از آنجا که تحقق علوم قرآن مستلزم کشف و مرتبط ساختن قوانین قرآن با یکدیگر است، هدف اصلی این مقاله، تبیین رابطة ثابت بین عمل و عکس العمل در زندگانی به عنوان یکی از مهمترین این قوانین است. ثمرة این تبیین، بهبودی انگیزه ها و اعمال در زندگانی فردی و اجتماعی است. روش وصول به این هدف در مرحله اول تأمین مقدمات ذیل است: الف- استقصای اعمال در قران، ب- توضیح روابط ثابت بین اعمال و پی آمد آنها، و در مرحله دوم برای عرضه بهینة مقدمه دوم به عنوان هستة بنیادین بحث بر استفاده از پی آمدهای فردی و اجتماعی اعمال و نیز سازماندهی آیات بدین صورت تکیه شده است: الف- آیاتی که صریح و روشن به ذکر عمل و پی آمد آن پرداخته اند، ب- آیاتی که به صورت استقرایی و موضوعی بیانگر این رابطه می باشند.
«ایجاز حذف» در قرآن فراوان به کار رفته و از شیوه های مهم بلاغی قرآن است که دانشمندان علوم قرآنی و مفسران به آن اهتمام ویژه ای داشته اند. ازآنجاکه مفسران گاه در برخی آیات برای حذف و تعیین محذوف هم عقیده نیستند، این پژوهش به بررسی معیارهای علامه طباطبایی در نقد آرای دیگر مفسران می پردازد.
از رهگذر این جستار برمی آید علامه طباطبایی با معیارهای درون متنی همچون توجه نکردن به مراد صحیح آیه و نقش نحوی کلمه، معنای حروف معانی، سیاق، فن بلاغی و نیز معیارهای برون متنی چون اختلافات فقهی و استناد به روایات ناصحیح، آرای دیگر مفسران را نقد کرده و معتقد است که این موارد موجب بروز تقدیرهای مختلف یا تقدیرهای نابه جا می شود؛ به طوری که مراد صحیح آیات از آنها استخراج نمی گردد.
قرآن کریم آیات پرشماری را با موضوع هدایت و با تعابیر مختلف و متناسبِ مقام سخن، مطرح می کند. مفسران ذیل این دسته آیات به ارائة دیدگاه های خود دربارة تبیین معنای هدایت همت گماشته اند. یکی از این تعابیر واژة امام است که در آیة ابتلا آمده است که صاحب نظران ذیل آن به بیان دیدگاه های خود پرداخته اند. در این میان صاحب تفسیر المیزان با برداشتی بدیع به تفسیر آن اقدام کرده است. در رد برداشت ایشان مقاله ای با عنوان «تأملی در نظریة علامه طباطبائی در مفهوم امامت در آیة ابتلا» در شمارة پنج مجلة معرفت کلامی چاپ شد. نویسندة مقاله با رد تفسیر مذکور معنای آن را شأنیت دار شدن حضرت ابراهیم(ع) نسبت به اجرای احکام دانسته است. ما در نوشتار حاضر با بررسی ادلة علامه طباطبایی و نیز ادله و مبنای نویسنده بار دیگر نظر علامه را احیا و اثبات کرده ایم. در این مقاله از روش کتابخانه ای در تحقیق و روش قرآن به قرآن در تفسیر بهره جسته ایم.