فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مقایسه گروه هاى اجتماعى از دو منظر قرآنى روایى و جامعه شناسى با روش توصیفى تحلیلى بررسى شده است. ازآنجاکه یک جامعه براى وصول به آرمان خود، نیازمند بخش هاى تفکیک شده در درون خویش است، گروه هاى اجتماعى متعدد شکل مى گیرند تا هریک، به انجام بخشى از اهداف جامعه و در نتیجه به حفظ و تقویت همبستگى اجتماعى مدد رسانند.در این دو دیدگاه گروه هاى اجتماعى، به لحاظ مبنایى با یکدیگر متباین هستند. گروه هاى اجتماعى قرآنى در تشکیل و دوام، به اصل وحدت وجودى در عین کثرت توجه کرده، و خداوند در رأس امور و نیز مبناى تحرکات و از الزامات لاینفک اصولى مى باشد، اما در دیدگاه جامعه شناختى این اصل هیچ محلى از اعراب ندارد و تنها موتور محرک گروه ها، اهداف و ارزش هاى این جهانى است و به این خاطر، دوام آن محدود به زمان بهره بردارى از گروه هاى اجتماعى است. براى رسیدن به این یافته ها این تحقیق به تعریف گروه، مصادیق و ویژگى هاى گروه هاى اجتماعى از این دو نگاه مى پردازد.
بررسى ویژگى ها و ابعاد فطرت از نگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه فطرت از مبانى مهم انسان شناختى در دانش تعلیم و تربیت است، این پرسش مطرح است که این مفهوم از نگاه قرآن به چه معناست و چه ابعاد و ویژگى هایى دارد؟ آیات مرتبط با فطرت را مى توان در چهارده گروه دسته بندى نمود. پس از بررسى این آیات به روش تحلیلى استنباطى مى توان نکات ذیل را در سه بخش ارائه نمود. اول، نکات عمومى درباره فطرت: فطرت ذاتى و خدادادى است و نه اکتسابى که در همه افراد بشر همسان مى باشد. فطرت اگرچه تغییرناپذیر است و از بین نمى رود، اما ممکن است ضعیف و فراموش گردد. گرایش ها و بینش هاى فطرى نیازمند یادآورى هستند. عواملى نظیر تزکیه نفس باعث رشد داشته هاى فطرى انسان مى گردد. دوم، نکات درباره بعد شناختى فطرت: علاوه بر «خودشناسى فطرى» انسان، بخشى از شناخت هاى فطرى انسان مربوط به ربوبیت الهى و صفات وحدانیت، الوهیت، خالقیت و رازقیت الهى مى باشد که از آن به عنوان «خداشناسى فطرى» یاد مى شود. سوم، نکاتى در بعد گرایشى و انگیزشى انسان است: انسان داراى گرایش هاى فطرى «خداپرستى فطرى»، «کمال طلبى»، «فضیلت گرایى»، «میل به جاودانگى» و «حق گرایى» است. خداوند و دین او محبوب فطرى انسان، و کفر، فسق، سرکشى و گناه، منفور فطرى انسان است.
روش هاى گرایشى درونى سازى ارزش هاى اخلاق اجتماعى در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش مهمى از قلمرو علمى تعلیم و تربیت ارزش ها، انتقال و درونى سازى ارزش هاى حاکم بر جامعه و مبتنى بر فرهنگ جامعه در افراد آن جامعه مى باشد. این مهم اگرچه در فرهنگ اسلامى نیز موردنظر سیاست گذاران و متولیان امر است، اما با توجه به این نکته که به رغم وجود مواد و مطالب فراوان در منابع اسلامى، در مقام عمل و تحقق بیرونى اهداف مستند علمى، با مشکلات جدى روبه رو هستیم و همچنین با توجه به شرایط جامعه معاصر اسلامى، ضرورى مى نماید که عالمان و دست اندرکاران امر تربیت درصدد عملیاتى کاربردى تر بوده و راه هاى حل مشکل در مقام عمل را ارائه دهند. بررسى این نکته که قرآن در درونى سازى ارزش هاى اخلاق اجتماعى، چه روش هایى را در ساحت گرایش به کار برده و یا توصیه کرده است، موضوعى است که این مقاله درصدد بیان آن است. مقاله حاضر با شیوه توصیفى تحلیلى، این روش ها را در قرآن مورد مطالعه قرار مى دهد. روش هاى به دست آمده عبارتند از: روش موعظه، روش تحریک عواطف، روش تحریک ایمان، روش تبشیر و تشویق، روش تنبیه.
