لطایف قرآنی
آرشیو
چکیده
متن
پاسخ دندان شکن
روزی یک یهودی به حضرت علی(ع) گفت:هنوز پیامبر شما را دفن نکرده بودند که اختلاف در میان شما پیدا شد.
حضرت فرمود:اختلافی که در میان ما پیدا شد از فراق او بود نه در دین او، حال آنکه پاهای شما هنوز از گل و لای نیل خشک نشده بود که به پیغمبر خود گفتید:
«اجْعَلْ لَنا اِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَة؛ برای ما خدایی پیدا کن همچنان که بت پرستان را خدایانی است.»
آن یهودی از این جواب منفعل شد.
سخت ترین چیزها
هارون الرشید بر «ثمامة بن ابرش» که از دانشمندان بود خشم گرفت و او را به «یاسر» خادم خویش سپرد و یاسر نیز از آن مراقبت میکرد. روزی یاسر این آیه را میخواند «وَیل یوْمَئذٍ لِلِمُکَذِّبِین»* و حرف «ذال» را به فتح میخواند که معنای آن تکذیب شدگان است نه تکذیب کنندگان. ثمامه به او گفت: «مکذبین» پیامبرانند، چگونه میگویی وای بر ایشان؟
خادم به او گفت:مردم میگفتند تو بیدینی و من باور نمیکردم. اینک پیامبران را دشنام میدهی؟ او را رها کرد و از وی دور شد. پس از چندی هارون از ثمامه خشنود شد و او را به مجلس خود پذیرفت. روزی در حین صحبت از او پرسید: سختترین چیزها کدام است، ثمامه گفت: «دانایی که نادان بر او فرمانروایی کند».
* (سورهمرسلات، آیه15)
مکر شیطان
عارفی به مریدی گفت: شیطان بر پدر مادر تو «آدم و حوا» سوگند خورد که نصیحتگر آنان است و دیدی که با ایشان چه کرد. حالکه به گمراهی تو سوگند خورده و خطاب به پروردگار گفته است: «فَبِعِزَّتِکَ لاُغْوِینَّهُمْ اَجْمَعِینَ؛ به عزت و جلالت قسم که جملگی خلق را، گمراه خواهم کرد».*
معلوم است که با تو چه کند. اینک دامن همت به کمر زن و خود را از کید و مکر و فریبش برهان.
* (سوره ص، آیه82)
روزی یک یهودی به حضرت علی(ع) گفت:هنوز پیامبر شما را دفن نکرده بودند که اختلاف در میان شما پیدا شد.
حضرت فرمود:اختلافی که در میان ما پیدا شد از فراق او بود نه در دین او، حال آنکه پاهای شما هنوز از گل و لای نیل خشک نشده بود که به پیغمبر خود گفتید:
«اجْعَلْ لَنا اِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَة؛ برای ما خدایی پیدا کن همچنان که بت پرستان را خدایانی است.»
آن یهودی از این جواب منفعل شد.
سخت ترین چیزها
هارون الرشید بر «ثمامة بن ابرش» که از دانشمندان بود خشم گرفت و او را به «یاسر» خادم خویش سپرد و یاسر نیز از آن مراقبت میکرد. روزی یاسر این آیه را میخواند «وَیل یوْمَئذٍ لِلِمُکَذِّبِین»* و حرف «ذال» را به فتح میخواند که معنای آن تکذیب شدگان است نه تکذیب کنندگان. ثمامه به او گفت: «مکذبین» پیامبرانند، چگونه میگویی وای بر ایشان؟
خادم به او گفت:مردم میگفتند تو بیدینی و من باور نمیکردم. اینک پیامبران را دشنام میدهی؟ او را رها کرد و از وی دور شد. پس از چندی هارون از ثمامه خشنود شد و او را به مجلس خود پذیرفت. روزی در حین صحبت از او پرسید: سختترین چیزها کدام است، ثمامه گفت: «دانایی که نادان بر او فرمانروایی کند».
* (سورهمرسلات، آیه15)
مکر شیطان
عارفی به مریدی گفت: شیطان بر پدر مادر تو «آدم و حوا» سوگند خورد که نصیحتگر آنان است و دیدی که با ایشان چه کرد. حالکه به گمراهی تو سوگند خورده و خطاب به پروردگار گفته است: «فَبِعِزَّتِکَ لاُغْوِینَّهُمْ اَجْمَعِینَ؛ به عزت و جلالت قسم که جملگی خلق را، گمراه خواهم کرد».*
معلوم است که با تو چه کند. اینک دامن همت به کمر زن و خود را از کید و مکر و فریبش برهان.
* (سوره ص، آیه82)