فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
احکام نقدی توحیدی در میان کتاب ها و رسائل وی پراکنده شده است. وی این احکام را با هدف توضیح یک نظریه نقدی مشخّص، بیان نکرده است. چارچوب این پژوهش بر استخراج متون و دیدگاههای نقدی از کتاب های ابوحیان توحیدی، به ویژه کتاب «الإمتاع و المؤانسة» و دسته بندی و بررسی تحلیلی آن مبتنی است و اگر تلاش های توحیدی را در عرصه نقد تطبیقی و کاربردی مورد بررسی قرار دهیم، درخواهیم یافت که این احکام و دیدگاهها در صدور احکام سریع و کوتاه خلاصه می شود.
توحیدی، مسأله لفظ و معنا را مورد بررسی قرار می دهد و تفاوتی میان آن دو قائل نیست، هرچند میان انواع درک و فهم گوینده و شنونده تفاوت قائل می شود، اما اگر بخواهد یکی را بر دیگری ترجیح دهد، توحیدی معنا را مقدم بر لفظ می داند چرا که معنا به عقل نزدیک تر است و لفظ به حس. بلاغت از دیدگاه وی به معنای تصنّع ساختگی و مردود و در پی واژگان وحشی و نامأنوس بودن نیست و بلاغتی را که شنونده به علّت کوتاهی طبعش یا دوری از عوامل برتری دادن ادب فاخر، توان درک آن را ندارد، مورد توجه قرار نمی دهد و بلاغت در نگرش او، جز با دو شرط محقق نخواهد شد: اول: فراهم بودن استعداد هنری و دوم تلاش طاقت فرسا و یادگیری فراگیر. یکی از پدیده های کلی که حیات فکری را از طریق کتاب «الإمتاع و المؤانسة» متمایز می سازد، کشمکش فکری میان اصیل (بومی) و دخیل (وارداتی) است. این کشمکش فکری، گویای آزادی فکری حاکم بر جامعه، پیشرفت شیوه های مناظره فکری، جنبش فکری بزرگ حاکم در جامعه و نیز وجود گفتگوی فکری بر گرد پایه های بنیادین مسلمانان یعنی زبان، دین و ادبیات است.
بررسی انتقادی ساختار خمریات ابی نواس (دراسة نقدیة فی مبنی خمریات أبی نواس)
حوزه های تخصصی:
تطلق الخمریات علی الأشعار التی تتناول عالم الشراب، بدءا بالخمرة وأوصافها، مرورا بأوانیها وأشکالها، ورجوعا إلى مواطنها وکرومها ووصفا لمجالسها وما تضمّه من سقاة وندمان وغناء ولهو وطرب، وتتبّعا لتأثیرها فی النفس، ودبیبها فی مفاصل الجسد، وما یحصل منها من نشوة، وخیلاء، وما یجری فی مجالسها من طرائف ولطائف، وطقوس وشعائر، وغیر ذلک ممّا جعل القصائد الخمریة أو الأبیات التی تضمّها قصائد الشعر العربی فی هذا الموضوع، تحتل مکانة بارزة، وتکاد أن تکون نوعا مستقلا بذاته. لما تتمیّز به من خصوصیة الوصف، والسّیاق القصصی أحیانا، ومن أبعاد سیاسیّة واجتماعیّة فی بعض الأحایین، وأبعاد فکریة، وتأملیة ذات منحنی فلسفی ظاهر فی أحیان أخری. ولاشکّ فی أنّ أبانواس هو رائد الشعر الخمری أبدا. علی أنّه اتّخذ الخمرة مدخلا إلی عالم السیاسة، والسعادة، والجمال، والمعرفة، ومخرجا وحیدا من سجن المجتمع وسجن أعرافه، و تقالیده، ومأزق الوجود. بسبب هذه الأهمیة البالغة نعالج خمریاته من الناحیة الشکلیة حتّی تتبین الوجوه المتمیزة فی شکل خمریاته کمقدّمة لدراسة مضمون خمریاته فی مقال آخر.