تبیین قرآنی تقدم و تأخر نفس و بدن با نگاهی فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار تبیین قرآنی یکی از مهم ترین مباحث مطرح در حوزه انسان شناسی فلسفی، یعنی مسأله تقدم و تأخر نفس از بدن می باشد. این بحث تاکنون بیشتر مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده و کمتر به تبیین قرآنی فلسفی آن پرداخته شده است. ازاین رو پژوهش حاضر به تحلیل قرآنی فلسفی این موضوع پرداخته است. در این راستا نخست معانی نفس در قرآن را مطرح می کند، سپس مهم ترین دیدگاه های فلسفی را در باب تقدم و تأخر نفس بررسی کرده، آن گاه به تبیین دیدگاه قرآن نسبت به مسأله می پردازد. جهت تبیین دیدگاه قرآن، ابتدا نظریات تفسیری واقع نگر، تمثیل واره، عالم ذر و نظریه ملکوت را تبیین می کند و در نهایت با استدلال بر نظریه عالم ملکوت که برگرفته از دیدگاه ملاصدراست، به تایید آن می پردازد. و در پایان به این نتیجه می رسد که دیدگاه قرآن با نظریه ملاصدرا که معتقد به تقدم بدن بر نفس است، سازگارتر می نماید.
جایگاه و کارکرد مبانی انسان شناسی در سبک زندگی خانواده از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
بی تردید معارف قرآن کریم گسترة وسیعی از زندگی انسان را فرامی گیرد و موضوع سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را شامل می شود و از اهمیّت بسیاری برخوردار است. از این رو، به دلیل وسیع بودن حوزة انسان شناسی و سبک زندگی اسلامی، به بحث و بررسی سه مبنای دوساحتی بودن، هدفمند بودن زندگی انسان و خلافت او در روی زمین پرداخته شده است و جایگاه و کارکردهای آنها در سبک زندگی خانوادگی بیان شده است. باور داشتن به این مبانی، تغییر اساسی در سبک زندگی خانواده ایجاد می کند و برای خانواده ها زندگی آرام و توأم با معنویّات به ارمغان می آورد و با ایجاد انگیزه در اعضای خانواده، نگاه آنها را به زندگی مثبت می کند و از بی بندوباری ها رهایی می دهد. نگاه قرآنی به انسان باعث می شود که انسان همیشه در حال حرکت به سوی کمال و زندگی الهی باشد و با داشتن برنامه ریزی منظّم و مسئولانه و رعایت ارزش های اخلاقی، خانواده ای با سبک زندگی قرآنی تحقّق یابد.
نقد و بررسی دیدگاه مفسران در توصیف انسان به هلوع در آیة 19 سوره معارج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خداوند در آیاتی، از آفرینش انسان در بهترین شکل سخن گفته؛ اما در برخی آیات، همچون آیة 19 سورة معارج، گویا از نوعی کاستی در آفرینش وی از جمله صفت «هلوع» به معنای «حریص» خبر داده است. سرّ نسبت دادن این تعبیر به انسان چیست؟ آیا این ویژگی در سرشت انسان جای گرفته است؟ اگر چنین است، چگونه با آفرینش انسان در «احسن تقویم» و هدف آفرینش انسان (رسیدن به کمال قرب الهی) سازگار است؟ این مقاله به نقد و بررسی دیدگاه مفسران دربارة آیة 19 سورة معارج پرداخته و به این نتیجه دست یافته که وجود این وصف در انسان به خودی خود رذیلت یا فضیلتی برای او نیست؛ بلکه این وصف با توجه به متعلق ارادی آن می تواند فضیلت ساز یا فضیلت سوز باشد.
