فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از اقدامات عمر تعیین افرادی از صحابة قریش به منظور خلافت بود. وی شش تن از مهاجران را در شورای خلافت قرار داد و اعلام کرد که فقط این افراد شایستگی خلافت رسول الله (ص) را دارند. نکتة درخور توجه و تأمل این است که این افراد، به جز علی (ع)، هم در دوران خلافت عثمان و هم در عهد خلافت علی (ع) تابع خلیفة وقت نبودند و دردسرهای بزرگی برای جانشین رسول خدا (ص) ایجاد می کردند. در این مقاله با روش تحلیلی برآنیم تا دلایل مخالفت های اعضای شورای شش نفره با عثمان و امام علی (ع) را ریشه یابی کنیم. در واقع اقدام خلیفة دوم باعث شد این افراد محبوبیت زیادی در بین عامة مسلمانان پیدا کنند (به واسطة فتوح، غنائم و گسترش قلمرو اسلام در عهد عمر و شکست بیزانسیان و ساسانیان از مسلمانان). به همین دلایل اعضای شورا، به استثنای امام علی (ع)، دچار غرور زیادی شده بودند و تابعیت شان از خلیفة سوم و چهارم، نسبت به خلیفة اول و دوم، کم تر شده بود. اعضای شورا، برخلاف عهد شیخین، حتی یک لحظه هم در عهد عثمان و علی (ع) مطاع این دو خلیفه نبودند و خلیفة مسلمین را هم سطح خویش می دانستند. یکی از جدی ترین مشکلات خلیفة سوم و چهارم زیاده خواهی ها و غرور عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص، طلحه و زبیر بود. آن ها در عهد خلیفة سوم فقط به حقوق بالا راضی نبودند و مناصب پراهمیتی می خواستند و در عهد علی (ع) خواهان مستمری بالا و مناصب کلان بودند ولی هر دو را ازدست رفته می دیدند؛ از این رو برای وی مشکل تراشی می کردند
مروری بر منابع تاریخی دورة ممالیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو سرزمین باستانی مصر و شام در تاریخ اسلام از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار بوده و حوادث سیاسی و نظامی و اجتماعی آنها بخش اعظمی از تاریخ اسلام را به خود اختصاص داده است. در این سرزمین بود که در پی سقوط بغداد به دست مغول، یکی از بزرگترین و مقتدرترین حکومتها یعنی حکومت ممالیک شکل گرفت و با تظاهر به حمایت از خلافت عباسی بیش از دو و نیم قرن ادامه یافت. در این دوره تاریخ نگاری مخصوصاً رونق گرفت و آثار بزرگ و ارزشمندی در این زمینه تألیف شد و مورخان برجسته ای چون ابن کثیر و ابن تعزی بردی وابن حجر و ذهبی و ابن خلدون و مقریزی ظهور کردند. مروی گذرا بر این آثار متعدد و ارزیابی آنها بر عهدة این نوشتار است.
بررسی زمان و تاریخ حصر مذاهب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل بی ضابطه و سلیقه ای بودن مفهوم اجتهاد و کاربرد آن در میان اهل سنت، به اضافه علل و اسباب دیگر، پراکندگی آرا و مذاهب فقهی بسیاری به وجود آمد. از بین ده ها مذهب فقهی موجود (138 مذهب) در قرون دوم و سوم هجری که مورد تقلید مردم قرار گرفته بود، تنها چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی به رسمیت شناخته و بقیه مذاهب به دست فراموشی سپرده شد. اینکه چنین پدیده ای در چه برهه ای از زمان به وقوع پیوست، به درستی معلوم نیست. محدوده زمانی این پدیده در کلمات مورخان از قرن سوم تا قرن هفتم امتداد یافته است. این پژوهش که سعی کرده ضمن نقد و بررسی آرا، از زمان و تاریخ حصر مذاهب یادشده خبر گیرد، در میان اقوال و آرای گوناگون، به جمع بندی چهار نظریه دست یافت که در این میان قول چهارم، یعنی قرن هفتم به واقع نزدیک تر می نمود.