نقد و بررسی شخصیت وادب شاعر مهجر عرب ""الیاس فرحات"" (التحلیل والنقد لشخصیة وأدب إلیاس فرحات، شاعر العرب فی المهجر)
حوزه های تخصصی:
انتقل مجموعات کبیرة من الناس للأراضی العربیة، ولاسیما لبنان وسوریا، إلی الأمریکتین الشمالیة والجنوبیة فی أواخر القرن التاسع عشر وخلال العشرین، حیث استقرّوا فی الأمریکا، وکندا، والبرازیل، والأرجنتین، والمکسیک.
کان هذه الهجرة فی کثیر من الأحیان نتیجة للتخلص من المشاکل الفکریة، والاجتماعیة، والاقتصادیة التی کانت قد سیطرت علی المجتمع العربی. یتعرّض هذا المقال من بین هؤلاء المهاجرین، لإلیاس فرحات، الشاعر اللبنانی الذی هاجر إلی البرازیل. یهیمن نفسیة شعراء العرب القدماء بصورة واضحة علی قوالب أشعار فرحات هیمنة لایمکن لفرحات التخلص منه نظراً لتشابه ظروف معیشته بهمتعکس قصص فرحات الشعریة مختلف جوانب حیاته وتجربته الشخصیة علی نطاق واسع.
فی رحاب الاستشهاد الأدبی بأشعار الکمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ المقاله یتناول موضوع شخصیّه الکمیت الأدبیه،(الشاعرالشیعی المعروف فی عصر بنی أمیه) و دعم حجّیه الاستشهاد بأشعاره ودحض ما أثیر حوله من الشبهات فی عدم حجّیته، فعلی ذلک طرقنا فیه أمّهات الکتب الأدبیه لندارس فیها مدی اعتبار الکمیت وکیفیه الاستشهاد بأشعاره فی مختلف الفنون کاللغه والنحو والصرف والبلاغه وغیر ذلک ممّا یرتبط به من الفقه والتفسیر وشرح الحدیث والأمثال. وقمنا فیه أحیاناً بإحصاء ما أنشدت فی تلک المصادر من الشواهد للکمیت والتمثیل ببعضها علی سبیل الإلماع. والذی ینبغی ذکره هنا أنّ الکمیت رغم بعض الهجمات القارفه علیه والتنقصّات الموجّهه إلیه -فی حیاته ومابعده- کثر الاهتمام بشخصیّته وأدبه والاستشهاد بشعره من قبل الأدباء والمفکرین ما جعله من المعتمدین علیه خاصّه فی اللغه اکثر منها من العلوم الأدبیه الأخری
منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهذا بحث فی ""منهج القاضی الجرجانی فی الدفاع عن المتنبی"" فی کتابه الموسوم ب : ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"". وحاولت أن أقف على أهم المعالم المنهجیه التی دافع بها هذا الناقد عن المتنبی، وهل کان دفاعه على أسس فنّیه ورصینه؟ أم کان مدفوعا بالتعصّب والهوى؟ أم أنه اعتمد میزانا عقلیا لافنیا ولاعصبیا؟
فهذ الکتاب یُعدّ من أهم الکتب التی وضعت المتنبی فی المیزان ودافعت عنه، ولذلک کان لابدّ لنا أن نسیر معه فصلا فصلا وأن نتبیّن کیف استطاع مؤلفه أن یقنع المتلقی بأن المتنبی مظلوم فی الهجوم علیه وأن کثیرا ممّن هاجموه کانوا مدفوعین بالهوى والحسد. وأنه لایقلّ مکانه عن کبار الشعراء الذین سبقوه کأبی تمام والبحتری.
ویبدو أن هذا الشعور کان الدافع من وراء تألیفه لهذا الکتاب، ولذلک فقد بناه بما یتوافق مع الهدف الدفاعی، فنجد فی کتابه ثلاثه أجزاء رئیسیه:
1- المقدمه وفیها یقرر القاضی الجرجانی موقفه من الأدب ونقده. وفی هذا الجزء جلّ النظریات النقدیه التی جاء بها واعتمد علیها.