قرآن و آموزة نامیرایی نَفْس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرایی موجودات یکی از آموزه های مسلّم قرآنی است که در آیات متعددی دیده می شود. آیه «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» مستند نظریه قرآنی در تبیین مؤلفه های این آموزه اعتقادی است و شایستگی استناد و ارجاع در فرجام شناسی قرآنی را دارد. تبیین دقیق این نظریه، مستلزم پاسخ به پرسش هایی چون ماهیت مرگ چیست؟ گستره مرگ کدام است؟ متعلق و فرایند مرگ چیست؟ بر پایه این آیه و آیات هم مضمون آن است. برایند بررسی تفاسیر فریقین نشان داد که قرائت واحدی از این آموزه میان مفسران وجود ندارد. دلیل این اختلاف قرائت، اثرگذاری پیش فرض های فلسفی، انسان شناختی، ادبی و روش آنان در تفسیر آیات است. نگارنده در پاسخ به پرسش های مذکور، رهیافت عدم انگاری در تبیین ماهیت مرگ، عدم شمول نفس بر خداوند و اختصاص آن به انسان در تحلیل گستره مرگ، تعلق آن فقط به جسم و بدن انسانی و ساکت بودن قرآن درباره فرایند مرگ را دیدگاه مقبولی دانسته است.
بررسی تأثیر ناخودآگاه در شکل گیری هویّت انسان (با تأکید بر قرآن و روایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای بسیاری از ما تحت تأثیر انگیزه های مختلفی می باشد؛ انگیزه ی ناخودآگاه در واقع، یک عامل درونی است که برخی از رفتارهای انسان بر اساس همین نوع انگیزه رخ می دهد. در پی فهم اینکه فرایند درون سازی رفتار و ناخودآگاه چگونه می تواند زمینة گرایش های اعتقادی فرد را تحت تأثیر قرار دهند. در مرحلة اوّل، با رویکردی دینی به بررسی تعاملات محیط و اثر آن بر تشکیل ناخودآگاه اقدام نموده، سپس عناصری چون خانواده، به عنوان ابتدایی ترین محیط تأثیرگذار بر ناخودآگاه و نیز گروه های مرجع و رسانه های جمعی را مورد توجّه قرار داده ایم و در مرحلة دوم، به هویّت در حال ساخت با تأکید بر سه هویّت اساسی و ارزشی «خانوادگی، جنسی، اعتقادی» متأثّر از ناخودآگاه پرداخته شده است و از دیدگاه قرآن، نمونه هایی را از رویکردهایی اعتقادی که در تعاقب مراحل اوّل و دوم شکل می گیرند، بیان داشته ایم و در پایان، راهکارهایی را برای تشکّل هویّت سالم کودکان ارائه می شود.
بازتأملی در مدلول آیات ناظر به آفرینش نخستین انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة شناخت نخستین انسان و چگونگی پیدایش او، از مسائل مهم انسان شناختی مطرح در آیات قرآن و روایات است. برخی دانشمندان علوم تجربی نیز در این زمینه فرضیه هایی ارائه داده اند که به ظاهر با مفاد آیات و روایات نوعی تعارض دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال شناخت نخستین انسان و چگونگی پیدایش او از دیدگاه قرآن است که به تبع آن دیدگاه قرآن نسبت به این گونه فرضیه ها نیز روشن خواهد شد. حاصل پژوهش نشان می دهد که بیشتر آیات، ظهور قوی و برخی از آنها، صراحت دارند که نخستین انسان، آدم علیه السلام است و نسل انسان های کنونی، به او می رسد. پیدایش او، به صورت مستقل و از خاک و گِل بوده است نه از موجودی دیگر. مفاد روایات نیز این مدعا را به روشنی مورد تأیید و تأکید قرار می دهند.