اخلاق اسلامی و تغییر سنت های نادرست اخلاق جاهلی
حوزه های تخصصی:
مطالعهٔ تاریخ دوران جاهلیت و بررسی اخلاق و آداب توده های مردمی در زمان جاهلیت بیانگر عدم وجود الگویی مناسب در روابط فردی و اجتماعی است.در زمان جاهلیت از نظر اخلاقی بسیاری صفات خوب و برجسته مانند ضیف (مهمان نوازی) جوار (حمایت از پناهندگان) حلف (هم پیمانی) جود و سخا، شجاعت وجود داشت اما به نوعی خاص تفسیر می شد و ریشه در عوامل اجتماعی و فرهنگ جاهلیت، مانند تفأخر و هم چشمی در میان قبایل داشت که نشان از انحطاط اخلاقی مردمان آن عصر داشت. با رسالت پیامبر، رسول خدا (ص) سلسله ای از اصلاحات اخلاقی توسط ایشان پیگیری شد که منجر به ایجاد تفاوت های مبنایی عصر بعثت با عصر جاهلیت در این زمینه گردید. توجه به دستورات قرآن و رقابت برای عمل به آن، جامعهٔ عرب آن روز را به شکل معناداری به تغییر واداشت. این تغییرات در دوره های بعد و نسل های بعد به شایستگی توسط ائمهٔ اطهار (ع) تبیین گردید و در اختیار عموم قرار گرفت و این بزرگواران به فراخور زمان سعی در ارتقای رفتار و اخلاق فردی و اجتماعی مسلمانان خصوصاً شیعیان نمودند.
این مقاله درصدد بررسی میزان تأثیرپذیری جامعهٔ اسلامی از آموزه های دینی و اخلاقی اسلامی است و در این بررسی نیازمند استناد به منابع تاریخی و همچنین منابع دینی هستیم و از شیوهٔ توصیفی_تحلیلی استفاده می شود.
اوضـاع سیاسی خراسان از ورود اسلام تا پایان خلافت امویان
حوزه های تخصصی:
اعراب که ابتدا به دنبال فتوحات به ایران حمله کردند، خیلی زود به دنبال منافع اقتصادی برآمدند و با کشاندن اختلافات قبیله ای خود به خراسان، به قدرت دست یافتند. اما حرکت و قیام استقلال طلبانه علیه سلطه حاکمیت اموی و سپس علیه حاکمان عباسی، از سوی مردم مسلمان خراسان در مقاطع مختلف زمانی، به وقوع پیوست. شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی سرزمین های حاکمیت امویان به سمتی پیش رفته بود که یک تغییر بنیانی را اقتضا می کرد. شاید بتوان مهم ترین دلیل سرعت واژگونی بنی امیه را در خراسان، آشفتگی اوضاع اداری خراسان دانست. سقوط خراسان در نتیجه تغییراتی بود که در جامعه عربی خراسان به وجود آمده بود که بنیان اجتماعی خراسان را دگرگون ساخته بود. خراسان جدای از آن که از مرکز خلافت به دور بود، به عنوان منطقه بسیار مهمی در شرق، دچار آشفتگی های قبیله ای بود و در کنار آن بی توجهی و سرسری گرفتن تعلیمات احکام اسلامی موجب منفور شدن و در پی آن پیروزی عباسیان گردید.
ریشه های تاریخی تبعیض درباره موالی در عصر خلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور و گسترش اسلام علاوه بر اعراب، مردمانی از دیگر نژادها و ملل به اسلام گرویدند. تعصبات و گرایش های قومی و قبیله ای و پیوندهای خونی در میان عرب جاهلی از یک سو و ظهور اسلام در میان اعراب از سوی دیگر موجب شد تا پس از اسلام این اندیشه در میان عرب پدید آید که گویا مسلمانان عرب تبار شهروند برتر و درجه یک بوده و غیرعرب یا عجمان شهروند فروتر و درجه دو هستند. این اندیشه که حتی زمان حیات پیامبر| نیز در رفتار برخی مسلمانان تجلی نمود، موجب رخداد مشکلات فراوانی برای مسلمانان غیرعرب شد. عواملی چند در تشدید این مشکلات و تداوم این اندیشه دخیل بوده اند. و برخی از آنها نسبت به بعضی دیگر تأثیرگذارتر بوده اند؛ اما کمتر در تحقیقات و پژوهش های معاصر بدانها پرداخته شده است. این مقاله درصدد است تا اندکی واکاوی بیشتر در مسئله انجام داده و نگاهی به وضعیت مسلمانان غیرعرب به ویژه ایرانیان بیندازد.
