصدرا تبیین گردیده و کوشیده شده نقش آن بر تربیت اخلاقی بررسی شود. باور به نابود نشدن اعمال و نیات انسان و ایمان به وجود انواع شاهدانی که در حال ثبت اعمال انسان هستند می تواند تحولی شگرف در نیّت و عمل وی پدید آورد. درک حضور و در محضر خدا بودن، خودکنترلی، درستکاری، احساس مسئولیت و تلاش به منظور در صراط حق و اعتدال ماندن و تقرب بیشتر به خداوند، می تواند ازجمله پیامدهای آشکار کاربست این الگو باشد. همچنین جهت تحقق تربیت اخلاقی، دو اصل تربیتی اعطای بینش و آگاهی درباره هوشمندی نظام هستی، و دعوت به ایمان و تقویت آن معرفی شده اند.
زیارت در ادیان و بررسی فواید و آفات آَن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیارت در سیرة انبیاء و ائمّة اطهار(ع)، به ویژه فرهنگ شیعه، جایگاه و اهمیّت خاصّی دارد، امّا این امر از سوی برخی جریان های روشنفکرنما و فِرَق ساختگی، نظیر وهابیّت، مورد تخطئه قرار گرفته است. از این روی، این نوشتار درصدد بررسی جایگاه زیارت از دیدگاه ادیان و اقوام گذشته تا زمان اسلام و پس از آن، با روش استدلال عقلی و نقلی است تا نسبت آن با کفر و توحید به دست آید. در این مسیر، شناخت اهداف و فواید زیارت، از جمله الگوگیری از بزرگان، تکریم و پاسداری از آرمان های آنان، کسب آرامش روحی و معنوی، ایجاد رقّت قلب، افزایش یاد خدا و آخرت، شناخت ائمّه(ع) از طریق متونِ برخی از زیارات مأثور و مهم تر از همه، شفاعت، ضروری به نظر می رسد. البتّه واضح است که زیارت نیز مانند هر عمل عبادی دیگر، آفاتی دارد که باید جستجو و برطرف شود. با تفحّص در مفاهیم، آداب و جملات زیارات مأثور استنباط می شود که هیچ یک از آنها دلیل بر شرک نیست و زیارت در راستای توحیدی شدن زائر عمل می کند. در روایات، زیارت با شرط معرفت حقّ امام «عارفاً بحقّه» زیارت خداوند محسوب می شود. بنابراین، زیارت اولیای الهی در مسیر لقاء الله است.
نسبت طینت، قضا و قدر با اختیار انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی بررسی سازگاری قضا، قدر و طینت با اختیار انسان از نگاه علامه طباطبایی است. در نگاه ایشان، همه امور دنیوی مسبوق به اموری در قبل (عالم قدر یا خیال و بالاتر در عالم قضا یا عقل) است که رابطه علّی ومعیّت وجودی با امور دنیوی دارد. طینت هر انسان در دنیا نیز همان مراتب علل قبل از دنیای اوست که با او معیت وجودی دارد و انگیزه درونی هر کاری است. ایشان در مورد مسأله فوق براساس تفکیک دید مبتنی بر توحید عددی و غیر عددی، دو جواب ساده و عمیق داده اند. در جواب اول، قضاو قدر و طینت فرد فقط موجب گرایشی در او می شود و اختیار فرد را سلب نمی کند؛ اما در جواب دوم، مسأله جبر و اختیار منحل می گردد. این تفکیک می تواند مبنای حل تعارض ظاهری آیات یا روایات در بیشتر مسائل الهیات باشد.
تحلیل انتقادی حقیقت گزاره های اخلاقی در پرتو تبیین افعال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
سرنوشت بسیاری از مباحث اختلافی فلسفه اخلاق به این مسأله گره خورده است که حقیقت گزاره های اخلاقی چیست؟ در این باره دو نظریه عمده وجود دارد؛ عده ای اصول کلی اخلاق را حکایت گر از عالم خارج می دانند و گروهی منکر این حکایت گری اند. مناقشه این دو گروه امروزه نیز ادامه دارد. به نظر نگارندگان این مقاله، گره بحث در این مناقشه مبنایی با مباحث انسان شناسی باز می شود.