سنن اجتماعی در قرآن از منظر علامه طباطبایی و سید قطب
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن جامعه در قرآن
یکی از مسائل بسیار مهم در قرآن کریم، سُنَن اجتماعی مانند هدایت، آزمایش، استدراج، امهال و ... است. اهمیّت پرداختن به این مسئله از آن روست که یک جامعة اسلامی برای رسیدن به خاستگاه و جایگاه اصلی خود باید با قانون هایی که خداوند متعال در زندگی انسان ها وضع نموده، آشنا باشد، چراکه توجّه به جریان سنّت های الهی، بیدارکننده و حرکت آفرین است و انسان را بر اعمال خیر و پرهیز از اندیشه ها و عمل های نادرست برمی انگیزد. بررسی سنّت ها در تفاسیر معاصر به دلیل پی بردن به نحوة برداشت مفسّران از سنّت ها و تطبیق آنها با مسائل عصر می باشد. در این مقاله، بر آنیم به مطالعة سنّت های اجتماعی، در دو تفسیر «المیزان» و «فی ظلال القرآن» بپردازیم. با مقایسة این دو تفسیر، معلوم می گردد که از میان سُنَن، تنها در موضوع، امامت بین دو مفسّر اختلاف بنیادین وجود دارد. برای انجام کار، سنّت ها در دو قِسم مطلق و مقیّد تقسیم بندی شده است و از هر قِسم، سه سنّت مورد بررسی قرار می گیرد. ابزار کار در این مقاله منابع کتابخانه ای است.
بررسی وجوه اضلال انسان از حیوان در دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی با تأکید بر آیات 179 اعراف و 44 فرقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی گیتی شناختی قرآن کریم در تفسیر رتبه بندی موجودات ناسوتی با دیدگاه رایج که منسوب به ارسطو است، تفاوت دارد. قرآن معتقد است شأن موجودات، وابسته به میزان تقرب هر موجود به خداوند است. بر اساس این فرض، نه تنها انسان به طور مطلق، اشرف مخلوقات نخواهد بود بلکه اگر این شرط در انسانی محقق نشود، او همانند حیوانات بلکه از آن نیز پست تر خواهد شد. از جمله این آیات که علامه طباطبایی به آن پرداخته است، آیات پیرامون «اضلال انسان نسبت به حیوانات» است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی احتمال ها در گفتار تفسیری علامه در ذیل آیات مورد بحث، در دو محور «وجه شبه برخی انسان ها با حیوانات» و نیز «چگونگی پست تر شدن برخی انسان ها از حیوانات»، دیدگاه نهایی وی در تفسیر المیزان کشف گردد. در مجموع از گفتار علامه طباطبائی در این تفسیر، چهار احتمال قابل استنباط است. به نظر می رسد برخی از این احتمال ها به هیچ وجه با هم قابل جمع نباشد و با دیدگاه ایشان در تفسیر آیات مشابه دیگر، سازگاری نداشته باشد.
الگوی تمدّنی اسلام در سیرة نبوی با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات
محمّد رسول الله(ص)، تحوّلاتی اساسی در جامعة عربستان پدید آورد که منجر به شکل گیری فرهنگ و تمدّن اسلامی گردید. الگوی تمدّنی رسول الله(ص) در گذار از جامعة جاهلی به جامعه ای اسلامی، نمونه ای درخشان در تاریخ بشری است. مهم ترین عناصر در این الگو عبارتند از: الف) تحوّل درونی انسان که مبتنی بر دو رکن اندیشه و اراده است. تغییر ساختارهای اجتماعی و سیاسی در اندیشة اسلامی، تابعی از تغییر در شالودة روانی انسان است که اساس همة تحوّلات بشری محسوب می شود. ب) گزینش غایت اصلی: تغییر درونی انسان سازوکاری دارد که از طریق گزینش غایت ها صورت می گیرد. غایت ها و اهداف، نیروی محرّکة تاریخ است. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی به بیان الگوی تمدّنی اسلام با استفاده از آیات قرآن کریم می پردازد. در این الگو، خدا مهم ترین غایت انسان است که برتر و مطلق است. به همین دلیل، اهداف و آرمان های انسان نیز برتر و بی نهایت بوده، او همواره مسئولیّت پذیر، متحوّل و در حرکتی مستمر خواهد بود. علاوه بر این، رویکرد جامع به توسعه، توانمندی فراگیر و اصل تسامح و تساهل، عناصر تکمیل کنندة الگوی تمدّنی اسلام اَند. در پرتو این اصول، می توان به شاخص های عمدة تمدّن اسلامی در سیرة نبوی، مانند جایگاه انسان در توسعه، تشکیل دولت و تغییر روابط اقتصادی دست یافت.