2- دفاعه عن المتنبی.
3- نقد تطبیقی و یتناول فیه مآخذ الخصوم على المتنبی.
فمن خلال هذا التقسیم، نجد أن الرجل جلّ همّه أن یخرج من هذه ""الوساطه بین المتنبی وخصومه"" منتصرا له ومدافعا عنه ورادّاً للتهم التی أُلصقت به وواضعا له المنزله الأدبیه التی یستحقها.
وقد حاولت أن أعرض فی هذا البحث القصیر ""منهجه فی الدفاع عن المتنبی"" لأقف على ملامحه العامّه، فإن أحسنت فمن الله، وإن قصّرت فأرجو أن یکون هذا البحث دافعا لی لبحث القضیه بشکل تفصیلی فی المستقبل.
محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر شیعه مذهب ایران
حوزه های تخصصی:
دعبل و محتشم؛ سرآمد مرثیه سرایان
حوزه های تخصصی:
جمالیّه توظیف المصطلحات الصرفیه والنحویه والعروضیه فی لزومیات المعرّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهد العصر العباسی ازدهارا واسعا فی مختلف مظاهر الحیاه ونشطت الحرکه العلمیه ووضعت مصطلحات کثیره وجدیده فی مختلف فروع المعرفه ودخلت بعض هذه المصطلحات فی الأدب وجرت علی اقلام الکتاب وألسنه الشعراء. فمن الطبیعی ألا تخلو منها أشعار کبار الشعراء کأبی تمام والمتنبی والمعری وغیرهم. ولما کان المعری ذا موهبه غزیره وثقافه واسعه فی مختلف العلوم والمعارف فقد أکثر من استخدام هذه المصطلحات العلمیه فی شعره خاصه دیوانه اللزومیات، وإسرافه فی توظیف هذه المصطلحات فی شعره قد أثار إعجاب فئه من النقاد والدارسین کما أثار طعن فئه أخری.
هذا والمعری قد تعرض لمصطلحات العلوم المختلفه من الصرف والنحو والعروض والفلک والکیمیاء والطب وغیرها. ومن الواضح أن دراسه هذه المصطلحات فی شعره تکشف عن جانب من أفکاره وآرائه کما تنم عن سعه إلمامه بهذه العلوم وغزاره أدبه، فمن ثم تتوقف هذه الورقه عند المصطلحات الصرفیه والنحویه والعروضیه التی استخدمها الشاعراستخداما فنیا وذوقیا لایستوعبها المتلقی الا بعد التأمل فی الجانب الفنی والتی قد استخدمه الشاعر لتصویر خوالج نفسه والتعبیر عن آرائه.
پیوند حدیث و فقه: مجموعه هاى رسمى اخبارِ امامیه
حوزه های تخصصی:
گذری بر زندگی شاعران اهل بیت (ع) (2)
حوزه های تخصصی:
دیوان سرایندگان قدیم در دستنویس تازه اى از خلاصة الاشعار
حوزه های تخصصی:
با متنبی در دیوانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که نگارنده مقاله، اخیرا یک طرح تحقیقاتی درباره دیوان متنبی تحت عنوان «بررسی استعاره و تمثیل در دیوان متنبی» انجام داده است و در این تحقیق تمام دیوان را بیت به بیت از نظر گذرانده است و ابیاتی را که به نظر وی دارای استعاره و تمثیل بوده است استخراج کرده است و هر بیت را ابتدا به فارسی شرح داده، سپس وجوه بلاغی آن را بررسی کرده است و برای این امر بدیهی است که به بسیاری از شروح دیوان مراجعه کرده است، لذا دریافته است که اشعار متنبی را از دو جهت می توان بررسی کرد: 1- تاریخی 2- موضوعی.هرچند دیوان متنبی بارها به عربی شرح داده شده است و مقالات زیادی پیرامون آن نوشته شده است ولی برای آشنایی بیشتر با بازتاب مسایل تاریخی و بلاغی در شعر متنبی ضروری می نماید که مقالاتی هم در این زمینه نوشته شود تا این شاعر بزرگ بیش از پیش به اهل ادب معرفی گردد.در این مقاله اشعار متنبی از این دو جهت بررسی می شود ولی چون برای ذکر شواهد زیاد، در این مقاله مجالی نیست، تنها به ذکر یک یا دو مورد اکتفا می شود وگرنه پر واضح است که برای هر مورد چندین نمونه می توان ذکر کرد.