معتقدان به حکایت گری گزاره های اخلاقی دو راه بیش ندارند: یا باید نشان دهند که بدون طرح عناصر غیر حکایت گر نیز می توان مسائل مرتبط با اخلاق را حل وفصل کرد یا دست کم نشان دهند که عناصر غیر حکایت گر در اصول کلی اخلاق جایگاهی ندارد. بنابراین، برای قضاوت درست میان این دو گروه، باید از دو امر بحث کرد: «ضرورت وجود ادراک اعتباری» و «ملاک اعتبار».
گروه مقابل، در پرتو تبیین افعال اختیاری انسان اثبات می کنند که هر دو راه مسدود است؛ اولاً، بدون اعتقاد به ادراکات اعتباری نمی توان افعال انسان را تبیین کرد، ثانیاً، گزاره های اخلاقی به ویژه اصول کلی اخلاق از ملاک اعتبار برخوردارند و بنابراین، اعتباری و غیرحکایت گرند.
بخشایش و پدیدارهای مشابه؛ تعریف بخشایش براساس وجه سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشایش در نیمه دوم قرن بیستم به بعد، یکی از فضیلت های اصلی شمرده می شود که با سرشت جائزالخطا و لغزش پذیر بودن بشر ارتباطی تنگاتنگ دارد. هرچند تا حدودی اجماع وجود دارد که بخشایش، دائرمدار خطای اخلاقی است، به دلیل گستردگی ابعاد و انواع آن، دیدگاه های مختلفی در خصوص چیستی بخشایش ارائه شده است. اشتراک این دیدگاه ها در آن است که بخشایش را بر محور خطای اخلاقی می دانند و می کوشند تا مرز میان بخشایش را با پدیدارهای مشابه تعین یافته و تعین نایافته در علم اخلاق مشخص کنند. هرچند این دیدگاه ها در وجه سلبیِ تعریف بخشایش، اشتراک زیادی با یکدیگر دارند، در وجه ایجابی اغلب از هم فاصله می گیرند و گونه های مختلفی را در تعریف بخشایش و تبیین ماهیت آن عرضه می کنند. در این مقاله می کوشیم تا بخشایش را براساس دو وجه سلبی و ایجابی تعریف کنیم.c
بررسى نسبت دیدگاه اخلاقى علّامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث واقع گرایى و غیرواقع گرایى از محورى ترین مباحث فلسفه اخلاق است که بر اساس آن مى توان مکاتب مختلف اخلاقى را از جهت نقطه اختلاف اصلى شان دسته بندى کرد. در این مقاله سعى بر آن است که نسبت دیدگاه اخلاقى علّامه طباطبائى با واقع گرایى اخلاقى مورد بررسى قرار گیرد. سؤال اصلى در این تحقیق آن است که آیا میان اعتبارى دانستن مفاهیم اخلاقى و غیرواقع گرایى اخلاق ملازمه اى وجود؟ اگر ملازمه اى میان این دو نیست، واقع گرایى اخلاقى چگونه بر اساس نظریه ادراکات اعتبارى تبیین مى شود؟ این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى به این نتیجه رسیده که طبق نظریه اعتباریات، باید و نبایدها انشاء محض نیستند، بلکه انشاء مبتنى بر واقعیت هستند و به لحاظ همان واقعیت ها قابل تحقیق و بررسى مى باشند و از این طریق مى شود بر آنها حتى برهان هم اقامه کرد.
ویژگی های موضوع علم اخلاق و دلالت های روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازکاوی ویژگی ها و مؤلفه های موضوع علم اخلاق، یعنی کنش های اختیاری و صفات اکتسابی، نه تنها برای فهم بهتر این دانش ضروری است، بلکه در فهم روش استنباط حکم اخلاقی نیز نقش آفرین است. به همین دلیل ما در این مقاله می خواهیم این سؤال را پاسخ دهیم که ویژگی های موضوع علم اخلاق کدام اند و چه نقشی در روش استنباط حکم اخلاقی دارند؟ با استفاده از روش تحلیلی و عقلی، هفت ویژگی را برای موضوع علم اخلاق به دست آوردیم که عبارتند از: جزء فعالیت های انسانی انسان بودن، آگاهانه بودن، ارادی و اختیاری بودن، انتزاعی بودن، هدف دار بودن، پیچیدگی و چند لایه بودن و نهایتاً وابستگی به جهان بینی و انسان شناسی کنش گر. در ادامه نقش این ویژگی ها در روش استنباط حکم اخلاقی را مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که برای کشف حقیقت ارزش های اخلاقی لازم است از روش های گوناگون دستیابی به حقیقت، به ویژه وحی و متون دینی، بهره بگیریم و خود را از هیچ کدام از آنها محروم نکنیم.