شناخت درمانی افسردگی با تکیه بر آموزه های قانونمند قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، استنباط آموزه هایی قانونمند از آیات کریمه است که در درمان شناختی اختلال افسردگی سودمند می باشد. استنباط قانونمند این آموزه ها بر پایه قرائن لفظی کلام مانند واژگان تأکیدی و معنای وضعی واژگان، همچنین تأویل کلام بر پایه قاعده تقسیم ثنایی و روش تفسیری قرآن به قرآن و در برخی موارد به قرینه روایات صورت می گیرد. یافته های این پژوهش، آموزه های قانونمند «یاد الهی به عنوان اولین راه بست ورود افکار منفی»، «همگانی و همیشگی بودن فراز و نشیب های زندگی»، احساس رضایت با اعمال قانون شکر» و «غم، جزای غم» هستند که می توانند جایگزین های مناسبی برای افکار افسرده ساز شوند. رویکرد درمانی در تفسیر آیات و قرآن محور بودن آموزه های درمان گر، رهاوردی نو در حوزه های تفسیر و علم روان شناسی بالینی و مشاوره است.
گستره حرمت تغییر خلق الله از منظر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیات قرآن، خداوند، عالم را مسخر انسان قرار داده است. لازمه این تسخیر، جواز تصرف انسان در عالم و تغییر آن به منظور بهره بری است؛ ولی در آیه 119 سوره نساء، تغییر خلقت از پروژه های شیطان برای گمراهی بشر معرفی شده است. پژوهش حاضر به این مسئله می پردازد که مرز جواز تصرف در عالم بر اساس جواز تسخیر و منع تغییر خلق الله چیست؟ آیا می توان به لحاظ فقهی به معیاری رسید و میان این دو جدایی افکند؟
در آیه مورد نظر، در مجموع چهار دیدگاه با عناوین ذیل وجود دارد: 1. دلالت آیه بر حرمت تغییر خلقت مطلقا (تغییر مطلق خلقت)؛ 2. دلالت آیه بر حرمت تغییر دین خدا؛ 3. دلالت آیه بر نکوهش از تغییر درون انسان؛ 4. دلالت آیه بر حرمت تغییر ناهمسو با هدف خلقت پدیده ها.
دیدگاه چهارم، اندیشه صحیحی است که انسان را از ورود به گستره آفرینش الهی و رقم زدن جعلی بر خلاف آن منع می کند و مرز میان تسخیر و تغییر را روشن می سازد و در عین حال، از لوازم ناصحیح اندیشه های دیگر خالی است. البته وجود مصادیق مشکوک به طور محدود همان گونه که در همه قوانین، امری عادی شمرده می شود نباید دستمایه رد قرار گیرد
بررسی فصل مقوّم انسانیّت در آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیات و روایات، اوّلاً انسان با دیگر موجودات در سه موضوعِ ادراک، کشف جهان، جاذبه هایی که بر او احاطه دارد و کیفیّتِ قرار گرفتن تحت تأثیر جاذبه ها تفاوت های ماهوی دارد. ثانیاً انسان موجودی است که با حفظ ظاهر انسانی، هم می تواند به رفیع ترین قلّه های وجودی صعود نماید و هم می تواند از محدوده انسانیّت خارج شود و به پست ترین مراتب وجودی تنزّل کند. ثالثاً عوامل خروج انسان از انسانیّت، هم به زمینه های ادراکی و شناختی او مرتبط است و هم رابطه ای تنگاتنگ با ملکات نفسانی او دارد. عقل عنوان جامعی است که شامل تمام چیزهایی می شود، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد.
هویّت بخشیِ دین به انسان از دیدگاه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری هویّت هر فرد مرهون دو عنصر کلیدی شناختن خود و داشتن هدفی مشخّص است، که دو محورِ تحقیق در عرصه معرفت شناختی و غایت شناختی را بر انسان لازم می سازد. علامه جوادی آملی، ضمن ارائه تعریفی جامع از انسان بر مبنای دین به «حیّ متالّه»، به هویّت بخشیِ دین به انسان هم در عرصه معرفت شناختی به لحاظ شناختِ خود و هم در عرصه غایت شناختی پایبند است: در عرصه معرفتی، همان گونه که انسان در هستیِ خود فقر محض بوده، به لحاظ معرفتی نیز عین فقر است و بدون تعریف شدن از سوی خداوند سبحان ممکن نیست خود را بشناسد و هویّت خود را دریابد. در عرصه غایت شناختی نیز، حرکت انسان به سوی مظهریّت اسماء حسنای حق بوده و انسانیّت انسان یا هویّتِ او در پایان این سیر جوهری مشخّص می شود. این دو عرصه نشان خواهد داد که تنها فردی از انسانیّت و هویّت حقیقیِ انسانی برخوردار خواهد بود که به لحاظ اعتقادی دین درست و حق را برگزیده باشد و به لحاظ اعمال و اخلاق بر مبنای رفتارهای صحیح دینی عمل کند.
