نویسنده، نخست به تعریف انحراف از چهار نظر حقوقى، جامعهشناسى، اخلاقى و دینى پرداخته و آنها را با یکدیگر نسبت سنجى مىکند. آن گاه عوامل پیدایش انحراف را بررسى آن مجموعه نظریات را در سه گروه دسته بندى مىکند: 1- نظریات انسان مرکز، که عوامل انحراف را در خود انسان مىدانند. از این دست نظریات به دیدگاههاى زیست شناختى در باب جرم، نظریه انتخاب آزاد و دیدگاه روانشناختى اشاره کرده است. 2- نظریات محیط مرکز؛ یعنى دیدگاههایى که عوامل انحراف را در بیرون از وجود انسان جست و جو مىکند. از این دست نظریات به نظریه بىهنجارى و تضاد هنجارى مىپردازد. 3- نظریات ترکیبى که هر دو گونه عوامل را - درونى و بیرونى در پیدایش خرافه مؤثر تلقى مىکند. در ادامه به دیدگاه قرآن نسبت به مسأله انحراف پرداخته و با استناد به آیاتى این مطلب را خاطر نشان مىکند که قرآن گرچه معتقد به نظریه ترکیبى است امّا مدل ترکیبى آن با آنچه در جامعهشناسى مطرح است متفاوت مىباشد. نویسنده معتقد است از دیدگاه قرآن به عامل در پیدایش و ظهور پدیدهى انحراف نقش دارند: 1- ساختار وجودى انسان 2- بینش غلط 3- موقعیت بیرونى. آن گاه به مکانیسم و چگونگى تأثیر عوامل پرداخته و به این نتیجه رسیده است که گرچه این عوامل به نوعى ترتیب طولى و خطى دارند امّا به گونه تأثیر متقابل نیز وجود دارد.
نویسنده در آغاز به تعریف آسیب اجتماعى و جامعه آسیب زده پرداخته، سپس استبداد و خودکامگى را به عنوان نمونه بارز آسیب اجتماعى معرفى مىکند، آن گاه به پیشینه تاریخى استبداد ستیزى اشاره کرده وبر این باور تأکید مىکند که به رغم فلسفه سیاسى عدالت گراى اسلام، تاریخ مسلمانان، بیشتر آمیخته با استبداد بوده است. در ادامه به تعریف استبداد در فرهنگ سیاسى مىپردازد و واژههاى قرآنى معادل آن را - «جبار»، «مستکبر» و «طاغوت» مورد بحث و بررسی قرار می دهد. عوامل و زمینههاى پیدایش خودکامگى از دیدگاه های مختلف بخش دیگر مقاله است. در این بخش، نظریات افلاطون، ارسطو، راسل، مارکس، هابز و روان شناسانی چون فروید و اریک فروم مورد بحث قرار گرفته و در آخر به دیدگاه قرآن پرداخته و بر این باور تأکید می کند که از نگاه قرآن عامل پیدایش خودکامگى، اسارت معنوى انسان در چنگال غرایز و کششهاى طبیعى است. نویسنده در در ادامه شیوهها و ابزارهاى تداوم استبداد را بررسی کرده از روش هایی چون تفرقه افکنى، یارگیری ثروتمندان و فرهنگیان، خشونت با مخالفان و هویت سازی برای موافقان یاد کرده و در آخر سرانجام جامعه استبداد زده را از دیدگاه قرآن، مورد بحث قرار داده است. بخش پایانی مقاله به بررسی راهکارهای استبداد ستیزی اختصاص یافته است. در این بخش نویسنده از عواملی چون بازپرورى شخصیت توحیدى، پرهیز از تندروى، کنارهگیرى از نظام استبدادى، کنترل اجتماعى، نظارت نهادینه بر حکومت به عنوان مهمترین راهکارهاى مبارزه علیه خودکامگى از دیدگاه قرآن نام می برد.
نگاه قرآن به زن و منزلت او موضوعی است که همواره مورد توجه اصحاب اندیشه و قلم بوده است. در این میان آیه 18 سوره زخرف، توصیفی در خور بررسی از زن ارائه داده است. در این آیه پس از اشاره به انگاره مشرکان مبنی بر مؤنث بودن فرشتگان – با آنکه مؤنث را برای خود نمی پسندیدند – می خوانیم: «آیا کسی که در زر و زیور پرورش می یابد و گاه جدال و مخاصمه روشن نمی اندیشد؟» در این مقاله مراد از خداوند از این آیه با بررسی مدلول مفردات واژه ها و قیدهای آیه و نیز سیاق آن و با استفاده از ده ها تفسیر مورد کاوش قرار گرفته و احتمالات موجود در آیه مطرح و سپس ارزیابی شده است. توصیف بیان شده در آیه بنابر یک احتمال، سخن خداوند است، و بنابر احتمال دیگر، حکایت از سخن مشرکان و زبان حال ایشان، بنابر احتمال نخست نیز دلالت آن بر نکوهش زن، مجال بررسی دارد.