تشاوم در شعر ابوالعلای معری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده تا تشاوم در دیوان لزومیات ابوالعلای معری مورد بررسی قرار گیرد،بنابراین ابتدا به زندگی شاعر پرداخته و در ادامه مبحثی در معرفی دیوان لزومیات وی ارائه شده است؛در بخش دوم،معنی لغوی و عرفی تشاوم آمده است و در بخش سوم،شواهد تشاوم در دیوان لزومیات ابوالعلاء ارائه گردیده که قسمت اصلی مقاله را همین بخش به خود اختصاص داده است.
نگاهی به زندگی فکری و ادبی صالح بن عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال میلاد«صالح بن عبدالقدوس»اطلاعی در دست نیست ،ولی اغلب منابع،سال مرگش را 167ه ق یادکرده اند.وی در دوره ای می زیست که کتب گوناگونی از فارسی،یونانی و ...به عربی ترجمه می شد و بازار بحثها و جدلهای کلامی ،بسیار رایج بود.صالح درآغاز جوانی به مجالس واعظان و متکلمان رفت و آمد داشت.از همین رو،دیر نپایید که افکارش مشوش شدو کتاب «الشکوک»را به رشته تالیف در آورد.سرانجام،متهم به زندقه گشت و به همین جرم در بغداد کشته شد.این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی زندگی فکری و ادبی صالح،بررسی کند که بی شک،وی تحت تاثیر فرهنگهای بیگانه بوده است ،ولی نه به آن اندازه ای که بتوان وی را زندیق (کافر و ملحد)لقب داد.صالح ،شاعری حکیم و متکلم بود و همه اشعارش مشتمل بر مثل و اندرز و آداب است و در جمله اشعارش،بیتی که بر کفر و زندقه دلالت کند،یافت نمی شود.
سیمای پیامبر در شعر شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیحه سرایی یکی از فنون اصیل و ریشه دار در ادبیات عرب است و از حیث مضمون شاخه های متنوعی دارد که مدح پیامبر یکی از شاخه های آن است . مدح نبوی در عصر حیات آن حضرت پدید آمد و در قرن هفتم با عنوان اصطلاحی بدیعیات استمرار یافت . بدیعیه سرایان غالبا موضوعاتی همچون وصف اخلاق و صفات و فضایل پیامبر ، ذکر اماکن نزول وحی ، وصف حسب و نسبت پیامبر و بیان گوشه هایی از اخبار و سیره آن بزرگوار را مورد توجه قرار داده اند . شوقی که یکی از شاعران بدیعه سرای معاصر است همچون اسلاف خود در تصویر سیمای پیامبر به موضوعاتی چون میلاد ، مناقب ، فضایل پیامبر ، معجزه و کرامات ، معراج ، دین و نظام سیاسی – اجتماعی اسلامی و جهاد و توسل و شفاعت پرداخته است .