این مقاله در دو محورِ عمده خودشناسی و غایتمندی و با تمرکز به آثار علّامه جوادی آملی نقش دین در هویّت بخشی به انسان را تبیین نموده است. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا، تحلیلی و تبیینی است.
تحلیل و بررسی مفهوم کلامی آزادی در آیه «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مختلفی درباره آزادی دینی وجود دارد؛ یکی از آیاتی که به آن استناد می شود، آیه «لَا إ ِکْراهَ فِی الدِّین ِ» است. با این وجود، تفسیرآزادی دینی در مفهوم «لااکراه» یکسان نیست و تعیین مصداق های متفاوت در نوع آزادی، لوازم متعدد و گاه متضاد را دربر خواهد گرفت. در این تحقیق که با تکیه بر آرای علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی می باشد، درصدد تعیین مصداق آزادی مورد نظر آیه است. از عوامل اختلاف دیدگاه ها تعدد آرا مفسران درباره شأن نزول آیه می داند. علاوه بر این، تعریف دین، تأثیر مستقیمی در تعیین مصداق آزادی مورد نظر آیه دارد. بر این اساس می توان گفت ازمیان شأن نزول های آیه، ماجرای زنانی که بچه هایشان یهودی بودند، به واقعیت نزدیک تر است و تفسیرآزادی عقیده مطلوب تر به نظر می رسد. ضمن اینکه آیه شریفه در فضای آزادی تشریعی برگرفته از آزادی تکوینی سخن می گوید.
تمثیل های جامعه شناسانه در نصوص اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از مسایل إلاهیات اجتماعی با عنوان تمثیل های جامعه شناسانه پرداخته است. إلاهیات اجتماعی به رشته ای اطلاق می شود که تلاش می کند تا نقطه نظرات و دیدگاه های رهبران دینی (خداوند، پیامبران و امامان) در زمینه حیات اجتماعی انسان و مسایل و لوازم و عوارض ذاتی و عرضی مرتبط با آن را از طریق پژوهش در متون دینی روشن سازد.
این قبیل پژوهش ها به غایت ضروری و با اهمیّت اند زیرا دیدگاه رهبران دینی برای بهبود زندگی جمعی مان را به ما می آموزند و تکمله ای بر پژوهش های فلسفی (فلسفه اجتماع) و پژوهش های تجربی (جامعه شناسی) محسوب می شوند. این پژوهش ها در عین حال می توانند، گامی در مسیر دستیابی به نظریه اجتماعی اسلامی در نظر گرفته شوند.
تحقیق در مسئله تمثیل های جامعه شناختی در متون دینی کاری نو و بی سابقه است. در این تحقیق، سه دسته از تمثیل ها در قالب تمثیل های اندام واره ای، تمثیل های مکانیکی و تمثیل های میدانی، استخراج و شرح داده شده اند. اگرچه این تمثیل ها، در متون اسلامی متعدّدی موجود بوده اند، ولی هیچگاه با رویکردی جمعی و جامعه شناسانه مورد بررسی قرار نگرفته اند. نوآوری مقاله حاضر نیز در همین نگرش جامعه شناسانه به این متون و شرح و توضیح آنها می باشد. این تحقیق و نظایر آن، پای متون اجتماعی اسلام را به زندگی روزمرّه جمعی ما باز کرده و زمینه بهره گیری از آنها در بهبود اوضاع و شرایط مختلف اجتماعی را فراهم می آورند. تعدّد و تکثّر تمثیل های جامعه شناختی در متون دینی در عین حال حاوی این نکته است که حیات اجتماعی انسان دارای واقعیتی کاملاً غامض، مبهم، و پیچیده است که تنها از طریق تشبیه و تمثیل و استعاره می توان از موجودیت آن پرده برداشت.