فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
خاندان بنی هاشم و آل زبیر از مهم ترین و تأثیرگذارترین خاندان های عرب در تحولات سیاسی- اجتماعی تاریخ صدر اسلام بودند. از بزرگان این دو خاندان، حضرت علی (ع) و زبیر بن عوام دو صحابه برجسته پیامبر (ص) بودند که دوشادوش رسول الله (ص) در حوادث و غزوات عصر نبوی حضور فعالانه و همراه با جانبازی در راه اسلام داشتند. هرچند که بعد از رحلت پیامبر (ص) و بویژه در زمان خلافت حضرت علی (ع)، دو خاندان دچار اختلاف شدند؛ ولیکن از تأثیرگذاری آنها در تحولات سده نخست هجری نکاست. فرزندان حضرت علی (ع) و زبیر بن عوام نیز با یکدیگر رابطه دو سویه ای داشتند. در دوره حسن بن علی (ع)، رویارویی ایشان با عبدالله بن زبیر بیشتر به درگیری های لفظی منجر شد و رویکرد خصمانه داشت. در دوره حسین بن علی (ع)، هرچند ایشان و عبدالله بن زبیر دشمن دارای مشترک یعنی امویان بودند؛ ولیکن ابن زبیر ضمن نزدیکی به خاندان بنی هاشم، در پی تصاحب قدرت بود. این پژوهش بر آن است با تکیه روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به زوایای مناسبات حسن بن علی (ع) و حسین بن علی (ع) با عبدالله بن زبیر پرداخته و تعاملات و تقابلات آن ها را با حاکمیت وقت یعنی امویان روشن نماید.
ایدئولوژی حاکم بر حکومت اموی
حوزه های تخصصی:
دوران پر آشوب پس از قتل خلیفه سوم تا شهادت امام علی (ع) جامعه مسلمین را به سه گروه سیاسی طرفداران خلیفه سوم، شیعیان علوی و غالب جامعه اسلامی که به سواد اعظم معروف بودند تقسیم کرد. گروه اخیر که معتقد بودند شهادت درباره حق و باطل بودن عثمان و امام علی (ع) را به تاخیر اندازند تا خدا در روز قیامت حکم کند، بعدها به تبیین مبانی نظری و دینی خود پرداختند و تبدیل به فرقه ای به نام مرجئه شدند. این ها در زمان خلافت اموی به تدریج به عنوان پایگاه دینی و بازوی ایدئولوژیک بنی امیه عمل کردند و به وسیله نظرات دینی خود در جهت حق و الهی بودن خلافت به توجیه اعمال آن ها پرداختند. این فرقه در طول حیات و سیر تطور فکری خود به ده ها فرقه ی دیگر از جمله مرجئه ی قدریه و مرجئه ی جبریه انشعاب یافت، به طوری که حتی برخی از بزرگان و اندیشمندان آن در جهت مخالفت با بنی امیه برآمدند و به شورش های مخالفان آن ها پیوستند. مرجئه و انشعابات آن تاثیرات فراوانی در مذاهب و فرق اسلامی داشتند و تاثیرات آنان تاکنون در گروه های فکری و مذاهب اسلامی پا برجاست.
وجوه افتراق و اشتراک قیام های خوارج در سیستان و عراق در دورة اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوارج به عنوان یکی از گروه های مؤثر در حوادث قرون اولیه هجری، برای خوارج به عنوان یکی از گروه های مؤثر در حوادث قرون اولیه هجری، برای نخستین بار در دوره خلافت حضرت علی(ع) و در جریان جنگ صفّین به عنوان یک فرقه مستقل پدیدار گشتند و به مخالفت با جریان حکمیّت برخاستند. با انتقال خلافت به امویان، خوارج از همان آغاز رو در روی آنان ایستادند و قیام های متعددی را علیه بنی امیه ایجاد کردند. به همین سبب تحت تعقیب حکام اموی قرار گرفتند و عده ای از این گروه ناگزیر به سرزمین های اطراف و از جمله ایران گریختند. سیستان از مهمترین مناطق نفوذ خوارج در ایران دوره اموی محسوب می شد. در این مقاله، ضمن بررسی عوامل زمینه ساز قیام های خوارج در دو منطقه سیستان وعراق؛ به بررسی تطبیقی عوامل اشتراک و افتراق قیام های خوارج در این دو منطقه پرداخته شده است. براین اساس پرسش اساسی این مقاله آن است که «قیام های خوارج در سیستان و عراق در دورة اموی» دارای چه نقاط اشتراک و افتراقی بودند؟
رهیافت این مقاله آنکه قیام های خوارج در سیستان وعراق با اینکه دارای شیوه مبارزاتی مشابهی بودند و به علل مشترکی شکست خوردند، اما دارای ایدئولوژی، اهداف، ساخت و درون مایه های متفاوتی بودند و در نهایت نتایج متفاوتی در جامعه عصر خلافت اموی پدید آوردند.