زیاد اعجم.نخستین شاعر عربی گوی ایرانی و تبیین جایگاه شعری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی زندگی ،نسب و جایگاه ادبی زیاد اعجم،نخستین شاعر ایرانی عربی گوی می پردازدو توانایی های او را در موضوعات مختلف شعری چون مدح ، مرثیه و هجاء بیان می کند و جایگاه او را در موضوعات مذکور بین سایر شعرای معاصرش تبیین می نماید. او شاعری است که درسده اول هجری می زیست.بعد از قبول اسلام، به سال 23ه ق .به همراه ابوموسی اشعری و عثمان بن ابی العاص،دو فرمانده عرب،شاهد فتح استخر بوده است.با توجه به تعدد احزاب سیاسی آن دوره،چون حزب اموی،حزب خوارج و زبیریان،او از سلک شعرای حزب اموی به حساب آمده است زیرا اکثر اشعار او در مدح امیران و والیان عربی است که در نواحی مختلف ایران چون فارس،اصفهان و خراسان به امارت مشغول بودند.به مهلب بن ابی صفره،حاکم اموی برخراسان که به مبارزه با خوارج مشهور است،تقرب خاصی داشت و او را در مبارزاتش باخوارج ستوده است. تعابیر و مضامین و اسلوب خاص وی در موضوع هجاء سبب شده بود که بر شعرای بزرگی که به مهاجاة با وی برخاسته بودند غالب آید حتی فرزدق که از فحول فن هجاست از رویارویی باوی اظهار عجز کرده است .ناقدان ادبی ،او را در طبقه هفتم از شعرای اسلام قرار داده اند و وفات او را در حدود سال 100 ه ق . نوشته اند.
سمواٌل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از شعرهاى مشهور جاهلى، قصید ایست 23 بیتى که به شاعرى یهودى به نام سموأل منتسب است. در این مقاله دربارهء صحت یا عدم صحت انتساب شعر او به دیگران بحث وگفتگو شده، و به ترجمه قصیده پرداخته شده است. در ادبیات عرب، دوره جاهلیت اهمیت ویژه اى دارد، زیرا اهم تاریخ پیش از اسلام را بیان می کند و هم نشان دهنده پیشرفت ادبیات در دوره جاهلیت است که همین امر خود بسترى را در جامعه آن روز فراهم مى سازد تا اعجاز قرآن به شکل عالى اش در نظرها جلوه گر مى شود.
مقایسه بدیعه کفعمی با بدیعه صفی الدین حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور شرف الدین محمد بن سعید بوصیرى و سرودن قصیده معروفش ""برده "" و تأثیر شگرف آن بر حوزه های ادبى، دیگر شاعران مدیحه سراى نبوى به پیروى از آن پرداختند و قصاید مدیحه نبویه را همچون برده در بحر بسیط و روی میم سرودند و بدین ترتیب قصاید بدیعیه شکل گرفت، قصایدى که در هر بیت آن یک یا چند نوع صنعت بدیعى بکار رفته است. در این بین صفى الدین حلى شاعر پرآوازه قرن هفتم هجرى با سرودن قصیده بدیعیه اش و روی میم، در میان دیگر بدیعیه سرایان برجستگى ویژه اى یافت، چنانکه از سوى مورخین هم عصر خود همچون ابن شاکرکتبى و عسقلانى و تاریخ نگاران معاصر مانند: محمود رزق سلیم و... به عنوان مبدع و مکمل علم بدیع شناخته شد. در حالیکه در ا ین میان شخصیت ادیبى حاذق چون ""شیخ ابراهیم تقى الدین کفعمى ""که وى نیز صاحبه بدیعیه ارزشمندى است که خود به شرح آن پرداخته، مغفول مانده است.
گفتارى کوتاه در باب ابیردبن معذر، شاعر عصر اموى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار ابیرد بن معذر چه آنچه که در مناسبتهاى گوناگون سروده شده و یا در احوال دیگرى نقل شده، در واقع آئینه تمام نماى زندگى عصر خویش است. او به خلق و خوى نیکو، سجایاى انسانى، صفات پسندیده و اوضاع اجتماعى زمان خود توجه فراوان داشت. به گونه اى که جان، روح و همه وجود او را پر ساخته و اندیشه، عاطفه و خیالش را مشغول ساخته بود. تا آنجا که به ذهن او صراحت مى بخشید، اندیشه اش را روشنى مى داد و روحش را به جانب یقین متمایل مى ساخت. ازاین رو نگارنده بر آن شد تا به بررسى زندگى و اشعار شاعر بپردازد. چندانکه بیانگر هوشیاری وحضور ذهن شاعر باشد و احساس لطیف و شعور دقیقش رابه تصویرکشد.