فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
سلامت معنوى از منظر قرآن و صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال ها پیش، اندیشمندان، به ویژه اندیشمندان مسلمان، به طرح موضوع معنویت در امر مهم سلامت پرداخته اند. امروزه نیز دانشمندان دریافته اند که سلامتى بدون معنویت داراى کمبودى اساسى است. هدف اصلى این پژوهش، شناسایى مؤلفه هاى سلامت معنوى در آموزه هاى دین مبین اسلام است که با روش توصیفى تحلیلى و با مراجعه به دو منبع ارزشمند قرآن کریم و صحیفه سجادیه به استخراج این مؤلفه ها پرداخته مى شود. یافته هاى تحقیق نشان مى دهند که دین مبین اسلام در ارتقاى سلامتى پیروان خود نقش اساسى داشته و رابطه محکمى بین ایمان و سلامت روانى وجود دارد. خاستگاه سلامت معنوى در فرهنگ اسلامى، حقیقت قلب یا همان روح و نفس است که در کنار جسم قرار دارد و در عین حال، داراى شخصیتى مستقل است. مؤلفه هاى سلامت معنوى در قرآن و صحیفه سجادیه نیز عبارتند از مؤلفه هاى معرفتى، هیجانى، عملى و بازدهى.
تأثیر قرآن و حدیث در دیوان مولانا حسن کاشی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران ایرانی از آغاز پیدایش زبان فارسی، کم و بیش به قرآن کریم و احادیث توجّه داشته اند. این توجّه در سده های هفتم و هشتم با گسترش معارف اسلامی و اندیشه های عارفانه به اوج خود می رسد. مولانا حسن کاشی، شاعر پارسی گوی شیعی سده ی 7 - 8 ه . ق به اقتضای تربیت خانوادگی، علاقه ی شخصی، ذهنیّت مذهبی و سنّت انعکاس معارف اسلامی در شعر پارسی با این منابع معرفتی آشنایی عمیق داشته و در اشعار خود به ویژه در قصاید به مناسبت های مختلف از آن ها بهره گرفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیر قرآن و حدیث در شعر اوست و پس از اشاره ای به احوال شاعر، به شیوه های مختلف استفاده ی وی از قرآن و حدیث از جمله تلمیح، تصویر، اقتباس، ترجمه، تأویل و تفسیر و حلّ پرداخته شده است. هم چنین ترکیباتی که شاعر در به کارگیری آن ها وامدار قرآن و حدیث است، بررسی شده؛ در نهایت اهداف شاعر از کاربرد قرآن و حدیث از جمله استشهاد و استناد، تشبیه و تمثیل، تعلیل و توجیه، برهان و استدلال، تبرّک و تیمّن، توصیف و بررسی گردیده است. این پژوهش بیانگر تأثیرپذیری گسترده ی شاعر از قرآن کریم و به میزان کمتر از احادیث است. شیوه ی غالب اثرپذیری او تصویری و بیشتر با هدف توصیف به ویژه توصیف و منقبت حضرت علی (ع) است.
برتری انسان بر سایر آفریدگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از تکریم انسان و برتری او بر بسیاری از آفریدگان خدا سخن گفته است. این بحث در طول تاریخ اسلام، همواره بین دانشمندان مسلمان مطرح بوده است که آیا این برتری مطلق است یا نسبی و اگر نسبی است، نسبت به چه موجوداتی؟ این تکریم به چه معنا و دارای چه ابعادی است؟
در این گفتار، به بررسی این موضوع میپردازیم. امتیازات گروه های برترِ موجودات (انسان، جن و ملَک) را مورد بررسی قرار میدهیم و جایگاه انسان را در این میان تبیین میکنیم. به نظر نگارنده، انسان در میان موجودات مختار مکلّف، از جن بالاتر است و اگر به مقام خلیفه اللّهی دست یابد، از فرشتگان نیز برتر خواهد رفت. هم چنین اگر خود را با اعمال ناشایست از درجه ی انسانیت حقیقی ساقط سازد، نه تنها از جن مؤمن، که از هر موجودی پست تر خواهد گردید.