دیدگاه فخر رازی درباره معیار حسن و قبح در گستره افعال الهی؛ تأمّلی بر تفکیک معرفت شناسانه اخلاق الهی و بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بسیاری از دیدگاه های علم کلام و فلسفه اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر به فرد است. در این جستار، نخست ادله فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه بندی می کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی- انتقادی سنجیده و نقد می کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می گیریم ملاک معرفت شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
بازیابى اصول تربیت فرهنگى از آموزه هاى اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه هاى اسلامى به تربیت فرهنگى انسان ها به عنوان وجهى از ملزومات تحقق انسان کامل، اهمیت ویژه اى قایل هستند و در این زمینه بالاترین مسئولیت را متوجه نهاد تعلیم و تربیت مى دانند که یکى از مهم ترین کانون هاى احیاى ویژگى ها و قابلیت هاى فردى بوده و در به فعلیت درآوردن شخصیت، استعداد فطرى و شکل دهى رفتار آنان نقش بسزایى دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایى و بررسى تعدادى از اصول تربیت فرهنگى است که در آیات قرآن کریم و آموزه هاى معصومان علیهم السلام مشهود بوده است. روش انجام پژوهش توصیفى تحلیلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى دستیابى به اهداف پژوهش، متون موجود و مرتبط با موضوع پژوهش با استفاده از فرم هاى فیش بردارى از منابع گردآورى و با شیوه کیفى مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها حاکى از آن هستند که دین اسلام با دارا بودن جهان بینى ویژه اى، به دنبال ارائه اصول، آداب و دستورالعمل هاى زیست فرهنگى توأم با معنویت است.
منابع معرفت شناختى ارزش ها / آفرین قائمى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخچه مباحث معرفت شناختى را بسان اغلب علوم، به یونان باستان و طرح آن توسط افلاطون وارسطو در فلسفه خویش بازمى گردانند، درحالى که طبق آیات قرآنى، مباحث تعلیم و تعلم همزادبشر بوده و اول معلم وى، خود خداوند متعال و سپس ملائکه بوده اند. تعالیم مبنایى إله است کهریشه همه ارزش ها و هنجارهاى اخلاقى انسان را مستحکم و فراگیر نموده است. این تعالیم مبنایىممکن است هستى شناسانه، معرفت شناسانه، انسان شناسانه و یا ارزش شناسانه باشند.
تحقیق حاضر که با استفاده از روش اسنادى و به صورت تحلیلى، با هدف تعمیق بینش دینى وتوسیع تحقق ارزش هاى شیعى در جامعه جهانى تدوین یافته، براى رعایت اختصار، بر مبانىمعرفت شناسانه متمرکز گردیده است. انسانى که به امکان تحصیل علم و یقین، از مجراهاى معرفتىمتعددى مثل فطرت، عقل کلى، وحى و شهود و الهامات، علاوه بر حس و تجربه معتقد باشد، درگرایش و روش و منش کاملاً متمایز از شخصى عمل مى کند که تجربه گرا بوده و در نهایت، پذیراىعقل ابزارى است؛ زیرا این مجراهاى مضاعف، دریچه هایى را بر بشر مى گشایند و بالتبعارزش هایى را تولید مى کنند که تجربه و عقل ابزارى از دستیابى بدان ها محروم است. در نتیجه،سرانجامى که یک مسلمان متعهد در پیش مى گیرد، بسى متفاوت از عاقبتى است که در انتظارتجربه گرا یا عقل گراى تجربى مى باشد.