بررسی تطبیقی مبانی مشروعیتی امویان و عباسیان(دوره اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امویان و عباسیان(دوره اول) تلاش های بسیاری برای کسب مشروعیت دینی انجام دادند.امویان در این جهت با طرح مبانی و اصولی(همچون انتساب به قریش،خونخواهی عثمان ، نیابت از عمر و عثمان و عصبیت عربی؛)؛ و عباسیان نیز با طرح مبانی(همچون انتساب به قریش،خونخواهی حسین(ع) ،نیابت از ابوهاشم و وراثت)؛در جامعه،سعی نمودند اکثریت جامعه را به پذیرش خلافت خود متقاعد نمایند. ولی چون خلافتشان با تمام اقداماتی که برای کسب مشروعیت انجام دادند؛ بر اساس آموزه های دینی نبود،هیچگاه به حقیقت نتوانستند مشروعیت دینی برای خود کسب نمایند.مبانی مطروحه از سوی این دو دولت و خلافت در کسب مشروعیت و مقبولیت برای حکومت خود،دارای شباهت ها وتفاوت هایی می باشد.که در این تحقیق به صورت کامل و به طور تلفیقی و تطبیقی مورد بررسی قرارمی گیرد. این مقاله با تکیه بر روشهای توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع و مآخذ و مطالعات تاریخی، به بررسی مبانی مشروعیت دینی دو دولت اموی و عباسی و مقایسه مبانی آن دو با یکدیگر بپردازد.
بررسی تطبیقی جایگاه مادر در فرهنگ جاهلی و اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جایگاه زنان در جاهلیت، از موضوع های مورد توجه پژوهشگران است. با نگاهی اجمالی مشخص می شود که پژوهشگران به گونه ای ناقص به کندوکاو در مباحث خانوادگی و فردی در جاهلیت پرداخته اند. در مباحث جایگاه زن در جاهلیت بیشتر به مسئلة دخترکشی و انواع ازدواج و طلاق در جاهلیت پرداخته شده و از تبیین دیگر ابعاد حیات زنان، به ویژه جایگاه مادر غفلت گردیده است. بر این اساس، در این پژوهش تلاش شده است به منظور فهم دقیق تر جایگاه مادر در جاهلیت و صدر اسلام، پاسخی برای این پرسش ها یافت شود: مادران در عصر جاهلی از چه جایگاهی برخوردار بودند؟ آیا آنها نیز همچون همسران و دختران از موقعیت پَستی برخوردار بودند یا جایگاهی بهتر داشتند؟ آیا در اسلام همة آداب و رفتارهای جاهلیان، به چالش کشیده شده است؟ یا آنکه اسلام برخی از این معارف را که منطبق با معیارهای پذیرفتنی است، تأیید کرده؟ در این مقاله، مباحثی همچون وضعیت انتساب به مادران، نقش مادر در تربیت فرزند و نقش مادر در نام گذاری فرزند، به گونه ای تطبیقی میان جاهلیت و اسلام بررسی می شود.
ایرانیان یمن و دین اسلام از ظهور تا دوران خلافت ابوبکر
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف شناخت چگونگی اسلام آوردن ایرانیان یمن و نقش آن ها در ماجرای ارتداد یمن و خدماتی که در این راه به دین مبین اسلام عرضه داشتند، نگاشته شده است. به منظور شناخت هرچه بیش تر و کامل تر موضوع، بحث را از ابتدای ورود و استقرار ایرانیان یمن آغار کرده، سپس به ماجرای خسروپرویز و برخورد او با نامه ی پیامبر(ص) و ماجرای باذان و در ادامه به بحث اصلی که مدنظر بوده پرداخته شده است. برای انجام این کار، با استفاده از روش کتابخانه ای به فیش برداری مطالب از منابع دست اول و تحقیقات جدید پرداخته شده است و سپس به شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته ایم. برخورد شاه ایران خسروپرویز و ایرانیان یمن با اسلام متفاوت بود. شاه ایران در برابر دعوت نبی مکرم اسلام(ص) به پذیرش اسلام، عناد و کینه توزی نشان داد. از سوی دیگر، برخورد ایرانیان یمن با اسلام منطقی بود؛ در پی درخواست خسرو پرویز از حاکم ایرانی یمن باذان مبنی بر دستگیری پیامبر(ص)، زمینه ی آشنایی ایرانیان ساکن یمن با اسلام فراهم شد و پذیرش اسلام در دل و جان آنان چنان نفوذ کرد، که آن ها را در صف مقدم مقابله با ارتداد قبایل عرب ساکن یمن جای داد و در این راه با بذل خون و جان خود برگ زرینی را در تاریخ دفاع از اسلام برای ایرانیان رقم زدند.