حقیقت مرگ و تدریس معاد
گستره معنایی آیة لایمسه الا المطهرون و تحریم تماس بدون طهارت شرعی با نوشتار قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابتدایی ترین نگاه به آیة لا یمسّه الا المطهرون چنین می نماید که منطوق آیه در بیان حکم حرمت تماس بدون طهارت با نوشتار قرآن باشد. تأمل در اندیشه و سخنان کسانی که قائل به این حرمتند، نشان می دهد که مطالعة آنها حصر توجه به ظاهر آیه است، در حالی که تأمل در مفهوم و محتوای این آیه با توجه به آیات پیش و پس آن و ژرف اندیشی در معانی واژگان مورد نظر، مفهومی را فراتر از آنچه فقیهان یاد کرده اند فراوری پژوهشگر می نهد. کوشش ما در این مقاله بر این است که پیش از هر چیز، واژة قرآن و مدلول واقعی آن را در عصر نزول وحی تبیین نمائیم، سپس به نکاتی دربارة مرجع ضمیر «لایمسه» و واژة «مطهرون» و اراده ای که از کاربرد تعبیر منفی «لایمسه» شده است، اشاره نماییم.
معاد جسمانی در قرآن و آراء مفسران
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی آیات علمی قرآن و مبانی استنباط گزاره های علمی از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیش از ده درصد از آیات قرآن کریم به انواع مختلفی از پدیده های طبیعی و برخی از ویژگی های آن ها اشاره شده است. این امر، لزوم اهتمام ویژه به شناخت آیه های علمی قرآن، انواع و گونه های آن ها و نیز مبانی استنباط و برداشت علمی از این آیات را نشان می دهد. با بررسی آیات قرآن کریم ملاحظه می شود که اشاره به پدیده های طبیعی، به گونه های مختلف و در سبک های متفاوتی آمده است. در برخی آیات علمی، خداوند متعال به صراحت به بیان پدیده های طبیعی پرداخته و انسان ها را به مشاهده و اندیشه ورزی در آن ها دعوت می نماید. در مقابل در آیاتی متعدد نیز به سبک ها و شیوه های گوناگون، اشاراتی غیر صریح به انواعی از پدیده های طبیعی شده است. یافته های این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است، حاکی از آن است که علاوه بر اینکه در آیات علمی صریح قرآن به طیف وسیعی از پدیده های طبیعی به طور مستقیم اشاره شده، موارد متعددی از ویژگی های پدیده های طبیعی نیز در آیات علمی غیر صریح بیان شده است. از جمله این آیات می توان به آیات قصص، آیات قسم، آیات مثل و تشبیه، آیات مربوط به وقایع آستانه قیامت، آیات توصیفگر پدیده های فرامادی و آیات الاحکام اشاره کرد. اما برای هر گونه برداشت و استنباط علمی صحیح و مستدل از آیات علمی صریح و غیر صریح قرآن، علاوه بر مبانی عام تفسیری، توجه به مبانی ویژه ای برگرفته از قرآن و اصول عقلایی محاوره ضروری است. این پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مبانی اثرگذار در استنباط از آیات علمی عبارت اند از: عدم راهیابی باطل به قرآن و به عبارتی به حق بودن و واقع نمایی آیات قرآن، قرینه متصل غیر لفظی بودن علم قطعی برای کلام الهی، حکمت آمیز بودن قول و فعل الهی و در نهایت ضرورت وجود اسباب در اداره و انجام امور توسط خداوند.
بررسی تطبیقی مسأله قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات متعدد پیرامون مسأله قضا و قدر الهی و آزادی و اختیار انسان باعث رواج گفتگوها در میان متکلمان، حکما و مفسران اسلامی و ارائه عقاید و آرائ متفاوتی شده است. این امر در تفاسیر کلامی از نمود بیشتری برخوردار است. در این میان فخررازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه برداشت های متفاوتی در این باره داشته اند؛ فخررازی با تکیه بر مبانی کلامی اشعری صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی و وقوع همه حوادث عالم را به دلیل تعلق قضا و قدر الهی امری حتمی و ضروری و تخلف از آن را محال دانسته و طباطبایی با استدلال به آیات و روایات و دلایل عقلی هیچ گونه ملازمه ای میان این دو قائل نیست. افزون بر این، اعتقاد یا عدم اعتقاد به مسائلی چون نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت در تفسیر، حجیت عقل در تفسیر و حسن و قبح عقلی، بخشی از دلایلی است که موجب برداشت های متفاوت فخررازی و طباطبایی از آیات مرتبط با مسأله مذکور شده است.
