یکی از قرائن مهم در فهم هر آیه، توجه به سیاق آن است. مفسران آنجا که پیوستگیِ نزول آیات ثابت گردد، در حجیت سیاق و تأثیر معنائیِ آیات در یکدیگر هم داستانند. اما آنجا که پیوستگی اثبات نشود، یک آیه یا یک مجموعه ایات را مستقل از سیاق شمرده و بدون توجه به بافت، تفسیر می کنند. گذشته از این دو، مقالة حاضر به شاخة سومی پرداخته که هر دو قسم فوق را شامل می شود. این پژوهش با روش تحلیلی ثابت می کند که در پرتو تعالیم اهل بیت(ع) هر پاره و بخشی از یک آیه، می تواند فارغ از کلِ آیه، مفید معنای دیگری هم باشد؛ و نیز هر آیة مرتبط با مجموعه ای از آیات که با هم نازل شده اند، می تواند علاوه بر مفادی که در کنار مجموعة خود دارد، مفیدِ معنای مستقل دیگری هم باشد. البته در هر دو مورد، عدم تناقض معنای جدید با قرآن و سنت شرط اساسی است. این نظریه، که خود یک اصل و قاعدة تفسیری مهم است، توسط اهل بیت(ع) طراحی و آموزش داده شده، و شواهد روائیِ فراوان دارد و عرصة تازه و بدیعی را در مباحث وجوه قرآن و باطن آن می گشاید. اگرچه سازوکارهائی دارد که باید مراعات شود و لذا در همه جا و همة گزاره ها، نمی توان چنین تعمیمی داد
این مقاله ترجمه ایست از مقاله دکتورغانم قدروی حمد با عنوان«موازنه بین رسم المصحف والنقوش العربیه القدیمه که تحقیقی تاریخی- زبانشناختی است و به مقایسه رسم الخط مصحف با شیوه کتابت نقوش قدیم عربی می پردازد و در نتیجه مدعی است که شیوه کتابت مصحف شریف با متون عربی دوره خود همسانی دارد.