بررسی سیر تحولات منصب قاضی از عصر جاهلیت تا سال چهلم (ق)
حوزه های تخصصی:
دادرسی در عصر جاهلیت به دلیل شرایط زندگی اعراب بادیه نشین تحت قوانینی همچون «جار» و «ثار» قرار داشت. وجود پیمان هایی که بین قبایل عرب با یکدیگر و بین بادیه نشینان با حکومت های همجوار وجود داشته نیز موید این مطلب است که اعراب در قبل از اسلام یک چهارچوب مشخصی برای خود فرض کرده بودند و در سایه آن، اختلافات و نزاع های خود را رفع می کردند. قضاوت با تغییراتی به دوران پیامبر رسید. شکی نیست که قضاء به معنی قضاوت کردن در اختلافات، در روزگار پیامبر وجود داشت و در اختلافاتی که به ایشان مراجعه می شد، قضاوت می کرده اند. هر کجا قرآن دستور دادرسی و داوری می دهد واژگان «قسط» و «عدل» را به کار می برد، واژگانی که در عرب جاهلی چندان قالبی در داوری برای خود نگشود. قضاوت در دوران خلفای راشدین با تغییراتی مواجه شد. برای نخستین بار منصب دادرسی رسماً از وظایف خلافت در عصر خلافت عمر به دلیل فتوحات جدا گردید. تبلور داوری های مبتنی بر عدالت و آموزه های اسلامی را می توان در عصر خلافت علی(ع) ملاحظه کرد. اسلام نهاد قضاوت را تغییری اساسی داد و قانون احکام اسلامی مبنای قضاوت قرار گرفت هر چند در دوره خلفای راشدین در کنار قرآن و سنت، رأی قاضی نیز ملاک عمل قرار گرفت.
رفتار سیاسی علمای شاخص اهل سنت و امامیه با خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تاریخ اسلام، نشانگر دوگونگی رفتار علمای اهل سنت و امامیه با خلافت اسلامی است. علما به دلیل تسلّط بر مبانی فقه و کلام اسلامی، می توانستند نقش مهمی در صورت بندی مبانی مشروعیت قدرت خلافت اسلامی، ایفا کرده و به عنوان، نظریه پردازان قدرت، در خدمت خلافت قرار گیرند، چنان که در خلافت بنی امیه، برخی از علمای اهل سنت چنین نقشی را بر عهده گرفته و به حمایت از امویان پرداختند. در مقابل عده دیگری از علما، به عنوان منتقدان جدی خلافت، به رد این دیدگاهها پرداخته و عملکرد خلفا را زیر سؤال بردند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تلاش می شود، به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که علت دوگونگی رفتار علمای مذاهب با خلافت عباسی چه بود؟ این مقاله در صدد بررسی صحت و سقم دو فرضیه است: اول؛ انگیزه های مذهبی عالمان، نقش مهمی در دوگونگی تعامل عالمان با خلافت داشت. دوم؛ نیاز خلفا به کسب مشروعیت و تثبیت قدرت، موجب دوگونگی رفتار عالمان با خلافت شد. این بررسی نشان داد، انگیزه های مذهبی در دوگونگی روابط علمای مذاهب با حاکمیت عباسی، نقش مؤثری داشت. به همان اندازه که نزدیکی برخی عالمان سنی، معتزله و شیعه به کانون قدرت، با هدف ترویج باورهای عقیدتی، حفظ تشکل مذهبی و اصلاح باورهای مردم صورت گرفت، روی برتافتن دیگر علما از قدرت نیز به دلیل نگرانی از تضعیف مبانی عقیدتی، فساد عقیده و تحریف اعتقاد مذهبی، انجام شد. عامل دیگر این دوگونگی رفتار، نیاز حاکمیت عباسی به مشروعیت سازی بود. در زمان نخستین خلفای عباسی، آنها برای تثبیت قدرت و مشروعیت حکومتشان، به علمای معتزله و شیعه نیاز داشتند. پس از ثبیت قدرت، برای ادامه حیات، نیازی به معتزله نبود و شیعه رقیبان جدی به شمار می آمدند، از این رو، حاکمیت، به سمت اهل سنت گرایید و در این دوره، تعامل عالمان سنی با خلافت بیشتر شد.