کرامت انسان و الزامات آن از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مقولات بنیادین در اندیشه معاصر، کرامت انسان است. نوشتار حاضر پس از معناشناسی کرامت انسان در نظام معنایی قرآن، می کوشد به آیاتی که به نتایج و لوازم کرامت انسان در گفتمان قرآن اشاره شده است، بپردازد و از منظر آیات متعدد در حوزه کرامت انسان، به لوازم کرامت انسان دست یابد. از آنجا که نتایج و لوازم کرامت انسان امروزه با مباحث حقوق بشر رابطه ای ناگسستنی یافته است، تحلیل و تبیین آن در چارچوب قرآن کریم امری ضروری است. این مقاله با ژرف کاوی در لوازم کرامت انسان، به حق حیات، حق آزادی (آزادی در انتخاب، آزادی بیان، آزادی تشکیل اجتماعات و آزادی اندیشه)، حق برخورداری از عدالت و نیز تساوی در برخورداری از امتیازهای اجتماعی برای همه انسان ها دست یافته است.
آزادی یا اجبار عقیده در موازنه میان «لا اکراه فی الدین» با آیات قتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیات متعددی در قرآن بر این مطلب تصریح دارند که تحمیل عقیده بر دیگران نامطلوب بوده پذیرش دین امری اختیاری است. در مقابل، آیات فراوانی وجود دارد که به قتال با کافران تا فراگیر شدن دین الهی فرمان می دهد. از آیات چنین برداشت شده است که قرآن، کفار و به ویژه مشرکان را بین اسلام و قتل مخیر کرده است. این مطلب، افزون بر آن که در تعارض ظاهری با آیات دسته نخست است، خاستگاه شبهاتی قرآنی و دست مایه اتهام بر مسلمانان مبنی بر توسل به خشونت و تحمیل عقیده شده است. برداشت هایی از سایر احکام فقهی همچون حکم مرتد و برخی روایات نیز بر این گونه شبهات دامن زده است. این تحقیق، به نوع توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای، پس از مروری بر دیدگاه ها پیرامون نفی اکراه در دین، به دسته بندی آیات قتال پرداخته و با کمک ظهور و سیاق آیات و شواهد تاریخی تلاش کرده است به پرسش های مطرح پاسخ دهد. تحلیل صحیح این آیات گویای آن است که اجبار در دین و تحمیل عقیده بر دیگران، نه ممکن است و نه مطلوب، و در این حکم، تفاوتی بین اصناف کفار وجود ندارد. با این حال، بر اساس قرآن، بر پا داشتن آیین توحیدی و نگهداری از آن جزء مهمترین حقوق مشروع انسانی می باشد. بدین جهتهم جهاد دفاعی و هم جهاد ابتدایی، در حقیقت دفاع از حق انسانیت در حیات خویش بودهمبارزه اسلام با «مظاهر شرک و بت پرستی» کاملا منطقی می نماید، بی آن که به اجبار در عقیده بیانجامد.
زینت گرایی و جوانی از منظر آیات قرآنی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مطابق آیه: (اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ) (حدید:20)، برخی مفسران گرایش های پنج گانه، لعب، لهو، زینة، تفاخر و تکاثر را ازجمله عمده ترین گرایش های انسانی برشمرده و آن ها را با پنج دوره سنیِ حیات دنیوی انسان یعنی کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهن سالی مرتبط دانسته اند. در این میان گرایش «زینت» با دوره جوانی، یعنی بهار عمر و زیباترین فصل حیات دنیوی انسان، متناظر است. به لحاظ معناشناسی مطلق زیبایی، ازجمله معانی زینت است؛ و جوان که به بیان قرآن، در این دوره درنهایت قوّت و از سویی بالندگی و زیبایی جسمانی است، خود مصداق تامّ زینت است. این پژوهش درصدد تبیین اوصاف زینت گرایی از منظر آیات قرآن و تفاسیر آن ها، و پیوند این گرایش با شاخصه های دوران جوانی از دیدگاه روانشناسی رشد است. مطابق آیات قرآنی زینت گرایی محدود به بازه سنی خاصی نیست، امّا با توجه به شاخصه های دوران جوانی ظهور و پدیداری این گرایش می تواند در این ایّام باشد. از منظر قرآن زینت گرایی دوسویه مذمومِ خودنمایی و سویه ممدوح خود آرائی را در محدوده شریعت داراست. برترین زینت از دیدگاه قرآن زینت قلب، یعنی ایمان است و جوانان آراسته به این زینت در کلام وحی ستوده شده اند.
