تحدّی قرآن شامل صورت و محتوا، به خدایی بودن آن ناظر است و مثلیّت در آیات تحدّی یعنی هم عیاری و هم وزنی با آیات قرآن در آنچه آورده می شود.
در همانند آوری قرآن عنصر زاویه دید مشرکان ( و نیز همه مخاطبان ) نسبت به قرآن دخالت دارد و نمی توان ادّعای همانند آوری از قرآن را فارغ از شرایط نزول و دیدگاه مخاطبان آن معنا کرد.
به نظر می رسد در میان معیارهای چهارگانه مثلیّت از «هدایت بخشی»، «نظم نو و محتوای بدیع» ، «نظام مندی» و «تأثیرگذاری» ، مهم ترین معیار، «نظم نو و محتوای بدیع قرآن» است که از وصف «حدیث » برای قرآن استفاده می شود و به نوآوری های این کتاب در قالب و محتوا اشاره دارد و احتمالاً مدّ نظر علمای بلاغت و متکلّمان نیز بوده که به جنبه بلاغی قرآن عطف توجه بیشتری داشته اند. اگر ابداعی در قرآن نباشد، تحدّی به آن بی معنا است.
تقلید در مدلول و محتوای قرآن و همچنین تقلید از قالب کلمات قرآن در پاسخ به تحدّی قرآن، بی خبری و بی اطّلاعی از اصول معارضه است که مخالفان قرآن با تقلید کامل از نظم و ترکیب آیات قرآن و تغییر برخی از الفاظ آن و همچنین سرقت از قرآن، به خیال خود به مبارزه طلبی قرآن پاسخ گفته و مثل آن را آورده اند.