بررسی سبک رهبری و روش های جلب اطاعت پیروان در قیام های شیعی دوران حکومت امویان(مقاله پژوهشی حوزه)
منابع درآمد مالی امویان در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان پس از فتوح، تحت اداره خلافت اسلامی قرار گرفت و به خاطر دارا بودن منابع طبیعی و قرارگرفتن در مسیر تجارت بین المللی اهمیت ویژه ای پیدا کرد. این منطقه در صنایع محلی، محصولات کشاورزى و انتقال کالاهای شرقی سرآمد بود و منابع مورد نیاز سرزمینهای اسلامی را فراهم می نمود. برخی از سیاستهای امویان در خراسان برای بهره مندی از این امکانات و تقویت بنیه اقتصادی دولت خود بود. منابع درآمد مالی امویان در خراسان به سه دسته منابع شرعی، جعلی و عرفی تقسیم می شد. این مقاله بر آن است تا ضمن بازشناسی این منابع، زمینه ها و نتایج مترتب برآن را نیز بازگو نماید. روش تحقیق، مطالعه تاریخی و به صورت تحلیلی و توصیفی می باشد که با استفاده از منابع اسلامی انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بخش مهمی از سیاست مالی امویان در خراسان برگرفته از تغییر در احکام مالی و به کارگیری قواعد سنتی و عرفی بود. در نتیجه به جز در موارد خاص و محدود پذیرش اسلام، تغییری در منابع مالی خراسان ایجاد نکرد. پیامد این امر گسترش نارضایتی های عمومی و ظهور جنبشهای اجتماعی متعدد بود.
تقابل عالمان زیدى کوفه در نیمه اوّل قرن دوم با باور به امامت الاهى اهل بیت
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام و عرب تاریخ بنی امیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ اسلام و عرب تاریخ بنی عباس
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ تشیع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ تشیع کلیات
چکیده : در نیمه اوّل قرن دوم، جریان علمى و معرفتى زیدى در کوفه فعّال و تأثیرگذار شد. برخى شخصیّات مهم این جریان در درس صادقین شرکت مى کردند، ولى نسبت به امامت ایشان تردیدهایى ابراز مى نمودند و علم ایشان را کسبى مى دانستند. آنان امامت را نیز براى اهل سیف شایسته مى دانستند. متقابلاً اهل بیت نیز تلاش مى کردند که موضع خود را نسبت به این گروه براى شیعیان کوفه تبیین و با مراعات جنبه هاى تقیّه از آسیبهاى علمى ایشان بر شیعیان جلوگیرى کنند.
فرقه مرجئه در بستر سیاست و حاکمیت امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات پس از رحلت پیامبر(ص)، همچنانکه بر سایر وجوه جامعه نوپای اسلامی اثر گذاشت، در پیدایش فرقه مرجئه نیز موثر بود. در این میان، جهتگیریهایی که در پی جنگ جمل و صفین پدید آمد، بر تمایلات سیاسی و مذهبی مسلمانان ازجمله آشکار شدن گرایشهای مرجئی تأثیر بیشتری داشت. مرجئه اولیه که با پرهیز از قضاوت در مورد دو جبهه علوی و عثمانی، اعلام موجودیت کرده بودند؛ بمرور توجیه کلامی مناسبی در تأیید سکوت خود بکار بستند که همانا به تعریف خاص ایشان از ایمان، یعنی نقطه ثقل تفکر مرجئی، منتهی شد. این برداشت که بر کنش سیاسی آنها تأثیر مستقیم داشت، بجریانی اثرگذار در سیر تحولات سیاسی- فرهنگی در اسلام تبدیل گردید؛ تا جاییکه همگرایی یا واگرایی آنها با حاکمیت بنی امیه و سهم ایشان در میزان مشروعیت امویان، محل بحث جدّی بوده است. نوشتار حاضر با طرح این سوال که: رویکرد کلامی مرجئه و ماهیت قدرت در نزد ایشان در سیر تحولات سیاسی قلمرو اسلامی در خلافت اموی چه تأثیری داشت؟ بر آن است با رویکردی تبیینی-تفسیری، ضمن مروری بر بینش اعتقادی مرجئه و جایگاه آنها در مقابل جریان خوارج؛ دو دیدگاهی را که به همسویی یا رویارویی مرجئه با خلافت اموی باور دارد، مورد نقد و بررسی قراردهد.
جنبش تعریب و نقش ایرانیان در آن
حوزه های تخصصی:
جنبش تعریب که از عربی کردن سکه ها و طراز تا عربی کردن دیوان ها را در بر می گیرد، توسط عاملان خلیفه عبدالملک اموی در کل قلمرو اسلامی به اجرا در آمد. عربی کردن دیوان ها از اهمیت خاصی بر خوردار است. زیرا که شالوده حکومت بر دیوانسالاری استوار است و اداره کردن یک امپراتوری توسط نظام دیوانی صورت می گیرد. ایرانیان از زمان ساسانیان در مسائل دیوانی تجربه گرانسنگی کسب کرده بودند، این تجربه در حرکت تعریب در خلافت اموی به کار گرفته شد. بنابراین پژوهش حاضر در پی بررسی جنبش تعریب و نقش ایرانیان در آن است. در این مقاله برآن هستیم تا جزئی از تاریخ دیوانسالاری اسلامی را مورد کنکاش قرار دهیم. روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی می باشد. دستاورد این تحقیق نشان می دهد که ایرانیان نقش اصلی در تعریب دیوان های عراق داشتند و بعد از تعریب توانستند جایگاه خود را با روش های نوین حفظ کنند و تا زمانهای طولانی در دیوانسالاری حضور داشته باشند. همچنین این تحقیق نشان می دهد که جنبش تعریب با برنامه ریزی قبلی بوده و به صورت ناگهانی شکل نگرفته است.