رهیافتی به رابطه فاصله با قافیه و سجع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فاصله قرآنی» را به قافیه و سجع تشبیه کرده اند. آیا فاصله همچون قافیه و سجع است؟ این مقاله در صدد بررسی ارتباط این سه اصطلاح و شباهت ها و تفاوت های آن هاست. فاصله و قافیه هر دو در پایان مقطع سخن آمده و به آن ضرب آهنگ می دهند؛ با این تفاوت که آنچه برای قافیه عیب به حساب می آید، در فاصله عیب نیست. فاصله و سجع نیز در طول تاریخ، سه ارتباط تباین، اتحاد، و عام و خاص را تجربه کرده اند. عالمان کلام در ابتدا وجود هر گونه سجع را در قرآن منتفی دانسته و رابطه آن را با فاصله، تباین معرفی کرده اند. معدودی نیز به اتحاد عقیده دارند. اما بسیاری از عالمان بلاغت، فواصل دارای حروف همسان را با سجع ممدوح که در آن الفاظ به پیروی از معنا می آیند، یکسان می دانند. اینان بر این باورند همان طور که قرآن از زبان عربی استفاده کرده، از صنایع ادبی آن نیز بهره برده است؛ پس می توان به وجود سجع در قرآن باور داشت.
جامعه و اصالت فلسفی آن در قرآن (بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و مطهری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علاوه بر آیه های بسیاری که خطاب به «تک فردهای آدمیان» در قرآن آمده، آیه هایی نیز وجود دارد که امری فراتر از آن را مخاطب ساخته است. همین امر زمینه تأملاتی برای فیلسوف مفسران شده که آیا مراد خداوند در این آیات، پدیده مستقلی به نام «امت» (جامعه) است یا نه؟ برخی بر اساس این آیات به اصالت فلسفی جامعه نظر داده، و دسته ای صرفاً اعتباری و تبعی بودن آن را قابل اثبات دانسته اند. این مقاله بر آن است تا به استناد آیه های قرآن و بهره گیری از داده های فلسفی تاریخ، نظر قابل دفاع تر را بیان دارد؛ با این فرضیه که هویت جامعه امری استقلالی و دارای اصالت فلسفی است، چنان که با هم بودگی انسان ها، قدرتی متمایز از افراد می آفریند. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله، چگونگی هویت جامعه از منظر قرآن است و روش تبیین نظریه، بررسی آیات مرتبط با مقوله امت، بر اساس دیدگاه دو اندیشمند معاصر، یعنی علامه طباطبایی و شهید مطهری است و بالتبع، رویکردهای صدر و مصباح یزدی به عنوان دیدگاه رقیب، مورد مداقه قرار می گیرد.
اسراف
بازگشت به اسلوب وحی
معیار شناسی مِثلِیَّت در آیات تحدّی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحدّی قرآن شامل صورت و محتوا، به خدایی بودن آن ناظر است و مثلیّت در آیات تحدّی یعنی هم عیاری و هم وزنی با آیات قرآن در آنچه آورده می شود.
در همانند آوری قرآن عنصر زاویه دید مشرکان ( و نیز همه مخاطبان ) نسبت به قرآن دخالت دارد و نمی توان ادّعای همانند آوری از قرآن را فارغ از شرایط نزول و دیدگاه مخاطبان آن معنا کرد.
به نظر می رسد در میان معیارهای چهارگانه مثلیّت از «هدایت بخشی»، «نظم نو و محتوای بدیع» ، «نظام مندی» و «تأثیرگذاری» ، مهم ترین معیار، «نظم نو و محتوای بدیع قرآن» است که از وصف «حدیث » برای قرآن استفاده می شود و به نوآوری های این کتاب در قالب و محتوا اشاره دارد و احتمالاً مدّ نظر علمای بلاغت و متکلّمان نیز بوده که به جنبه بلاغی قرآن عطف توجه بیشتری داشته اند. اگر ابداعی در قرآن نباشد، تحدّی به آن بی معنا است.
تقلید در مدلول و محتوای قرآن و همچنین تقلید از قالب کلمات قرآن در پاسخ به تحدّی قرآن، بی خبری و بی اطّلاعی از اصول معارضه است که مخالفان قرآن با تقلید کامل از نظم و ترکیب آیات قرآن و تغییر برخی از الفاظ آن و همچنین سرقت از قرآن، به خیال خود به مبارزه طلبی قرآن پاسخ گفته و مثل آن را آورده اند.